الوقت- تحریم قطر و بحران در شورای همکاری خلیج فارس وارد چهارمین سال خود شد تا این بحران بی سابقه همچنان لاینحل باقی بماند. کشورهای عربستان، امارات، بحرین به عنوان اعضا شورای همکاری به همراهی مصر، در 5 ژوئن 2017 به صورت هماهنگ و یکجانبه از قطع تمامی روابط با دوحه و محاصره این کشور خبر دادند و سپس شروطی 13گانه مبنی بر عقبنشینی این کشور از بسیاری از سرفصلهای سیاست خارجی خود اعلام کردند. شروطی که در عمل تفاوت چندانی با معاهدات تحمیلی بر یک کشور شکست خورده در جنگ نداشت.
حال اما این بحران بی سابقه برخلاف دیدگاه خوشبینانه کشورهای تحریم کننده و علی رغم تلاشهای میانجی گرایانه کویت و عمان سه سال را سپری کرد و چشم انداز روشنی نیز از پایان آن مشاهده نمی شود. روز چهارشنبه شیخ صباح آل خالد نخست وزیر کویت اظهار امیدواری کرد که «امیدها پررنگتر از گذشته برای پایان دادن به بحران خلیج فارس است». با این حال این مواضع در سالهای گذشته بویژه در سال 2019 نیز به کررات از سوی کویتیها اعلام شده بود اما در واقعیت دیوار اختلافات همچنان محکم و رسوخ ناپذیر می نماید. روز گذشته (16 خرداد) حمد بن جاسم آل ثانی، نخست وزیر پیشین قطر با انتشار چند توئیت در سومین سالگرد بحران میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و محاصره قطر، با پیروز دانستن کشور متبوعش در بحران محاصره 3 ساله اعلام کرد کلید حل و فصل بحران در قطر نیست بلکه به موضع عربستان بستگی دارد؛ که این امر به معنای عدم عقبنشنی قطر از مواضع خود و رد مجدد تمام شروط کشورهای تحریم کننده می باشد. اما چرا این بحران تا این حد تداوم یافته است؟
در پاسخ به این پرسش به طور حتم هم تأثیر روند تحولات در ناکام ماندن کشورهای تحریم کننده از دستیابی به اهدافشان در رابطه با محاصره قطر قابل مشاهده است، هم عدم کاهش و حتی تشدید عمق اختلافات میان قطر ازیکسو و عربستان و امارات از سوی دیگر و سردرگمی مقامات ریاض بویژه بن سلمان از چگونگی شکل بخشیدن به پایانی بی هزینه برای بحران.
به طور حتم با وجود ضرر و زیانهای اولیه تحریم ها برای اقتصاد قطر، اما این کشور می تواند اکنون خود را پیروز اقتصادی بر تحریمها بداند. به یُمن تحریم و محاصره قطر توانست تجارت خارجی خود را گسترش دهد و تقریباً همه کشورهای جهان مایل به تجارت با قطر هستند. از طرف دیگر دوحه با انجام اصلاحات برای جذب سرمایه خارجی در بخش مواد غذایی خودکفا شده است.
در همین ارتباط روزنامه قطری الشرق روز گذشته در چهارمین سال تحریمها نوشت: امروز قطر شاهد سومین سالگرد این محاصره است ، مردم می گویند خدا را شکر که نعمت محاصره ایجاد شد. ما تلاش کردیم تا سرنوشت خود را تعیین کنیم و امروز ما خودکفا هستیم. "
همچنین اراده قطر برای مقاومت در برابر تحریمها و تسلیم ناپذیری موجب ارتقا جایگاه بین المللی این کشور شده است چنانکه در یک نمونه فیصل موسی سفیر آفریقای جنوبی در قطر در گفتگو با الجزیره گفت ما امروز قطری را می بینیم که خود را به عنوان یک کشور مستقل با یک سیاست خارجی بسیار مستقل و یک اقتصاد بسیار مستقل تأسیس کرده است.
پیامد گذار قطر از بحران موجب داشتن دست بالاتر این کشور در تلاشهای میانجی گرایانه مذاکرات پشت پرده برای حل بحران شده است به صورتی که دوحه امروزه مناسبات نامتوازن موجود در ساختار شورای همکاری را که قدمتی به درازای عمر این پیمان منطقه ای دارد، به چالش طلبیده است و از ضرورت بازبینی در ساختار این سازمان سخن میراند. در واقع همانگونه که آندریاس کریگ ، استادیار کالج سلطنتی لندن می گوید: "این سازمان توسط عربستان سعودی و امارات غصب شده است تا کشورهای کوچکتر را به پیروی از سیاستهای خود سوق دهند."
در این میان بروز تغییر در کادر رهبری کشورهای عربستان و امارات در طی سالهای گذشته و روی کار آمدن محمد بن سلمان و محمد بن زاید به عنوان حاکمان دوفاکتوی این کشورها که سیاست خارجی رادیکال و تهاجمی را در پیش گرفتهاند، مزید برعلت شده تا بحران همچنان تداوم یابد.
در واقع با وجود ریشه تاریخ اختلافات در شورای همکاری اما نمی توان از نقش مهم قدرت گرفتن محمد بن سلمان ، ولیعهد فعلی عربستان سعودی در تشدید اختلافات در مناسبات شورای همکاری خلیج فارس به سادگی عبور کرد.
به طور مثال پس از سه ماه از شروع محاصره ، شیخ صباح آل احمد آل صباح ، امیر کویت در کنفرانس مطبوعاتی با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفت: "آنچه مهم است این است که ما هرگونه اقدام نظامی را متوقف کردیم."
اگرچه دولتهای تحریم کننده بارها وجود طرح و برنامه اولیه برای حمله نظامی به قطر را از اساس تکذیب کرده اند اما سخنان امیر کویت، نشان از نگرانی دولتهای کوچک حاضر در شورای همکاری از سیاستهای بن سلمان داشته و دارد. در واقع برخی از مقامات قطری معتقدند دستیابی به کنترل ذخایر گاز قطر هدف اصلی تحریمهای عربستان و امارات بوده است.
لذا در شرایطی که سیاستهای منطقه ای بن سلمان یکی پس از دیگری به بن بست خورده و نشانههای تأثیرات این شکستها بر موقعیت او به عنوان پادشاه آینده در داخل و خارج از عربستان در حال نمایان شده است وی نیاز به پیروزی هرچند کمرنگ و نمایشی در پرونده قطر را لازم میبیند. عواملی که بحران شورای همکاری را به معمایی لاینحل برای این کشورها تبدیل کرده است.
