در وضعیت کنونی به نظر میرسد که با وجود تاکید سفیر فرانسه بر توافق جناحهای سیاسی با گروههای شیعه برای تحقق حقوقشان در مناصب وزارتی، این دولتهای عربستان سعوی و آمریکا هستند که از تمامی ابزارهای خود برای عدم حضور حزب الله در دولت بهره میگیرند
الوقت - انفجار مهیت بندر بیروت در چهارم آگوست (۱۴ مرداد) که به جان باختن 190 نفر و زخمی شدن 6500 نفر منجر شد، همچون زلزلهای بزرگ سیاست و حمرانی کشور لبنان را متاثر ساخت. اولین قربانی این انفجار بدون تردید، حسان یاب نخستوزیر کشور بود که تنها پس از چند روز از وقوع حادثه از سمت خود استعفا داد. اما در گیرودار تنشها و التهاب سیاسی بوجود آمده نهایتاً گروههای سیاسی عمده لبنانی در 31 آگوست 2020 بر روی گزینه کمتر شناخته شده ای بنام «مصطفی ادیب» برای تکشیل کابینه جدید به توافق رسیدند.
اما به نظر میرسد اکنون بر خلاف خوشبینی پس از توافق اولیه، تشکیل کابینه به دلیل اختلاف موضع میان گروههای سیاسی با بن بست مواجه شده است. در همین راستا شاهد هستیم که مصطفی ادیب در واپسین نشست خود با میشل عون، رئیس جمهور لبنان در 17 سپتامبر 2020 (27 شهریور 1399) درخواست زمان بیشتری را برای تشکیل کابینه و اعلام نام وزاری جدید به پارلمان کرده است.
پایان فرصت 15 روزه ماکرون و بحران در تشکیل دولت
در تحولات سیاسی پس از وقوع انفجار در بندر بیروت، فرانسه در مقام مهمترین بازیگر عرصه معادلات ظهور یافت. در اولین کنش امانوئل ماکرون، رئیسجمهور این کشور در ششم آگوست یعنی تنها دو روز بعد از وقوع انفجار، به بیروت سفر کرد و به گروههای لبنانی وعده داد که در صورت در پیش گرفتن اصلاحات اقتصادی واقعی، کمک ملی بینالمللی را برای آنها و مدیریت شرایط پس از انفجار جذب خواهد کرد.
اما حضور یا به عبارت بهتر مداخلهجویی فرانسه تنها به مقطع پس از وقوع انفجار در بندر بیروت محدود نشد، بلکه پس از تعیین مصطفی دیاب به عنوان مامور تشکیل کابینه جدید، ماکرون در سفری رسمی در اول سپتامبر 2020 (11 شهریور 1399) مجددا به بیروت رفت و برای تشکیل دولت در این کشور ضربالاجل تعیین کرد. او مهلتی ۱۵ روزه را برای سیاستمداران لبنانی به عنوان فرصت تشکیل دولت منطبق با وضعیت جدید مشخص کرد اما پس از پایان این مدت زمانی در 17 سپتامبر، اکنون به نظر میرسد عملا طرح پاریس با شکست مواجه شده است. با این اوصاف، ریشهیابی شکست کنونی در ایجاد کابینه جدید حکومت از اهمیتی قابل توجه برخوردار است.
وزارت دارایی و سنگاندازی حریری
اکنون مهمترین مانع تشکیل کابینه جدید را میتوان در راستای مخالفت جریان 14 مارس و بخش از مسیحیان با حضور حزب الله و بر عهده گرفتن نقشهای اساسی در کابینه از سوی شیعیان دانست. واقعیت این است که در وضعیت کنونی، در داخل لبنان موضعگیریهای مخالفی علیه موضع حزبالله و جنبش امل وجود دارد که بارزترین آنها «سعد حریری» رئیس جریان المستقبل است. حریری معتقد است که وزارت دارایی و سایر پستهای وزارتی حق انحصاری هیچ گروهی نبوده و مخالفت با این موضوع به معنای مانعتراشی در برابر نجات لبنان است. حزب سوسیالیست ترقی خواه و نیروهای لبنانی به ریاست ولید جنبلاط و سمیر جعجع نیز به عنوان همپیمانان حریری از اعضای جریان 14 مارس دیدگاه مشابه وی دارند و ظاهرا خود ادیب نیز به این دیدگاه متمایل است.
اما بر خلاف این مجموعه، حزب الله و «نبیه بری» رئیس پارلمان به عنوان نماینده شیعیان در لبنان با صراحت اعلام کرد که اگر وزارت دارایی از شیعیان گرفته شود و جنبش امل و حزبالله وزرای شیعه را انتخاب نکنند، در دولت حضور پیدا نخواهند کرد. در جریان مذاکرات میان حزب الله و فرانسویها نیز خواست شیعیان با صراحت تمام اعلام شده است و تا حدودی پاریس نیز مخالفتی با جایگاه و نقش حزب الله در کابینه ندارد اما به نظر میرسد که ریشه بحرانآفرینی را در مرزهای خارج از کشور لبنان جستجو کرد.
دستان پنهان آمریکا و سعودیها پشت ماجرای تعلیق در تشکیل دولت
اساس تشکیل دولت جدید در کشور لبنان را میتوان بر مبنای توافق «طائف» مورد ارزیابی قرار داد. این توافق در سال 1989 پس از از جنگ داخلی 15 ساله منعقد شد و متعاقب آن هندسه و شبکه مناسبات قدرت در لبنان بر اساس این توافقنامه تنظیم شده است که بر مبنای تعیین سهم تمامی اقوام و مذاهب از قدرت سیاسی و مناصب حکومتی می باشد. در این تقسیمبندی پست نخست وزیری به اهل سنت لبنان واگذار شده است که وظیفه تشکیل کابینه را عهدهدار خواهد بود. همچنین، مسیحیان مارونی، پست ریاست جمهوری و شیعیان ریاست پارلمان را در اختیار دارند. طی سالهای گذشته نیز نوعی توافق سیاسی برای تقسیم پستهای وزارتی صورت گرفته که مهمترین آنها را میتوان در اختیار گرفتن پست وزارت دارایی از سوی شیعیان مورد ارزیابی قرار داد.
اما در وضعیت کنونی به نظر میرسد که با وجود تاکید سفیر فرانسه بر توافق جناحهای سیاسی با گروههای شیعه برای تحقق حقوقشان در مناصب وزارتی، این دولتهای عربستان سعوی و آمریکا هستند که از تمامی ابزارهای خود برای عدم حضور حزب الله در دولت بهره میگیرند. حال باید توجه داشت که از یک سو، آمریکا و عربستان پایههای توافق طائف را دگرگون کنند و به شکلی غیرمنطقی دولت تکنوکرات را به بهانهای برای حذف حزبالله از قدرت تبدیل کنند. این موضوع در شرایطی است که تنها هدف بحران جدید در تشکیل دولت جدید لبنان، شیعیان هستند و سنیها و مسیحیان از به اصطلاح درخواست ایجاد دولت تکنوکرات مبرا هستند.