اتحادیه اروپا برای چشم انداز جهان چند قطبی، نیاز به حضور بلند مدت در آسیای میانه دارد
الوقت- هر ساله در ماه نوامبر نشستی میان اتحادیه اروپا و وزیران امور خارجه آسیای میانه برگزار می شود. چهاردهمین نشست آنها در 23 نوامبر در بروکسل مابین وزرای خارجه کشورهای ازبکستان ،قرقیزستان ،آذربایجان ،ترکمنستان وتاجیکستان با نماینده عالی اتحادیه اروپا ،نائب رئیس کمیسیون اروپا و چند مقام ارشد دیگر برگزار شد. مسائل امنیتی ،زیست محیطی، حقوق بشر و برخی مسائل مربوط به افغانستان از جمله محورهای مهم مورد نشست اخیربود .توجه جدی اتحادیه اروپا به آسیای میانه این سوالات را ایجاد میکند که اهمیت آسیای میانه برای اروپا چیست؟ آیا اروپا فقط دنبال منافع اقتصادی است یا به دنبال توسعه عمق استراتژیک خود در آسیای میانه است؟ چالشهای پیش روی روابط اتحادیه اروپا و آسیای میانه چیست؟
اهمیت آسیای میانه
آسیای میانه که به چین ،روسیه ،ایران وافغانستان منتهی میشود شامل 5کشوراز جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی سابق؛تاجیکستان ،اذرباییجان ،ترکمنستان ،قرقیزستان وازبکستان ،با مساحتی حدود 4میلیون متر مربع می شود. جمعیت آن حدود 70 میلون نفر و تولید ناخالص داخلی حدود 260 میلیارد دلار است. این منطقه یکی از راههای مهم اتصال اروپا به آسیای شرقی و چین بوده و همچنان نیز این نقش را دارد. این منطقه معروف به سرزمین منابع اکتشاف نشده است .آسیای میانه به خصوص پس از جنگ سرد، رفته رفته به محل رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شد که روز به روز این رقابت و تمایل برای نفوذ به این منطقه از طرف چین ،روسیه ،آمریکا، اتحادیه اروپا ،اسرائیل و عربستان بیشترشده است.
آسیای مرکزی در چند سال اخیر مورد بیشتر مورد توجه اتحادیه اروپا قرار گرفته است.بروکسل به دنبال تنوع بخشی به منابع وارداتی انرژی خود است و این منطقه به دلیل منابع غنی گاز و نفت جهان مورد اقبال اتحادیه اروپا قرار گرفته است .اروپا برای حفظ ثبات خود به نفوذ در این منطقه نیاز دارد زیرا یکی از سرچشمه های تامین نیروی گروههای تروریستی نظیر داعش و القاعده نیز بوده است.
همچنین به دلیل نزدیکی جغرافیایی به افغانستان ،در تسهیل یا ممانعت ورود بحران و افراطی گری به اتحادیه اروپا نقش مهمی دارد. در همبن راستا« فدریکا موگرینی »در نشست کشورهای آسیای میانه و افغانستان در فروردین ماه امسال شرکت کرد وتلاش کرد تا همکاری های اقتصادی و امنیتی جمعی در این منطقه با افغانستان را برای مبارزه با جنگجویان شورشی و پیشگیری از تشدید بحرانهای منطقه را تقویت کند. پس از حادثه 11سپتامبر اتحادیه اروپا برای دفع تهدیدات ترورییستی ناچار شد به فکر اصلاحات ساختاری در منطقه آسیای میانه بیفتد تا از گسترش افراطیگری پیشگیری کند و برخی از راههای اصلی نفوذ افراطیگری وسرایت بحران از این منطقه به اروپا را سد کند.
نقش آسیای میانه در قطب بندی جهانی برای اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا برای خود هویتی متفاوت تعریف نموده که برخی اصول آن با مبانی قدرت در آمریکا وچین یا روسیه تفاوت دارد. با تضعیف هژمونی آمریکا طی یک دهه اخیر و روی آوردن واشنگتن به جنگ تجاری و سیاستهای برد-باخت به عنوان واکنشی به این روند که شکاف در روابط فراآتلانتیکی را در پی داشته است، مجدداً بحث نظام چند قطبی در جهان جان گرفت که به طور حتم اروپا یکی از قطبهای مطرح چنین ساختاری خواهد بود که تجربه موفقی در ایجاد همگرایی میان اعضا خود را داشته است. در این میان آسیای میانه یکی از مناطق مهم رقابت قدرتها برای توسعه نفوذ میباشد.
اروپا دارای قدرت اقتصادی ،فرهنگی، سیاسی و نظامی است. بروکسل در 20سال گذشته سیاستهای خود نسبت به آسیای میانه را منظم تر و اصولی تر نموده است. اولین تلاش جدی در سال 2005صورت گرفت و آن انتخاب نماینده کمیسیون اروپا در آسیای میانه بود اولین اهداف آن،برنامه های شراکتی و کمکی بود.در راهبرد نخست اتحادیه اروپا نسبت به آسیای میانه که از سال 2002تا 2006 بود،کاهش فقر و توسعه اقتصادی و ثبات و امنیت دراین منطقه پیگیری شد. پس از آن برای حفظ وارتقا خود به عنوان یک بلوک مهم قدرت در آسیای میانه، اولین و کاملترین راهبرد خود نسبت به آسیای میانه را در سال2007به عنوان «راهبرد آسیای مرکزی اتحادیه اروپا برای شراکت جدید» تصویب نمود.
در این راهبرد بر دموکراسی سازی و حکمرانی خوب در آسیای مرکزی تمرکز شد که آشکارا یک نشانه مهم برای بسط ایدئولوژی اروپا به این منطقه و یک قدم مهم و زیربنایی برای توسعه عمق استراتژیک اروپا به آسیای میانه بود. پس از موفقیتهای اروپا در دو راهبرد پیشین خود این اتحادیه به فکر تدوین راهبردی جدبد برای ورود به مرحله ای تازه تر در روابط خود با آسیای میانه شد. این راهبرد جدید که طرح ها و پیشنهادات آن در نشست 19ژوئن 2018(29خرداد) مطرح وبررسی شد، مبانی استراتژی 2019 اتحادیه اروپا در آسیای میانه را پی ریزی کرد. هنوز جزییات این استراتژی واعلام آن رسمی نشده است. اما در این استراتژی جدید اروپا به این نتیجه رسید که برای بسط ارزشهای خود و دموکراسی سازی نیاز به رسانه های مستقل در این منطقه دارد ودر این سند به دنبال عملی نمودن آن است.
پس از شکلگیری ثبات در عراق پساداعش و قسمتهایی از سوریه ،بخشی از کانون بحران به افغانستان منتقل شد بنابراین اروپا ضمن توجه به این مساله در سند2019به دنبال حضور بیشتر در افغانستان وتلاش «برای ثبات در آسیای میانه»از طریق افغانستان است. محورهای دیگراین سند کمک به خطوط لوله انرژی و سرمایه گزاری های موسسات مالی اروپا در این منطقه هستند. اروپا برای تثبیت خود به عنوان یکی از چند قطب قدرت در جهان نیاز به ایجاد زیرساختهای تامین انرژی خود را در آسیای میانه برای استفاده بلند مدت دارد.
اروپا و آینده روابط قدرت در آسیای میانه
آسیای میانه بخشی از سرزمینی است که قبلا «سر هاردفورد مکیندر»در مقاله ای در سال 1904آنرا قلب زمین(hert land) نامید .منطقه هارتلند یا قلب زمین یک منطقه ای وسیع از اروپا ،روسیه تا آسیای میانه و ایران است که محل تلاقی خشکی و دریاست. طبق نظر مکیندر،هر قدرتی بر این منطقه دست یابد، میتواند برجهان سیطره پیدا کند. بنابراین هنوز هر بخشی از سرزمین هارتلند قابل نفوذ باشد قدرتهای بزرگ به سرعت در آن قسمت حضور پیدا میکنند. اروپا برای دفع فشار سایر قطبهای جهان نیاز به نفوذ موثر در آسیای میانه دارد. این منطقه دارای منابع مهم انرژی، موقعیت ژئوپلتیک در اتصال غرب به شرق برای انتقال کالا و خدمات و همچنین بازار مصرق خوب برای کالاهای اروپایست. بنابراین بروکسل میکوشد تا با صدور کالاهای جدید امنیتی ،اقتصادی و فرهنگی جاذبه اروپا را در این منطقه افزایش دهد.
در این راستا اتحادیه اروپا برای رقابت با آمریکا و سایر قطبهای قدرت، روی مسائل زیست محیطی نیز در منطقه آسیا سرمایه گزاری نموده است که این مساله اقبال کشورهای آسیای میانه به اروپا را افزایش داده است. همچنبن در ادامه این سیاستهای جدید، در زمینه آب آشامیدنی نیز در سال 2015 طرح های ابتکاری را در این منطقه شروع کرد. در نشست نوامبر سال 2017 اتحادیه اروپا وآسیای میانه که در سمرقند برگزار شد، بر گفتگوهایی با کشورهای آسیای میانه تمرکز کردند که اروپایی سازی در منطقه را تقویت میکرد.
علاوه بر این برای دفع منشا تهدیداتی که اروپا را تهدید میکند، راهکارها و تجربیاتی در زمینه مبارزه با تروریسم در آسیای میانه ارائه داد. یک موضوع جدید که اتحادیه اروپا برای تسهیل روابط خود با آسیای میانه نیاز دارد فساد زدایی از سیستم های اقتصادی و مالی آسیای میانه است و این را در برنامه های مداوم خود برای بسط نفوذ اقتصادی خود واصلاح ساختاری خشونت درآسیای میانه انجام میدهد.
اتحادیه اروپا برای چشم انداز جهان چند قطبی،نیاز به حضور بلند مدت در آسیای میانه دارد؛ در این راستا در نشست چند روز پیش بروکسل، توافق نمود راهکار جدیدی به عنوان توسعه منطقه به منطقه را در سال 2019در آسیای میانه دنبال کند. بروکسل به صورت جدی به دنبال مدیریت بخشهایی از مسائل جهان است که آمریکا از قبول آن سرباز زده است. به عنوان نمونه نشست اخیر به دنبال همکاری های منطقه ای جهت مقابله با تغییرات آب و هوایی و اقدامات فوری برای پیمان آب و هوایی پاریس بود. این قبیل فعالیتهای اتحادیه اروپا که نسبت به اقدامات ایالات متحده در این منطقه جدید و ابتکاری است باعث میشود به اروپا به عنوان بدیلی مناسب وگزینه ای بهتر از ایالات متحده درآسیای میانه در چشمانداز بلند مدت نگریسته شود. اقدامات دیگر که زمینه را برای حضور اقتصادی خود در این منطقه انجام داده است ،توافقاتی که جهت پیش گیری از بیابانزایی، حمایت از انرژی هایی تجدیدپذیر و کاهش گازهایی گلخانه ای، در نشست اخیر خود در آسیای میانه،انجام داد.
چالشهای اتحادیه اروپا در آسیای میانه
اتحادیه اروپا به لحاظ جغرافیایی از آسیای میانه دور است و این دوری مسافت باعث شده است که در رقابت باسایر قدرتها در این منطقه دچار چالش شود. هر کدام از کشورهای آسیای میانه نیز نظر یکسانی به اروپا ندارند. انتقاداتی نیز به اروپا از سوی برخی از نخبگان آسیای میانه گرفته میشد که اتحادیه اروپا منابع کمی را به حوزه های زیاد در این منطقه اختصاص داده که در آن تناسب بین سرمایه و بستر سرمایهگزاری وجود ندارد. اما اتحادیه اروپا سعی نمود این مساله را در استراتژی آسیای میانه ای 2019 خود به صورت نقطه به نقطه و گزینشی اصلاح کند.
مساله بعدی اتحادیه اروپا، عدم تجانس بین دموکراسی سازی و بافت اجتماعی منطقه آسیای میانه است. در این راستا اروپا سعی نموده با بهره گیری از رسانه های مستقل تا حدودی این شکاف را با ایده های ابتکاری حل کند.
چالش بعدی، اروپا خط لوله ترانس- کاسپین هست که با عبور از بستر دریای خزر مشکلات زیست محیطی ایجاد میکند ،اما اگر اروپا اراده جدی برای حل آن داشته باشد، مسیرهای جایگزین با شرکت دادن ایران و روسیه در آن باز می شود. موگرینی سعی میکند روابط سازنده ای با روسیه برقرار کند و حتی الامکان از تنش با روسیه پرهیز کند. این سیاست اگر در دراز مدت توسط اتحادیه اروپا وروسیه دنبال شود موجب خواهد شد تا رویکرد نفوذ در آسیای میانه با موفقیت بیشتری همراه شود.
اروپا به این نتیجه رسید توجه به امنیت آسیای میانه بدون توجه به امنیت افغانستان ناممکن است مانند همین مساله در موضوعات دیگری در مورد ایران صادق است. بنابرابن موفقیت اروپا در آسیای میانه پیوند تنگاتنگی در همکاری های امنیتی و اقتصادی با ایران دارد، به دلیل اینکه حوزه وسیعی از آسیای میانه قبلا جزو قلمره ایران بوده و پیوندهای فرهنگی،زبانی،اقتصادی و امنیتی و ژئوپتیکی با ایران دارند. بنابراین اتحادیه اروپا برای حضور موفقیت آمیز در آسیای میانه باید منافع خود را در شعاع وسیعتری شناسایی و دنبال کند.