الوقت- پاکستان از زمان روی کارآمدن نخست وزیر جدید این کشور، عمران خان شاهد تغییرات قابل توجهی در سیاست خارجی خود در منطقه است.
اگر موضوع اختلاف سرزمینی با هند را از سیاست خارجی اسلامآباد مستثنی کنیم، سیاست خارجی پاکستان به ندرت با دیگر کشورهای اسلامی و بطور کلی در منطقه تنشزا و به سمت تقابل گرایی بوده است.
با این حال از زمان روی کارآمدن عمران خان در تابستان گذشته، اسلامآباد سیاست خارجی به نسبت متفاوت و عملگراتری در مقایسه با پیشینیان خود دنبال کرده است.
اعلام پیروزی حزب تحریک انصاف در مردادماه امسال در انتخابات پارلمانی پاکستان تا بدانجا غیرمنتظره بود که بیش از هرچیز نگرانی و ترس را در موضعگیریهای برخی مقامات سعودی و آمریکایی به همراه داشت.
عمرانخان همواره خود را چهرهای ضدآمریکایی و ضدجنگ نشان میداد که بارها از جنگ افغانستان و یمن انتقاد کرده بود و بسیاری از جنگ سالاران در ریاض و واشنگتن از این نگران بودند که عمران خان مانع بزرگ آنان در برابر ادامه جنگ است.
با این حال روابط نزدیک و گرم اخیر اسلامآباد در منطقه هم با تهران و دوحه و هم با ریاض و ابوظبی نشان داده است که سیاستخارجی پاکستان عملگراتر از شعارهای ایدئولوژیک عمران خان در دوران تبلیغات انتخاباتی است.
جلب حمایت عربستان و امارات همزمان با فشار آمریکا
نخستین سفر خارجی عمران به عنوان نخست وزیر پاکستان به عربستان سعودی بود که پیشتر از این کشور بدلیل جنگ در یمن انتقاد کرده بود. از سوی دیگر سفر نخست وزیر پاکستان به عربستان همزمان با انتقادات تندی بود که آمریکا علیه اسلامآباد مطرح میکرد.
در واقع عقب نشینی دولت ترامپ از پرداخت برخی کمکهای مالی مرسوم به پاکستان بدلیل آن چه حمایت از تروریسم عنوان شد، بطور طبیعی نگاه نخست وزیر جدید پاکستان را متوجه ریاض کرد. در سفر اخیر عمران خان به عربستان، ریاض با ارائه کمک 10 میلیارد دلاری به اسلامآباد موافقت کرد، اگر چه رهبران پاکستان تلاش کردند آن را به گونهای تمایل سعودیها برای سرمایه گذاری در پاکستان عنوان کنند.
حتی پیش از آن نیز شاه محمودقریشی، وزیرخارجه پاکستان درخواست از امارات متحده عربی برای کمک به پاکستان را به عنوان درخواست سرمایهگذاری مورد تائید قرار داد و نشان داده بود برای دولت جدید پاکستان محدودیتی برای دریافت کمکهای مالی وجود ندارد.
همچنین کمتر از یک ماه پس از نخستین سفر عمرانخان به عربستان، باز هم نخست وزیر پاکستان از محدود شخصیتهای سیاسی بود که در جریان جنجال بر سر قتل خاشقجی به حمایت از خاندان پادشاهی سعودی پرداخت و با وجود تحریم نشست اقتصادی عربستان معروف به داووس صحرا از سوی بسیاری از مهمانان غربی، اما نخست وزیرپاکستان به جده رفت و در کنار محمدبن سلمان نشست.
براین اساس قطع حمایت دولت ترامپ از اسلامآباد یکی از مهمترین دلایلی است که باعث شده تا نخست وزیر جدید پاکستان برخلاف انتظارت بیش از گذشته به محور عربستان و امارات نزدیک شود.
موازنه سازی پاکستان در برابر عربستان و قطر
از سوی دیگر پاکستان همزمان با کمکهای اعلام شده از سوی ریاض، روابط نزدیک خود را با قطر نیز دنبال کرده و سفر مقامات دو کشور به پایتختهای یکدیگر خود حاکی از تمایل دو طرف به حفظ این روابط گرم است.
همچنین دوحه و اسلام آباد طی یک سال اخیر مانورهای نظامی مختلفی نیز برگزار کرده اند و قطر تسهیلات ویزای فرودگاهی را برای اتباع پاکستانی آغاز کرد.
این روابط نزدیک میان قطر و پاکستان علاوه بر آن که میتواند بخشی از کمکهای مالی مورد نیاز پاکستان از طریق قطر را تامین کند، همچنین اطمینان خاطری نیز برای اسلامآباد در زمینه تامین گاز توسط قطر خواهد بود. علاوه براین دولت قطر برای برگزاری جام جهانی و تکمیل ورزشگاههای خود حداقل به 100 هزار نیروی کار پاکستانی نیاز خواهد داشت که حال روابط نزدیک با اسلامآباد شرایط را برای جذب این نیروها تسهیل خواهد کرد.
اما روابط نزدیک پاکستان و قطر یک جنبه سیاسی بسیار مهم نیز برای اسلامآباد به همراه خواهد داشت و آن موازنه سازی در برابر عربستان است. در واقع گسترش روابط پاکستان با قطر هم انتقادات از رهبران اسلامآباد بدلیل دریافت کمک مالی از عربستان را کاهش خواهد داد و هم از سوی دیگر به ریاض این پیام را خواهد داد که پاکستان قرار نیست پیرو محض سعودی باشد و در مورد مسائل منطقه از جمله رابطه با قطر مستقل عمل میکند.
چرخش به شرق در پاسخ به آمریکا
اما سوی دیگر سیاست خارجی پاکستان در دوره عمران خان چرخش به سمت چین و ایران و روسیه در واکنش به فشارهای آمریکا است.
پس از اعمال فشارهای آمریکا بر دولت پاکستان این کشور رویکرد توسعه همکاری با شرق را در پیش گرفت و تلاش کرد با توسعه همکاری با جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه فشارهای آمریکا را خنثی نماید که از دیدگاه ناظران، دولت پاکستان تا کنون موفق عمل کرده است.
افزایش سهم مشارکت چین در کریدور اقتصادی پاکستان، شاید مهمترین چرخش اسلامآباد به سوی پکن است.
این چرخش پاکستان به شرق در اواخر تابستان در جریان امضای توافق مهمی با روسیه تکمیل شد. توافقی که در زمینه همکاریهای نظامی میان مسکو و اسلامآباد است و برای نخستین بار اجازه آموزش افسران نظامی پاکستانی توسط ارتش روسیه را میدهد.
از سوی دیگر دو کشور پاکستان و ایران از گذشته دارای روابط خوب و نزدیکی بودهاند، اما این روابط بویژه طی چند ماه گذشته در حوزههای مبارزه با تروریسم و همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی بسیار نزدیک و گسترده شد تا آنجا که نیروهای امنیتی ایران با هماهنگی همکاران خود در خاک پاکستان موفق به آزادسازی برخی گروگانهای گرفتار در گروههای تروریستی و در فرای مرزهای شرقی ایران شدند. همچنین اعلام شده که قرار است عمران خان تا پیش از عید نوروز به ایران سفر کند که این سفر حاکی از گرمترین روابط تهران و اسلامآباد طی چند سال گذشته است.
گامهای پاکستان برای امنیت بومی منطقهای
تلاشهای پاکستان برای روابط نزدیک خود با کشورهای منطقه بیش از هرچیز نشان دهنده اتکای رهبران فعلی پاکستان به نظم امنیتی بومی در منطقه است. در واقع اسلامآباد برخلاف درخواست غرب، در تلاش برای توسعه روابط خود با ایران است و درحالی که قطر و عربستان دارای تنش سیاسی و در واقع به شدت در تقابل قرار دارند، اما پاکستان همزمان هم با دوحه و هم ریاض روابط بسیار نزدیکی را دنبال میکند.
از سوی دیگر پرنگ شدن گرایشات شرقی پاکستان از جمله در موضوع گسترش همکاریهای اقتصادی با چین و همزمان همکاریهای امنیتی و نظامی با روسیه گواهی بر آن است که اسلامآباد برخلاف گذشته چندان بدنبال اتکای مطلق به غرب نیست و حتی در حال فاصله گرفتن از کشورهای غربی است.
با توجه به این دو وضعیت به نظر میرسد دولت فعلی پاکستان در منطقه بدنبال نظم امنیتی بومی از طریق بازیگران منطقه است و گسترش روابط اسلامآباد با بیشتر بازیگران منطقهای این موضوع را ثابت میکند. همچنین به احتمال بیشتری نظم مورد نظر اسلامآباد برخلاف گذشته قرار نیست که رنگ و بوی پیمانهای امنیتی با غرب را داشته باشد و نزدیکی رهبران فعلی اسلامآباد به چین و روسیه بیش از هرچیز شرقی بودن نظم مورد نظر دولت عمران خان را نشان میدهد.