الوقت- مسئله خلافت از اساسیترین مسائلی است که در صد سال گذشته، ذهن مسلمانان اهلسنت را مشغول کرده است. در همین راستا صدها کتاب از سوی متفکران اسلامی نوشته شده و دهها گروه سیاسی تشکیل شده است که اکثر این آثار با این رویکرد که خلافت اسلامی از دست رفته و جهان اسلام گرفتار فرهنگ غرب شده به رشته تحریر درآمده اند.
در این میان تعداد کثیری از متفکران اهلسنت که دغدغه دین داشتند، راهحل اصلی را بازگشت به سلف دانسته و خود را سلفی نامیدند. بازگشت به سلف، اولین بار در مصر طنینانداز شد و سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده، عبدالرحمان کواکبی، محبالدین خطیب و سید محمد رشید رضا اولین افرادی بودند که شعار بازگشت به سلف را مطرح کردند، اما این شعار باعث شد وهابیت از آن استفاده نادرست کنند و آنها نیز خود را سلفی نامیدند و افکار ابنتیمیه را بهعنوان افکار سلف ترویج کردند و این چنین عدهاي از دردمندان مسلمان به دام افکار ابنتیمیه افتادند و خشونت و تکفیرِ برگرفته از افکار وي را تبلیغ کردند. چنانکه در حال حاضر یکی از عوامل مهم فتنهگری در جهان اسلام، جریان سلفی تکفیری است. تا جایی که در سالیان اخیر روند روبه رشد جریانهای افراطی برخاسته از موج جدید سلفیگری که از سال 2006 با آغاز فعالیت جبههالنصره و داعش آغاز شده، همگان را متوجه خطر فراگیر آنها کرده است؛ این گروهها مهمترين مخالفان خود را شیعیان عراق و شام ميدانند. ابوبکر البغدادی، رهبر گروه تروریستی داعش در بیانیههاي خود اعلام داشت: «از آن جهت که شیعه کافرِ مشرک با آمریکای کافر همدست شده و به قتل مسلمین پرداخته است و برای نهادینهکردن فرهنگ جاهلی در کشور عراق تلاش ميکند، ازاينرو بیشترین حملات ما باید متوجه حکومت شیعه در عراق باشد تا نه آمریکا به هدفش برسد و نه شیعه بتواند در عراق جای پايی پیدا کند». این گونه سلفیگری علاوه بر آن که موجب وهن اسلام و آسیب به منافع مسلمانان شده، چهرهای خشن و غیرمنطقی از دین مبین اسلام ارائه کرده است. بنابراین، ضروری است جهت مقابله با این جریان، به شناخت درستی از ریشههای فکری و مبانی رفتار سیاسی آن دست یافت.
شواهد نشان میدهد اگر همپیمانی و کمکهای مالی، تسلیحاتی و لجستیکی گروه نقشبندیه، گردان ارتش اسلامی و ارتش مجاهدین عراق، حزب بعث، جبههالنصره، جبهه اسلامی آزادیبخش، سپاه صحابه و القاعده با داعش نبود، این گروه دهشتافکن، نمیتوانست بهراحتی در شهرهای عراق پیشروی داشته باشد. چنانکه تابعیت و هویت اعضای داعش پس از کشف اجساد و یا دستگیری اعضای این گروه تروریستی خود مبین چنین ارتباط فکری و عملیاتی میان آنهاست. این گروهها هیچیک از موجودیتهای سیاسی عراقی و سوری را به رسمیت نمیشناسند و همواره تلاش دارند امارت خود را در این دو کشور تأسیس کنند. در عرصه بینالمللی نیز آمریکا و غرب با بازیچه قرار دادن این گروهها، سعی دارد در راستای اهداف خود و با جنجال خبری، اسلام را یک گروه تروریستی معرفی کند و علیه اسلام ناب محمدی(ص) تبلیغات سوء کنندکه کشتار فجیع این گروهها در سوریه و کارهای تبلیغاتی العربیه و الجزیره، نمونۀ این سناریوی از پیش تعیینشده بود .
براین اساس باید گفت که اقدامات تروریستی که در منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق با نام و یا حمایت جریان تکفیری-تروریستی داعش، اما با طراحی و برنامهریزی غرب به محوریت آمریکا به منصه ظهور میرسند، بزرگترین چالش دنیای اسلام است که توأمان هم تصویر دلخواه غرب از اسلام را به جهان مخابره میکنند و هم آتش خشونت، نفاق و برادرکشی را در بین جوامع اسلامی گسترش میدهند. اقدامات و رفتارهای خشونتآمیز این گروههای وابسته به هم در جهان اسلام از یکسو و تلاش دشمنان اسلام برای معرفی این جریانهای افراطی به عنوان چهره واقعی اسلام در سطح جهان از سوی دیگر و همچنین ضرورت حفظ و تقویت حس و میل به وحدت در جهان اسلام ضرورت شناخت نحلههای فکری جریانات مختلف گروهک تروریستی داعش را مضاعف کرده است. این امر نیز جز با شناخت و معرفی انحرافات فکری و اعتقادی این جریان از یک سو و همچنین تلاش برای معرفی تعالیم و آموزههای اصیل اسلامی از سوی دیگر، امکانپذیر نیست .
جواد مددی