الوقت- تحولات بینالمللی و منطقهای پس از جنگ جهانی دوم، سوریه و ترکیه را به دو مسیر مختلف سوق داد. از یک سو ترکیه و ارد بلوک غرب شد و از سوی دیگر سوریه با نگرشی ضدغربی، روابط نزدیکی با شوروی برقرار کرد. پس از فروپاشی شوروی و تحول در نظام دو قطبی، روابط ترکیه و سوریه نیز تا حدی بهبود پیدا کرد. به نحوی که روابط دو کشور در دوران زمامداری حزب عدالت و توسعه در ترکیه، به بالاترین حد خود رسید. با این حال بحران سوریه، روابط دو کشور را به حدی بد کرد که ترکیه عملا به یکی از مهمترین دشمنان نظام سیاسی سوریه مبدل شد. این امر در ادامه چالش های امنیتی مختلفی را برای آنکارا بوجود اورد.
از جمله مهمترین چالش هایی که ترکیه در حال حاضر با آنها مواجه است، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1. شکست سیاست به صفر رساندن مشکلات با همسایگان: ترکیه که پس از روی کار آمدن اسلام گرایان، سیاست خارجی خود را به احمد داوود اوغلو و نظریه و ی مبنی بر "به صفر رساندن مشکلات با همسایگان" سپرده بود، اینک دیگر نشانه ای از این خط مشی را در سیاست خارجی خود نمی بیند. زیرا آنکارا با حمایت از مخالفان دولت سویه، نه تنها روابط خود را با همسایگان مهماش نظیر ایران و روسیه خدشهدار کرد، بلکه عملا "سیاست به صفر رساندن مشکلات با همسایگان" را کنار گذاشت و "سیاست تبعیت از غرب" را جایگزین آن نمود. با این حال سیاست فوق نیز به سرعت با شکست مواجه شد. زیرا سرنگون شدن دو جنگنده ترکیه در فضای هوایی سوریه، نه تنها قدرت نظامی آنکارا زیر سوال برد، بلکه در اتحاد غرب و ناتو با آنکارا نیز تردیدهایی بوجود آورد. زیرا علیرغم آنکه هواپیمای ترکیه با هماهنگی ناتو و آمریکا و ارد فضای هوایی سوریه شده بود، اما پس از سرنگون شدن آن، نه ترکیه و اکنش جدی نشان داد و نه ناتو حاضر به مداخله نظامی گردید. این در حالیست که مطابق با منشور ناتو، هرگونه حمله نظامی به هر یک از اعضای این پیمان، به معنای حمله به تمام کشورهای عضو تلقی می گردد. با این حال پس از این و اقعه، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی تنها به محکوم کردن اقدام سوریه پرداخت و آن را نمونهای از عدم توافق مقامات سوریه با عرف بین الملل، صلح و امنیت دانست. این اقدام ناتو باعث شد که میان مقامات و نخبگان سیاسی ترکیه، دو دستگی بوجود آید و آنها بیش از پیش به شکست سیاست خارجی ترکیه معترف گردند.
2. افزایش نارضایتی های اجتماعی و سیاسی: پس از شروع بحران سوریه و موضع گیری خصمانه دولت ترکیه در قبال آن، مخالفت ها و اعتراضات زیادی از سوی مردم و احزاب مخالف در ترکیه صورت گرفت که شدیدترین آنها ناآرامیهای پارک گزی در نزدیکی میدان تقسیم و کودتای اخیر نظامیان علیه اردوغان بود.
در این بین یکی از دلایل افزایش نارضایتی اجتماعی در میان مردم ترکیه، به سیاست خارجی دولت اردوغان مرتبط می شود. در واقع عظمت طلبی های عثمانی گرایانه دولت اردوغان به چالشی جدی برای این کشور مبدل شده است. بسیاری از مردم ترکیه، حافظه تاریخی بسیار منفی از پیامدهای فاجعه بار عظمت طلبی های عثمانی گرایانه دارند. در دو دهه ابتدایی سده بیستم عظمت طلبی ترکهای جوان برای احیای قدرت از دست رفته امپراتوری عثمانی منجر به نابودی این امپراتوری گردید و حتی هویت ترکیه ای را در معرض محو کامل گردید و تنها با سیاست آتاتورک و کنار گذاشتن اندیشه های پان اسلامیستی و پان ترکیستی بود که کشور ترکیه توانست در قرن بیستم عرض اندام نماید.
به طور کلی از زمان آغاز بحران سوریه، اختلافات زیادی میان حزب عدالت و توسعه و سایر احزاب و گروه های سیاسی ترکیه در خصوص نوع دخالت دولت ترکیه شکل گرفت. انفجارهایی که در شهر ریحانلی صورت گرفت و همچنین ناامنی و بی ثباتی هایی که پس از شروع بحران سوریه در ترکیه پیش آمد، اکثر مردم این کشور را در صف مخالفان سیاست های دولت در قبال سوریه قرار داده است. مشکلات اقتصادی، سیاستهای غربگرایانه به خصوص نزدیکی بیش از اندازه به آمریکا در مورد سوریه باعث ایجاد نارضایتی مردم شده است. بسیاری از معترضان ترکیه بر این باورند که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه از تحولات سوریه بهرهبرداری کرده و می خواهد محلی برای مکاسب سیاسی برای اعتلای حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاسی ترکیه به دست آورد.
از سوی دیگر، جریان های سیاسی مخالف سیاست آنکارا در قبال سوریه بر این اعتقادند که به دلیل برخی از شرایط داخلی بروز هر گونه ناامنی در سوریه به این کشوری تسری خواهد یافت و امنیت و تمامیت سرزمینی ترکیه را با تهدید مواجه خواهد کرد. از این رو می توان گفت که سیاست خارجی دولت اردوغان به طور عام و سیاست های سوری ترکیه به طور خاص، در گسترش اعتراضات مردمی در این کشور بی تأثیر نبوده است.
3. کمک ناخواسته به کردها: بحران سوریه، سیاست قدیمی ترکیه در قبال کردها را با چالشهای جدی مواجه کرد. زیرا همزمان با ناآرام شدن شهرهای سوریه، فعالیت کردهای مخالف ترکیه نیز در این کشور تشدید شد. در این بین بهرغم آنکه اردوغان از زمان آغاز تحولات سوریه، نسبت به تحرکات کردها حساسیت به خرج داد و حتی خبر از تشکیل منطقه مرزی امن در شمال سوریه، در صورت تداوم تهدیدات پکک داد، با این حال گذشت زمان نشان داد که این سیاست ترکیه به شکست انجامیده است. حملات پیدرپی اعضای پکک به شهرهای مختلف ترکیه، نه تنها باعث به وجود آمدن ناامنی در این کشور شد، بلکه به مرور زمان مشروعیت و کارآمدی دولت اردوغان را در دفاع از امنیت ملی و مواجهه با ناامنی نیز زیر سوال برد. این در حالی بود که بهجای ارتش سوریه که سالها مرزهای این کشور با ترکیه را آرام نگه داشته بود، نفرات مسلح پکک و شاخه سوری آن، حزب اتحاد دموکراتیک (پارتیا یکییتا دموکرات) بر چهار شهرستان کردنشین قامشلی، حسکه (حسیچه)، رأسالعین (سری کانی)، مالکیه (دیرک) در شمالشرق و شهرستان کردنشین عفرین در شمال استان حلب مسلط شده بودند. در واقع اعضای حزب کارگران کردستان کنترل برخی از نقاط مرزی را در اختیار گرفته بودند و این امر میتوانست بیش از پیش به نبردهای چریکی پکک با ارتش ترکیه دامن بزند.
بدین ترتیب آنکارا که با حمایت از مخالفان دولت سوریه، موجب نا امنی این کشور شده بود، امنیت ملی خود را در معرض تهدید می دید. زیرا با پشتیبانی از مخالفان سوریه، عملاً فضای مساعدی برای اتحاد احزاب مخالف کرد در هر دو کشور مهیا نمود. در واقع جلوگیری از تقویت پ.ک.ک با توجه به بحران سوریه و جلوگیری از گسترش خشونت و ناامنی در داخل خاک ترکیه ، به یکی از دلایل عمده دولت ترکیه برای حل و فصل مسئله کردی مبدل شد. با این حال روند تجولات سوریه یکبار دیگر آتش جنگ را میان دولت ترکیه و کردها برافروخت.
4. تحریک علوی ها: به رغم آنکه در ظاهر، علویان ترکیه از لحاظ مناسک و برگزاری آیین با علویان سوریه متفاوت می باشند، با این حال آنها از لحاظ باورهای مذهبی بسیار شبیه هم هستند و قرابت زیادی با یکدیگر دارند. از این رو در شرایطی که ترکیه آشکارا از ارتش آزاد سوریه حمایت میکند و سیاست تندی علیه بشار اسد، رئیسجمهور علوی سوریه در پیش گرفته است، بسیاری از علویان ترکیه از این موضع آنکارا ناخشنود هستند. به همین دلیل نیز علوی های معترض به سیاست های رجب طیب اردوغان، تاکنون چندین بار دست به تجمعات اعتراضی زده اند و شعارهایی همچون «جنگ هرگز»، «آمریکا دست هایت را از سرزمین های اسلامی کوتاه کن»، «مرگ بر پیمان ناتو»، «دخالت امپریالیستی هرگز» و «حزب عدالت (و توسعه) جنگ را انتخاب می کند و ملت ها صلح را» سر دادند.