شهرکهای یهودی، در فرآیند تثبیت مرزهای سیاسی رژیم صهیونیستی تحت نظام پدافند سرزمینی معنا پیدا میکنند و عملاً از نقش امنیتی دوگانهای برخوردارند؛ ازیک سو مانعی در برابر بحران های امنیتی احتمالی ناشی از فلسطینیهای مناطق اشغالی ۱۹۶۷را بر عهده دارند و از سویی دیگر، اعمال پاسخ سریع به هرگونه حمله غافلگیرکننده نظامی که همراه با جمعآوری اطلاعات از دشمن، انجام عملیات نفوذی مقطعی و تامین کمکهای لجستیکی و پشتیبانی برای نیروهای خودی باشد، را به انجام میرساند.
الوقت- شهرک سازی از سال ۱۸۷۸ میلادی شروع شد. به هنگام تاسیس رژیم صهیونیستی تعداد شهرکها به ۲۷۷ شهرک رسیده بود. پس از سال ۱۹۴۸ مقامات صهیونیستی با استناد به قوانین یک جانبه،۴۰ درصد از خانه های ساکنان عرب را به بهانه آنکه ساکنان آن غایب هستند، مصادره کردند. در حقیقت ساکنان این مناطق با جنگ و تهدید و ارعاب مجبور به مهاجرت شده بودند. در سال ۱۹۹۳ میلادی مصادف با سالی که پیمان اسلو امضا شد، براساس سیاستهای حزب کارگر، جمعیت ساکنان یهودی در کرانه باختری به ۱۲۰ هزار نفر افزایش یافت و در سال ۱۹۹۵ یعنی تنها دو سال پس از پیمان اسلو به ۱۴۶هزار نفر رسید. تعداد شهرکها در کرانه باختری تا سال ۱۹۹۵به ۱۴۴شهرک رسید.بر طبق آمار و ارقام اسرائیلی وفلسطینی از پیمان اسلو تا سال ۱۹۹۸ یعنی طی پنج سال، دولت اسرائیل ۶/۶درصد از اراضی را مصادره کرد. در دوران نتانیاهو توسعه شهرکسازیها و تصرف اراضی فلسطینیان افزایش زیادی پیدا کرد و بیش از ۱۵هزار جریب از اراضی فلسطینیان برای توسعه و متصل نمودن شهرکهای اسرائیلی تصرف و مصادره شد.
توسعه شهرکها در زمان ایهود باراک نخست وزیر اسرائیل (1999 تا 2001) نیز همچنان ادامه پیدا کرد. او پس از پیروزی در انتخابات اعلام کرد ؛مصوبات کابینه قبلی را محترم می شمارد و آنرا اجرا خواهد کرد. این صحبتها باعث شد تا طرفداران افراطی شهرک سازی ۲۶ طرح را در زمینه توسعه شهرک سازی تصویب کنند. براساس دستور شارون در سال۲۰۰۳، تعداد 185 واحد جدید در شهرکهای یهودینشین کرانه باختری و نوارغزه ساخته شد. آمارها نشان میدهد رشدشهرک نشینان در سال ۲۰۰۷ میلادی بالغ بر ۵/۲ درصد بود که دو برابر میانگین رشد جمعیتی عمومی در سرزمینهای اشغالی است. بر اساس آمار وزارت امور داخلی رژیم صهیونیستی که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده، بالغ بر ۳۵۰۱۵۰ شهرک نشین یهودی در ۱۲۱ شهرک صهیونیستی رسمی در کرانه باختری و بیش از۳۰۰ هزار شهرک نشین در شهرک های قدس شرقی و بالغ بر ۲۰ هزار نفر در شهرک های جولان اشغالی زندگی می کنند.
عدم پایبندی و توجه به قطعنامه های بین المللی
اسراييل از روز اول تاسيس تا امروز تن به اجرای قوانین بین المللی منع تجاوز و تصرف اراضی نداده اسـت؛ از جملـه قطعنامه هايي كه عليه اين رژيم صادر و به آن توجهی ننموده، مـيتـوان بـه قطعنامـه هـای زيـر اشاره کرد:
ـ قطعنامه 465 كه در 1 /3 /1980 در خصوص درخواست از اسراييل برای توقف و برچيـدن شهرك های يهودی نشين در سرزمينهای اشغالی به خصوص بيت المقدس كه نه تنها آنرا اجرا نکرد ،از آن روز به بعد شهركسازی را گسترش داده است.
ـ قطعنامه (446) 22 مارس 1979، در این قطعنامه تاکید می شود: "سیاست و شیوه های اسرائیل در ایجاد شهرک ها در مناطق فلسطینی و دیگر مناطقی که از سال 1967 اشغال شده اند، هیچ اعتباری قانونی ندارند و مانع جدی برای دستیابی به صلح جامع، صلحآمیز و پایدار در خاورمیانه است".
ـ قطعنامه (452) در تاریخ 20 جولای سال 1979 به تصویب رسید، در مورد شهرک های اسرائیل در بیت المقدس ، کرانه غربی ، نوار غزه و ارتفاعات گولان بود. در این بیانیه آمده است: "سیاست اسراییل در ایجاد شهرک سازی در مناطق عرب اشغالی، هیچ اعتبار قانونی ندارد و نقض کنوانسیون چهارم ژنو مربوط به حفاظت از افراد ملکی در زمان جنگ در روز 12 اوت 1949 است" و "از دولت و مردم اسرائیل می خواهد به طور فوری، تاسیس، ساخت و برنامه ریزی شهرک های در مناطق عرب اشغال شده از سال 1967، از جمله بیت المقدس را متوقف کند. "
ـ قطعنامه 252) 21 /مه 1968. در این قطعنامه اعلام شده، از نظر شورا تمام اقدامات قانونی و اداری اسرائیل برای تغییر وضعیت قانونی بیت المقدس نامعتبر است و فورا از اسرائیل خواسته است تا تمام اقدامات پیشین را لغو کند و از هر اقدام دیگری که به تغییر وضعیت بیت المقدس منجر می شود، خودداری کند.
ـ قطعنامه 267) در تاریخ 3 ژوئیه 1969 تصویب و در آن از اسرائیل خواسته می شود تا اقدامات انحصاری در بیت المقدس را لغو کند.
-
-قطعنامه 298 که در 25 سپتامبر 1971 صادر و در آن از اقدامات اسرائیل برای تأثیر بر وضعیت بیت المقدس انتقاد کرد و درخواست میکند که اسرائیل تمام اقدامات قانونی و اداری برای تغییر وضعیت بیت المقدس با هدف ادغام بخش اشغال شده، را کاملا متوقف است و تمامی اقدامات قبلی را لغو کند.
ـ قطعنامه 478) ،1980 (مبني برعدم شناسايي تصميم اسراييل برای اعـلان بيـت المقـدس به عنوان پايتخت).
همچنین مجمع عمومی طی قطعنامه ۲۶۷۵ مصوب ۱۹۷۰ از رژیم اسرائیل خواست از اخراج و حبس ساکنان سرزمینهای اشغالی پایان دهد و موجبات بازگشت آنها را فراهم سازد.پس از ۳۷ سال وتو، شورای امنیت در سال ۱۳۹۵ قطعنامه ۲۳۳۴ در محکومیت سیاست شهرک سازی اسرائیل تصویب کرد. با قطعنامه اخیر شورای امنیت، مشخص شد علی رغم نظر اسرائیلی ها، جامعه بین المللی تداوم شهرک سازی توسط رژیم صهیونیستی را اصلی ترین مانع اصلی صلح می داند. دفتر نتانیاهو لحظاتی پس از تصویب این قطعنامه در بیانیه ای اعلام کرد:اسرائیل به قطعنامه ای که شورای امنیت روزجمعه تصویب کرده و خواستار پایان دادن به شهرک سازی ها شده است، پایبند نخواهد ماند. اسرائیل این قطعنامه شرم آور ضد اسرائیلی سازمان ملل را رد می کند و به مفاد آن پایبند نخواهد ماند.
تاریخچه شهرک سازی در رژیم صهیونیستی قبل و بعد از تاسیس نشان میدهد سیاست شهرک سازی و توسعه اراضی همیشه در دستور کار مقامات مختلف این رژیم بوده و همانطور که گلدامایر وزیر وقت رژیم صهیونیستی گفته بود: مرزهای مشخصی برای اسرائیل وجود ندارد و مرز اسرائیل تا جایی است که یهودیان در آن اقامت دارند.
دلایل شهرک سازی
سیاست شهرک سازی در رژیم صهیونیستی براساس دلایلی چند استوار شده و به صورت مستمر پی گیری میشود؛
پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، به دلیل محدودیت سرزمینی همواره از فقدان عمق استراتژیک رنج می برد. بنابراین در طراحی استراتژیهای امنیتی اسراییل، تلاش بر این بوده که راهی برای جبران این ضعف و در نتیجه غلبه بر احساس نا امنی پیدا شود. در این زمینه اسراییل «شهرکسازی» را به عنوان استراتژی خود انتخاب نمود و در جهت عملی کردن آن کوشید.
مساحت اسراییل پس از جنگ ۶ روزه ۲۰۷۷۰ کیلومتر بوده ولی اگرکرانه باختری رود اردن به آن اضافه شود این مساحت به ۲۷۸۰۰ کیلومتر میرسد. این رژیم دارای سرزمین دراز و باریک است که طول آن از شمالیترین تا جنوبیترین نقطه به ۴۷۰ کیلومتر میرسد. بیشترین عرض آن از ۱۳۵ کیلومتر تجاوز نمیکند و در مرکز این سرزمین، فاصله مناطق صهیونیستنشین تا شهرهای فلسطینینشین کرانه باختری رود اردن فقط ۱۵ کیلومتر است و با مرز اردن بیشتراز ۴۰ کیلومتر فاصله ندارد. رژیم صهیونیستی با داشتن مساحت ذکر شده از کوچکترین کشورهای منطقه است. یکی از مباحث مهم مربوط به ژئوپلیتیک اسراییل، نبود عمق استراتژیک برای این کشور است؛ به همین دلیل همیشه در اولین فرصت شروع به تصرف اراضی اطراف خود میکند.
هدف بعدی اسرائیل از تصرف اراضی وشهرک سازی، ممانعت از تشکیل دولت فلسطینی در آینده است. بااحداث شهرکهای مختلف و همچنین ایجاد مقرهای نظامی در این مناطق بسیاری از اراضی فلسطینیها را مصادره نموده و ارتباط و پیوستگی جغرافیایی مناطق فلسطینی را از میان برد. این اقدامات موجب گردید بخشهای وسیعی از کرانه باختری به واحدهایی پراکنده تبدیل شوند که فاقد هرگونه ارتباط جغرافیائی با یکدیگر باشند.زیرا در صورت تشکیل دولت فلسطینی نیاز به سرزمین یکپارچه وجود دارد. به طور کلی دولتهای اسراییل تعداد شهرکنشینان در کرانه باختری را در راستای همین سیاست افزایش داده اند.
شهرک سازی به عنوان یک پدافند سرزمینی هدف دیگر این رژیم بوده است. استراتژیهای ملی کابینههای مختلف اسراییل ازابتدا تا کنون معطوف به ملاحظاتی چون ضرورت جذب و هضم ضربه اول تهاجم دشمن، رخنه اطلاعاتی و نظامی در نقاط مرزی سرزمینهای دول عربی، محاصره و جداسازی شهرکهای عرب نشین مستقر در سرزمینهای اشغالی و غیره به کار برده شود.
گرچه روند شهرکسازی یهودی در سرزمینهای اشغالی تحت تاثیر عوامل گوناگون نظامی مانند جنگهای چهارگانه اعراب و اسراییل و مسائل عقیدتی ازجمله گرایشات دست راستی و افراطی هایی چون گوش آمونیم از فراز و فرودهایی برخوردار بوده است، اما دایماً درصحنه استراتژی های نظامی ـ امنیتی دولت صهیونیستی اسراییل جریان داشته است. برخلاف سنتهای یهودیت به عنوان یک دین آسمانی ، صهیونیسم سیاسی نوعی فساد وتباهی ملیگرایانه و استعمارگرایانه به شمار میرود که مسیرش نه ازیهودیت، که از ملی گرایی واستعمارگرایی اروپای قرن ۱۹ سرچشمه میگیرد.
در ادبیات شهرسازی اسراییل از همان ابتدا برخی از اصول زیربنایی صهیونیسم سیاسی به عنوان مبنای طرح ریزی و ترویج افکار عمومی به کار گرفته شد؛ چون اصل وابستگی به خاک فلسطین موجبات ترویج تفکر استقبال از امر کشاورزی و زراعت را فراهم میآورد و در نتیجه موجب برخورداری صهیونیستها از امتیازات و جایگاههایی خاص در جامعه یهودی میشد. مسلماً توسعه و زراعت در کنار تحقق اشتغال زایی میتوانست باعث دستیابی به امنیت و افتخاری شودکه مدتهای مدیدی از آن محروم بوده اند. یکی دیگر از اصول صهیونیسم، تلاش برای ایجاد جامعهای مستقل از لحاظ اقتصادی در فلسطین و بعدها در کشور مستقل خود یهودیان بود که با توسل به آن زمینه لازم برای تصرف مناطق صحرایی و حاصل خیز نمودن این مناطق فراهم میآمد و قبل از اینکه یک دولت فلسطینی احتمالی در آینده تشکیل شود، بر شریانهای اصلی کشاورزی و آبیاری تسلط پیدا میکردند.
در ادبیات شهرسازی اسراییل از همان ابتدا برخی از اصول زیربنایی صهیونیسم سیاسی به عنوان مبنای طرح ریزی و ترویج افکار عمومی به کار گرفته شد؛ چون اصل وابستگی به خاک فلسطین که موجبات ترویج تفکر استقبال از امر کشاورزی و زراعت را فراهم میآورد. میزان تولید محصولات بخش کشاورزی، در مجموع تولید داخلی اسراییل تا سال ۲۰۱۰ به ۱۳۵/۱۶ میلیون شیکل(واحد پول رژیم صهیونیستی) رسید.
رژیم صهیونیستی همواره سعی نموده بر منابع آبی زیر زمینی کرانه باختری تسلط پیدا کند. که این هدف را با توسعه شهرک نشینی دنبال نموده است و توانسته بر بیش از ۹۴ درصد این آبها تسلط پیدا کند.
ایجاد وزنه جمعیتی بوسیله شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی
تامین جمعیت مورد نیاز، یکی از مهمترین پایه های ساختار قدرت امنیتی و استمرار حیات سیاسی اسراییل، و تعیین کننده راهبردها و راهکارهای آن است. در این میان، اسراییل که بر پایه الگوی استعمار و اسکان برپا شده، مهاجرت و افزایش جمعیت نقش تعیین کنندهای دارد. افزایش جمعیت از نظر این رژیم در شکل داخلی باعث اقتدار سیاسی و به حاشیه راندن اعراب و فلسطینی و سایر اقلیتها میشود.همچنین در بعد بین المللی، سازمان ملل و شورای امینت را به زعم خود در برابر عمل انجام شده ناشی از اشغال سرزمینهای فلسطینی قرار دهد.
نتیجه
تلاقی سه محور مذکور یعنی نظامی، جغرافیایی و برنامه ریزی شهری به بهترین نحوی در سیاستهای مربوط به «اسکان» یا «شهرکسازی یهودی» تجلی یافته است. یکی از نکات اولیه در استراتژی نظامی اسراییل، ازآغاز ورودبه فلسطین، همواره احداث آبادیهای مسلح به عنوان بخش غیر قابل تفکیک استراتژی دفاع منطقهای بوده است. در کنار تمرکز اسراییل بر نقش دفاعی شهرکهای مرزی جهت تحلیل بردن ضربه اول، جلوگیری از هجوم دشمن و در نهایت، تامین شرایط لازم برای بسیج نیروهای نظامی و رسیدن آن ها به جبهه نبرد ،نقش محوری در استراتژی اسرائیل دارند.
شهرکهای یهودی، در فرآیند تثبیت مرزهای سیاسی رژیم صهیونیستی تحت نظام پدافند سرزمینی معنا پیدا میکنند و عملاً از نقش امنیتی دوگانهای برخوردارند؛ ازیک سو مانعی در برابر بحران های امنیتی احتمالی ناشی از فلسطینیهای مناطق اشغالی ۱۹۶۷را بر عهده دارند و از سویی دیگر، اعمال پاسخ سریع به هرگونه حمله غافلگیرکننده نظامی که همراه با جمعآوری اطلاعات از دشمن، انجام عملیات نفوذی مقطعی و تامین کمکهای لجستیکی و پشتیبانی برای نیروهای خودی باشد، را به انجام میرساند. به همین علت، این شهرکها از استحکامات، تجهیزات جنگی و امکانات آذوقهای متناسب با ماموریتهای امنیتی برخوردار هستند. درادامه این سیاست مداوم اسرائیل نتانیاهو روز گذشته دستور ساخت ۱۳هزار واحد جدید در جنوب فلسطین اشغالی را صادر کرد که نشان میدهد اسرائیل بدون پایبندی به قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل همچنان معتقد است باید مشکلات خود را با راه حلهای نظامی و توسعه طلبانه از سرراه بردارد، چنین فضای نظامی و خشنی که در اسرائیل حکفرما شده باعث شده است عمده شهرک نشینان اسرائیلی در مناطق متصزفه دچار بیماری های روحی شوند و از آسیب های روانی رنج ببرند. رژیم اسرائیل به جای پذیرش مسئولیت مشکلات روحی این دست به فرافکنی میزند وآنرا ناشی از اقدامات حماس میداند.