الوقت- در میان کشورهای خارجی که طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از آنها با عنوان بازیگران مؤثر مذهبی در تاجیکستان یاد شده، میتوان به جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی اشاره کرد. با این حال نحوهی حضور و فعالیت دو کشور با یکدیگر متفاوت بوده است. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده با حمایت از جریانها و گروههای قانونی تاجیکستان نظیر حزب نهضت اسلامی به ترویج اسلام واقعی بپردازد و زمینهساز صلح و ثبات در این کشور باشد. این در حالیست که عربستان سعودی از تمام ابزارهای خود جهت تبلیغ و ترویج قرائت افراطگرایانه وهابی- سلفی استفاده کرده است.
آنچه موجب تسهیل نفوذ و حضور ایدههای وهابی و تکفیری سعودیها در تاجیکستان و منطقهی آسیای مرکزی و قفقاز شده، ناآگاهی مذهبی و اطلاعات اندک ساکنان کشورهای این منطقه از دین اسلام است. سلطهی هفتادسالهی اتحاد جماهیر شوروی و سیاستهای شدید دینزدایی دولت کمونیست که خود در پی سالها سلطهی روسیهی تزاری بر منطقه شکل گرفته بود، هرگونه ارتباط مشخص و مستمر میان مسلمانان منطقه و عرصهی گستردهتر جهان اسلام را از میان برد و همین امر، زمینهای را برای تلفیق اسلام با خرافات، عرف و آداب و سنن و نیز باورهای غلط به وجود آورد. این زمینهی سُست اعتقادی سبب شد تا پس از فروپاشی شوروی، اسلام افراطی مورد حمایت برخی کشورهای فرامنطقهای نظیر عربستان بتواند در منطقه نفوذ کند و پیروانی در هر یک از کشورها از جمله تاجیکستان جذب نماید. علاوه بر این، به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، عامل محرّک بسیار مهمی بود که به گروههای افراطی در آسیای مرکزی جان تازهای بخشید. پس از آن، وهابیهای عربستان و دیگر گروههای اسلامگرا از پاکستان و ترکیه و دیگر کشورها به سمت تاجیکستان به عنوان دروازهی ورود به آسیای مرکزی حرکت کردند.
روابط ایران و تاجیکستان از ابتدای استقلال این کشور در سال 1991 بسیار عمیق بوده است. ایران اولین کشوری بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت و نقش فعالی در برقراری صلح در جریان جنگ داخلی تاجیکستان داشت.
به طور کلی سعودیها در طول سالهای گذشته به انحاء مختلف کوشیدهاند قرائت تکفیری- وهابی خود را از اسلام به تاجیکستان صادر نمایند. از جمله اقدامات سعودیها در این خصوص میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. تدوین و انتشار کتابهای مذهبی با قرائت وهابی- سلفی؛
2. اعطای کمکهای مالی به جریانهای وابسته به خود در منطقه؛
3. تأسیس و احداث مساجد و نهادهای مبلغ وهابیت؛
4. آموزش طلاب و جوانان تاجیک در مدارس دینی وابسته به خود؛
5. اعزام مبلغان وهابی به مناطق مختلف کشور تاجیکستان؛
6. استفاده از ظرفیت گروههای افراطی القاعده و طالبان برای نفوذ در میان مردم تاجیکستان؛
7. سوءاستفاده از فقر مالی شهروندان تاجیکستان برای جذب آنها در گروههای افراطی.
نفوذ جریانها و گروههای وابسته به عربستان سعودی به حدی بود که در سال ۲۰۰۹، نهادهای امنیتی تاجیکستان تعداد سلفی- وهابیهای تاجیک را حدود ۲۰۰ نفر معرفی کردند؛ این در حالی بود که خود سلفی- وهابیها از رقمی بالای ۲۰ هزار نفر صحبت میکردند. در این بین پس از آغاز بحران سوریه، ابعاد جدیدتری از گسترش افکار سلفی- وهابی در تاجیکستان پدیدار شد. چرا که از یک سو در برخی از مناطق تاجیکستان، پرچم گروههای تندرو و ترویستی نظیر داعش و جبهه النصره برافراشته شد و از سوی دیگر تعداد زیادی از اتباع این کشور برای مبارزه علیه دولتهای سوریه و عراق به صفوف تروریستها پیوستند. این مسئله که از نفوذ عمیق افکار سلفی- وهابی در تاجیکستان حکایت دارد، موجب نگرانیهایی نزد مقامات دولتی این کشور شده است. چرا که پیوند و ارتباط مستقیم میان جریانهای افراطی تاجیکستان با مراکز سلفی- وهابی و حضور آنها در میدان نبرد سوریه میتواند به افزایش نفوذ حامیان بینالمللی تروریسم در این کشور منجر گردد. چنین امری نه تنها نفوذ حامیان بینالمللی تروریسم را در تاجیکستان افزایش میدهد، بلکه موجب تأثیرگذاری بر سیاست خارجی دوشنبه نیز میشود.
عربستان سعودی سعی دارد گسترهی نفوذ خود را به محدودهای فراتر از کشورهای عربی مسلمان افزایش دهد. به همین دلیل در پی توسعهی روابط با کشورهای مسلمان غیر عرب نظیر جمهوری آذربایجان و تاجیکستان است. این امر از آن جهت برای سعودیها اهمیت دارد که کشورهای غیر عرب مسلمان در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز از لحاظ تاریخی و تمدنی در حوزهی نفوذ جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.
تاجیکستان؛ ایران یا عربستان؟
در حال حاضر اصطلاح «وهابیون» در آسیای مرکزی بیش از آنكه دارای معنای مذهبی باشد، اشاره به افراد و گروههایی دارد كه از واگرایی نسبت به دولتهای مركزی و ادارات دولتی دینی برخوردارند و حاضر به اقدامات خشونتآمیز برای رسیدن به اهداف خویش هستند. در این راستا وهابیت و وهابیون چنان كاربرد وسیعی دارد كه بعضاً در این جمهوریها به عنوان اتهامی برای تخریب رقبا از جانب برخی از روحانیون نیز به كار برده میشود.
با این اوصاف دیدگاه چندان مثبتی نسبت به عربستان و قرائت وهابی آن از اسلام در تاجیکستان وجود ندارد و همین امر نیز باعث شده که گسترش روابط دوشنبه با ریاض تحت تاثیر قرار گیرد. در این بین درباره سفر رئیس جمهوری تاجیکستان به عربستان باید به این نکته توجه داشت که اگر چه سفر امام علی رحمان به ریاض در بدترین زمان یعنی پس از اعدام شیخ نمر انجام شد، اما سفری از پیش تعیین شده بود. با این حال اگر این سفر لغو و به زمان دیگری موکل میشد، حاشیههای پیرامون آن نیز کاهش مییافت. البته آنچه بر حاشیههای این سفر افزود، اعتراض دولت تاجیکستان به حضور محی الدین کبیری رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در یک همایش بینالمللی در ایران و انتشار عکس او در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که موجب احضار سفیر ایران به وزارت امور خارجه تاجیکستان و اعتراض رسمی این کشور شد. این دو رویداد باعث شد که برخی تصور کنند تاجیکستان از ایران رویگردان و به سمت عربستان سعودی متمایل شده است.
با این حال بررسی واقعیتهای موجود نشان میدهد که احتمال وقوع چنین امری اندک است. زیرا روابط تاریخی، تمدنی، فرهنگی، نژادی و زبانی ایران و تاجیکستان آنچنان عمیق و گسترده است که تنشهای کوچک هیچگاه نمیتوانند روابط دو ملت را تحت تأثیر قرار دهند. ضمن آنکه گسترش روابط تاجیکستان با عربستان سعودی الزاماً نمیتواند به معنای کاهش سطح روابط دوشنبه با تهران باشد. نباید از یاد برد که روابط ایران و تاجیکستان از ابتدای استقلال این کشور در سال 1991 بسیار عمیق بوده است. ایران اولین کشوری بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت و نقش فعالی در برقراری صلح در جریان جنگ داخلی تاجیکستان داشت. در سالهای گذشته نیز همواره ایران در طرحهای اقتصادی و عمرانی تاجیکستان حضور فعالی داشته است. بنابراین روابط دو کشور عمیقتر از آن است که تحت تأثیر مداخلهی کشورهایی نظیر عربستان سعودی قرار گیرد.
در عین حال باید توجه داشت که عربستان سعودی سعی دارد گسترهی نفوذ خود را به محدودهای فراتر از کشورهای عربی مسلمان افزایش دهد. به همین دلیل در پی توسعهی روابط با کشورهای مسلمان غیر عرب نظیر جمهوری آذربایجان و تاجیکستان است. این امر از آن جهت برای سعودیها اهمیت دارد که کشورهای غیر عرب مسلمان در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز از لحاظ تاریخی و تمدنی در حوزهی نفوذ جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. در واقع سعودیها با گسترش روابط خود با کشورهای این مناطق قصد دارند مناقشات خود با جمهوری اسلامی ایران را به سطحی فراتر از دوگانهی عرب و عجم ارتقاء دهند و چنین نمایش دهند که تمام کشورهای اسلامی اعم از عرب و غیر عرب، با ایران دارای مشکلات و چالشهای اساسی هستند. دعوت از الهام علییف رئیسجمهوری آذربایجان و سپس امام علی رحمان برای بازدید از عربستان سعودی در همین راستا قابل ارزیابی است.
سعودیها با گسترش روابط خود با کشورهای منطقهی آسیای مرکزی قصد دارند مناقشات خود با جمهوری اسلامی ایران را به سطحی فراتر از دوگانهی عرب و عجم ارتقاء دهند و چنین نمایش دهند که تمام کشورهای اسلامی اعم از عرب و غیر عرب، با ایران دارای مشکلات و چالشهای اساسی هستند.
علاوه بر این عربستان سعودی تلاش زیادی دارد بهرغم حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم از گروههای تروریستی، خود را کشوری نشان دهد که در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی پیشگام است. به همین دلیل نیز تلاش دارد جبههای از کشورهای اسلامی تحت عنوان ائتلاف ضد تروریستی تشکیل دهد. سعودیها علاقهی زیادی دارند که در این جبهه، اکثر کشورهای اسلامی حضور داشته باشند و تعداد کشورها و جغرافیای ائتلاف ضد تروریستی خود را گسترش دهند. به همین دلیل از کشورهایی نظیر تاجیکستان نیز جهت حضور در این ائتلاف دعوت به عمل آوردهاند.
با این حال در شرایطی که عربستان سعودی پس از اعلام تأسیس ائتلاف به اصطلاح ضد تروریسم خود با عضویت کشورهای اسلامی، از تاجیکستان هم دعوت کرده بود تا به این ائتلاف بپیوندد، دولت تاجیکستان بهرغم سفر امام علی رحمان به عربستان، با حضور در فهرست کشورهای ائتلاف اسلامی به اصطلاح ضد تروریسم موافقت نکرد. این امر نشان میدهد که روابط ریاض و دوشنبه بهرغم امضای پنج سند همکاری میان دو کشور از جمله توافقنامهی همکاری در مبارزه با تروریسم و جنایت، همکاری در حوزهی علم و تکنولوژی و ورزش در سفر سهروزهی امام علی رحمان به عربستان، چندان هم گسترده و ریشهدار نیست.
واقعیت آن است که مقامات امنیتی تاجیکستان به خوبی از نقش و جایگاه جریانهای تکفیری وابسته به عربستان سعودی در جذب اتباع تاجیکستان برای حضور در گروههای تروریستی در عراق و سوریه مطلع هستند. علاوه بر این مقامات دولت تاجیکستان به خوبی از ترویج اسلام تکفیری- وهابی توسط افراد و جریانهای افراطگرا در داخل کشور خود نیز آگاهی دارند. بنابراین در چنین شرایطی هرگز نمیتوانند به عربستان سعودی به عنوان کشوری که داعیهدار مبارزه با تروریسم و افراطگرایی است، اعتماد کنند.
این در حالیست که مقامات تاجیکستان به خوبی اطلاع دارند که جمهوری اسلامی ایران پرچمدار مبارزه با تروریسم و افراطگرایی در منطقه است و به عنوان دژی مستحکم در برابر نفوذ جریانهای افراطی به منطقهی آسیای مرکزی عمل میکند. علاوه بر این مقامات دولت تاجیکستان آگاهی دارند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در امور داخلی تاجیکستان مداخله نکرده و همواره خواهان برقراری صلح و ثبات در این کشور بوده است.
مقامات امنیتی تاجیکستان به خوبی از نقش و جایگاه جریانهای تکفیری وابسته به عربستان سعودی در جذب اتباع تاجیکستان برای حضور در گروههای تروریستی در عراق و سوریه مطلع هستند و در چنین شرایطی هرگز نمی توانند به عربستان سعودی به عنوان کشوری که داعیه دار مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است، اعتماد کنند.
در این بین حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب نهضت اسلامی نیز همواره در چارچوب قانون اساسی تاجیکستان بوده است. زیرا در وهلهی نخست، حزب نهضت اسلامی به عنوان یک حزب رسمی در ساختار سیاسی و قانونی جمهوری تاجیکستان مجوز فعالیت داشت. نکتهی دیگر آن است که حزب نهضت اسلامی یک سوی توافق صلح در جریان جنگ داخلی تاجیکستان بوده و قابل حذف از فضای سیاسی این کشور نیست.
در واقع این دولت تاجیکستان است که با ممنوع کردن فعالیت حزب نهضت اسلامی، توافقنامهی صلح را زیر پا گذاشته است. این امر نه تنها میتواند پایههای صلح و ثبات را در تاجیکستان متزلزل نماید، بلکه تأثیر عمدهای بر جریانهای اسلامی خواهد داشت. زیرا ممنوعیت فعالیت حزب نهضت اسلامی به معنای ممنوعیت فعالیت تنها حزب اسلامی میانهرو در تاجیکستان و آسیای مرکزی است و این مسئله میتواند زمینهی گسترش فعالیت جریانهای افراطی و به مخاطره افتادن امنیت و ثبات نظام سیاسی تاجیکستان را فراهم نماید. بر این اساس اگر دولت تاجیکستان در درازمدت دست از کنترل بیحدوحصر اسلامگرایان برندارد و با سازمانهای سیاسی- اسلامی میانهرو همکاری نکند، زمینه را برای نفوذ جریانهای افراطی و حامیان آنها نظیر عربستان سعودی بیشازپیش آماده میکند.
شعیب بهمن