الوقت- چهل و پنجمین دهه فجر انقلاب اسلامی با حال و هوایی متفاوت از همیشه به ایستگاه یوم الله بیست و دو بهمن ماه و حماسهسازی راهپیمایی پرشکوه مردم ایران خواهد رسید و علت آن نیز نمایش پرشکوهی است که جنبشهای مقاومتی منبعث از گفتمان استکبارستیزی و بیداری اسلامی انقلاب 57، در سراسر منطقه به راه انداختهاند و بارور شدن و به میوه رسیدن این درخت تنومند را به نمایش گذاشته اند.
در واقع امروز بیش از هر زمان دیگری میتوان به شکوفایی رسیدن بذرهایی که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سراسر منطقه از لبنان و فلسطین تا یمن و عراق و سوریه کاشته شد را نظاره کرد تا نشانگر مسیر درست اما دشوار و ناهموار ملت ایران با وجود دشمنیهای گوناگون خارجی برای رسیدن به قلههای عزت، افتخار و پیشرفتی باشد که یکی از نمود تجلی آن قدرتآفرینی ملی و تبدیل شدن ایران از کشوری وابسته و بازیگری حاشیهای در نظام بین المللی در قبل از انقلاب، به قدرت اول منطقه و بدون اغراق اصلیترین عنصر تعیین کننده روند تحولات منطقه بوده است.
مطمئناً مشخصههای گفتمانی مشترک جنبشهای مقاومتی در منطقه با روح و ایدئولوژی انقلاب اسلامی دارای ابعاد مختلفی است اما وقتی موضوع تحولات منطقهای و راهبرد منطقهای محور مقاومت در میان باشد استکبارستیزی با دو اصل 1- مقابله با سلطه آمریکا و غرب و 2- آرمان آزادی قدس شریف و مبارزه تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی به عنوان غده سرطانی در منطقه، بیش از هر شاخصه دیگری عینیت پیدا میکند.
اینها آرمانهای بسیار بزرگ بوده اند به صورتی که حتی در طول 4 دهه گذشته بسیاری تحقق آنها را ناممکن و دستنیافتنی دانسته و از همین رو جریان مقاومت را بازیگر سازشناپذیر با نظم بین المللی هژمونیک قدرتهای سلطهگر معرفی میکردند که سیاستهای آن جز هزینه هیچ دستاورد و قدرتآفرینی در پی نخواهد داشت. البته در این راه دشوار هم ملت ایران و هم جنبشهای مقاومت هزینههای بسیاری برای ایستادگی و پافشاری بر آرمانها متحمل شدهاند که شاید نمونههای به مراتب کمتر از آن بسیاری از جنبشها و انقلابهای استقلال طلبانه را در سراسر جهان از پای درآورده و یا به تسلیم و سازش وادار کرده بود، اما اخلاص، تکلیفمداری، باور قلبی به امداد الهی در پیمودن مسیر حق و شهادتطلبی که ویژگیهای مشترک روحی و رفتاری رهبران و رزمندگان و شهدای مقاومت همانند حاج قاسم بوده است، توانسته فعل خواستن و ما میتوانیم را صرف و بر دشمنیها چیره شود. طوفان الاقصی را باید از هر نظر تجلی دستاوردهای انقلاب اسلامی و تحقق چشمانداز آرمانهای استکبارستیزی گفتمان مقاومت در عرصه عینی تحولات منطقهای و حتی جهانی دانست.
زمانی که جنبشهای مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان برگرفته از آرمانهای انقلاب اسلامی برای مقابله با تجاوزات و اشغالگری رژیم صهیونیستی، تازه بوجود آمده و در حال پا گرفتن بودند، صهیونیستها مغرور از چندین بار شکست ارتشهای مشترک عربی، ارتش خود را شکست ناپذیر و علاوه بر اشغال بخشهایی از خاک لبنان دامنه توسعهطلبی خود را در اراضی فلسطینی روز به روز گسترش میدادند. در آن روزها کمتر کسی میتوانست باور کند که این ارتش به ظاهرشکست ناپذیر با تمام حمایتهای گسترده غرب روزگاری در برابر هر یک از گروههای مقاومت مستأصل شود. تلنگر پایان افسانه شکستناپذری اسرائیل که حزب الله در سال 2003 با جنگ 33 روزه به صدا درآورد، طوفان الاقصی آن را به تلنگر فروپاشی و نابودی کامل رژیم و نزدیک بودن تحقق آرمان آزادی قدس توسعه داد.
اکنون دیگر فروپاشی و نابودی رژیم یک آرمان دست نیافتنی و دور از دسترس نیست و حتی سران و مقامات غربی و صهیونیستی ناچاراً به آن اعتراف میکنند. در حالی که گفتمان سازش برای منزوی کردن انقلاب اسلامی برای 4 دهه کوشید تا آرمان فلسطین را به موضوعی حاشیهای و فراموش ده تبدیل کند، تحولات امروزه نشانگر آن است که نه تنها مقاومت موتور پیشران و بازیگر اصلی تحولات فلسطین تبدیل شده است بلکه طوفان الاقصی موجب شد تا گسترش دامنه نفوذ این نگاه گفتمانیِ بر آمده از انقلاب در سرتاسر جهان خود را نمایان کند و ملتها در قلب اروپا و آمریکا نیز آن را فریاد بزنند.
شکست سیاست انزواگرایی و محصور کردن ایران انقلابی از جنبه دیگری نیز در تحولات کنونی منطقه و جهان خود ر کاملاً نمایان کرده است و آن مجبور شدن آمریکا به خروج از منطقه و از بین رفتن هژمونی آن در خلیج فارس و تحولات جهانی میباشدبه مدت چهار دهه آمریکا با پررنگ کردن حضور نظامی در منطقه و تأسیس پایگاههای نظامی در دورتادور مرزهای ایران و به موازات آن اعمال انواع فشارهای سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی و نظامی سیاست مهار همه جانبه را علیه ایران به استقلال رسیده دنبال کرد تا مانع از قدرتگیری این بازیگر تازه نفس، پراستعداد و دارای گفتمان نو و قدرت نرم چشمگیر شود زیرا گسترش الگوی انقلاب اسلامی منافع سلطهجویانه و نامشروع آن را در سراسر منطقه و بویژه خلیج فارس کاملاً به خطر میانداخت.
اما با وجود تمامی این دشمنیها در چهل و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی یکی از اثرات و نتایج وقوع طوفان الاقصی نمایش کاهش قدرت ایالات متحده و هژمونی غرب در عرصه تحولات منطقه ای و بین المللی بوده و در مقابل روند رویدادها انعکاس قدرت پیشتاز ایران را داشته است.
در تقابل انقلاب اسلامی و آمریکا اکنون وزن نفوذ منطقه ای ایران بر قدرت سخت آمریکا کاملاً چربیده است و با وجود برخورداری از دهها پایگاه نظامی اما در هیچ کجای منطقه نظامیان آمریکایی در امنیت نیستند و پس از خروج مفتضحانه از افغانستان، اکنون این کشور در معرض اخراج از سوریه و عراق و در آینده کمرنگ شدن حضور آن در کل جغرافیای منطقه قرار دارد.
در مقابل در حالی که جنگ اوکراین تبدیل شدن ایران به یک بازیگر مهم و محوری در تعیین روند تحولات جهانی را ثابت کرد، اینبار طوفان الاقصی نشان داده جمهوری اسلامی با شبکه قدرتمندی از متحدان در سراسر منطقه، از تنگه هرمز در خلیج فارس تا باب المندب در دریای سرخ و تا سواحل مدیترانه را در ید کنترل خود گرفته است.