الوقت- بعد از شكلگيري و فراز و فرودهاي مختلف جريان بيداري اسلامي در منطقه، از جمله تحولات مهم در منطقه خاورميانه ميتوان به شكلگيري، فعاليت و جنایتهای گروهک تروریستی داعش در عراق و ادامه این جنایتها در سوریه و لبنان اشاره كرد. در همين راستا تحول ديگر را ميتوان استمرار حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه دانست که بر اساس آن نزدیک به دو هزار نفر در این حملات کشته و صدها هزار نفر دیگر زخمی، آواره یا بی سرپناه شدند.
تاریخچه موجودیت رژیمصهیونیستی همانند سالهای اندک اعلام موجودیت داعش مملو از جنایتهایی است که علیه فلسطینیها و اعراب صورت گرفته است، کشتار در دیرِ یاسین، طنطوره، کفرقاسم، صبرا، شتیلا، غزه و کشتار لبنانیها در قانا، نمونهای از این اقدامات است. اینها بخشی از اقدامات رژیم صهیونیستی است که داعش نیز درصدد الگوبرداری از آن برآمده است. داعشیها نیز با وجود اینکه دیرزمانی از اعلام موجودیت آنها نمیگذرد، جنایتهایی در سطح رژیمصهیونیستی مرتکب شدهاند، جنایتهایی که از سر بریدن انسانهای بیگناه به اتهام داشتن رویکرد مذهبی خاص، گرفته تا زنده به گور کردن زنان و کودکان و آواره کردن شهروندان دنبال میشود. هر دو طرف، ظلم و ستم علیه انسانها با انگیزههای نژادپرستانه را بهانهای برای کشتار و تخریب منازل و محلههای مسکونی قرار دادهاند که این کار نتیجهای جز آواره شدن هزاران نفر در جهان نداشته است. جالب اينكه داعشیها و صهیونیستها، اقدامات خود را در قالب دینمداری توجیه و تفسیر میکنند. آنها معتقدند طرفداران سایر ادیان و مذاهب، شرور، کافر و مشرک هستند و تنها عده اندکی هستند که حق زندگی دارند. در این راستا صهیونیستها همواره کتابهایی در توجیه افراطگرایی و خشونتهای خود نوشته و با انتشار آن سعی میکنند راحتتر به افکار توسعهطلبانه خود در منطقه دست یابند.
کتابهای تحریفشده دینی صهیونیستها به ویژه در «سفر تثنیه» شیوههای حمله صهیونیستها به منطقهای معین را تشریح میکند، شیوههایی که دقیقاً رفتار تروریستهای داعش را در ذهن انسان مجسم میکند. در این کتاب آمده است که «وقتی به شهری نزدیک شدی تا با آنها مبارزه کنی، آنها را به سازش دعوت کن، اگر پذیرفتند، تمام ملت آن، بَرده و تحت تسخیر تو خواهند بود و اگر نپذیرفتند و خواستند وارد جنگ شوند، آنها را محاصره کن و تمام مردهای آنها را گردن بزن و زنان و کودکان و حیوانات و داراییهای آنها را به غنیمت بگیر ».
منطقه تحت اشغال داعش در عراق از همان ابتدای اشغال این کشور از سوی آمریکا، مورد توجه ویژه رژیمصهیونیستی بوده و این رژیم برنامههای خاصی برای تسلط بر این مناطق داشته است. یکی از این ابزارها اعزام گسترده عناصر موساد برای بیثباتی و کاشتن بذر نفرت و اختلاف بین ساختارهای مردمی این مناطق بوده است. رژیمصهیونیستی تلاش بسیار داشت تا با دامن زدن به آتش اختلافات منطقه کردستان با دولت مرکزی عراق، این منطقه را به ایالت خودمختار تبدیل و از این راه هر چه بیشتر بر ثروتهای طبیعی و مقدرات آن مسلط شود. بر همين مبنا ميتوان چنين ارزيابي كرد كه داعش با تفکرِ تکفیری خود روی دیگر سکّه «اسرائیل» با تفکرِ تکفیریِ یهودی-صهیونیستی است که سرکوب و ظلم علیه دیگران را سرلوحه اقدام خود و تعصبات دینی و مذهبی را بهانهای برای جنایتهایش قرار داده است. در همين راستا اين نتيجه قابل ارائه ميباشد كه اقدامات داعش و رژیمصهیونیستی حاكي از تشابه رویکردهای این دو گروه است، به ویژه اینکه هر دوي این گروهها دیگران را نفی میکنند. در اين راستا ابعاد و جنبههاي شباهت داعشیها و صهیونیستها در قالب محورهاي زير قابل ارائه ميباشد :
1. اشتراكات و تشابهات اعتقادي
- مصادره به مطلوب مباني و معارف ديني: عناصر تکفیری داعش مانند تعامل صهیونیستها با یهودیت، بخشهایی از دین را که در راستای منافع سیاسی و توسعه طلبانه آنها بود، جدا و مابقی موازین دیگر آن را رد کردند. آنها غیر از این مبانی را کفر و قائلان به آن را کافر میدانند، حتی اگر در کلام خداوند ذکر آن رفته باشد .
- رويكرد ماكياوليگونه؛ هدف وسيله را توجيه ميكند: مبنای اعتقادی هر دو جریان تروریستی اصل «هدف وسیله را توجیه میکند» است. این اصل راه را برای انجام هر جنایتی علیه بشریت هموار میکند و آن را در خدمت دو رویکرد ترغیب و تهدید برای جذب مخاطب و مقابله با اعتراضات طرف مقابل خود در میآورد. فتوای ساختگی داعش درباره جهاد نکاح و ارتکاب وحشیانهترین و بدترین جنایاتعلیه شیعیان، آن هم تنها به جرم شیعه بودن نمونههایي از این اصل است .
- اعتقاد به مباني نژادپرستانه: داعشیسم و صهیونیسم معتقدند که تنها یک فرقه برتر وجود دارد و آن هم آنها هستند. صهیونیستها، غیر یهودیان را حیواناتی میدانند که تنها برای خدمت به یهودیان آفریده شدهاند و تروریستهای داعشی نیز اعتقاد دارند، که هرگونه تعامل با افرادی که معتقدات آنها را رد میکنند، جایز است. آنها غیر خود را کافر، مشرک و مقیم در آتش دوزخ میدانند و براین اساس، پس از تصرف هر شهر و روستایی که ساکنان آن مذهبی جز فرقه تکفیریهای داعشی را داشته باشند، خون و منازل و نوامیسشان مباح میشود .
- تلاش براي جذب و کوچاندن اقوام گوناگون به مناطق اشغالی: رژیمصهیونیستی و داعش، با هدف ملتسازی در مناطقی که به زور اسلحه و با آوارهسازی مردم بر آن تسلط یافتهاند، اقدام به دعوت و حتی کوچدادن اجباری اقوام متعهد به ایدئولوژی خود به مناطق اشغالی تحت سیطرهشان میکنند. در واقع یکی از شباهتهای اساسی داعش و رژیم اسرائیل در این است که اعضای آن متشکل از اشخاصی از نژادها، اقوام و ملل گوناگون است. همانگونه که در بسیاری از شهرکهای صهیونیستنشین اقوام گوناگونی از عرب، اروپایی، روس، آمریکایی و آفریقایی زندگی میکنند، در مناطق تحتِ کنترل داعش نیز می توان چهرههای اتباع کشورهای عربی، کشورهای آسیایمیانه و قفقاز، شمال آفریقا، اروپا، آمریکا و حتی آسیایشرقی را به وضوح در خیابانهای موصل و رقه و تکریت مشاهده کرد .
2. اشتراكات راهبردي و عملياتي
- راهبرد تسلط بر یک منطقه و سپس نشر اندیشهها و افکار: راهبرد صهیونیسم در ابتدا مبتنی بر تسلط بر یک منطقه و سپس نشر اندیشهها و افکاری مانند «سرزمین موعود» یهودیان بود تا سومین گام مورد نظر صهیونیستها یعنی گسترش دامنه نفوذ و سیطره در منطقه محقق شود، از این رو بعد از تصرف فلسطین و اشغال مناطق مختلف آن، شروع به دست اندازی به کشورهای همجوار کردند. چنین راهبرد صهیونیستی اکنون به خوبی در جریان تروریستی – تکفیری داعش نيز قابل پيگيري ميباشد، به این معنا که این گروه هم گام اول اقدامات تروریستی خود، را با خشونت و سرکوب شدید مخالفان آغاز میکند، پس از آن اقدام به بیرون راندن و کشتار غیر نظامیان و صاحبان اصلی این مناطق میکند و پس از آن با هدف سیطره بر مناطق مورد نظرش آنها را اشغال میکند .
- استفاده از ابزار تبليغات: تکیه بر ابزار تبلیغاتی همانطور که یکی از مهمترین بندهای پروتکلهای ۲۴ گانه صهیون است که حدود ۲۰۰ سال قبل از سوی بنیانگذاران یهودیت افراطی و صهیونیسم به تصویب رسید، امروزه نیز به عنوان حربهای اصلی در دست تروریستهای تکفیری داعشی قرار دارد .
گروهک تکفیری داعش بیشترین اهمیت را به فعالیتهای تبلیغاتی میدهد، تا جاییکه شرکت در کمیته تبلیغات الکترونیک را از مهمترین جبهههای کاری معرفی میکند و کمک به این بخش را بر عناصر خود الزامی کرده است .
- کشتار عمدی انسانها: ارتش اشغالگر قدس همواره شهروندان را به عمد هدف گلولهباران خود قرار میدهند، شبهِنظامیان داعش نیز بسیاری از شهروندان عراق و سوریه را با این روش به قتل رساندهاند .
- ربودن افراد: تروریستهای داعش و صهیونیستها به صورت روزانه مخالفان دیدگاههای سیطرهطلبانه خود را از مناطق مختلف بازداشت میکنند، آنها این عده را از حق طبیعی خود در زمینه آزادی باز میدارند و به خانواده آنها نیز هیچ اطلاعی از سرنوشت یا مکان حضور آنها نمیدهند. آنها تا مدتهای طولانی این اقدامات را در قبال هر یک از بازداشت شدهها ادامه میدهند .
اين همه حاكي از شباهتهاي محتوايي و عملياتي اين دو گروه ميباشد. به كلام ديگر همانگونه که اسرائیل به عنوان کشوری یهودی نقش پایگاه نظامیان مزدور را با هدف تأمین منافعِ سیاسی و اقتصادی طرفهای غربی در منطقه خاورمیانهِ سرشار از منابع نفتی و برخوردار از موقعیت راهبردی دارد و با جنگافروزیهای خود درصدد دامن زدن به درگیریهای مذهبی و نژادی در جهان عرب و تداومبخشی به چنددستگی در میان عربها را دارد. داعش نیز در همين راستا نقش پاکسازی نژادی و اعمال خشونت و تلاش برای نابودی طرفهای دیگر را ایفا میکند و سعی در تحقق منافع خود به قیمت ضربه زدن به منافع دیگران را دارد. بهرغم اين مساله، ملتهاي اين منطقه به خوبي نسبت به ماهيت اين گروهها آگاه شده و از همين رو چشمانداز روشني براي اين گروه ها قابل تصور نميباشد .
جواد مددی