الوقت - بعد از برگزاری کنفرانس آستانه که به عنوان نخستین برآیند هماهنگی بین سه طرف روسی، ترکی و ایرانی بعد از پیروزی راهبردی شهر حلب در عرصه سیاسی و میدانی تلقی میشود، سطح تنش ها و درگیری ها بین گروه های معارضه مسلح در پایگاه اصلی آنها یعنی استان ادلب تشدید شد به خصوص بعد از آنکه نمایندگان معارضه مسلح که در این کنفرانس شرکت کرده بودند، موافقت ضمنی خود با بیانیه پایانی این کنفرانس را از جمله بند مقابله با گروه های تروریستی داعش و النصره و تفکیک گروه های معارضه مسلح از جبهه النصره اعلام کردند.
در واقع تا پیش از برگزاری این کنفرانس، مقابله گروه های معارضه مسلح با جبهه النصره و تلاش برای انفصال از این گروه مشروعیت عینی نیافته بود و گروه های معارض نیز جدیتی در مقابله با النصره از خود نشان نمی دادند اما این کنفرانس تا حدی زمینه را برای تحریک النصره و احساس خطر این گروه از دیگر گروه های معارضه مسلح فراهم کرد به گونه ای که یک روز قبل از پایان یافتن کنفرانس آستانه حملات النصره در استان ادلب علیه گروه های معارضه مسلح که در این مذاکرات شرکت کرده بودند، آغاز شد. در واقع النصره سعی کرد در اقدامی پیشگیرانه و با ایجاد رعب و وحشت در بین صفوف دیگر گروه های مسلح مانع هر گونه حمله از سوی آنها علیه خود شود.
نخستین قربانی های مذاکرات آستانه، گروه "جيش المجاهدين" و"الجبهة الشامية" بودند که "النصرة" به مقرهای هر دو گروه در ریف ادلب و حلب یورش برد و بر مقرهای آنها در مناطق «كفر حمرة، حريتان، عندان، هنگ 46 نزدیک الأتارب، الحلزون، باتبو، كفرناها، كفرداعل، خان العسل، أورم الكبرى، أورم الصغرى» سیطره پیدا کرد.
در همان برهه تنسيقيات مسلحین از تصمیم"النصرة" برای ریشه کن کردن حداقل 5 گروه مسلح دیگر از جمله "صقور الشام، فيلق الشام، جيش الإسلام، جيش إدلب الحر و تجمع فاستقم كما أمرت" در حلب و ادلب و ریف های هر دواستان خبر داد. در پی آن طی روزهای بعد دامنه عملیات النصره علیه گروه های معارضه مسلح گسترش یافت و جبهه هایی را در ریف شمالی و جنوبی ادلب علیه این گروه ها در مناطق "معرة النعمان وجبل الزاوية" فعال کرد.
با تشدید حملات "النصره" علیه گروه های مسلح شرکت کننده در کنفرانس آستانه، این گروهها سعی کردند به دنبال یک سرپناه جدید و یک بازیگر موازی و همسان با "النصره" در میدان باشند تا بدین وسیله از حملات این گروه قدرتمند درامان بمانند. لذا بعد از شدت یافتن دامنه درگیری ها، بخشی از گروه های معارضه مسلح از جمله " كتائب ثوار الشام، جیش المجاهدین، صقور الشام، جيش الإسلام (بخش ادلب)، الجبهه الشامیه، فیلق الشام، جیش ادلب الحر، تجمُّع فاستقم كما أمرت" از پیوستن خود به گروه "احرار الشام" خبر دادند و "أحرار الشام" نیز طی بیانیه ای ضمن استقبال از پیوستن گروه های مسلح به خود اعلام کرد هر گونه تجاوز به یکی از عناصر و یا مقرهای این گروه ها به منزله اعلام جنگ خواهد بود و از هیچ کوششی برای مقابله با این حملات دریغ نخواهد کرد.
در داخل پرانتز باید اشاره کرد که جنبش "احرار الشام" به عنوان قوی ترین گروه بین مسلحین بعد از النصره از حیث عِده و عُده می باشد و بعد از آن در مرتبه سوم جنبش "نورالدین الزنکی" و بعد از آن "جیش الاسلام" قرار دارد.
بعد از پیوستن جمعی از گروه های مسلح به جنبش "احرار الشام" و سنگینی کفه ترازور به سمت این جنبش، گروه تروریستی جبهه النصره تا حدی احساس خطر کرد و سعی نمود با ائتلاف سازی جدید یک بالانس و تعادل را در بین خود و جنبش احرار الشام از حیث عِده و عُده برقرار سازد.
بر همین اساس ائتلاف جدیدی تحت عنوان "هیات تحریرالشام" به سرکردگی "ابوجابر هاشم الشیخ" از سرکرده های سابق جنبش "احرار الشام" و با عضویت جنبش "نورالدین الزنکی"، "جبهه انصارالدین" و "لواءالحق" و همچنین خود "جبهه النصره" شکل گرفت تا میزان بازدارندگی النصره در قبال هر گونه حمله احتمالی از سوی جنبش "احرار الشام" و همپیمانان آن بالا رود.
"ابوجابر هاشم الشیخ" سرکرده جدید "هیات تحریرالشام" خود در گذشته یکی از سران جنبش احرارالشام بوده اما به خاطر اختلافات فکری و ایدئولوژیک با سران احرار الشام از این گروه جدا شده بود. در واقع این فرد دارای گرایشات سلفی جهادی و القاعده ای بوده و در گذشته نیز بین سال های 2003 تا 2005 با ابومصعب الزرقاوی در عراق فعالیت می کرده است اما به خاطر اختلاف فکری با سران احرارالشام که عمدتا دارای گرایشات اخوانی هستند، از این جنبش جدا شد.
در حال حاضر می توان گفت دو جبهه فکری و ایدئولوژیک مقابل یکدیگر در شمال سوریه در استان ادلب و ریف حلب صف کشیده اند که یکی از آنها پرچم دار گرایش سلفی - جهادی یا القاعده ای بوده و دیگری پرچم دار جنبش اخوان المسلمین است.
هر کدام از این جبهه ها از یک حامی و پشتیبانی خارجی برخوردار هستند که مسوولیت تغذیه فکری و مالی گروه های متبوع خود را بر عهده دارند. حامی و پشتیبانی فکری و مالی جبهه النصره و ائتلاف جدید آن عربستان سعودی است و پشتیبان فکری و مالی جنبش احرار الشام ترکیه است به خصوص بعد از آنکه چهره های سلفی – جهادی این جنبش از آن جدا شدند و در حال حاضر سکان دار اصلی آن جریان اخوانی و به طور خاص شخص "لبيب النحاس" نماینده اخوانی جنبش می باشد. لذا می توان تحولات اخیر استان ادلب را صحنه تقابل و درگیری دو جبهه فکری اخوان و سلفیت جهادی (القاعده) قلمداد کرد که هر دو طرف سعی دارند بر دیگری فایق آید.
از سوی دیگر کنارگذاشته شدن دو طرف سعودی و قطری از فرایند برگزاری کنفرانس آستانه نیز نقش بسزایی را در تشدید درگیری های اخیر استان ادلب ایفا می کند و هر دو طرف سعی دارند با تحریک مهره های خود اقدام به کارشکنی در روند تحولات کنند تا جایی که گفته می شود جنبش نورالدین زنکی که دارای گرایش های اخوانی است، با تحریک قطر به ائتلاف با النصره روی آورده است.
در شرایط کنونی با تشکیل ائتلاف های جدید، تعداد قوای "هیات تحریرالشام" حدود 15 هزار نفر برآورد می شود و این در حالی است که النصره قبل از این ائتلاف سازی، تقریبا 8 هزار نیرو داشت. از طرف دیگر تعداد قوای جنبش احرار الشام و دیگر گروه های همپیمان با آن نیز تقریبا 20 هزار نفر برآورد می شود. حالا باید دید آیا در آینده این دو جبهه به سمت تقابل جدی با یکدیگر پیش خواهند رفت یا خیر؛ به خصوص با توجه به اینکه جنبش "احرارالشام" تا به الان یک نوع محافظه کاری را از خود در تقابل جدی با "النصره" نشان داده است.