الوقت- چند روز پیش بود که چارلی کرک، فعال سیاسی محافظهکار آمریکایی در حالی که در دانشگاه یوتا سخنرانی میکرد، هدف تیراندازی قرار گرفت و کشته شد.کرک از دلایل محافظهکارانه و ترامپمحور حمایت میکرد، در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان ۲۰۱۶ سخنرانی کرد و به ترامپ در سفرها و رسانهها کمک کرد.
کرک در انتخاب مدیران برای دولت ترامپ در سال ۲۰۲۴ نقش داشت و پس از پیروزی ترامپ، به عنوان یک تأثیرگذار کلیدی در سیاستهای محافظهکارانه عمل کرد. او اغلب در دانشگاهها سخنرانی میکرد، جایی که بحثهای داغی درباره مسائل فرهنگی و سیاسی ایجاد میکرد، و ترور او نیز دقیقاً در چنین رویدادی رخ داد.کرک یکی از مهمترین حامیان رژیم صهیونیستی، بود و بارها موجودیت فلسطین را زیر سؤال برده بود. کرک درباره جنگ غزه نیز یکی از جنجالیترین مدافعان جنگ اسرائیل در غزه بود.
او همچنین در گسترش ادعاهای تقلب انتخاباتی پس از شکست ترامپ در ۲۰۲۰ نقش داشت و در اعتراض «Stop the Steal» شرکت کرد. او همچنین در تأمین بودجه اتوبوسها برای تجمع ۶ ژانویه ۲۰۲۱ دخیل بود. کرک همچنین حامی سرسخت آزادی مالکیت اسلحه بود و مرگهای ناشی از تیراندازی را بهایی قابل قبول برای حفظ این حق میدانست.
کارشناسان هشدار میدهند که این رویداد بخشی از «مارپیچ خشن»خشونت سیاسی در آمریکا است، که با افزایش سه برابری حوادث سیاسی در پنج سال گذشته همراه است. رسانهها گزارش میدهند که خشونت سیاسی اکنون بخشی از زندگی آمریکایی است، مانند دو تلاش برای ترور ترامپ در ۲۰۲۴ و قتل مدیرعامل United Healthcare در دسامبر سال گذشته. تئوریهای توطئه هم دخالت اسرائیل یا آژانسهای خارجی را در راس این ترور قرار داده است. برخی هم این ترور را ناشی از واکنش به نابرابریها و بیکاریهای ناشی از تسلط هوش مصنوعی ربط میدهند.
چرا ترور چارلی كرك بازتاب زیادی داشت؟
چهره شاخص جناح راست افراطی: کرک در کمتر از یک دهه توانست به یکی از پرنفوذترین چهرههای راستگرایان آمریکایی بدل شود؛ تا جایی که رسانهها او را «چهره جوان جنبش مگا» نامیده بودند.
نزدیکی به ترامپ: کرک در مصاحبهای گفته بود در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ بیش از صد بار به کاخ سفید رفته است. پس از انتخابات ۲۰۲۴ نیز به جمع مشاوران نزدیک ترامپ پیوست تا وفاداری نامزدهای احتمالی را برای ورود به کاخ سفید بررسی کند.

شهرت در رسانهها: کرک میلیونها دنبالکننده در شبکههای اجتماعی داشت و برنامه رادیویی و پادکستش شنوندگان زیادی به ویژه در آمریکا داشت. مجله آمریکایی آتلانتیک نوامبر گذشته او را «پادشاهساز جدید راست آمریکا» نامیده بود.جنجالسازی مستمر: سخنان تحریکآمیز و حملات بیپروای او علیه فلسطینیان، مسلمانان و جنبشهای عدالتخواه در آمریکا باعث شد همواره در صدر خبرها باشد.
و آخر اینکه واکنشهای گسترده سیاسی: نتانیاهو او را «دوست واقعی اسرائیل» نامید و ترامپ از او بهعنوان «شهید حقیقت و آزادی» یاد کرد؛ عباراتی که بازتاب رسانهای حادثه را دوچندان کرد.
قاتل که بود؟ آیا پای یک جنایت سازمانیافته در میان است؟
رسانه های آمریکایی مظنون را جوانی با نام تایلر رابینسون، ۲۲ ساله، اهل یوتا معرفی کردند. رابینسون در سال ۲۰۲۱ از دبیرستان پاینو ویو در سنتجورج فارغالتحصیل شد و یک ترم در دانشگاه ایالتی یوتا تحصیل کرد.
او بعدها در کالج فنی دیکسی در رشته کارآموزی برق ادامه تحصیل داد.رابینسون در دوران دبیرستان با کسب نمرهای ممتاز در آزمون ورودی دانشگاه توانست بورس چهارساله دانشگاه ایالتی یوتا را دریافت کند.
مادرش بارها در شبکههای اجتماعی با افتخار از موفقیتهای فرزند بزرگ خود – که دو برادر کوچکتر هم دارد – نوشته بود. تصاویر منتشرشده از خانواده نیز بیشتر شامل سفرهای تفریحی، نمایشهای مدرسه و فعالیتهای خانوادگی بود و محتوای سیاسی چندانی در آنها دیده نمیشد.
برخی دیگر نظری منفا ت داشته و معتقدند این ترور با دقت و مهارت قابل توجهی انجام شده و ویژگیهای یک عملیات حرفهای را داراست. برخلاف ادعاهای اولیه مبنی بر حضور یک تیرانداز تنها و غیرحرفهای، گزارشها حاکی از آن است که عاملان این حادثه، از نقطهای استراتژیک در فاصله تقریبی ۲۰۰ متری هدف عمل کرده و پس از اجرای عملیات، بدون ردپای قابل پیگیری ناپدید شدهاند. این الگو، مشابه روشهای مورد استفاده در عملیاتهای هدفمند سازمانهای اطلاعاتی پیشرفته است.
برخی از تحلیلگران مستقل، با استناد به سوابق عملیاتی مشابه، این احتمال را مطرح میکنند که چنین اقداماتی ممکن است با مشارکت یا پشتیبانی فناورانۀ شرکتهای امنیتی-اطلاعاتی پیشرفته انجام شود. در این راستا، به نقش شرکتهایی مانند «پالانتیر» در ارائه خدمات تحلیل داده و هدفیابی برای نهادهای امنیتی اشاره شده است. این شرکتها در گذشته، همکاریهایی با سازمانهای اطلاعاتی مختلف داشتهاند.
رسانههای صهیونی تحت کنترل یهودیان، در حالحاضر برای تجلیل و تقدیس چارلز کرک، در حال سوگواری هستند و حتی اشاره میکنند که دعوت نتانیاهو برای آمدن به اسرائیل، قبلاً توسط «کرک» لبیک گفته شده بود و او قصد داشت در ژانویه به اسرائیل سفر کند.
البته اخیرا کرک علیه نسلکشی فلسطینیها صحبت کرد. شاید بتوان گفت تغییر موضع ناگهانی کرک علیه کشتار غزه، از سوی اسراییل به عنوان «خیانت» در نظر گرفته شد، چرا که رژیم صهیونیستی به شدت به یک چهرهی تاثیرگذار و جوان آمریکاییِ «طرفدار اسراییل»، در میان امواج فزایندهی آمریکاییهای جوانِ ضداسرائیل و ضد نسلکشی نیاز داشت.
جامعه قطبی شده و چشمانداز تاریک خشونت سیاسی از نگاه تحلیلگران آمریکایی
کارشناسان و اندیشمندان آمریکایی معتقدند که ایالات متحده در چرخهای از خشونت سیاسی گرفتار شده است.
باربارا والتر، استاد امور بینالملل در دانشکده سیاست و استراتژی جهانی، میگوید:
«خشونت سیاسی تصادفی نیست. تحقیقات نشان میدهد که تحت چهار شرایط، احتمال وقوع آن بهطور چشمگیری افزایش مییابد: زمانی که دموکراسی به سرعت در حال افول است، زمانی که جوامع بر اساس نژاد، مذهب یا قومیت تقسیم شدهاند، زمانی که رهبران سیاسی خشونت را تحمل یا تشویق میکنند، و زمانی که شهروندان به راحتی به اسلحه دسترسی دارند. ایالات متحده هر چهار شرط را دارد و هیچیک از آنها در حال بهبود نیست. خشونت همچنین معمولاً در دوران انتخابات افزایش مییابد، به این معنی که رقابتهای انتخاباتی سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۸ به نقاط بحرانی تبدیل خواهند شد».
راههای پیشگیری ناامیدکننده به نظر میرسند. دموکراتها آراء یا شجاعت لازم برای تقویت نهادهای دموکراتیک را ندارند و جمهوریخواهان از سیستم شبهدموکراتیک فعلی سود میبرند و هیچ انگیزهای برای اصلاح آن ندارند.
جوئل بوشر، استاد جامعهشناسی سیاسی در مرکز صلح و امنیت دانشگاه کاونتری بریتانیا، مینویسد:
«حمله به «چارلی کرک» شاهد دیگری بر افزایش نگرانکننده خشونت سیاسی در ایالات متحده است. این حادثه نشان میدهد که هنجارهای بازدارنده چنین خشونتی روزبهروز ضعیفتر شده، در حالی که هنجارهای تشویقکننده آن بیش از پیش نهادینه میشوند».
کلیوناد رالی، مدیرعامل سازمان غیرانتفاعی «دادههای مکان و رویدادهای درگیریهای مسلحانه» که در جمعآوری و تحلیل دادههای خشونت سیاسی تخصص دارد، میگوید:
«حمله به یک چهره سیاسی برجسته مانند چارلی کرک، نشاندهنده تداوم روند خشونتهای فردی است، نه ظهور درگیری سیاسی سازمانیافته یا حتی حزبی. ایالات متحده شاهد تمرکز خشونتهای جدی در حملات فردی بدون انگیزه یا جهتگیری حزبی است. مهاجمان و قربانیان در تیراندازیهای مدارس، حملات با انگیزه نژادی و ترورهای هدفمند رهبران سیاسی، مدیران شرکتها و مقامات دولتی، عموماً وابسته به حزب خاصی نیستند یا حتی انسجام سیاسی ندارند. از آنجا که این قتلها با دستورکار سیاسی مشترکی motiviert نمیشوند، نشاندهنده آسیبپذیری منحصربهفرد ایالات متحده در برابر خشونت فردی در جامعهای قطبی و به شدت مسلح هستند.»
اریکا فرانتز، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی میشیگان، معتقد است:
«این حادثه در پی رشتهای از خشونتهای سیاسی تکاندهنده دیگر رخ داده است. این وقایع وحشتناک، بخشی از الگوی گستردهتر خشونت سیاسی در ایالات متحده هستند که با شورش در ساختمان کنگره در سال ۲۰۲۱ آغاز شد».
دالیا برکوویتز، تحلیلگر ارشد برنامه دموکراسی، منازعه و حکومتداری در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، هشدار میدهد:
«ممکن است در ایالات متحده شاهد چرخهای از خشونتهای تلافیجویانه باشیم که حداقل در دهههای اخیر بیسابقه بوده است. از نظر تاریخی، خشونت علیه افراد عموماً از سوی راست افراطی و خشونت علیه اموال معمولاً از سوی چپ افراطی اعمال شده است. اگر حالا شاهد حملات علیه افراد از سوی چپ نیز باشیم (که در مورد کرک هنوز مشخص نیست)، نگرانم که این خشونت به شکل مارپیچی افزایش یابد و نتوانیم هنجار عدم خشونت را برای دهههای آینده در ایالات متحده بازسازی کنیم».
رابرت پیپ، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو با ۳۰ سال سابقه مطالعه خشونت سیاسی، در پایان میافزاید:
«دلایل واقعی برای توضیح این خشونتها وجود دارد. در سه سال گذشته، شاهد تلاش برای ترور شخصیتهای سیاسی از هر دو جناح راست و چپ بودهایم: قاضی دیوان عالی برت کاوانا، رئیس مجلس نانسی پلوسی، و تلاش برای ترور دونالد ترامپ، تنها نمونههایی از این موارد هستند. و آنچه مشاهده میکنیم، حاکی از آن است که این روند در حال بدتر شدن است».