پس از رحلت رسول خدا(ص) و ایجاد مشربهای فکری در اسلام و به خصوص بدعت گذاری در سقیفه بنی ساعده موجب گسترش فرق مختلف در تاریخ اسلام شد. در عصر جدید و به خصوص با فروپاشی عثمانی و شکل گیری نهضت های اسلامی که با رویکرد سلفی (اصلاحی و تکفیری) جنگ مذهبی و فتنه طایفه ای در برخی مناطق مختلف جهان اسلام شدت گرفته است، بررسی رویکرد جریانهای فکری و مذهبی در منطقه ضروری مینماید. سلفی گری به عنوان مکتبی تأثیرگذار و دینامیک در جهان اهل سنت، بیش از سایر مکاتب، شایان بازنگری و پژوهش است؛ به ویژه که سلفیه رادیکال در سیر تکاملی خود به مرحلهای رسیده که قادر به سازماندهی جوانان پیکارجو در قالب گروههای جهادی است و علاوه بر آموزش و تسلیح به روز آنان، موفق به تربیت فکری و اعتقادی آنان تا سرحد استشهاد (انتحار) شده است. گام بعدی سلفیه فراهم كردن مقدمات برپایی حکومت یا خلافت اسلامی است. هر چند چنین فرایندی با توجه به شرایط دشوار منطقه و نیز مخالفت حامیان فعلی آنان (غرب و اعراب سنتی) با موانع جدی مواجه خواهد شد، اما ظرفیتهای بالایی دارد. این مسأله به ویژه جمهوری اسلامی ایران را که بر اساس فقه شیعی، نسخهای بدیل در حاکمیت ارائه کرده، با چالش مواجه ساخته است. از طرفی با توجه به رویکرد افراطیهای سلفی، راهبرد تقریب و وحدت مذاهب خدشهدار خواهد شد.
١- روند تحولی و تحریف سلفیگری
در گستره تاریخی جهان اسلام و به خصوص در فرهنگ و تمدن اسلامی، بعد از یك دوره شكوفایی، دوره انحطاط شروع شد. در بررسی علت شناسی انحطاط و عقبماندگی مسلمین مطالعات نظری و اقدامات عملی در قالب نهضت و جنبشهای اسلامی شکل گرفت. حدود دو قرن پیش، روندی مطرح شد كه «تجدید حیات تمدن اسلامی» نام گرفت. سید جمالالدین اسدآبادی پرچمدار تجدید حیات تمدن اسلامی بود. پس از وی، نوخیزان زیادی این موضوع را مطرح كردند. تجدید حیات تمدن اسلامی در مذهب تشیع و فرق مذهبی سنی مقارن و مشترك بوده است؛ اما یك تفاوت ماهوی بین تشیع و تسنن وجود داشت. اهل تسنن معتقدند تئوری خلافت پیاده شده است؛ اما مدعیاند تئوری خلافت بعدها تحریف شده است. اهل تشیع اصل خلافت را از سقیفه تحریف شده میدانند. امروزه در مطالعات و پژوهشهای اندیشمندان و مورخین آمده است كه اشكالاتی در تئوریها و نظریه اهل سنت وجود دارد. شیعه معتقد بوده است تئوری امامت و ولایت پیاده نشده و در صدد تاسیس و شکل گیری نظام سیاسی بر اساس نظریه فقهی شیعه بوده است و در قرن بیستم با تحول در رویکرد سیاسی تشیع در جهان اسلام موفق به تشکیل نظام سیاسی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) شده است. در این نوشتار مقصود از بررسی سیر تحول اندیشه سیاسی سلفیگری، مطالعه رویکردهای فکری اهل سنت جهان عرب است، به خصوص تبیین روند نوگرایی- اصلاحی و افراط گرایی- تکفیری در جهان اسلام خواهد بود.
نوگرایان اندیشه سلفیگری در جنبشها و حركتهای خود به دنبال اصلاحات هستند. برای مثال علی عبدالرازق مصری معتقد بود كه باید تئوری خلافت را كنار گذاشت. این گروه به دنبال اصلاح و تجدید حیات هستند. تمام نهضتهای دینی و سیاسی به دنبال اصلاح و تجدید حیات هستند و به دنبال تأسیس نیستند. همه این نهضت و جنبشها جریان بازنگری محسوب میشوند.
این در حالی است که امروزه گروهی به دنبال تاسیس هستند، یعنی در اندیشه سلفی بازسازی یا همان بازگشت به سلف شامل گروههای تکفیری، افراطگرا مثل وهابیت و داعش میشود. آنهایی كه در فضای بازسازی قرار میگیرند در مقابل نوسازی هستند. به سخنی دیگر در جریان نوسازی به دنبال اصلاح از طریق کنترل و مدیریت هستند؛ ولی در بازسازی مدیریت کنترل شده نیست و بصورت افراطی شکل میگیرد.
سلف و سلفیگری یعنی اعم از بازنگری و بازگشت، یعنی بازگشتی که معتقد به اصول اسلام هستند و میگویند یك اصل داریم و باید به آن اصول برگردیم و تمام اینها اشتراكات محسوب میشوند. رویکرد شیعه اصلاح در امت است. ولی اهل سنت میگوید باید ساختارها را اصلاح بكنیم، همانطور که گفته شد، خود جریان اصلاحی اهل تسنن دو جریان بازسازی و نوسازی دارند. سلفی با رویکرد بازسازی به چه معنا است. بازسازی در این گروه به دنبال افراطگرایی و تکفیر هستند، كه وهابیها نمایندگی آنها را بر عهده دارند. جریان بازسازی ریشه در فقه حنبلی دارد، هرچند ماهیت فکری و سیاسی فرق اربعه اهل سنت یعنی حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی با اندیشه های افراطی تکفیری فاصله دارد؛ ولی به طور کلی در میان فرق اربعه مبانی سه فرقه با حنبلی ها نیز تفاوت اساسی دارد. گروههای سلفی افراطی از مشرب فکری احمد حنبل استفاده زیادی نسبت به سایر فرق داشتهاند.
در رویکرد سلفینوگرا افرادی مثل سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و بعدها دنباله این مشرب رشید رضا به دنبال نوسازی هستند، رشیدرضا معتقد است بیعت همان انتخابات امروزی است مجلس امروز همان شورای حل و عقد است. در گذشته امر به معروف و نهی از منكر بوده كه امروزه مشاركت سیاسی همان است كه اخوانیها این را به روز میكنند. ولی سلفی افراطی با رویکرد بازسازیها به دنبال تاسیس هستند.
اوج این نوگرایی را در جنبشها و نهضتهای مردمی در سال ٢٠١١ بوده است. افراطگرایی نیز در صدر اسلام با اشکال مختلفی ظاهر شده است. در هر دوره و در هر نقطه جغرافیایی جهان اسلام براساس شرایط محیطی ظاهر شده است. برای مثال در صدر اسلام خوارج بودند که ظاهر شدند و به افراطی گری پرداختند و اوج این تحول در رویکرد سلفیگری را در سال ٢٠١٤ با ظهور داعش به وقوع پیوست.
٢- سلفی نوگرا -اصلاحی ورویکرد تحولی در قرن بیست و یکم: اخوان المسلمین مصر
سلفیه اصلاحی و نوگرا از بدو پیدایش به افکار و اندیشههای دیگر اسلامی نظر داشتهاند؛ مولفه هایی همچون وحدت جهان اسلام، مبارزه بااستکبار، تاسیس نظام سیاسی وموضوعاتی از این قبیل را دنبال کرده اند. از مفاهیم بدعت، شرك، جاهلیت و نفاق مهمترین واژههایی هستند كه در گفتمان سلفی افراطی كاربرد دارند فاصله دارند. جنبش سلفی اخوانالمسلمین به رغم آنكه به سلف صالح معتقد است، در واقع، خود را از درگیریهای بین مذاهب اسلامی كنار كشیدند ، اخوانیها مسأله اصلی خود را اتحاد و اتفاق اسلامی و رهایی از یوغ بیگانگان در راستای تأسیس حكومت اسلامی قرار دادهاند. بنابراین، در كمتر مواردی اعضای اصلی و بلندپایه اخوان درباره مسلمانان و شیعیان اظهارات تند داشتهاند. سلفی نوگرای اصلاحی اخوانالمسلمین به دنبال برپایی نظام سیاسی و در پی اصول دموکراتیک است؛ از این میان فرصتهایی مهم را برای ایفای نقش در مصر فراهم كرده است. هرچند در تثبیت آن موفق عمل نکرده اند.
جمعیت سلفی اخوان المسلمین، اگر چه برای نخستین بار در سال ١٩٩٠ توجه به رویکرد نظام دموکراتیک در درون اخوان مطرح شد، ولی خیزشهای مردمی و بیداری ملتهای مسلمان در خاورمیانه و شمال افریقا در سال ٢٠١١ فضای سیاسی و اجتماعی نوینی را برای نقشآفرینی گروهها و جریانهای سیاسی مختلف منطقه در عرصه سیاسی فراهم كرد. بر این مبنا تحولات سال ٢٠١١ میتواند مبداء تحولات و نقطه عطفی در فرایند تاسیس نظام سیاسی توسط اخوانالمسلمین در مصر قرار گیرد. و درمجموع رویکرد اصلاحی اخوان این جمعیت را در جرگه گروههای سلفی معتدل و نوگرا قرار داده و همواره در جهان اسلام رویکرد تحولی را دنبال کردهاند.
٣- سلفی افراط گرا -تکفیری ورویکرد تحریفی در عراق و سوریه: داعش
گروه تکفیری و افراطی موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام، وزنه ای سنگین در معادله سوریه، به خصوص در مناطق شمال به شمار می رود. از حیث خط مشی و دیدگاه فکری از سازمان تروریستی «القاعده» پیروی میکند و از حیث عملکرد و فعالیت، تنها به اعلام جنگ علیه ارتش سوریه اکتفا نکرده، بلکه تلاش دارد تا دیگر گروه های مسلح فعال در سوریه را از جمله «ارتش آزاد سوریه» و گروه «جبهه النصره» را نیز کنار بزند و خود تنها میدان دار عرصه سوریه باشد. برای داعش پیروزی انقلاب یا سرنگونی نظام مهم نبوده، بلکه تمام تلاش این گروه بر سیطره یافتن بریک منطقه جغرافیایی معین و تحت سلطه خود درآوردن آن متمرکز است». داعش گروهی اسلامی، افراطی و تکفیری است و قتل هر کسی را که وابسته به این گروه نباشد، حلال و جایز می داند، داعش همچنین به سوریه و عراق با یک دید نگاه میکند و حل مسأله این دو را با هم میخواهد. در واقع داعش به دنبال ایجاد دولت اسلامی در عراق و شام است.
با مطالعه ریشه های فکری و سیاسی این گروه افراطی، پی به این نکته برده می شود که تولد و رشد داعش در خلاء شکل نگرفته، بلکه چنین گروهی دارای ریشه های فکری است که از سده های نخست تا عصر کنونی را در بر می گیرد. برخی از ویژگی های فکری داعش همچون «نص گرایی افراطی و مخالفت با عقل گرایی»، «توجه نکردن به مقتضیات زمان»، «جستجوی اتوپیایی در گذشته»، «بی توجهی به مبانی فقهی»، «تکفیر گسترده ی دیگران»، «ظاهرگرایی و بی توجهی به عمق دین»، «ارایه ی تصویری خشن از دین»، «بدعت در دین» را می توان در اعمالی که مرتکب می شوند اشاره کرد. این گروه در جهان اسلام رویکرد تحریفی را دنبال کرده اند.
داعش از نبرد با اندیشه انسان به نبرد با طبیعت و زیست او نیز رفته است چرا که چنین گروهی به دلیل عقل ستیزی، بی توجهی به مقتضیات زمان و غرق شدن در افکار سیاه و بسته خود چیزی برای ارایه ندارد جز آنکه بر هر چیز ممکن چنگ اندازد. رهبران این گروه تنها می کوشند در دل دیگران هراس بیافکنند اما با نمایش دادن اعمال شرم آور خود در رسانه ها از درون نیات شیطانی خود پرده برمی دارند گویی توهم ساختن دنیایی مطلوب در دیدگاه تنگ نظرانه ی این گروه هیچ غیر و دیگری را برنمی تابد. این گروه تروریستی دایره ی طردش را چنان گسترده کرده که هیچ دین و آیین و مسلکی را جز آنچه خود می اندیشد و مطلوب می داند، جایز نمی داند. البته این ویژگی بسیاری از گروه های تمامیت طلب و افراطی است که خود را میان دیوارهای تاریک خود ساخته محصور کرده اند. چنین گروه هایی از هر وسیله یی بهره می برند تا به هدف خود برسند برای این که در این نوع نگرش «هدف وسیله را توجیه می کند». گاهی این فکر به ذهن متبادر می شود که شاید روزی بیاید که این گروه تروریستی به حذف خود به دست خود برسد چرا که ممکن است جنایت های هولناک اما قابل تصور هم نتواند داعش را ارضا کند؛ زیرا مبنا رویکرد تحریفی در این گروه بر پایه خشونت، تحریف و مصادره گفتمان های اصیل اسلام و تشیع است. این گروه علاوه بر اسلام هراسی در گروه سلفی شبهه ایجاد کرده است.
تحلیل موضوع
سلفیگری در ذات خود جریان منحرف و منفی نیست بلکه از صدر اسلام وجود داشته و در برههای از حیات رسول خد(ص) به این موضوع نیز اشاره شده است؛ ولی تمیز ندادن این دو گروه فکری – سیاسی در جهان اسلام به مشکلات مطالعاتی در عرصه علمی و آکادمیک افزوده است. در تفاوت اساسی سلفیگری باید گفت که تمام جریانهای فکری که برای اصلاح و بازسازی به گذشته رجوع میکنند و به دنبال تجدید و احیاء هستند؛ سلفی (سلفگرا) نامیده میشوند. هر سلفی و سلفگرا تکفیری و افراطی نست؛ ولی تمام گروههای افراطی و تکفیری سلفی هستند که منحرف شده و یا اندیشه سلفی را تحریف کرده اند.
به نظر میرسد؛ سلفیگری در اسلام رویکرد متفاوتی را طی کرده است؛ زیرا گروه سلفی نوگرا و اصلاحی در در پی تاسیس دولت و نظام سیاسی بودهاند؛ نه با آرمان و گفتمانی که گروههای افراطی – تکفیری به دنبال آن بوده و یا امروزه هستند. برای نمونه اخوان المسلمین در مصر با رویکرد سلفی نوگرا پس از گذار از دورانهای پر فراز و نشیب در برهه هایی موفق به تشکیل دولت هر چند با تجربه اندک و ناکام در جهان اسلام شده اند. و دستهایی دیگر از مسیر اصلی خود خارج شده و سلفی افراطی و تکفیری نام گرفته اند، این دسته با ماهیت اصلی خود تفاوت پیدا کرده است؛ زیرا سلفیگری با رویکرد غالب و اصلی اصلاحی شروع شد، با فروپاشی عثمانی نهضت و جنبشهای زیادی در راستای احیاء اسلام اصیل و اسلامگرایی شکل گرفتند. ولی امروزه گروههایی با رویکرد سلفی تکفیری فعالیت میکنند. علت اساسی این تحول در رویکرد سلفی در جهان اسلام به خصوص در عصر حاضر علاوه بر تحول در رویکرد فکری عوامل محیطی، اجتماعی، بسترهای اقتصادی و تعدد بازیگران عرصه سیاسی به این عوامل اضافه شده است. مهمتر اینکه سلفیگری از رویکر عقیدتی – سیاسی به رویکرد سیاسی – اقتصادی در جهان اسلام تغییر رویکرد داده است. دیگر اینکه نگرش و بازگشت به اندیشه سلفی در تاریخ صدر اسلام به صورت تفاوت و چالش بین تمامی گروههای اسلامی و مسلمان بوده است؛ در حالیکه امروزه چنین نیست. بلکه با برنامه کشورهای غربی و به خصوص امریکا این تحولات رخ میدهد.
بهزاد قاسمی