الوقت- همزمان با کشتارهای گسترده در غزه، ارتش صهیونیستی این روزها پروژه ترور فرماندهان مقاومت را کلید زده است و توانسته برخی از فرماندهان مطرح سیاسی و میدانی حزب الله و حماس را به شهادت برساند.
در آخرین نمونه از این دست، حزبالله روز دوشنبه از شهادت یک فرمانده خود در جریان حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان خبر داد. حزبالله در بیانیهای اعلام کرد:«مقاومت اسلامی با سربلندی و افتخار در سوگ شهادت فرمانده مجاهد وسام حسن الطویل «الحاج جواد» از شهرک «خربه سلم» در جنوب لبنان که در راه قدس به شهادت رسید، نشسته است».
این دومین ترور فرماندهان مقاومت در کمتر از یک هفته در جنوب لبنان است و هفته گذشته نیز صالح العاروری، معاون سیاسی رئیس حماس توسط پهپادهای صهیونیستی به شهادت رسید.
درحالی که ایران و گروههای مقامت منطقه بارها به سران آمریکا گفتهاند که دنبال تشدید تنش نیستند، اما رژیم صهیونیستی با ماجراجوییهای خود آتش جنگ در منطقه را شعلهور میکند.
«حاج جواد»، کابوس صهیونیستها
شهید الطویل از فرماندهان برجسته حزبالله سالها هدف صهیونیستها بود و اشغالگران چندین بار تلاش کرده بودند او را ترور کنند. وی در بسیاری از عملیاتهای مقاومت اسلامی، قبل از آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 شرکت داشت. او در عملیات شناسایی و جمعآوری اطلاعات سرآمد بود و زیر نظر شهید عماد مغنیه کار میکرد. با شروع جنگ سوریه در سال 2011، او در خط مقدم نیروهای متحد برای مقابله با گروههای تروریستی قرار گرفت و نقش موثری در انتقال تجربه به مقاومت فلسطین داشت.
«حاج جواد» از آغاز عملیات طوفان الاقصی تاکنون چندین بار در میدان و در نزدیکترین نقطه به مرزهای فلسطین اشغالی حضور یافته و به عنوان «مرد میدان» در حزبالله شناخته میشد. این شهید همچنین بسیاری از عملیاتهای خاص را رهبری کرد که مکانها و استقرار ارتش دشمن در مرز لبنان و فلسطین پس از شروع نبرد «طوفان الاقصی» هدف قرار داد و برخی او را معمار عملیات اخیر به پایگاه صهیونیستی «مرون» میدانند که ضربه سنگینی را به دشمن صهیونیستی وارد کرد.
شهید الطویل، جانشین فرمانده یگان «رضوان» بود که در سالهای اخیر به کابوسی برای صهیونیستها تبدیل شده است. یگان رضوان به شمار زیادی از گروههای متشکل از 7 تا 10 نفر تقسیم شده که قادر به انجام عملیاتهای مستقل و بدون هیچ گونه وابستگی و دریافت کمک لجستیکی از فرماندهی مرکزی هستند. بنابراین یکی از ویژگیهای اصلی یگان رضوان خودمختاری گروههای آن است و فرماندهی مرکزی این ویژگی را در اختیار گروههای مذکور قرار داده؛ به طوری که آنها اجازه تصمیم گیری سریع تاکتیکی در میدان را دارند و به عبارتی «آتش به اختیار» هستند و همین مسئله به سرعت عمل گروههای یگان رضوان کمک زیادی میکند.
مدیریت تنش در مرزهای لبنان با اراضی اشغالی به این یگان محول شده است و اینکه نیروهای مقاومت به گفته سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، توانستهاند در نوار 100 کیلومتری به مواضع اشغالگران حمله کنند، به لطف نیروهای رضوان است که روز به روز عملیات خود را در عمق سرزمینهای اشغالی توسعه میدهند.
یگان رضوان که از زبدهترین نیروهای حزبالله تشکیل شده است، نقشی همانند «تیپ گولانی» در ارتش صهیونیستی را دارد، با این تفاوت که نیروهای رضوان تا آخرین نفس و نیرو در برابر دشمن مبارزه میکنند و از جبهههای جنگ فرار نمیکنند اما تیپ گولانی در جنگ اخیرغزه که اولین آزمون بزرگ میدانی آن بود، نشان داد که حتی از پس میدان کوچک و تحت محاصره ای مانند غزه هم برنمیآید. لذا، در صورت وقوع درگیر بین دو طرف، مبارزان رضوان میتواند آسیبهای جدی را به دشمن اشغالگر وارد کنند.
عملیات ترور، التیامی بر وضغیت بغرنج کابینه جنگ اسرائیل
اینکه چرا رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر به ترور فرماندهان مقاومت روی آورده است، بیشتر به تحولات میدانی غزه برمیگردد. با وجود ادعای مقامات تلآویو به شروع سومین مرحله جنگ در غزه اما شرایط میدانی طبق خواست نظامیان اشغالگر پیش نمیرود.
در هفتههای گذشته ارتش صهیونیستی از برخی مناطق غزه عقبنشینی کرده و دامنه حملات زمینی خود را کاهش داده است و این تحرکات در سایه عملیاتهای موفق گردانهای القسام به دست آمده که توانسته ضربات سنگینی را به دشمن وارد کند. پس از سه ماه جنگ و جنایت آفرینی، عملیات زمینی صهیونیستها نه تنها به آزادی اسرا و نابودی جنبش حماس نیانجامیده بلکه صدها کشته دیگر بر روی دست ارتش بر جای مانده است.
بنابراین، شکست در برابر گروههای مقاومت فلسطین در غزه با وجود بسیج 300 هزار نفری ارتش تا بن دندان مسلح و صرف دهها میلیارد دلار هزینه وجهه دولت اشغالگر را مخدوش خواهد کرد و برای جلوگیری از شکست در غزه، به هر سناریویی متوسل میشوند.
از سوی دیگر، نتانیاهو این روزها در عرصه داخلی هم با فشارها و انتقادات زیادی مواجه است که پایههای دولت متزلزل او را تهدید میکند. هر چند رهبران اپوزیسیون در ابتدای جنگ غزه، با نتانیاهو همراهی کردند و کابینه جنگی تشکیل دادند تا نشان دهند که در برابر تهدیدات فلسطینیان، در یک جبهه واحد قرار گرفته و متحد هستند اما با شکستهای مداوم در عرصه میدانی، موج انتقادات از دولت افزایش یافت.
اخیراً یائیر لاپید، رهبر اپوزیسون در روزهای اخیر بارها با انتقاد از عملکرد ارتش و دولت در جنگ غزه گفته که نتانیاهو کفایت لازم برای اداره اسرائیل را ندارد و باید فورا استعفا دهد. دیگر مقامات سابق هم عملکرد کابینه را به باد انتقاد گرفتهاند و خواستار برکناری دولت تندرو هستند. اعتراضات گسترده تقریباً هر روزه خانوادههای اسرای صهیونیست هم عرصه را بر نتانیاهو تنگتر کرده است.
از اینرو، در چنین شرایط وخیم اجتماعی و سیاسی، نتانیاهو برای اینکه از زیر بار فشارهای داخلی رها شود، قصد دارد با ترور فرماندهان ارشد گروههای لبنانی و فلسطینی، به افکارعمومی اینگونه القا کند که توانسته در برابر دشمنان دستاوردهای زیادی را کسب کند و آنها دست برتر را در جبهههای جنگ در اختیار دارند.
شمارش معکوس کاخ سفید در برابر کابینه صهیونیستی
مسئله دیگر این است که نتانیاهو نه تنها از سوی صهیونیستها رانده شده است، بلکه در خارج هم از طرف آمریکا تحت فشار است.
با وجود اینکه آمریکا در سه ماه گذشته از همه جهت از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه حمایت کرده، اما به دلیل فشارهای جهانی، خواستار کاهش حملات تلآویو به غیرنظامیان فلسطینی است.
در پی سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه و دیدار او از سرزمینهای اشغالی، یک مقام آمریکایی در گفتگو با شبکه «ان بی سی» گفته که آنتونی بلینکن، در سفر به سرزمینهای اشغالی به مقامات اسرائیلی تاکید خواهد کرد که جنگ در غزه باید در سریعترین زمان ممکن پایان یابد. این درحالی است که تندروهای صهیونیست مخالف توقف جنگ هستند و گفتهاند تا زمان نابودی حماس جنگ را ادامه خواهند داد و در این مورد از سیاستهای آمریکا تبعیت نمیکنند.
بنابراین، نتانیاهو اکنون بر سر دو راهی تن دادن به خواست تندروها در داخل و سیاستهای واشینگتن در خارج قرار دارد. لذا، نتانیاهو با ترور فرماندهان مقاومت همزمان با سفر بلینکن به منطقه نشان میدهد که توقف جنگ را نمیپذیرد و به خیال خود با یک تیر دو نشان بزند.
از یک طرف با گشودن جبهه دوم جنگ در مرز لبنان، مخالفان داخلی را دوباره به سمت حمایت و همسویی با دولت سوق دهد و هم اینکه مقامات کاخ سفید را به حمایتهای بیشتر متقاعد کند. نتانیاهو میداند که بدون حمایتهای واشینگتن، نمیتواند جنگ را در جبهههای مختلف ادامه دهد و به کمک این متحد نیاز دارد تا حداقل دستاوردی از جنگ غزه و در نتیجه امکان حفظ موقعیت سیاسی خود و کابینه متزلزل خود کسب کند.
از بعدی دیگر ترور شهید الطویل درست دو روز پس از آن انجام شد که حزبالله با 62 موشک پایگاه «میرون» به عنوان مركز مديريت، مراقبت و كنترل هوايی در مرتفع ترین بخش شمال اراضی اشغالی را هدف قرار داد که به اعتراف مقامات تلآویو خسارات سنگینی به آن وارد شده است.
این حمله قدرتمند که در پاسخ به ترور صالح العاروری انجام شد، صهیونیستها را نگران کرده است زیرا روز دوشنبه سیدهاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله گفت:«این حمله یک پاسخ اولیه بوده و پاسخ کامل به هدف قرار دادن بیروت توسط دشمن نیست و این بدان معناست که پاسخهای دیگری در راه است و دشمن باید منتظر آنها بماند». با توجه به اظهارات رهبران حزبالله، به نظر میرسد دولت نتانیاهو با ترور شهید الطویل، سعی کرده تمرکز نظامی مقاومت برای پیادهسازی دور جدید عملیاتهای تلافی جویانه را بگیرد و نشان دهد که هر گونه اقدامی علیه اراضی اشغالی با واکنش تند مواجه خواهد شد.
اما این ترور نه تنها حزبالله را از مسیر حملات بازنخواهد داشت بلکه این جنبش را به پاسخ سختتر وادار خواهد کرد تا به افکارعمومی لبنان نشان دهد که ضامن ثبات و امنیت کشور است.
در این شرایط مسلماً ترور شهید الطویل گام دیگری به سوی تشدید تنش است که نتانیاهو آنرا برای گریز از شکست میدانی در غزه و حفظ تاج و تخت خود ضروری میداند اما گشوده شدن جبهههای مختلف برای صهیونیستها که در حصار امنیتی گیر افتاده و در انزوای بینالمللی فرو رفتهاند، عواقب سنگینی خواهد داشت که در نهایت به فروپاشی دولت تندرو نتانیاهو منجر خواهد شد.