الوقت- در طول سالهای بحران سوریه یکی از موضوعات آزاردهنده برای دمشق، که همواره با هدف افزایش دامنه بحران و ضربه زدن به روند مبارزه با تروریسم در این کشور صورت گرفته است، مسأله دامنهدار حملات هوایی رژیم صهیونیستی میباشد.
صهیونیستها برای توجیح تجاوزات غیرقانونی و نقض حاکمیت سرزمینی سوریه برخلاف منشور سازمان ملل، همواره جلوگیری از نزدیک شدن حضور نظامی ایران به نزدیکی مرزهای سرزمینهای اشغالی فلسطین را به عنوان اصلیترین علت حملات خود عنوان میکنند.
در این میان اگرچه حملات هوایی رژیم صهیونیستی از کمترین تأثیرگذاری میدانی برای متوقف کردن روند شکست تروریستها و همچنین کاهش همکاریهای نظامی ایران و سوریه نداشته است و دیوارهای امنیتی رژیم متزلزلتر از دوران پیش از بحران سوریه مینماید، اما دولتهای صهیونیستی برای جلب توجهات بین المللی بویژه غربیها و همچنین به منظور استفاده تبلیغاتی داخلی برای گرفتن ژست ساکت نماندن در برابر محاصره شدن از سوی محور مقاومت، همچنان بر تداوم انجام حملات خود به سوریه اصرار دارد.
با این حال حمله موشکی روز دوشنبه صهیونیستها به بندر لاذیقه اقدامی بود که در میان موارد پرتعداد تجاوزات هوایی رژیم طی سالیان اخیر بسیار نادر صورت گرفته است. موضوعی که میتواند سرنخ درک صهیونیستها از روند تحولات منطقه و ابعاد پنهان انگیزهها و اهداف رژیم برای تأثیرگذاری بر این روند باشد.
وحشت از تولد کریدور منطقهایِ رقیب
در سالهای اخیر تکاپو و رقابت شدیدی میان کشورهای منطقه غرب آسیا برای قرار گرفتن در مسیر کریدورهای اصلی شبکه تجارت بینالمللی شکل گرفته است زیرا میتواند پیامدهای اقتصادی و سیاسی مختلفی برای کشورهای عضو و نظام منطقهای در پی داشته باشد.
این در حالی است که حمله جدید رژیم صهیونیستی به بندر لاذیقه درست در زمانی صورت میگیرد که زمزمههایی جدی در مورد طرح ابوظبی برای تشکیل مسیر ترانزیتی اتصال خلیج فارس به دریای مدیترانه از طریق مرز زمینی ایران، ترکیه و سپس سوریه به گوش میرسد. امکان صحت چنین خبری وقتی عینیتر میشود که به تحرکات اماراتیها در سیاست خارجی طی یک ماه اخیر برای تنشزدایی با کشورهای ترکیه، سوریه و ایران، از طریق ارسال مقامات بلندپایه به این کشورها، توجه شود.
بر این اساس همزمانی حمله موشکی به بندر اصلی سوریه، در کنار دریای مدیترانه با سفر مقامات اماراتی و سوری به تهران اتفاقی نبوده و کاملاً معنادار و در راستای پرریسک نشان دادن کریدور دریایی- زمینی خلیج فارس به مدیترانه میباشد تا اماراتیها را از سرمایهگذاری بر این پروژه منصرف کند. گفتنی است که ایران در سالهای اخیر کوشیده است که با در اختیار گرفتن بندر لاذقیه مسیری تجاری به دریای مدیترانه باز کند که از ایران آغاز می شود و با عبور از عراق به سوریه می رسد. در این راستا یکی از قراردادهای مهم ایران در سوریه، واگذاری بندر "لاذقیه" به تهران بوده است که در اسفند ۹۷ در جریان سفر مهم بشار اسد به تهران انجام شد.
باید توجه داشت که صهیونیستها پس از شروع روند توافقات عادیسازی نسبت به رسیدن به آرزوی همیشگی اتصال ریلی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طریق خط آهن حیفا - خلیج فارس و بهرهمندی از مزایای فراوان اقتصادی و سیاسی این مسیر امیدوار شدهاند. یکی از نتایج ایجاد این خط آهن این است که میتواند بندر حیفا را، چون در انتهای مسیر این خط آهن و در دریای مدیترانه قرار داد، به مرکز حملونقل منطقهای و نقطه اتصال آسیا با اروپا و آفریقا تبدیل کند.
اما در حالی که طرح خط ریلی حیفا به خلیج فارس با متوقف ماندن روند عادیسازی در ایستگاه انتظار به سر میبرد، مسیر ترانزیتی ایران به سواحل مدیترانه در سوریه، زیرساختهای عملیاتی شدن سریع پس از توافقات سیاسی و اقتصادی اولیه را دارا میباشد. این امر در صورت اجرایی شدن و توسعه، میتواند توجه برنامه بلندپروازانه تجاری چین تحت عنوان یک کمربند یک جاده را نیز به خود جلب کند و در این مسیر پیمانهای جداگانه همکاریهای استراتژیک میان پکن و کشورهای ایران و امارات در تسهیل این فرآیند بسیار مؤثر خواهد بود.
لذا در چنین وضعیتی حمله موشکی به بندر لاذیقه از سوی صهیونیستها به منظور ناامن نشان دادن بنادر سوریه در دریای مدیترانه و با هدف تضعیف امکان ثمربخشی طرح صورت میگیرد.
مذاکرات هستهای و بازی قدیمی فضاسازی رسانهای
از بعدی دیگر همزمانی طرح ادعای مضحک حمله به محموله تجهیزات نظامی متعلق به ایران در بندر لاذیقه، و همچنین اقدام مشابه واشنگتن در اعلام توقیف محمولههای سلاح ایران برای انصارالله، با برگزاری نشستهای مذاکرات وین میان ایران و کشورهای 4+1 و آمریکا برای احیای توافق هستهای سال 2017، از ترفندهای نخ نما شدهای است که معمولاً غربیها و صهیونیستها برای تأثیرگذاری بر روند مذاکرات از آن استفاده میکنند.
در حال حاضر گزارشها نشان از آن دارد که تهران با در پیش گرفتن مواضع اصولی و در خدمت گرفتن پیروزیهای عرصه میدان و پیشرفتهای هستهای، طرفهای غربی را در موضع دفاعی و انفعال قرار داده است. در این شرایط صهیونیستها با نگرانی نسبت به امکان عقبنشینی کاخ سفید و در نظر نگرفتن ملاحظات امنیتی تلآویو در مورد احیای توافق هستهای، ایجاد خوراک تبلیغاتی برای فضاسازی سیاسی و رسانهای علیه تهران را در پیش گرفتهاند.