الوقت- به همان میزان که بروز خیزشهای عربی در منطقهی شمال آفریقا و خاورمیانه، معادلات منطقه ای و سطح روابط کشورها را دچار تغییر کرد، تاثیرات زیادی را نیز بر روابط روسیه و عربستان برجای گذاشته است. در این حوزه جدا از اختلافات پیشین دو کشور بر سر حوزههای تقابلی در قفقاز و آسیا مرکزی، عملاً با آشکارشدن پیامدهای خیزشهای بهار عربی، روسیه و عربستان دارای اختلاف نظرهای گستردهای نیز شدند. در این بین سوریه بهعنوان پایگاه سنتی روسیه در منطقه، شاهد تقابل نقش بازیگران، منافع و دیدگاههای عربستان و روسیه بوده است. یعنی در حالیکه برای روسیه داشتن روابط استراتژیکی با سوریه به رهبری بشار اسد و در اختیار داشتن پایگاه دریایی طرطوس در ساحل مدیترانه منافع حیاتی تلقی میشود، ریاض با دشمنی با خاندان اسد و همچنین مخالفت شدید با تداوم حضور سوریه در محور مقاومت، سعی کرد تا از راه تجهیز، آموزش و در اختیار گذاشتن پیشرفتهترین تسلیحات به گروههای تکفیری در سوریه، دولت قانونی این کشور را سرنگون کند. در این راستا، سعودیها بارها و بارها به صورت پنهان و آشکار خواستار نوعی معامله با مسکو، بر سر کاهش نقش حمایتی روسیه از اسد و یا دولت سوریه شدند. به نحوی که رویکردهای همگرایانه مسکو با دمشق عملاً موجب اختلافات و حتی سخنان تند روسیه و عربستان برضدهم گردید. تا حدی که، در دوران حکومت ملک عبدالله، که در ماه ژانویه 2015 فوت کرد، روابط دو کشور بواسطهی حمایت روسیه از رژیم بشار اسد بهشدت لطمه دید. رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان؛ شاهزاده بندر بنسلطان، در این مدت دو بار از روسیه دیدار کرد تا شاید بتواند نظر پوتین در مورد حمایت از دمشق را تغییر دهد، که هر دو بار با شکست مواجه شد.
از سوی دیگر تشدید نقش نظامی روسیه در بحران سوریه و همچنین نزدیک تر شدن این کشور به ایران، بهطور بالقوه روابط دو کشور را بهدورانی که دو کشور دارای روابط تخاصمی بودند، به عقب برده ، و دو کشور را تا آستانه مواجهه نظامی غیرمستقیم در سوریه سوق داده است.
در نگاهی متفاوت نیز، مسالهی بحران سوریه، نشاندهندهی نوع دیدگاه دو کشور به مقولهی مبارزه با تروریسم است، اما در همین مساله نیز دو کشور در تعیین تروریسم و نوع مبارزه با آن اختلاف نظرهای اساسی دارند. در حالی که روسیه در بحران سوریه در کنار همپیمانان خود به حمایت از اسد میپردازد، عربستان در تلاش است تا به حمایت از مخالفان اسد بپردازد. از میان مخالفان اسد، اسلامگرایان افراطی از گروههای قوی بهحساب میآیند، که بدنامترین آنها داعش است. اگرچه داعش با رفتارهایش در عراق و سوریه به دشمن جهان بدلشده است، اما دیگر تشکیلات اسلامگرا در سوریه نیز بواسطهی تعصب، غیرت و خشونت اسلامیشان قابل مقایسه با داعش هستند. در حالیکه سعودی ها به بهانه های واهی و در قالب مخالفان اسد از آنها حمایت همه جانبه می کند، مساله روس ها این است که آیا این گروهها با پایان جنگ سوریه، مبارزه را متوقف میکنند. دیگر موضوع قابل توجه در رویکرد ضدتروریستی ریاض و مسکو، حمایت عربستان سعودی از گروههای جهادی در سوریه است. بر اساس برخی گزارشها، عربستان و ترکیه تلاش دارند تا گروههای جهادی را در سوریه همبسته نموده و ذیل یک ساختار واحد تحت نام جیشالفتح قرار دهند. جالب اینکه، ایمن الظواهری ، رهبر القاعده نیز خواهان این نوع همبستگی است. به عنوان مثال، عربستان بهعنوان یک کشور تحت حمایت آمریکا و بههمراه آن در سال 2014، النصره را که گروهی تروریستی است، طراحی نمود. النصره به عنوان القاعدهی سوریه نیز معروف است. حمایت عربستان از این گروههای جهادی و تروریستی، زنگ خطری برای روسیه بهحساب میآید و باعث شکبرانگیزشدن سیاستهای عربستان میشود.
در نهایت باید ذکر کرد، بحران سوریه، نقطهی ثقل دوری استراتژیک روسیه و عربستان برای حل این مساله است. روسیه در رفتار عربستان چندان نقطهی اتکایی برای اعتماد به طرحهای و نیات این کشور در مورد بحران سوریه نمیبیند. از همین رو نیز روسیه به عربستان، در قبال بحران سوریه، دیدگاه مثبتی نداشته و از تمایلات اسلامگرایانه و نیز زیادخواهانهی این کشور نگران است. به نحوی که تلاش روسیه در قالب کوتاهنمودن دست سعودیها از رسیدن به اهدافشان در سوریه، را موجه می نماید.