الوقت- به رغم گذشت چهار سال از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و تعدادی از همرزمانش، نشانههای عجر و ناتوانی در بین آمریکاییها و صهیونیستها به عنوان طراحان این ترور ناجوانمردانه هویدا شده است. آمریکا و رژیم صهیونیستی بر این باور بودند تا زمانی که شهید سلیمانی در راس محور مقاومت حضور دارد، نقشههای آنها اجرایی نخواهد شد، به همین دلیل با ترور سردار سلیمانی سعی داشتند گروههای مقاومت در منطقه را تضعیف کرده و به خیال خود روند اخراج نظامیان آمریکایی از عراق را به تأخیر انداخته، داعش را مجدداً احیا کرده و امنیت سرزمینهای اشغالی و شهرکنشینان را نیز تضمین کنند.
هزینههای آمریکا در خاورمیانه در چند دهه پیش رقم ناچیزی بود و فشاری روی دوش دولتهای این کشور وارد نمیکرد اما قدرتگیری محور مقاومت در منطقه از ایران گرفته تا لبنان و سوریه، هزینههای واشینگتن را به صورت نجومی افزایش داد، تا جایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا بارها اعتراف کرد که آنها برای امنیت و تامین منافع خود در غرب آسیا 7 تریلیون دلار هزینه کردهاند و این هزینههای سرسامآور به خاطر وجود گروههای مقاومت بود که جای پای آمریکاییها در منطقه را تنگ کرده بودند و لذا پروژه ناامن کردن کشورهای عضو مقاومت در دستورکار قرار گرفت.
آمریکا و رژیم صهیونیستی و اذناب آنها در منطقه در دوران اشغالگری گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه، تلاش زیادی کردند تا این کشورها را از مدار محور مقاومت خارج کرده و جمهوری اسلامی را منزوی کنند. برای رسیدن به این هدف، کمکهای تسلیحاتی و مالی زیادی را به این گروه تروریستی انجام دادند و حتی در زمانی که فرماندهان داعش در میدان جنگ گیر افتاده بودند، نیروهای آمریکایی با بالگرد آنها را از معرکه نجات میدادند. اما با وجود صرف هزینههای هنگفت برای سرنگونی دولتهای دمشق و بغداد، اما دلیر مردانی همچون شهید حاج قاسم اجازه پیشروی داعش و حامیان آنرا ندادند و با عقب راندن تروریستها، برنامههای شوم عبری-عربی-غربی را ناکام گذاشتند که این پیروزی برای کاخ سفید نشینان گران آمد و لذا تصمیم به حذف شهید سلیمانی گرفتند تا شاید بتوانند نقشههای ناکام مانده را مجدداً از سر بگیرند.
یکی از نمونههای این طرح و نقشه، حمله به یمن و از بین بردن یکی از اضلاع نوظهور محور مقاومت بود تا بتوانند جای پای صهیونیستها در خلیج فارس و دریای سرخ به عنوان شاهراههای تجارت دریایی محکم کنند و برای رسیدن به این هدف، حتی میلیونها نفر از مردم یمن را در گرسنگی نگه داشتند تا انصارالله را از میان بردارند که این سناریو هم مثل همیشه به شکست منجر شد.
ترور سردار سلیمانی به عنوان هرم فرماندهی در محور مقاومت بر این اساس انجام شد که تصور میکردند در نبود این شهید، بدنه مقاومت از هم فروخواهد پاشید.
شکست سیاستهای آمریکا
آمریکا و اسرائیل با ترور فرماندهان مقاومت باد کاشتند و اکنون در چهارمین سالگرد این شهدا، طوفان درو میکنند. چهار سال پس از این ترور بزدلانه، نه تنها گروههای مقاومت تضعیف نشدهاند بلکه با قدرت بیشتر از قبل آمریکا و صهیونیستها را به زانو درآورده و منافع نامشروع آنها در منطقه را به چالش کشیده اند.
حملات مداوم گروههای مقاومت عراق به پایگاههای آمریکا در سوریه و عراق در سه ماه گذشته در راستای حمایت از مردم مظلوم غزه، و عزم جدی برای بیرون راندن اشغالگران از عراق نشان داد که تیر دولتمردان کاخ سفید برای مقابله با جبهه مقاومت به سنگ خورده و خبری از تضعیف گروههای مقاومت نیست. اینکه مقامات واشینگتن بارها دست به دامن دولت عراق شدهاند تا گروههای حشدالشعبی را به توقف حملات به مواضع آمریکاییها متقاعد کند نشان از شتاب گرفتن روند تضعیف واشینگتن در منطقه دارد که زمانی یکهتاز منطقه بود و سیاستهایش را به کشورهای منطقه تحمیل میکرد اما اکنون در برابر گروههای عراقی درمانده شده است.
نابودی انصارالله هم که یکی از پروژههای غرب برای تضعیف محور مقاومت بود این روزها به کابوس وحشتناکی برای سران واشینگتن و تلآویو تبدیل شده است. دستیابی انصارالله به توانمندیهای موشکی و پهپادی و حملات به کشتیهای تجاری صهیونیستی در دریای سرخ در حمایت از مردم غزه، ثابت کرد که یمنیها دست برتر را در این منطقه در اختیار دارند و حتی ابتکارعمل را از آمریکای مدعی هژمون جهان و همپیمانانش گرفتهاند که به ادعان رسانههای غربی، دولت جو بایدن با وجود تشکیل ائتلاف دریایی، برای رفع تهدیدات انصارالله مردد است و برنامهای ندارد.
عملیات «طوفان الاقصی» از سوی جنبش حماس در 7 اکتبر که طی آن مبارزان فلسطینی در اقدامی غافلگیرانه، صدها صهیونیست را به هلاکت رسانده و صدها نفر دیگر را زخمی کردند، ثابت کرد که در نبود فرمانده هم امنیت سرزمینهای اشغالی تضمین نشده است. اکنون، رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری در حصار امنیتی گیر افتاده است که نمیتوانند سایه تهدیدات را از سر اراضی اشغالی دور کنند. حملات مستمر گروههای مقاومت غزه از یکسو و حزبالله لبنان از سوی دیگر، صدها هزار نفر از شهرکنشینان را به ترک خانههایشان وادار کرده که گفتهاند دیگر به این مناطق بازنخواهند گشت.
طوفان الاقصی، فقط حمله فلسطینیان به رژیم اشغالگر نبود بلکه ثمره مجاهدتهای فرماندهانی مانند شهید سلیمانی بود که تلاش زیادی کردند تا نهال نوپای مقاومت در اراضی اشغالی پا بگیرد و مبارزان فلسطینی هم خود را ادامه دهنده مسیر سردار دلها میدانند. اینکه شعار «شهید القدس» را امسال برای بزرگداشت شهید سلیمانی نام نهادند، به این خاطر بود که او علاوهبر دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی، حامی ملت فلسطین و آزادی قدس از دست اشغالگران بود و به گفته رهبران حماس و جهاد اسلامی، این شهید بزرگوار در یک دهه اخیر خدمات ارزندهای را به فلسطینیها ارائه داد تا آنها بتوانند سرزمینهای خود را از دست صهیونیستها آزاد کنند.
زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی پیشتر با تمجید از نقش حاج قاسم در کمک به مقاومت فلسطین، گفته بود که او ایده آموزش فلسطینیها برای ساخت سلاح را مطرح کرد و اکنون مقاومت فلسطین در ساخت سلاح نیز پیشرفت کرده است. اکنون حماس و جهاد اسلامی به حدی از بازدارندگی نظامی دست یافتهاند که مقامات تلآویو اعتراف میکنند که توان نابودی این گروهها را ندارند، زیرا تفکر مبارزاتی حماس در بین فلسطینیان ریشه دوانده است که به راحتی نمیتوان آنرا از بین برد.
ترور «صالح العاروری» از اعضای ارشد حماس در بیروت در سالگرد فرماندهان پیروزی، و پیش از آن ترور شهید سید رضی موسوی فرمانده مستشاری ایران در سوریه و مسئول پشتیبانی گروههای مقاومت، نشان از ضعف و استصال آمریکا و صهیونیستها دارد که نتوانستهاند در عرصه میدانی دستاوردی کسب کنند و به جنایتهای دیگری روی آوردهاند. ترور العاروری، به عنوان مغز متفکر نظامی حماس هم با این تصور انجام شد که اگر فرماندهان حماس را ترور کنند، در غزه هم میتوانند این جنبش را نابود کنند اما این سناریوی نخ نما شده در چند دهه گذشته ثابت کرده که تمام اعضای گروههای مقاومت فلسطین بالقوه در قامت فرمانده هستند که در نبود راس هرم، میتوانند جایگزین بهتری برای آنها شده و با قدرت بیشتر از قبل مبارزه با دشمن صهیونیستی را ادامه دهند.
بنابراین، انجام اینگونه جنایتها، نه تنها موفقیتی کسب نخواهد کرد بلکه گروههای مقاومت را به ادامه مبارزه با اشغالگران مصممتر خواهد کرد و این وعدهای است که رهبران فلسطینی در روزهای گذشته در واکنش به ترور العاروری دادند.
آمریکا که با فضاحت تمام پس از بیست سال اشغالگری از افغانستان خارج شد، تلاش کرد تا هستههای داعش در این کشور و مرزهای شرقی ایران را تقویت کرده و بتواند بخشی از شکستهای خود را اینگونه جبران کند. استفاده از عناصر داعش برای حمله به مکانهای مقدس در ایران از جمله «حرم شاهچراغ» در شیراز و اخیرا بمبگذاری در «مزار گلزار شهدای کرمان» که صدها نفر شهید و زخمی شدند، بیش از همه عمق خشم و کینه آمریکا و رژیم صهیونیستی از میراث حاج قاسم که همچنان خواب را بر دشمنان حرام کرده، میرساند.
بزرگداشت سالگرد چهارمین یادواره شهدای پیروزی در کشورهای منطقه، و حضور هزاران نفر بر سر مزار شهید سلیمانی در کرمان، نشان داد که درخت تنومند مقاومت روز به روز در حال شکوفایی است و مکتبی که سلیمانی بنا گذاشت با قدرت تمام ادامه دارد. با کشتار غیرنظامیان در کرمان، آمریکا و اسرائیل غیرمستقیم اعتراف کردند که حتی از دلدادگان و زائران شهید حاج قاسم هم واهمه دارند و هدفی که آنها دنبال میکردند به شکست منتهی شده است.