از آن جا که براساس قانون پناهندگی فعلی در اتحادیه اروپایی هرکدام از کشورها ملزم به پذیرش سهمیه مشخصی از این پناهجویان میباشند، این موضوع با مخالفت سرسخت برخی کشورهای اروپای شرقی و جنوبی روبرو شده است و در واقع مسئله نحوه تقسیم پناهندگان در اتحادیه اروپا باعث شده تا برخی از مقامات درباره جدایی این اتحادیه در سایه این مناقشات هشدار دهند.
الوقت- در دومین روز تابستان 2018 سواحل جنوبی اروپا، به مانند همه روزهای قبل طی 7 سال گذشته، شاهد قایقی مملو از پناهجویانی بود که تصمیم داشتند خود را به سواحل جنوب اتحادیه اروپا برسانند.
گفته شده است که لنج مسافری به نسبت بزرگ لایفلاین [طناب نجات]، که بیش از ۲۲۶ پناهجوی نجاتیافته از آبهای نزدیک سواحل لیبی سوار آن بودند، مقصد خود را سواحل ایتالیا تعیین کرده بودند، اما دولت ایتالیا با اطلاع از حرکت این قایق پرمسافر از دولت جزیره مالت خواسته بود تا آنها را متوقف و از ادامه حرکت بازدارد، اما مالت به این درخواست ایتالیا توجه نکرد و همین موضوع به اختلاف اخیر این دو عضو اتحادیه اروپا منجر شده است.
اما اختلاف مالت و ایتالیا تنها مورد اختلافی میان دو عضو اتحادیه اروپا بر سر مسئله پناهجویان نیست. در حال حاضر مشکل پناهجویان موضوعی دامنهدار و بحث برانگیز در میان اعضای اتحادیه اروپا شده و این اتحادیه را در معرض چالشی جدی قرار داده است.
تهدید حیات اروپا و مسئله مهاجرت
اگرچه مسئله مهاجران و پناهجویان از 7 سال گذشته تا کنون همواره دغدغه مهمی در میان رهبران اروپایی به شمار آمده است، اما این روزها این دغدغه بیشتر به یک چالش اختلاف برانگیز در میان رهبران اروپایی تبدیل شده که بصورت مشخصی ائتلاف سیاسی میان اعضای اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار داده است.
در همین ارتباط «آنتونیو تایانی» رئیس پارلمان اروپا با درک حساسیت مسئله پناهجویان، گفته است که این موضوع نباید اروپا را به سمت فروپاشی سوق دهد چون در حال حاضر سرنوشت اتحادیه اروپا در جریان اختلاف نظرها بر مسئله مهاجرت در خطر است.
دوقطبی موافقان و مخالفان پناهجویان در اروپا
مشخص است که مسئله مهاجرت موضوع محوری اختلاف نظرها در اروپاست. بر اساس قوانین فعلی پناهندگی در اتحادیه اروپا، مهاجران و پناهجویان در ابتدا به هر یک از کشورهای عضو که وارد شوند، در همان کشورها میتوانند تقاضای پناهندگی خود را مطرح و دولتها ملزم هستند به دلایل حقوق بشری و با در نظر گرفتن عواملی مانند جمعیت و تولید ناخالص داخلی خود تازه واردان را بپذیرند.
بر همین اساس با توجه به ورود اولیه پناهجویان به کشورهای مرزی اتحادیه اروپا، بیشتر کشورهای اروپایی مخالف پناهجویان، کشورهای مرزی و حاشیهای اتحادیه اروپا به شمار میروند و دولتهای مرکزی همچون فرانسه و آلمان دیدگاه متعادلتری را در قبال پناهجویان دنبال میکنند.
در حال حاضر، ایتالیا و یونان که عملاً تبدیل به دروازه ورود پناهجویان شده اند، برای کاهش آنچه آنها باری نابرابر و سنگین بر روی دوششان در نظر می گیرند، خواهان اصلاحاتی هستند. دولت جدید ایتالیا اعلام کرده که خواهان سیاست های سختگیرانه تر مهاجرتی است و نخست وزیر این کشور گفته است که «نمی خواهد کشورش به یک اردوگاه پناهجویان تبدیل شود.»
همچنین کشورهای اروپای مرکزی و شرقی مانند لهستان و مجارستان از قبول سهم خود از مهاجران و پناهجویان خودداری می کنند و در مجارستان حتی کمک به پناهجویان جرم اعلام شده است..
برخلاف کشورهای شرقی و جنوبی اروپا، آلمان و فرانسه نگاه متعادلتری را نسبت به مسئله پناهجویان دنبال میکنند.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در موضعگیریهای خود بیش از آن که بر مخالفت با ورود مهاجران تاکید کند، خواستار آن شده که پذیرش پناهدگان در همه کشورهای عضو اتحادیه صورت پذیرد و دولت فعلی فرانسه به ریاست ماکرون نیز رویکرد نزدیکی با آلمان در مسئله پناهجویان دنبال میکند.
اختلاف اروپاییها بر سر چیست؟
آن چه به اختلافات و دو قطبی موافقان و مخالفان پناهجویان در اتحادیه اروپا دامن زده است، پذیرش و مخالفت با قانون سهمیه بندی مهاجران در اتحادیه اروپاست که بسیار چالشساز شده است.
حدود 2 سال است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا درباره تقسیم پناهندگان در این اتحادیه با هم دعوا و اختلاف دارند و حتی کشورهای لهستان، مجارستان و جمهوری چک در همین راستا به دادگاه اروپایی فراخوانده شده اند و در مقابل دیوان دادگستری اتحادیه اروپا بر الزام کشورهای عضو به پذیرش سهمیه پناهجویان تاکید کرده است.
از آن جا که براساس قانون پناهندگی فعلی در اتحادیه اروپایی هرکدام از کشورها ملزم به پذیرش سهمیه مشخصی از این پناهجویان میباشند، این موضوع با مخالفت سرسخت برخی کشورهای اروپای شرقی و جنوبی روبرو شده است و در واقع مسئله نحوه تقسیم پناهندگان در اتحادیه اروپا باعث شده تا برخی از مقامات درباره جدایی این اتحادیه در سایه این مناقشات هشدار دهند.
بعضی از کشورها از جمله لهستان میگویند که دارای امکانات کافی برای اسکان پناهجویانی با "فرهنگهای غیرمسیحی نیستند، که به هر حال ترجیح میدهند در کشورهای ثروتمندتر اروپایی" زندگی کنند.
همچنین سباستین کورس، صدر اعظم اتریش طرح تقسیم پناهندگان در اتحادیه اروپا را شکست خورده و بی معنی عنوان کرده و هشدار داده که «طرح تقسیم پناهندگان، اتحادیه اروپا را به جدایی میکشاند و تداوم این رویکرد تنها اتحادیه اروپا را بیشتر جدا می کند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید خود تصمیم بگیرند که چه تعداد پناهنده را باید بپذیرند.»
همین نگاه به شدت مخالفتآمیز نسبت به پذیرش سهمیه پناهجویی در میان دیگر کشورهای اروپایی مخالف پناهجویان وجود دارد و به عنوان مثال مجارستان به عنوان یکی از سرسختترین کشورهای اروپایی ضد پناهجویی در جریان بحران اخیر تنها 3400 پناهجو پذیرفته است.
در مقابل آلمان و فرانسه که به شدت از اجرای طرح سهمیه بندی پناهجویان دفاع میکنند، از سایر اعضای اتحادیه اروپا خواستار پذیرش طرح شده و حتی امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه از تحریم مالی کشورهای عضو اتحادیه اروپا که از پذیرش مهاجران امتناع میکنند حمایت کرده است. البته این اظهارت ماکرون با خشم نخست وزیر ایتالیا نیز مواجه شده و در واکنش او گفته که اگر قرار است ایتالیا و کشورهای مخالف تنها امضاکنندگان برنامههایی باشند که رهبران آلمان و فرانسه از قبل آن را تنظیم کردهاند، این کار را نخواهد کرد.
بحران پناهجویان نتیجه مستقیم بحران خاورمیانه
آن چه در ارتباط با بحران پناهجویان در اتحادیه اروپا قابل توجه به نظر میرسد، زمینه تشدید و بحرانی شدن این موضوع در اتحادیه اروپاست.
وقتی به روند بحرانی شدن در واقع تشدید بحران پناهجویان در اتحادیه اروپایی نگاه میکنیم، روند بحرانی شدن این موضوع را میتوان همزمان با تشدید تحرکات تروریستی در خاورمیانه بویژه در عراق و سوریه دنبال کرد.
براین اساس ادامه بحران امنیتی و تروریستی در خاورمیانه، تداوم بحران پناهجویان در اروپا را دامن زده است تا آن جا که از آغاز بحران پناهجویی در ۲۰۱۵، اتحادیه اروپا هنوز با ورود بیش از یک میلیون مهاجر که عمدتا از جنگ سوریه، عراق و افغانستان فرار کردهاند دست و پنجه نرم میکند.
از سوی دیگر با ادامه بحران پناهجویان از سال 2016 کمسیون اروپا اعلام کرده است که تصمیم دارد ۱۶۰ هزار پناهجو از سوریه و اریتره از ایتالیا و یونان را اسکان دهد، اما در حال حاضر و پس از گذشت بیش از دو سال این اتحادیه بدلیل مخالفتها و اختلافات داخلی تنها موفق به اسکان ۳۲ هزار نفر شده است.
مشخص است که تا چه اندازه این روزها انسجام داخلی اتحادیه اروپا تحت تاثیر موضوعی که میتوانست امروز بحران نباشد تحت تاثیر قرار گرفته است اما از سوی دیگر توجه به ریشههای این بحران خود حاکی از داستان دیگری است.
در واقع آن چه به ایجاد موج فرار دسته جمعی شهروندان مناطق جنگ زده در غرب آسیا و شمال آفریقا به مقصد اروپا منجر شده است، ایجاد بیثباتی امنیتی و تروریستی در این مناطق بویژه در سوریه، عراق و لیبی میباشد و تردیدی در این موضوع نیست که جرقه اولیه شکلگیری بحران تروریستی و امنیتی در این مناطق در نتیجه حمایت غرب و اتحادیه اروپا از گروههای شورشی و مسلحانهای صورت گرفت که دولتهای مرکزی در سوریه، لیبی و عراق را هدف قرار داده بودند.
حتی تا به امروز نیز واشنگتن و برخی دیگر از پایتختهای اروپایی از جمله پاریس حاضر به قطع حمایتهای علنی و پشتیبانی از شورشیان مسلح و تروریستی در سوریه با هدف سرنگونی دولت مرکزی دمشق نیستند و این حمایتها در قالب پشتیبانی از گروههایی همچون جیش الفتح که خود ائتلافی از چند گروه شورشی و تروریستی از جمله احرارالشام، فلیق الشام ، لواءالحق و... ادامه دارد.
از سوی دیگر بخش مهمی از روند شکلگیری داعش با زمینه اجتماعی و جذب نیرو در اروپای غربی شکل گرفت و تا پیش از آن که ترکشهای گروه تروریستی داعش به ساختمانهای شیشهای برخی پایتختهای اروپایی از جمله بروکسل و پاریس برخورد کند، دستگاههای امنیتی اروپایی اراده چندانی برای جلوگیری از فعالیت و اعزام نیرو توسط داعش از اروپا به مقصد سوریه از خود نشان نمیدادند.
براین اساس برخی اقدامات فعلی و امنیتی در اروپا علیه داعش بدلیل بازگشت بسیاری از تروریستهای اروپایی عضو این گروه از سوریه و عراق دنبال میشود که طی چند سال گذشته چندان حضورشان در خاورمیانه از سوی اروپاییها جدی گرفته نشده بود.
براین اساس همین زمینه خشت کج در امنیت منطقه از سوی غرب است که حال واکنش به آن در قالب گروههای چندهزار نفری پناهجویان، دامن غرب را گرفته است. شاید اگر غربیها برای حل بحران، به ریشه بحران نگاه کند به راه حل میان بری دست یابد، البته اگر اراده آن وجود داشته باشد.