الوقت- پنجمین سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی در 13 دی ماه، در اقصی نقاط ایران و کشورهای منطقه برگزار شد.
ناظران بینالمللی و سیاسیون خارجی او را معمار سازه سیاسی و امنیتی «محور مقاومت» بر مبنای دکترین مقاومت اسلامی در منطقه عنوان میکنند که سالهاست به بازیگری تعیینکننده در شطرنج معادلات نظم منطقهای و روندهای جهانی تبدیل شده است.
در طول تقریباً دو دهه جانفشانی سرباز فداکار ملت و ولایت در کسوت فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منطقه غرب آسیا رویدادها و تحولات شگرف و تعیین کنندهای را از سرگذارند که حاج قاسم با مدیریت کارآمد، جهادی و متعهد خود توانست از دل تهدیدات و توطئههای بزرگ، فرصتهای بزرگتر را برای منافع ایران و ملتهای منطقه بیرون بکشد که امروز سازه شکوهمندی به نام محور مقاومت است.
آزادی افغانستان، کنفرانس بُن، آزادسازی جنوب لبنان در سالهای 2000 و 2006 طی جنگ 33 روزه، جنگهای فراوان غزه در سالهای 2008 و 2012 و 2014 و شکست گروههای تکفیری همچون داعش در سوریه و عراق، به لطف فرماندهی بیبدیل حاج قاسم، با پیروزی جبهه مقاومت همراه بود. این پیروزیها در وهله اول نشأت گرفته از یک شناخت و عمق دید راهبردی حاج قاسم از اهداف و برنامههای کلان دشمن، شناخت ظرفیتهای داخلی و منطقهای و مناسبات بینالمللی بوده است.
در واقع حاج قاسم در مقام یک استراتژیست سیاسی و میدانی بر اساس شناخت کامل از اهداف و استراتژیهای دشمن، مدل و الگویی را برای نظم منطقهای طراحی و پیادهسازی کرد که علاوه بر شکست برنامههای آمریکا برای بسط هژمونی خود بر منطقه از طریق بیثباتسازی هوشمند، زمینه را برای تحقق آرمانها و اصول گفتمان انقلاب اسلامی فراهم کند، آرمانی که چشمانداز آن برای منطقه پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین، آزادی ملتها از سلطه خارجی و ایجاد ثبات و امنیت فراگیر از طریق نگاه درونزا به مسئله امنیت است.
رمز موفقیت شهید سلیمانی در این مسیر اعتقاد و اعتماد کامل به مبانی استوار گفتمان انقلاب اسلامی بر گفته از معارف ژرف دینی و وعده حق الهی در نصرت مستضعفین و پیروزی نهایی حق بر باطل بوده است. از طرف دیگر شهید سلیمانی با اختیار کاملی که در میدان داشت دیپلماسی را نیز همانند میدان و در راستای تحولات میدانی راهبری میکرد و این فرماندهی به بیواسطهترین شکل ممکن با نقشآفرینی مستقیم در عرصهها، از صحنههای نبرد در دشتها و صحراها تا مذاکرات سیاسی در عالیترین سطح با متحدین، روی میداد.
به عبارت دیگر، سلیمانی آنچه را که بیواسطه از ذوب شدن در گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت کسب کرده بود، بیواسطه نیز اجرایی و عملیاتی کرد تا از دل آن نه صرفاً یک الگوی نظم منطقهای و سازه امنیتی بلکه مدلی از ایستادگی و مقاومت کارآمد در برابر سلطهگری قدرتها را به انسانها و ملتهای جهان عرضه کرده باشد.
بر این اساس مقاومت صرفاً یک نام و عنوان برای یک نظم امنیتی خاص بر مبنای عمق استراتژیک جمهوری اسلامی نیست، بلکه بیانگر جوهره این استراتژی است که با ویژگیهای مردمی بودن، درونزا بودن، عدالتطلبی، آزادیخواهی، صلحطلبی، ضداشغالگری شناخته میشود.
این واقعیت همان چیزی است که موجب میشود تا سازه و نظمی که با تلاشها و ریخته شدن خون هزاران شهید رزمنده و فرماندهان جبهه مقاومت بنا شد نه تنها با چند ضربه دشمن از پای در نیاید بلکه همواره امکان بازسازی و بازیابی توان و گسترش ائتلافهایش را داشته باشد.
در واقع مقاومت مانند فنری است که هرچه بیشتر فشرده شود متعاقباً با نیروی بیشتری جهش مییابد. مردمی بودن و عجین بودن گفتمان مقاومت با منافع همیشگی کشورها و ملتهای مسلمان منطقه علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی و سلطهگری قدرتهای بیگانه و نقش حفاظتی فرامذهبی آن از همه اقلیتها و مردم در برابر گروههای تکفیری، این گفتمان را همواره پیشرونده و توقفناپذیر در سیر تحولات منطقه کرده است.
امروزه بوقهای دستگاه تبلیغاتی دشمن با سطحینگری و هیاهوی غیرواقعبینانه درباره تأثیرات چند ضربه به اضلاع محور مقاومت از جمله سقوط دولت سوریه و چشمبستن کورکورانه بر ضربات متقابل و گسترده نیروهای مقاومت بر هیمنه نظامی و امنیتی دشمن و به لرزه درآوردن پایههای نگهدارنده رژیم صهیونیستی در یکسال گذشته، با خاماندیشی از اضمحلال محور مقاومت دم میزنند؛ حال آنکه فولاد آبدیده مقاومت هر بار که با جنگ و بحرانی درآمیخته قدرتمندتر از گذشته سر برآورده است همانند غزه همچنان در حال مقاومت، حزبالله پیروز در جنگ، و انصارالله یمن که دشمنان انتظار داشتند پس از 8 سال تجاوز گسترده ائتلاف عربی- غربی کمر راست نکند اما با موشکهای هایپرسونیک و کنترل باب المندب و سرشاخ شدن با قدرت دریایی ناتو در صحنه ظاهر شد.
فرمول و ساختار سازه ایمانی مقاومت که حاج قاسم آن را پایهریزی کرد از جنس عاشورا و اربعین حسینی است که با فداکاری و ازخودگذشتگی و ایمان راسخ به پیروزی جبهه حق هزار و چهارصد سال است که هر سال پویاتر و گستردهتر و پیشروندهتر در اعماق ملتها نفوذ میکند و مطمئناً داستان سوریه نیز در این چند صباح جولان سیاهی خلاصه نخواهد شد و ملت اهل مقاومت و آزادیخواه سوریه برای بازگرداندن استقلال و امنیت و یکپارچگی کشورشان به پا خواهند خواست.