جمهوری موزفروش در واژگان سیاسی نوین، اصطلاحی برای کشورهای تکمحصولی و ضعیف است که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و توسط گروهی کوچک، فاسد، پولدار، خودکامه در قالب الیگارشی اداره میشود و همه این ویژگیها برای عربستان صادق است
الوقت- توصیف ماهیت روابط عربستان و آمریکا موضوع تازه و یا پیچیدهای نیست. تقریبا برای همه ناظران مسائل منطقه، وابستگی ریاض در همه حوزههای سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی به کاخ سفید موضوع ثابت شدهای است، اما به تازگی رئیس جمهور آمریکا در اظهاراتی به اثبات ماهیت روابط پیشوا و پیرو در مناسبات آمریکا با عربستان پرداخته است.
دونالد ترامپ در یک سخنرانی در جمع هوادارانش در ویرجینیای غربی افشا کرد که در گفتگویی تلفنی با پادشاه عربستان وابستگی این کشور عربی نفت خیز را به واشنگتن صراحتاً بیان کرده و خطاب به پادشاه عربستان گفته است «پادشاه! شما چندین تریلیون پول دارید. اما بدون ما چه کسی میداند [برایتان] چه اتفاقی میافتد؟ شاید نتوانید آن هواپیماها را نگاه دارید. میدانید چرا؟ چون به آنها حمله خواهد شد».
این گونه طرز بیان و لحن ترامپ به روشنی حاکی از آن است که حتی برای بلندپایهترین مقام سعودی وابستگی و سرسپردگی به کاخ سفید یک مسئله بطور کامل عادی و پذیرفته شده است، چون ترامپ به صراحت به پادشاه عربستان گفته است که بدون واشنگتن سرنوشت ریاض معلوم نیست.
قصد نداریم در این نوشتار به بررسی مناسبات تاریخی و سابقه دار بودن وابستگی عربستان به آمریکا بپردازیم، اما بطور کلی بنیان پادشاهی سعودی بر وابستگی و تکیه بر حمایت خارجی از سوی واشنگتن است و این وابستگی از زمان اعلام حمایت تاریخی فرانکلین روزولت از عبدالعزیر سعودی، پادشاه وقت عربستان در فوریه 1945 که بر روی ناو هواپیمابر یو اس اس کوئین بعد از کنفرانس یالتا انجام شد تا به امروز ادامه دارد و از آن زمان نه عبدالعزیر و نه هیچکدام از فرزندانش که هرکدام به ترتیب ارشدیت بجای پدر تکیه زدند، هیچگاه رویکردی مستقل از واشنگتن را در سیاست خارجی خود دنبال نکرده و به نظر هم نمیرسد که در آینده نیز دنبال کنند.
این وابستگی البته جدای از منافع سیاسی، برای رهبران آمریکا با مزایای پرشماری مالی و اقتصادی نیز همراه بوده است و از مشارکت در منابع نفتی ( از جمله آرامکو) گرفته تا انعقاد قراردادهای تسلیحاتی چند میلیارد دلاری تنها بخشی از این سود وابستگی ریاض به واشنگتن است، به عبارت دیگر در تمام سالهای روابط خارجی عربستان و آمریکا، واشنگتن تلاش داشته با بیشترین منافع خود را از این روابط بدست آورد و شاید حال عجیب نیست که ترامپ به پادشاه عربستان اظهار میدارد: شما چند تریلیون پول در اختیار دارید؟
البته ترامپ نخستین بار نیست که با لحنی تحقیرگونه با سعودیها سرصحبت را باز میکند. رئیس جمهور آمریکا حتی در زمان تبلیغات انتخاباتی خود نیز بصورت کاملا آشکارا و بی پرده در جمع هوادارانش در مریلند گفته بود که عربستان برای ما گاوی شیرده است که هر وقت بخواهیم از آن طلا و دلار می دوشیم و هروقت شیرش تمام شود آن را سر می بریم.
این نوع نگاه ابزار گونه آمریکا به عربستان در دوران ترامپ با انعقاد قرارداد تسلیحاتی۱۱۰ میلیارد دلاری واشنگتن و ریاض در اولین سفر خارجی ترامپ که به مقصد عربستان انجام شد، دنبال شده است و براین اساس لحن و نگاه از بالا به پائین ترامپ در برابر پادشاه عربستان چندان عجیب نیست.
البته نمیتوان این مسئله را نیز نادیده انگاشت که آمریکاییها همیشه تلاش دارند تا عربستان را ضعیف و در مقابل ایران هراسی و به تازگی نیز قطرهراسی را برای بزرگ جلوه دادن تهدیدات علیه این کشور برجسته سازند. شاید به زعم آنان بزرگنمایی این گونه تهدیدات در راستای همان شیردوشی از همان گاو شیرده باشد که ترامپ مد نظر دارد.
نکته قابل توجه در این میان تلاش برخی مقامات سعودی برای مستقل نشان دادن رویکرد سیاست خارجی این کشور است. از جمله ماه گذشته عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی در جریان تنش در روابط با کانادا بر سر انتقاد حقوق بشری اوتاوا از ریاض، اعلام کرد که کشورش جمهوری موزفروش نیست که بخواهد مطیع دیگران باشد، اما برخلاف این ادعا حقیقت آن که هیچ نشانهای در دست نیست که بتواند ادعای وزیرخارجه جوان سعودی را در ارتباط با استقلال عربستان ثابت کند.
جمهوری موزفروش در واژگان سیاسی نوین، اصطلاحی برای کشورهای تکمحصولی و ضعیف است که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و توسط گروهی کوچک، فاسد، پولدار، خودکامه در قالب الیگارشی اداره میشود و همه این ویژگیها برای عربستان به عنوان پادشاهی تک محصولی و وابسته به نفت و حمایت خارجی آمریکا که توسط گروه خانوادهای کوچک اداره میشود، صادق و قابل اطلاق است. در واقع حق مطلب وقتی ادا میشود که گفت عربستان امروزه نه تنها یک جمهوری موزی بلکه رئیس و پادشاه این نوع از حکومتها در جهان است.
از سوی دیگر سخنان ترامپ که در آن بر آسیب پذیر بودن خاندان سعودی صراحت دارد، نشان میدهد که سعودیها تا چه میزان با تهدیدات مختلف روبرو هستند و بخشی از این تهدیدات میتواند ناشی از عوامل داخلی باشد. در واقع فشار بر شیعیان در عربستان و از سوی دیگر اعمال محدودیتهای مضاعف بر فعالان اجتماعی و سیاسی این کشور باعث شده تا شرایط سعودیها در داخل بسیار شکننده و آسیب پذیر باشد و همین وضعیت چشم انداز تداوم حیات این پادشاهی را بسیار مبهم و نامشخص ساخته است، تا آنجا که برخی منابع غیررسمی از حضور ولیعهد جوان این کشور در قایق تفریحی و همراه با محافظان خارجی بدلیل ترس از ترور و حمله خبر دادهاند که جملگی این شرایط حاکی از ترس از سقوط دستگاه پادشاهی حاکم در عربستان است. دستگاه پادشاهی که حال ترامپ میگوید معلوم نیست بدون آمریکا چه بر سر آنها خواهد آمد.