الوقت- حملات تروریستی در پاریس فرانسه و سان برناردینو در آمریکا، غرب را دوباره بر مقابله با تهدید گروه های شبه نظامی سلفی متمرکز کرده است.
فدریک کاگان، کیمبرلی کاگان، جنیفر کافارلا، هارلین گامبیر و کاترین سیمرمن در پژوهشی که اندیشکده های مطالعات جنگ و امریکن اینترپرایز منتشر کردند، نوشتند: اقدامات این گروه های سلفی، انگیزه های فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده را برای افزایش تلاش های نظامی خود علیه داعش در عراق و سوریه دو چندان کرده است.
آنها با بزرگنمایی خطر داعش و القاعده در عراق و سوریه و البته خاورمیانه، راهبردهای فعلی مبارزه با تهدیدات داعش و القاعده را ناکافی دانسته و درصدد واکنش های لازم برای مقابله با آن ها هستند.
در حال حاضر، هر چند گروه های القاعده و داعش قدرت تسخیر غرب و آمریکا را ندارند، اما آنها قادر هستند در طول زمان با از بین بردن ارزش ها و ایده های آمریکایی در داخل و خارج، به تغییر روش زندگی آمریکایی منجر شوند.
آنها همچنین برای نظم کنونی جهان خطرآفرین هستند. در واقع، القاعده و داعش با افزایش سطح خشونت در خیابان ها و خانه ها، به تشدید تنش های قومی و مذهبی در جامعه دامن میزنند و بدین ترتیب امنیت داخلی و آزادی های مدنی آمریکایی را به مخاطره خواهند انداخت. ضمن آنکه با تهدید صلح جهانی، تردد آزاد انسان ها و گردش کالا و سرمایه های اقتصادی را تحت تاثیر قرار خواهند داد.
به موازات تهدیدات داعش و القاعده، اقدامات نسنجیده پوتین در حاکمیت مجدد بر کشورهای جماهیر شوروی سابق، ایجاد شکاف میان اروپا و ایالات متحده و همچنین زمینه سازی برای فروپاشی ناتو و اتحادیه اروپا بر دامنه این تهدیدات افزوده است.
علاوه بر این، اقدامات تهدیدآفرین چین برای گسترش قلمرو سرزمینی خود، جدا کردن ایالات متحده از متحدان آسیایی اش و کسب هژمونی در غرب اقیانوس آرام و نیز تلاش ایران برای خارج کردن آمریکا و بریتانیا از خاورمیانه را می توان تهدیداتی جدی برای منافع آمریکا قلمداد کرد.
در چنین شرایطی حرکت به سمت یک جنگ بزرگ منطقه ای در خاورمیانه خواه ناخواه آمریکا را درگیر خواهد کرد؛ همچنانکه حضور نظامی آمریکا در عراق، سوریه و افغانستان از نشانه های آن است. در این شرایط، سوال اساسی این است که چه راهبردی می تواند نظم پایدار جهانی مبتنی بر امنیت و ارزش های آمریکایی را نجات دهد؟
برای تحقق این هدف، پرداختن به تهدیدات القاعده و داعش در سطح جهانی به ویژه در عراق و سوریه فوری ترین چالش امروز آمریکا محسوب می شود. چرا که جنگ در بین النهرین و و شامات می تواند از سطح درگیری های منطقه ای فراتر رفته و به درگیری های فرقه ای جهانی و بسیج تعداد فزاینده ای در پشت شعائر افراط گرایانه و نفرت آلود علیه غرب منجر شود.
چنین روندی حتی می تواند به وقوع حملات بی سابقه در داخل خاک ایالات متحده و اروپا نیز بینجامد. بنابراین جنگ در عراق و سوریه تا حد زیادی با امنیت و نظم جهانی آمریکایی و اروپایی پیوند خورده است و در نتیجه باید در اولویت هر راهبردی قرار گیرد. با این حال از بین بردن داعش و القاعده نباید به عراق و سوریه محدود شود و می بایست متحدان و زیرشاخه های آنها در آفریقا، مصر و آسیا را نیز مدنظر قرار دهد.
عناصر کلیدی چنین راهبردی عبارتند از:
سازمان های نظامی سلفی به ویژه داعش و القاعده بزرگترین تهدید برای امنیت و ارزش های شهروندان آمریکا و اروپا محسوب می شوند. داعش و القاعده به عنوان یک تهدید موجودیتی عمل می کنند؛ چرا که آنها به فروپاشی نظام جهانی و تحریک روندهای داخلی و خارجی مخاطره آمیز برای ارزش های آمریکایی سرعت بخشیده اند و بر همین اساس نیز طرح تهدید مستقیم آمریکا و همپیمانان آن را در دستور کار خود قرار داده اند.
جبهه النصره به عنوان شاخه اصلی القاعده سوریه یکی از مهمترین تهدیدات بلندمدت در میان همه گروه های سلفی – جهادی به شمار می رود. این گروه وابسته به القاعده یک شبکه گسترده از مشارکت گروه های مخالف محلی را برای پیشبرد اهداف خود تاسیس کرده است. شکست یا نابودی این گروه می بایست یکی از اصلی ترین اولویت های همه راهبردهای دفاع از آمریکا و اروپا در مقابل حملات القاعده باشد.
داعش و القاعده بیش از سایر گروه های تروریستی شورشی هستند. هرچند که داعش و القاعده نیز از تروریسم به عنوان یک تاکتیک بهره می برند؛ اما آنها سازمان های شورشی هستند که برای اولین بار درصددند تا با سرنگونی همه دولت های کنونی جهان اسلام، خلافت اسلامی مدنظر خود را جایگزین کنند و پس از آن با حمله به غرب ایدئولوژی خود را در همه جهان گسترش دهند. در چنین شرایطی شناسایی و جدا کردن بدنه اصلی داعش و القاعده که به طور جدی حمله به غرب را دنبال می کنند از زیرشاخه های آنها در خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا غیرممکن است. با توجه به این مقوله می توان این نتیجه را گرفت که همه گروه های القاعده و متحدان داعش به دنبال جنگ با غرب هستند و هدف استراتژیک آنها نیز تاسیس خلافت جهانی براساس یک جدول زمانی مشخص است.
سیاست های کنونی ضد القاعده و داعش امنیت ملی و مردم آمریکا را تضمین نمی کند. در حالیکه هدف اصلی ایالات متحده حفظ امنیت ملی و مردم آمریکا از جمله مراقبت از ارزش های آمریکایی در داخل و خارج از این کشور است، فعالیت های القاعده و داعش در کنار سیاست های روسیه، چین و ایران نظام بین المللی مبتنی بر امنیت و آزادی آمریکایی را به خطر انداخته است. بر این اساس هرگونه راهبرد مقابله با داعش و القاعده به ائتلاف با متحدان و شرکا نیاز دارد. با این حال تشکیل ائتلافی با اهداف مشترک آسان نخواهد بود و نیاز به اقدامات اساسی تری دارد.
امنیت آمریکا و غرب مستلزم از بین بردن پایگاه های منطقه ای و پناهگاه های امن داعش و القاعده است. داعش و القاعده از پناهگاه های امن و زیرساخت های محلی برای طرح ریزی، آموزش و تجهیز شبه نظامیان برای حمله به غرب بهره می برند. از بین بردن این پناهگاه ها تا زمانی که سازمان های نظامی سلفی به حمایت های خود از القاعده و داعش ادامه دهند کافی نخواهد بود.
اهداف راهبرد بزرگ آمریکا:
- تامین امنیت ملی و مردم آمریکا
- مراقبت، حفظ و ترویج ارزش ها و روش زندگی آمریکایی
- حفظ و ترویج سیستم اقتصاد بین المللی بازار آزاد مبتنی بر تردد آزاد انسانها و گردش کالا در سراسر جهان
- نقویت نظم جهانی
- حمایت از متحدان در برابر تهدیدات مشترک.
این اهداف وابسته و به هم پیوسته برای تامین امنیت مردم، قانون اساسی و روش زندگی مردم آمریکا مورد نیاز و ضروری است، چرا که تهدیدات روزافزون داعش و القاعده روزنه های حمله به آمریکا و اروپا را افزایش داده اند. در چنین شرایطی شکست داعش و القاعده نیازمند یک استراتژی بزرگ با اهداف بزرگ است که بتواند تمامی پناهگاه های امن آنها از عربستان و یمن تا آسیای مرکزی را دربرگیرد.
شورای راهبردی روابط خارج