الوقت- اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی ماههاست که ملتهب و طوفانی دنبال میشود. صدها هزار شهروند صهیونیست تحت رهبری مقامات سابق، بیش از سه ماه است که در مخالفت با طرح اصلاح سیستم قضائی به کف خیابان آمدهاند و چنان عرصه را بر نتانیاهو تنگ کردهاند که با وجود بارش دهها موشک از سمت لبنان، سوریه و غزه، اما حتی جرأت نکرد وارد درگیری با فلسطینیها شود. جالب توجه آنکه حتی با وجود عقبنشینی نتانیاهو از طرح جنجال برانگیز اصلاحات قضایی اما معترضان همچنان از برپایی راهپیماییهای روزهای شنبه دست نکشیده اند و بر اعتراضات خیابانی تا رسیدن به خواستههایشان تأکید دارند. این وضعیت چشمانداز تحولات اسرائیل را بسیار مبهم و آماده تحول کرده است. در این شرایط برای بررسی شرایط امنیتی و سیاسی سرزمینهای اشغالی، الوقت: با مجید صفاتاج، کارشناس مسائل غرب آسیا گفتگو کرده است.
چرا با وجود عقبنشینی نتانیاهو از قانون اصلاح سیستم قضایی، معترضان همچنان به اعتراضات خود ادامه میدهند. دلیل تداوم اعتراضات در سرزمینهای اشغالی چیست؟ اصلا ریشه اصلی اختلافات از کجا ناشی میشود، به نظر میرسد اقدامات تندروها و تغییر ساختار قضایی بهانه است و تنشها زیرساختی است؟
ریشه این اختلافات را که امروزه برای جهان عیان شده است را باید در شکلگیری تاریخ جعلی رژیم صهیونیستی بدانیم، یعنی زمانی که یهودیان از سراسر جهان به سرزمین موعود خود مهاجرت کردند. مواجهه جمعیت مهاجر با جمعیت بومی در سرزمینهای اشغالی که از آن به عنوان عقبه اسرائیل نام میبرند، و همچنین تنوع و گوناگونی فرهنگهای مختلف در بین صهیونیستهای مهاجر به سرزمین اشغالی موجب عدم یکپارچگی و انسجام در بین صهیونیستها شد. مقامات صهیونیستی در ابتدای شکل گیری این رژیم مدعی بودند که مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی همانند تزریق خون در رگهای رژیم تازه تاسیس است و هر چه موج مهاجرتها بیشتر باشد، از نظر آنها پیکره رژیم صهیونیستی هم تقویت خواهد شد. اما مهاجرت به اسرائیل با فرهنگها و گویشهای مختلف سبب شکلگیری شکافهای اجتماعی در جامعه صهیونیستی شد و تنها نقطه اشتراک ساکنان اسرائیل فقط هویت یهودیشان بود.
در دهههای ابتدایی تاسیس رژیم صهیونیستی شکافها چندان نمایان نبود، اما ترکیب مهاجران با جمعیت بومی فلسطین اشغالی روز به روز سبب تعمیق شکافهای درون صهیونیستی شد و این چالشهای اجتماعی، فضای سیاسی رژیم صهیونیستی را هم به سمت چندگانگی و تنوع در شکل گیری احزاب سیاسی سوق داد و با تنوع احزاب سیاسی، چالشهای بزرگی هم به وجود آمد و این شکافهای اجتماعی مانع جدی سر راه شکل گیری هویت واحد در رژیم صهیونیستی بود. این شکافها بین اعراب و یهودیان، مذهبیها و سکولارها، چپ گرایان و راست گرایان، اشکنازیها و سفاردیها، و همچنین شکاف بین صهیونیستها و پست صهیونیستها به وجود آمد. صهیونیستها معتقد بودند که همچنان باید به آموزهها و ایدههای صهیونیسم پایبند باشند و معتقدند در اثر مقاومت فلسطین باید تشکیل دولت فلسطین در سرزمینهای اشغالی را بپذیریم.
لذا، این شکافها زمینه ساز عدم اجماع نظر بین گروههای اجتماعی و در نهایت موجب ایجاد بحران در شکل گیری هویت واحد ملی و سیاسی و فرایند ملت سازی در جامعه صهیونیستی شد. اگر همه این شکافها را در کنار محیط امنیتی رژیم صهیونیستی قرار دهیم، احتمال فروپاشی این رژیم را بیشتر میکند.
در دهههای اخیر با شکلگیری انتفاضه فلسطین علیه اشغالگران و تقویت گروههای مقاومت شرایط به ضرر صهیونیستها رقم خورد و از آن زمان برخی رهبران تلآویو به این ارزیابی رسیدند که باید با رهبران فلسطینی مذاکره کنند و برای اینکه امنیت سرزمینهای اشغالی را تامین کنند، باید با راهکار دو دولتی موافقت کنند و مذاکرات بر سر این مسئله از سه دهه پیش بین اسرائیل و گروههای فلسطینی شروع شد. از طرفی، در عرصه منطقهای هم شرایط بر علیه رژیم صهیونیستی شد و گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان توانستند با شکست ارتش صهیونیستی در سال 2006، موازنه را در برابر این رژیم به نفع خود تغییر دهند و جامعه صهیونیستی همه تحولات امنیتی در داخل و منطقه را به خوبی درک میکردند و آثار این تحولات در عرصه سیاسی اسرائیل هم خود را نشان داد.
رژیم صهیونیستی در حال حاضر با سه شکاف عمده درونی روبرو است. دسته اول، کسانی هستند که برای تضمین امنیتی به خروج از سرزمینهای اشغالی خواهان راهکار «زمین در ازای امنیت» و پذیرش تشکیل دولت فلسطین هستند. دسته دوم، کشورهای منطقه را تهدید جدی برای امنیت این رژیم میداند که مدعی است که میخواهند با قدرت اتمی آنها نابود کنند و راهبردهای درازمدت محور مقاومت به رهبری ایران را تهدید جدی برای خود میدانند. دسته سوم، افراد مذهبی هستند که در مقابل هر گونه عقبنشینی از آموزههای صهیونیستی را خیانت به آرمان خود میدانند. این تهدیدها در کنار شکافهای اجتماعی داخلی منجر به بحران سیاسی در داخل سرزمینهای اشغالی شد که این روزها به خوبی آنرا میبینیم.
اگر نتانیاهو از اصلاحات قضائی به طورکلی عقبنشینی کند چه سرنوشتی در انتظار اوست؟ تداوم اعتراضات گسترده چه تاثیری بر تحولات داخلی سرزمینهای اشغالی خواهد داشت؟
نتانیاهو از جمله صهیونیستهایی است که محور مقاومت و ایران را تهدید جدی برای امنیت رژیم صهیونیستی میداند، و اکنون در شرایطی قرار گرفته که به دلیل پروندههای فساد مالی اگر استعفا دهد و یا برکنار شود، باید طبق قانون محاکمه شود. لذا برای فرار از صدور حکم علیه پروندههای فساد خود، سعی کرد با کمک تندروها طرح اصلاح ساختار قضایی را تصویب کند که در پی افزایش مخالفتها این طرح را پس گرفت. هر چند در ظاهر موج مخالفتها به خاطر مقابله با تصویب طرح اصلاح ساختار قضایی است اما این مصوبه عامل اصلی این بحران نبود و اختلافات فراتر از اینها است که در تاریخ جعلی این رژیم ریشه دارد و شکافهای سیاسی و اجتماعی به مرور زمان تعمیق شده و به مرحله کنونی رسیده است.
اگر فرض کنیم که نتانیاهو بخواهد طرح اصلاح سیستم قضایی را کلا کنار بگذارد، این شکافها و اختلافات تمام نخواهد شد و حضور نتانیاهو فعلا بهانه است و با توجه به اینکه شکافها بین گروههای مختلف در جامعه صهیونیستی وجود دارد، لذا با رفتن نتانیاهو و تندروها هم اعتراضات ادامه خواهد یافت.
نتانیاهو که در حلقه مخالفان گیر افتاده بود، سعی کرد با بزرگنمایی تهدید ایران برای رژیم صهیونیستی و حتی حمله به خاک سوریه، لبنان و غزه، افکارعمومی را از اختلافات داخلی منحرف کرده و به بیرون مرزها متمرکز کند اما موفقیتی کسب نکرد. چون به خوبی به این مسئله پی برد که این بار جبهه مقاومت دست بالا را دارد. همانگونه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله هشدار داد که اگر اسرائیل به حملات ادامه دهد، نیروهای مقاومت زمینی وارد سرزمینهای اشغالی خواهند شد و این برای جامعه صهیونیستی که باور دارند نصرالله مرد عمل است، نگران کننده بود. ایران و گروههای مقاومت فلسطین هم به صراحت درباره عواقب ماجراجویی کابنیه نتانیاهو هشدار دادند و این هشدارها سبب شد تا نتانیاهو از مواضع خود عقبنشینی کند.
بنابراین، الان فرجام و سرنوشت بدی در انتظار نتانیاهو است و باید پرونده او بسته شود و هر گزینهای که او انتخاب کند، بدترین سناریو برای او خواهد بود. هر چند با رفتن نتانیاهو از عرصه قدرت هم چالشهای اجتماعی و سیاسی در سرزمینهای اشغالی باقی خواهد ماند.
آیا نتانیاهو میتواند با کمک گارد ملی اعتراضات را کنترل کند یا اینکه این اقدام، تنشها و اختلافات صهیونیستها را تشدید خواهد کرد؟
من بعید میدانم که نخست وزیر اسرائیل بتواند با استفاده از گارد ملی اعتراضات را کاهش داده و کابینه خود را نجات دهد، همانگونه که قصد داشت در بیرون با گروههای مقاومت و ایران درگیر شود که نتوانست. پرونده نتانیاهو هم مثل سایر سیاستمداران سابق رژیم صهیونیستی از جمله آیهود اولمرت، نخست وزیر سابق این رژیم در حال بسته شدن است و نتانیاهو نمیتواند از این بحران به سلامت خارج شود و تاوان کارهایی را که مرتکب شده است، پس خواهد داد.
با توجه به اعتراضات داخلی در اسرائیل و درگیری فلسطینیان با نظامیان رژیم، آیا این مسئله سبب میشود تا نتانیاهو در قبال فلسطینیان عقبنشینی کند؟
تنها راه نتانیاهو برای جلوگیری از درگیری با فلسطینیها عقبنشینی از تنش آفرینی است و در روزهای اخیر هم دستور ممنوعیت ورود شهرک نشینان به مسجدالاقصی را صادر کرد. نتانیاهو در شرایط فعلی در وضعیتی قرار دارد که نه راه پس دارد نه راه پیش. نتانیاهو هم به سوء استفاده از قدرت و پروندههای فساد خود مواجه است و هم در مقابل مقاومت فلسطین شکست خورده است و عقبنشینی در برابر گروههای فلسطینی هم چالشهای سیاسی در داخل را تشدید خواهد کرد. وضعیت برای نتانیاهو چنان پیچیده است که نمیتواند خود را نجات دهد، حتی اگر مجبور شود که به فلسطینیها امتیاز داده و عقبنشینی کند.