الوقت- دهم سپتامبر 2015؛ در نزدیکی روستای ایدومنین یونان در مرز مقدونیه، یک پناهجوی سوری در حالی که کودک خود را زیر بارش شدید باران در آغوش گرفته بود، فریاد میزد تا دیگران منتظر او بمانند.
سازمان ملل متحد به تازگی گزارش داد که افراد زیادی به دلیل خشونت و آزار و اذیت از وطنشان گریخته و به اروپا سرازیر می شوند.
در این میان، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان تصمیم جسورانهای گرفته است و به پناهجویان سوری که در مجارستان سرگردان بودند، اجازه داد تا برای پناهندگی وارد آلمان شوند. انتظار میرود که آلمان امسال 800 هزار تقاضای پناهندگی دریافت کند که بیشتر آنها از بالکان غربی هستند، اما شامل افراد سایر کشورها از جمله سوریه نیز میشود. این رقم تقاضا نسبت به 200 هزار مورد سال قبل، افزایش چهار برابری نشان میدهد.
دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم سهم خود از پذیرش پناهجویان را افزایش داده و همبستگی چشمگیری در درون این اتحادیه به نمایش گذاشتند. به نحوی که سوئد در این اقدام اخلاقی با آلمان شریک شده و بیش از 30 هزار پناهجوی سوری را پذیرا شد؛ فرانسه موافقت کرد تا 24 هزار پناهجو را بپذیرد و بریتانیا نیز که تا به حال کمتر از 300 پناهجوی سوری را پذیرفته است، اکنون برای پذیرش 20 هزار نفر در پنج سال آینده مکانهایی را تدارک دیده است.
جدی گرفتن تعهدات بین المللی
با این حال، به استثنای پیشنهاد بریتانیا (مبنی بر اینکه فعلا کمپ هایی در کشورهای همسایه سوریه برای اسکان پناهجویان تهیه شود) سایر اعضای اتحادیه اروپا عملا به دنبال پذیرش سهمی از این بار در داخل اتحادیه هستند. اما سوال اساسی این است که درباره چهار میلیون و 200 هزار پناهجوی ثبت شده ای که موقتا در اردن، لبنان و ترکیه زندگی می کنند، چکار باید کرد؟
اروپا برای نشان دادن همبستگی خود با این کشورها، باید به احداث مکانها و برنامه اسکان مجدد پناهجویان بپردازد و تنها به داخل اتحادیه اروپا محدود نشود. برای این کار سه دلیل عمده وجود دارد.
اولا، نظام بین المللی پناهندگی، بر این درک مشترک تنظیم شده که مسئولیت پناهجویان بر دوش همه کشورهاست و تنها کشور مقصد پناهجویان، مسئول نیست. اسکان مجدد پناهجویان در کشورهای ثالث از جمله اقدامات شناخته شده مسئولیت مشترک است. با وجود درخواستهای بیشمار انتونیو گوترز، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، از اتحادیه اروپا و آمریکا برای فراهم ساختن اسکان مجدد پناهجویان، تا اوت 2015 صرفا برای حدود 100 هزار نفر اسکان مجدد فراهم شده که این میزان کمتر از سه درصد تعداد کل پناهجویان سوری است. اتحادیه اروپا و آمریکا از سال 2011 تا کنون کمتر از 9000 سوری را اسکان داده اند که در مقایسه با تعداد سوری های پذیرفته شده توسط همسایگان سوریه رقم ناچیزی است.
ثانیا، در ترکیه مقامات محلی و دولتی به همراه نمایندگان سازمانهای غیردولتی تا حد توان خود کوشیدهاند تا از تماس پناهجویان با قاچاقچیان انسان و به خطر انداختن جان پناهجویان جلوگیری نمایند. با این حال واضح است که فریاد آنها گوش شنوایی نداشته است و تا زمانیکه برای اسکان مجدد پناهجویان برنامه ریزی قابل اطمینانی انجام نشود به سختی می توان از ورود پناهجویانی که سفر موفقیت آمیز دیگران را (با وجود خطراتش) به چشم میبینند، جلوگیری کرد. به عنوان مثال، نیویورک تایمز گزارش داده است که آوارگان عراقی به طور فزاینده ای سعی می کنند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، خود را به اتحادیه اروپا برسانند.
ثالثا، گذشته از پایان دادن به درگیری ها در سوریه از طریق مذاکرات، در زمانیکه جامعه بین المللی در کمک به پناهندگان با چنان حقارتی شکست خورده است، عملی کردن برنامه ای معتبر برای اسکان مجدد پناهجویان امید را به آینده حاکمیت بین المللی بر می گرداند. این نمایش همبستگی، ادامه کار را برای دولت ها و جوامع مدنی که میزبان بخش اعظم پناهجویان هستند، آسان خواهد کرد. با تداوم درگیری های سوریه و ابهام بیش از پیش در چشم انداز بازگشت این پناهجویان، استمرار این بحران ممکن است موجب برآمدن موج دوم بحران پناهجویان در اروپا شود. موضوعی که ممکن است حتی پرهزینه تر و مخاطره آمیزتر باشد، چرا که قاچاقچیان با گستاخی تمام تلاش اجتناب ناپذیری برای دور زدن سیاست تقویت مرزهای اروپا از خود نشان خواهند داد.
سیاست داخلی
با همه این احوال، آیا اتحادیه اروپا (و در این مورد آمریکا) خواهند توانست چنین برنامه اسکان مجددی را ترتیب دهند؟ احتمالات، زیاد امیدوار کننده نیست. با ورود آمریکا به سال انتخابات، ظاهرا احساسات ضدمهاجرت در بحث های انتخاباتی غلبه دارد و در این فضا برنامه فراگیر اسکان مجدد پناهجویان با مقاومت شدید مواجه خواهد شد.
به تازگی در نشستی که در بروکینگز برگزار شد، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، پیشنهاد داد که نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد محل طرح ایده اقدامات بین المللی (از جمله برنامه اسکان مجدد و کمک مالی) برای کمک به همسایگان سوریه در مقابله با بحران پناهجویان است. براساس چنین پیشنهادی، ترکیه، به عنوان کشوری که پذیرای بیشترین تعداد پناهجویان است، در موضع ایدهآلی قرار خواهد گرفت تا از این ایده استقبال کرده و آن را به جهان پیشنهاد کند.
با این وجود، مدت مدیدی است که اتحادیه اروپا با بیگانه هراسی و سیاست ضدمهاجرت درگیر بوده است و تعجبی ندارد که انتقادات شدیدی علیه صراحت مرکل مطرح شود و آن را «حاتم بخشی» بنامند. در همین حال، بعضی مقامات کلیسای کاتولیک دعوت پاپ از کاتولیک ها برای گشودن درب خانه شان به روی پناهجویان را رد کرده اند. بدیهی است که جامعه بین المللی هنوز از خطر رهایی نیافته است و پناهجویان منتظر نشست بین المللی بعدی هستند تا موضوع آنها بررسی شود و همبستگی درونی اتحادیه اروپا را آزمایش کنند، حال آنکه همبستگی بین المللی شاید یک بار دیگر قربانی سیاست های داخلی شود.
اندیشکده بروکینگز