تضعیف جایگاه ترکیه در عرصه منطقهای و بینالمللی ناشی از شکست سیاستهای گذشته ترکیه در قبال دو کشور عراق و سوریه، اردوغان را به شدت مصمم نموده است تا این وضعیت را به نحوی ترمیم نماید. در همین راستا و با توجه به اهمیت و اعتبار قاره آفریقا به دلیل قابلیت های ژئوپلیتیک و اقتصادی آن، ترکیه میتواند با گسترش نفوذ خود در این قاره، به قدرت سازی منطقه ای و بین المللی و خروج از شرایط بغرنج ناشی از اشتباهات استراتژیک مبادرت ورزد.
الوقت- آفریقا در سیاست خارجی ترکیه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه جایگاه مهمی یافته است. در این دوران رجب طیب اردوغان، بیش از سی دیدار از کشورهای آفریقایی داشته و در سال 2016 سفارتخانههای ترکیه در آفریقا را به 39 مورد افزایش داده است. ترکیه تنها در سالهای 2012 و 2013 به برنامههای مختلف یاری در آفریقا حدود 800 میلیون دلار کمک مالی نموده است و در مقابل اتحادیه افریقا نیز در سال 2008 ترکیه را به عنوان شریک استراتژیک اعلام کرد و اولین اجلاس عالی ترکیه – آفریقا در همین سال در استانبول برگزار شد.
در همین راستا در هفته جاری اردوغان رهسپار سه کشور آفریقایی سودان، چاد و تونس شد. اردوغان روز سه شنبه و در میان استقبال مقامات عالی رتبه کشور سودان وارد این کشورگردید وی پیش از این سفر گفت: " در سال 2005 ما تنها 12 سفارت خانه در آفریقا داشتیم و برای افزایش آن برنامه ریزی کردیم . اکنون این رقم به 39 سفارتخانه رسیده است. البته خواست ما بازگشایی سفارت خانه در تمام کشورهای آفریقایی است".
همچنین ابراهیم غندور وزیر امور خارجه سودان نیز در گفت و گو با تلویزیون این کشور، سفر رئیس جمهوری ترکیه به خارطوم را موجب تقویت همکاری های سیاسی و اقتصادی دو کشور عنوان کرد و گفت: سفر اردوغان تاثیر مهمی در توسعه روابط اقتصادی و سیاسی طرفین خواهد داشت.
اهداف اقتصادی ترکیه
آفریقا دومین قاره بزرگ است که ۵۴ کشور مستقل در آن وجود دارد و بیش از ۷۰۰ میلیون نفر که ۱۵ درصد جمعیت دنیا را شامل میشود، در آن زندگی می کنند.
بر اساس برآوردهای بین المللی ۹۶ درصد الماس ، 65 درصد طلا، ۹۰درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴۰ درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان در آفریقا قرار دارد. این در حالی است که آفریقا مالک ۲۰ تا ۲۵ درصد پتانسیل «یدروالکتریک» جهان نیز هست که تاکنون بخش کوچکی از آن تحت کنترل درآمده است
با توجه به این موضوع، ترکیه که در طی بیش از یک دهه گذشته سعی کرده است تا روند توسعه اقتصادی خود را تداوم بخشد بر آن است تا با استفاده از بستر نزدیکی های فرهنگی نظیر دین مشترک و سرمایهگذاری های کوتاه و بلندمدت بتواند از پتانسیلهای اقتصادی این قاره استفاده نماید. آفریقا برای ترکیه به مثابه یک مسیر در جهت رونق اقتصادی قلمداد می شود و اردوغان نیز در پی آن است که ترکیه را به حلقه واصله روابط میان کشورهای جنوب و شمال تبدیل کند. در این راستا ترکیه در بازه زمانی سال های 2011 تا 2015، حدود 93 میلیارد دلار در قاره افریقا سرمایهگذاری نموده است. ترکیه در پی اتخاذ استراتژی اقتصادی کاملاً ویژه در قبال آفریقاست که گام اول آن از جیبوتی - به عنوان دروازه ای برای منطقه آزاد تجاریcomesa که ظرفیت اقتصادی یک تریلیون دلاری دارد- می گذرد. اما با گذشت زمان ترکیه سعی نموده است تا با تکیه بر روابط برنامهریزی شده تجاری و اقتصادی، در جهت پیشبرد پروژه های سیاسی- نظامی و حتی فرهنگی (اخوانی) خود در این قاره حرکت کند. در این زمینه توجه ویژه اقتصادی ترکیه به مناطقی از صحرای آفریقا و آفریقای مرکزی است که زمینه ساز افزایش نفوذ سیاسی و حتی نظامی ترکیه در این قاره شده است.
در همین راستا کشور سودان با متجاوز از 000/500/2 کیلومتر مربع مساحت بلحاظ وسعت بزگترین کشور افریقایی و نیز بزرگترین سرزمین در بین کشورهای اسلامی می باشد و همچنین به عنوان نهمین کشور از لحاظ مساحت در جهان، به اندازه یک چهارم قاره اروپا وسعت دارد و نیز از جهت وجود منابع ارزشمند معدنی و زراعی قابل توجه از اهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد.
از طرف دیگر به لحاظ ژئوپلیتیک این کشور جزو نقاط مرکزی این قاره نیز به شمار می آید و از همه مهمتر این که با مصر، لیبی، چاد، افریقای مرکزی، زئیر، کنیا، اوگاندا و اتیوپی مرز مشترک دارد.
اهداف امنیتی و هژمونیک
ترکیه در راستای دکترین عمق استراتژیک خود در پی آن است که بتواند چتری حمایتی متشکل از کشورهای آفریقایی برای خود ایجاد نماید. از طرف دیگر تضعیف جایگاه ترکیه در عرصه منطقهای و بینالمللی ناشی از شکست سیاستهای گذشته ترکیه در قبال دو کشور عراق و سوریه، اردوغان را به شدت مصمم نموده است تا این وضعیت را به نحوی ترمیم نماید. در همین راستا و با توجه به اهمیت و اعتبار قاره آفریقا به دلیل قابلیت های ژئوپلیتیک و اقتصادی آن، ترکیه میتواند با گسترش نفوذ خود در این قاره، به قدرت سازی منطقه ای و بین المللی و خروج از شرایط بغرنج ناشی از اشتباهات استراتژیک مبادرت ورزد.
تحولات منطقه و ائتلافسازی آنکارا
ترکیه به عنوان یکی از کشورهای ذینفوذ در تحولات خاورمیانه، با دیگر بازیگران منطقه همچون عربستان و ایران درگیر رقابت برای گسترش حوزه نفوذ است. اما در حال حاضر با وجود همکاری آنکارا و تهران در موضوعاتی چون سوریه، عراق و مقابله با طرح ترامپ برای انتقال سفارت به بیتالمقدس، چالش ترکیه با عربستان عمیقتر و در اتخاذ سیاستهای منطقهای اردوغان تعیین کنندهتر است. تعارض بر سر قرائت وهابی از اسلام از سوی عربستان و قرائت اخوانی از اسلام از سوی حزب حاکم بر ترکیه اختلافات هویتی بین دو کشور ایجاد نموده است. بر همین اساس بود که رویکرد این دو دولت به خیزش های مردمی در کشورهای عربی با هم تفاوت داشت و همین امر نیز اختلافات شدیدی بین این دو ایجاد نمود. اما ضربه سختتر بر روابط آنکارا- ریاض را بحران در روابط شورای همکاری و ائتلافسازی سعودیها بر علیه قطر وارد کرد.
یکی دیگر از موارد رقابت بین ترکیه و عربستان تلاش برای کسب جایگاه رهبری جهان اسلام است. ترکیه سعی دارد تا با احیای امپراتوری عثمانی در قالب تمدن جدید اسلامی خود را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی نماید و عربستان نیز تلاش دارد با تکیه بر قرائت وهابی از اسلام و تکیه بر عامل نژاد عربی، خود را ام القرای جهان اسلام بنمایاند.
بر اساس این اختلاف است که ترکیه سعی دارد تا با افزایش نقش آفرینی در قاره آفریقا، کشورهای آفریقایی، به ویژه کشورهای مسلمان، را به سمت خود سوق دهد و بتواند با استفاده از ابزارهای مختلف از نقش آفرینی عربستان در این قاره جلوگیری نماید.
لذا اردوغان تلاش دارد تا با بهرهگیری از ظرفیت های گرایش اخوانی در سودان بتواند این قرائت از اسلام را در مرکز آفریقا گسترش دهد. همچنین وجود مرز مشترک میان سودان و مصر نیز وجود گرایشات شدید اخوانی در این کشور، می تواند به عنوان ابزاری برای ترکیه با هدف ایجاد شرایط گسترش هرچه بیشتر این گرایش در مرکز آفریقا و نیز حربه ای برای اعمال فشار بر مصر گردد. ناگفته نماند که گرایشات اخوانی در دیگر کشورهای آفریقای مرکزی از جمله چاد و لیبی نیز وجود دارد. با چنین آرایشی ترکیه می تواند در برابر رقبای منطقه ای خود، به ویژه عربستان توان مانور و ابزارهای بیشتری داشته باشد.