الوقت - مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در یک سفر رسمی -امروز- 13 می 2018 (24 اردیبهشت 1399) برای دیدار با بنیامین نتانیاهو و بنی گانتس، شریک ائتلافی نخست وزیر، وارد سرزمینهای اشغالی شده است. این سفر در شرایطی انجام میگیرد که شیوع کرونا در عرصه جهانی، مناسبات سیاسی و دیپلماتیک کشورها را زیر سایه خود قرار داده و دیدارهای سیاسی میان رهبران کشورهای به حداقل ممکن رسیده است. در این میان، آمریکا بزرگترین کشوری است که درگیر در بحران کرونا شده و بیشترین آسیب را متحمل شده است. در چنین شرایطی اکنون وزارت خارجه امریکا محوریت اصلی سفر پمپئو به سرزمینهای اشغالی را بحث همکاری در زمینه مقابله با کرونا اعلام کرده است. با این وجود میتوان اهداف اصلی این سفر دیپلماتیک را فراتر از بحث کرونا مورد ارزیابی قرار داد. در همین راستا در تحلیل موضوغ ضروری است به چهار هدف مهم اشاره شود.
توهم مقابله با نفوذ منطقهای ایران با محوریت سوریه
اولین هدف سفر وزیر خارجه آمریکا به رژیم صهیونیستی را میتوان در ارتباط با بحث به ظاهر مقابله با ایران در سطح منطقه غرب آسیا با تمرکز بر بحران سوریه مورد ارزیابی قرار داد. پمپئو پیش از این سفر در گفتوگو با رسانههای اسرائیلی درباره محورهای رایزنی با مقامات رژیم صهیونیستی گفته بود: مسائلی وجود دارد که مایلم در این سفر درباره آنها صحبت کنم؛ تهدیدات ایران، چگونگی همکاری با یکدیگر برای مقابله با آنها و جلوگیری از دستیابی آنها به سلاح هسته ای.
آمریکا در حال حاضر در پی تصویب یک قطعنامه جدید شورای امنیت برای تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران است اما در صورت وتو چین و روسیه، بدون تردید تل آویو یکی از بازندگان اصلی ماجرا خواهد بود. صهیونیست ها همواره نگران دستیابی گروه های مقاومت در سوریه و لبنان و فلسطین به سلاح های پیشرفته هستند؛ موضوعی که البته با وجود تمام تلاش های تل آویو اما طی سالیان گذشته روی داده است و اکنون موازنه تهدید میان گروه های مقاومت و ارتش صهیونیستی برقرار گشته است.
در چنین شرایطی بدون تردید مقابله با جمهوری اسلامی ایران یکی از محورهای اصلی گفتگوی نتانیاهو و پمپئو خواهد بود. در حقیقت، آمریکا در شرایط کنونی قصد دارد به رژیم صهیونیستی اطمینان دهد در برابر تهدیدات امنیتی روزافزون در جوار اراضی اشغالی از این رژیم حمایت خواهد کرد. وزنه معادلات در عراق و سوریه و لبنان به عنوان کشورهای عضو محور مقاومت طی سالیان اخیر به سود اتحاد ضدایرانیِ واشنگتن- تل آویو نبوده لذا در دوران ترامپ تلاش برای سد کردن راه محور مقاومت شدت گرفته است. لبنان اکنون با بحرانسازی سیاسی و اقتصادی آمریکا در هماهنگی با صهیونیست ها مواجه است و حتماً تحولات لبنان بخشی از گفتگوهای پمپئو و نتانیاهو برای چگونگی به شکست کشاندن دولت دیاب خواهد بود. در عراق نیز موساد و سیا احیای داعش را به صورت انتقال عناصر این گروهک از سوریه تدارک دیده اند که چارهجویی واشنگتن برای فرار از گرداب تحولات پس از ترور سردار شهید سلیمانی می باشد.
مجموع این شرایط نشانگر آن است که واشنگتن قصد دارد حمایت خود از تلآویو را مورد تاکید مجدد قرار دهد.
حمایت از الحاق کرانه باختری
تصمیم یکجانبه رژیم صهیونیستی برای الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی یکی از مسائلی است که در چند هفته اخیر به شکل جدی مطرح شده است. در همین زمینه اکنون دولت ترامپ تاکید دارد که برنامه الحاق کرانه باختری را به زودی پس از اول ژوئیه (۱۱ تیر 1399) پیش ببرد. در واقع، برای ترامپ، الحاق یکجانبه ۳۰ درصد کرانه باختری توسط اسرائیل که چراغ سبز آن در طرح معامله قرن داده شد، میتواند تبلیغ انتخاباتی موثری برای انتخاب مجدد او به عنوان رئیسجمهور آمریکا باشد.
در حقیقت، طرفداران مسیحیان اوانجلیست و یهودیان راستگرا از الحاق کرانه باختری احساس رضایت خواهند کرد و به طور حتم در حمایت خود از دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر تاثیر بیشتری بر جای خواهد گذاشت. این سیاست آمریکا برای حمایت از رژیم صهیو یستی در جهت الحاق زودهنگام کرانه باختری در شرایطی است که جامعه جهانی به شدت نسبت به این موضوع ابراز نارضایتی و مخالفت کرده است و همین امر نگرانی مقامات صهیونیست را در پی داشته است لذا به نظر میرسد پمپئو در این سفر حمایت قاطع کاخ سفید از اقدام غیرقانونی جدید صهیونیست ها را اعلام کند.
مشروعیتبخشی داخلی به نتانیاهو و کابینه دولت
بنیامین نتانیاهو طی چند سال گذشته به اتهام فساد، همواره در معرض اعلام جرم، دادگاهی شدن و خلاء از قدرت قرار داشته است. حتی اخیرا، متعاقب ائتلاف دو حزب لیکود و آبی و سفید برای تشکیل و مدیریت دولت جدید به صورت اشتراکی، دادگاه عالی رژیم صهیونیستی، پس از شکایت و اعلام جرم بسیاری از شخصیتهای سیاسی، پرونده نتانیاهو را در دستور کار قرار داد. این امر و اعتراضات مردمی با وجود به نتیجه نرسیدن اما لطمهای بزرگ به اعتبار نتانیاهو وارد کرده است.
در چنین شرایطی سفر وزیر امور خارجه آمریکا را میتوان نوعی مشروعیتبخشی و موجه جلوه دادن نتانیاهو برای ریاست دولت رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی قرار داد. ترامپ با حمایت از نتانیاهو و دولت جدید اسرائیل به نوعی قصد دارد فشارهای داخلی بر او را کاهش دهد و احتمالا انگیزه ترامپ، کنش متقابل نتانیاهو در حمایت از کمپین انتخاباتی او در ماههای آینده است.
تداوم تلاش برای اجرایی شدن معامله قرن
علی رغم رونمایی رسمی از طرح معامله قرن در ژانویه 2020، وجود مخالفت های گسترده در میان فلسطینیان و عدم توانایی دولت های عربی متحد واشنگتن برای همسویی آشکار با این طرح و همچنین نگاه مخالفت آمیز جهانی با سیاست های یکجانبه گرایانه آمریکا، مجموعاً اجرای آن را با شکست مواجه کرد اما یا این وجود واشنگتن همچنان امیدوار است با فراهم کردن زمینههای لازم، شرایط احیای معامله قرن را فراهم آورد. در همین راستا، کنش آمریکا برای به رسمیت شناخته شدن اشغالگری تلآویو در کرانه باختری را میتوان مهمترین پیشزمینه این راهبرد ارزیابی کرد.