بسیاری از کارشناسان معتقدند که اکنون مناسبات میان آمریکا و عربستان تنها به علاقه شخصی دونالد ترامپ به رهبران سعودی متصل است و در صورت کنار رفتن رئیسجمهور در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، میتوان از پایان مناسبات میان دو طرف به روال سنتی خبر داد... مجموع این روند بدین معنی است که حتی حمایت ترامپ از محمد بن سلمان همیشگی نیست و احتمالا طی چند ماه آینده شاهد تنها ماندن ولیعهد افراطگرای سعودیهای خواهیم بود.
الوقت - محمد بن سلمان، ولیعهد همیشه جنجالی و آرمانگرای عربستان سعودی به نظر میرسد بر خلاف انتظارات با نزدیک شدن به سال سوم حضور در مقام ولیعهدی، روزهای دشوارتری را در عرصه حکومتداری سپری میکند. متعاقب ولیعهدی او در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ به نظر میرسید موانع زیادی در مسیر قدرتگیری و رسیدن به برنامههای ابدئالاش وجود دارد که باید آنها را به مرور زمان حل کند.
در مهمترین دستاورد محمد بن سلمان، حذف رقبای داخلی و شاهزادگان ناراضی را در پیش گرفت و از طریق خلع آنها از قدرت، بازداشت و زندانی کردن، تا حدودی عرصه را از تهدید برای بر تخت نشستن خالی کرد اما بر خلاف تصورات و انتظارات ولیعهد جوان و کمتجربه سعودیها عرصه جدید تحولات جهانی و منطقهای به گونهای رقم خورد که میتوان وضعیت کنونی بن سلمان را یکی از سختترین دوران حیات سیاسی او مورد ارزیابی قرار داد. در راستای اثبات و تشریح بیشتر این موضوع، میتوان به سه پاشنه شیل بزرگ محمد بن سلمان در وضعیت کنونی اشاره کرد:
وقتی کرونا چرخ اقبال محمد بن سلمان را به سوی سراشیبی هدایت میکند
بدون تردید مهمترین برنامه و راهبرد محمد بن سلمان برای تثبیت پادشاهی خود مبتنی بر طرح بلندپروازانه 2030 است. این طرح بر این مبنا طرحریزی شده که از یک سو، قدرت بن سلمان را در سطح داخلی عربستان تثبت کند و از سوی دیگر، جایگاه بینالمللی عربستان در مقام یک قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی پذیرفته شود. هر چند طرح 2030 در مسیر اجرایی شدن با موانعی چند همراه بود اما به نظر میرسد محمد بن سلمان برای رسیدن به آمال بلندپروازانه خود با میهمانی ناخوانده تحت عنوان «کرونا ویروس» مواجه شده است.
در چند ماه گذشته پس از شیوع و عالمگیری کرونا تمامی حوزههای زندگی بشری به ویژه حوزه اقتصاد تحت تاثیر قرار گرفته است. قرنطینههای اجباری و در خانه ماندن مردم در خانهها، تا حدود زیادی تقاضای اقتصادی در زمینههای مختلف را کاهش داده است و متعاقب همین امر تولید محصولات نیز به شکلی قابل توجه کاهش پیدا کرده است. این امر بدین معنا است که نیاز به نفت برای تولید کالاها نیز کاهش پیدا میکند. در مجموع، این عوامل شاهد کاهش قیمت جهانی نفت بودهایم و این رخداد بدین معنا است که بن سلمان بودجه لازم برای پیشبرد طرحهای خود را ندارد. در سطحی دیگر، کرونا درآمدهای قابل توجه زیارتی از اماکن مقدس را در مکه برای حاکمان سعودی به شدت کاهش داده است و همین مساله مشکلات اقتصادی بزرگی را برای دوت ایجاد خواهد کرد.
جنگ نفتی با روسیه و رویگردانی آمریکاییها از ولیعهد افراطگرا
علاوه بر بحران کرونا در مقام یکی دیگر از پاشنههای آشیل محمد بن سلمان برای تحقق اهدافاش، جنگ نفتی بزرگ با روسیه را میتوان بزرگترین عامل سقوط او ارزیابی کرد؛ بهگونهای که همین موضوع موجب شده آمریکاییها نیز ازاو روی برگردانند. در نتیجه کاهش تقاضای جهانی برای نفت در نتیجه بحران کرونا، میان روسیه و عربستان نوعی مجاده برای کاهش تولید نفت اتفاق افتاد که در مواجهه با آن هیچ یک از دو طرف حاضر به عقبنشینی در برابر دیگری نبودند. در نتیجه امر شاهد سقوط قیمت جهانی نفت از بشکهای 70 دلار به حدود 30 و متعاقبا 20 دلار بودیم.
اما مساله برای محمد بن سلمان با وجود حصول توافق اوپک پلاس پایان پیدا نکرد؛ بلکه سقوط تاریخی قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت به منفی 39 دلار، به پاشنه آشیلی بزرگ برای بن سلمان تبدیل شده است. متعاقب این رخداد بسیاری از قانونگذاران آمریکایی، به ویژه سناتورهای جمهوریخواه بر خلاف رویه دونالد ترامپ، در ایالتهای نفتی از جمله تگزاس، آلاسکا و داکوتای شمالی دولت سعودی را به راهاندازی جنگ اقتصادی متهم و قانونی را آماده کردهاند که طبق آن، نیروهای آمریکایی باید فورا از عربستان خارج شوند.
علاوه براین، بسیاری از کارشناسان معتقدند که اکنون مناسبات میان آمریکا و عربستان تنها به علاقه شخصی دونالد ترامپ به رهبران سعودی متصل است و در صورت کنار رفتن رئیسجمهور در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، میتوان از پایان مناسبات میان دو طرف به روال سنتی خبر داد. علی الخصوص در صورت پیروزی جو بایدن میتوان از آغاز دورانی تاریک در مناسبات میان واشنگتن و ریاض سخن به میان آورد. «جو بایدن» کاندیدای دموکرات این کارزار، دولت سعودی را در اصطلاح دولت «پاریا» (دولت یاغی و مطرود) معرفی کرده و اعلام کرده به طور حتم در صورت رسیدن به کاخ سفید به فروش تسلیحات به سعودیها پایان خواهد داد. مجموع این روند بدین معنی است که حتی حمایت ترامپ از محمد بن سلمان همیشگی نیست و احتمالا طی چند ماه آینده شاهد تنها ماندن ولیعهد افراطگرای سعودیهای خواهیم بود.
باتلاق بحران یمن
دیگر پاشنه آشیل محمد بن سلمان برای اجرای طرحها و برنامههای خود را میتوان در ارتباط با شکست این کشور در باتلاق بحران یمن مورد ارزیابی قرار داد. زمانی که محمد بن سلمان در مارس 2015 جنگ ائتلاف عربی علیه نیروهای مقاومت در صنعاء را اعلام کرد، هیچگاه شاید باور نداشت که جنگ برای او نتیجهای جز شکست را به همراه نداشته باشد. اکنون با گذشت بیش از 5 سال، یمن به باتلاقی برای سعودیها تبدیل شده که در ان به نظر میرسد نه میتوانند به بحران از طریق جنگ پایان دهند و نه میخواهند شکست را بپذیرند.