در مجموع باید گفت اگرچه در حال حاضر کشورهای عرب منطقه در ظاهر بخاطر تعهدشان به فلسطین، به پیشبرد فرایند صلح اسرائیل-فلسطین علاقمند هستند اما دغدغه منافع ملی آنها از تعهدشان به فلسطین مهمتر است. از نظر آنها حل این مناقشه باعث ایجاد مشروعیت عمومی برای گسترش عادی سازی روابط با اسرائیل خواهد شد.
الوقت- در طی سال های اخیر، برخی از کشورهای عرب منطقه به رهبری مصر و عربستان سعودی، بطور قابل توجهی برای گشایش در بن بست فرایند سیاسی رژیم صهیویستی - فلسطین و تجدید مذاکرات صلح تلاش کردند و در همین راستا نیز مذاکرات پنهان و آشکاری میان طرفین صورت گرفت. با این حال، این روابط بین اسرائیل و مصر و عربستان سعودی، تابحال به گشایش سیاسی در حل مناقشه منجر نشده است. چرا که اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین همچنان در مورد مسائل اصلی مورد مناقشه، به ویژه بیت المقدس، شهرک ها، حق بازگشت، و به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی، تابحال به نتیجه نرسیده اند. در این میان، منافع چشمگیر کشورهای عرب منطقه (به ویژه عربستان سعودی، اردن، مصر، و امارات) در توافق اسرائیل - فلسطین بصورت رسمی در منافع مشترک توجیه می شود که برخی بین آنها مشترک بوده و برخی دیگر هم مخصوص کشورهایی خاص است. اگرچه تعهد تاریخی و جاری اعراب به فلسطین موضوعی واضح، و حداقل در سطح اعلانی برجسته است و به ظاهر به عنوان مهمترین دغدغه اعراب بوده و هست اما دلیل اصلی برای پیشبرد فرایند سیاسی از اعتقاد مشترک بین کشورهای عربی نشات می گیرد بطوریکه از نگاه آنها مناقشه اعراب-اسرائیل مهمترین منبع بی ثباتی در خاورمیانه و امنیت آنها می شود. انور عشقی، ژنرال سعودی و رئیس مرکز مطالعات حقوقی و راهبردی خاورمیانه (وابسته به ریاض) در دیدار خود از اسرائیل تصریح کرد که مناقشه اسرائیل - فلسطین زمینه را برای رشد ایدئولوژی ایرانیان مستعد ساخته و مایه تقویت عناصر تروریستی می شود که از موضوع فلسطین سود می برند؛ حال آنکه حل و فصل این مناقشه باعث تغییر در این اوضاع خواهد شد.
از نظر آنها از جمله مصر و عربستان، دلیل مضاعف برای پیشبرد فرایند صلح از تمایل آنها به تقویت نفوذ خود (در مورد مصر از طریق میانجیگری بین اسرائیل و فلسطین، و در مورد عربستان از طریق پیشبرد چارچوبی برای حل دائمی مناقشه) برای تحکیم رهبری منطقه ای خود در میان کشورهای عرب و به تبع آن، بهبود موقعیت خود در چشم غربی ها، بویژه آمریکا، سرچشمه می گیرد. در همین راستا اگرچه آنها در بیانیه های رسمی اعراب اعلان نمی کنند اما در گفتمان عمومی نیمه-رسمی خود کاملا آشکار است، حل مناقشه اسرائیل - فلسطین را به عنوان آغاز نظم منطقه ای جدید قلمداد می کند که در آن، کشورهای عربی و اسرائیل می توانند ازادانه قوای شان را در موضوعات امنیتی و اقتصادی متحد سازند. بنابراین؛ اکنون این عادی سازی از تمایل قطعی اعراب به ایجاد خاورمیانه ای جدید حکایت می کند که بیش از پیش خواهان مشارکت آزادنه و گسترده تر آنها با اسرائیل بویژه در جهت مقابله مشترک با ایران است. بر اساس این دیدگاه، حل و فصل موضوع فلسطین، مستلزم کمک به رژیم های عربی است تا در ذهن مردم خویش، دشمن دیروز را به متحد فردا تبدیل کنند. در حوزه امنیتی، پیشرفت چشمگیر در فرایند صلح راه را برای همکاری اعراب - اسرائیل علیه دشمن مشترکی که برای صلح و ثبات منطقه تهدید بشمار می روند، بویژه ایران و گروه های جهادی سلفی، هموار می سازد. در حوزه اقتصادی، این امر راه را برای ایجاد همکاری بین کشورهای منطقه در حوزه هایی نظیر انرژی، آب، کشاورزی، گردشگری، حمل و نقل، و تجارت، فراهم می سازد.
بنابراین اگرچه در شرایط فعلی نیز، حرکت آرام و آشکار به سمت عادی سازی روابط امکانپذیر است اما رژیم های عربی، بدون پیشرفت چشمگیر در فرایند صلح، تمام تلاش خود را در این زمینه انجام نخواهند داد. در واقع، این روابط تنها زمانی از پشت پرده خارج شده و رونق خواهد گرفت که دستاوردی در فرایند حل مناقشه حاصل شود حتی اگر این دستاوردی نمادین باشد. دستیابی به پتانسیل کامل این روابط، بویژه در پرتو تمایل بی سابقه اعراب به ایجاد تحولی عمیق در وضعیت اسرائیل در منطقه در ابعاد فرهنگی و واقعی، به شکل گیری واقعیت سیاسی جدید در توافق اسرائیل - فلسطین وابسته است.
در مجموع باید گفت اگرچه در حال حاضر کشورهای عرب منطقه در ظاهر بخاطر تعهدشان به فلسطین، به پیشبرد فرایند صلح اسرائیل-فلسطین علاقمند هستند اما دغدغه منافع ملی آنها از تعهدشان به فلسطین مهمتر است. از نظر آنها حل این مناقشه باعث ایجاد مشروعیت عمومی برای گسترش عادی سازی روابط با اسرائیل خواهد شد.