فشار مردم فلسطین به دو جنبش فتح و حماس و دستاوردهایی که درصحنه نبرد- علی الخصوص پیروزی انتفاضه قدس-به دست آمد دو جنبش را وادار به یک بازنگری در سیاستهای خود کرد و نشان داد ما می توانیم با وحدت و ایستادگی درمقابل رژیم صهیونیستی زمینه را برای دستاوردهای بیشتر فراهم کنیم.
الوقت- پس از تصمیم حماس در لغو کمیته اداری در نواز غزه و اعلام آمادگی این گروه برای انجام مذاکرات با فتح برای رسیدن به توافقی در رابطه با تشکیل دولت وحدت ملی، روز سه شنبه 18 مرداد مذاکرات میان این دو گروه پرنفوذ فلسطینی با میانجگری مصر در قاهره کلید خورد. پیش از آغاز مذاکرات شایعات زیادی در ارتباط با تلاش اسرائیل و آمریکا برای تحمیل برخی خواسته های متضاد با ماهیت مقاومت جنبش حماس در این مذاکرات از جمله خلع سلاح این گروه مطرح شده بود. در همین راستا سایت خبری تحلیلی "الوقت" در گفت و گوی تلفنی با علی فیصل عضو دفتر سیاسی جبهه دموکراتیک آزادی بخش فلسطین آخرین تحولات مربوط به آشتی میان گروه های فلسطینی را مورد بررسی قرار داد که در ادامه به آن می پردازیم.
الوقت: نظر شما درباره آشتی ملی اخیر میان دوجنبش فتح وحماس چیست؟
فیصل: موضوع بازگشت وحدت ملی با توجه به اهمیت آن مسأله ای است که نباید تنها به توافق میان دو جنبش فتح و حماس محدود شود بلکه فضا باید به سمت یک گفتمان فراگیر ملی با مشارکت تمامی گروه های فلسطینی براساس توافقات صورت گرفته در سالهای 2005 و 2011 در قاهره و بر اساس سند وفاق ملی تدوین شده از سوی بازداشت شدگان زندان های اسرائیلی حرکت کند.
ما می خواهیم مرحله جدیدی را براساس نظام سیاسی دموکراتیک با حضور فراگیر نیروهای وحدت ملی ایجاد کنیم. این وحدت ملی باید در راستای انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی و جبهه آزادی بخش باشد تا شورای ملی جدید را با حضور کلیه احزاب و بر پایه نظام انتخابات نسبی مبتنی بر تکثرگرایی حزبی اما در چهارچوب وحدت ملی فلسطین برگزینیم.
تشکیل دولت وحدت ملی فراگیر با شاخصه های مقاومت و پایداری ملت فلسطین در برابر اشغالگری و توافق بر سر یک راهبرد سیاسی مشخص بجای سیاستی که تشکیلات خودگردان فلسطین درگفت و گو و مذاکره دنبال کردند، همچنین متفاوت با سیاست حماس مبنی براداره نوارغزه به صورت مستقل خواهد بود.
این راهبرد متفاوت ازسیاست خودمختاری است که تشکیلات خودگردان و فرماندهی سازمان آزادی بخش در پیشبرد روند سیاسی فلسطین واداره امور، سعی درانجام آن را داشتند. این راهبرد همچنین برای حماس که قصد اداره نوار غزه را به صورت مستقل داشت و در آن ناکام ماند، یک سیاست جایگزین است.
بی شک اگر عملی بتواند در بازگردانی خط سیر صحیح وحدت ملی یاری رسان باشد آن گفتمان فراگیر ملی فلسطین و اجماع نظر بر یک رویکرد واحد در جنگ و سیاست است و این کم از یک انقلاب گسترده مردمی در کرانه باختری نیست. ایجاد یک جبهه مقاومت واحد در نوارغزه و قطع رابطه با اسرائیل به معنای رهایی از پیمان سیاسی اقتصادی امنیتی اسلو، در راستای اهداف شورای مرکزی سازمان آزادی بخش فلسطین است که برعدم اعتماد به مذاکرات با اسرائیل که با نظارت آمریکا صورت می گیرد تأکید دارد.
درنتیجه ایجاد چنین فضایی می توان درسطح بین المللی برای عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی وارد یک جنگ سیاسی اقتصادی و دیپلماتیک و قانونی با این رژیم شد و می توان راه را برای تاسیس دولت مستقل فلسطین درپایتخت این کشور، یعنی قدس بازکرد.
با انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی که ریاست جدیدی را برای سازمان آزادی بخش فلسطین و یک شورای ملی واحد که گزینه قیام و مقاومت را در دستورکارخود قراردهد، تعیین خواهد کرد می توان به این اهداف رسید چرا که آنچه به زورگرفته شده را فقط میتوان با زور پس گرفت.
توافق اسلو بی ثمری خود را نشان داده و سیاست جنبش مردمی و قیام ومقاومت نیز موفقیت خود را در طول سالهای جنگ برهمگان روشن ساخته است. از لبنان به عنوان بهترین نمونه برای این مطلب می توان نام برد. اما اگرشرایط اینگونه پیش نرود به ورطه جدایی طلبی و تقسیم حاکمیت بازمی گردیم و سازمان های دولتی و سازمان آزادی بخش از دست یافتن به وحدت بازمی مانند. استراتژی فلسطین با موانع زیادی مواجه می گردد و برای حاکمیت راهی جز بازگشت به مذاکرات نمی ماند.
ما دراین مرحله در رابطه با سیاست مهار آمریکا بدلیل ترس از تشنج در کرانه باختری یا غزه درپی قیام اخیر هشدار می دهیم. آمریکا سعی دارد که به صورت همزمان سیاست مهار را برضد تشکیلات خودگردان وحماس اجرا کند تا شرایط را برای پاکسازی منطقه فراهم سازد که هدف ازآن عادی سازی روابط فلسطین واسرائیل است، موضوعی که با منافع ملی فلسطین مغایرت دارد.
ملت فلسطین هرگزتن به پناهندگی، ادعای مالکیت فلسطین ازطرف اسرائیل و ترویج صهیونیسم نخواهد داد واین خود می تواند آغازگر یک قیام ملی سهمگین باشد و راه فرار از آن به دست خود مردم و مقاومت است. ما بار دیگر از قصد آمریکا برای ایجاد موانع در مسیر اتحاد و بازگشت به گزینه مذاکره هشدار می دهیم. ما باید ازگزینه مقاومت حمایت کنیم و اجازه ندهیم امور منطقه و مسئله فلسطین در دست آمریکا قرار گیرد.
الوقت: چه عاملی باعث شد که دو گروه گزینه توافق را برگزینند.
فیصل: دوگروه فتح وحماس پی به وجود بحرانی بردند که خود و مردم فلسطین درآن قرارگرفته اند و فقط از طریق وحدت ملی می توان ازآن رهایی پیدا کرد. سیاست تشکیلات خودگردان فلسطین در اداره روند مذاکرات به دربسته خورد چرا که اسرائیل قصد مذاکره وگفت وگو ندارد بلکه فقط علاوه بر ادعای مالکیت فلسطین وترویج یهودیت می خواهد که حرف خود را به کرسی بنشاند.
همچنین فشارهای اقتصادی و اجتماعی که متوجه نوار غزه شد و تحولاتی که در سطح منطقه رخ داد و دستاوردهایی که ایران، عراق، سوریه، و لبنان حاصل کردند باعث شد مشکلات با سرعت بیشتری بررسی شود و به دولت وفاق ملی اجازه داده شود که توان خود را درنوار غزه آزمایش کند و در انتخابات حضورداشته باشد.
فشار مردم فلسطین به دو جنبش فتح و حماس و دستاوردهایی که درصحنه نبرد- علی الخصوص پیروزی انتفاضه قدس-به دست آمد دو جنبش را وادار به یک بازنگری در سیاستهای خود کرد و نشان داد ما می توانیم با وحدت و ایستادگی درمقابل رژیم صهیونیستی زمینه را برای دستاوردهای بیشتر فراهم کنیم.
الوقت: نظرشما راجع به نقش مصر در این زمینه چیست؟
فیصل: مصر به این نتیجه رسیده است که به منظور گسترش نفوذ خود باید به موضوع غزه وارد شود. مصر با هدف تحکیم جایگاه خود درمنطقه با وجود ظهورقدرت های جدید به حمایت توافق گروه های فتح وحماس برخاست و دوگروه را به انجام توافقی بر اساس منافع مشترک دعوت کرد. یکی دیگر از دلایل ورود مصربه مساله فلسطین تهدیدات ناشی از گروههای تروریستی در سینا برای امنیت ملی این کشور است که گاهی در غزه مورد حمایت قرار می گیرند. و در آخر می توان گفت که اشتراک منافع باعث این موضوع است.
الوقت: نظرشما در مورد سخنان اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین (در گفتگو با یک روزنامه مصری) در باب ضرورت تسلیم سلاح حماس به دولت چیست؟
فیصل: اشغالگری اسرائیل یک واقعیت است بنابراین باید ازمقاومت و تسلیح آن حمایت کرد. اگر ما به دنبال وحدت ملی واقعی و یک راه مطمئن برای خروج از بحران فلسطین هستیم چاره ای جز مقاومت و تسلیح آن نداریم.
تجربه حزب الله درهمکاری با لبنان تجربه ای موفق بوده و می توان ازآن برای تسلیح مقاومت و دستگاههای امنیتی برای هدفی مشترک الگو برداری کرد. برنامه دستگاه های امنیتی نیز باید مبتنی بر یک اعتقاد ملی با هدف تامین امنیت فلسطینیان تنظیم گردد. اعتقادی که نیروهای مقاومت ملت فلسطین را پشتیبانی کند و با مقاومت در یک حرکت واحد، یکدل و یکصدا گردد.
تا زمانیکه اسرائیل به اشغالگری و جنایات خود ادامه دهد، راهکار سیاسی واقعی آن است که از مقاومت فلسطین پشتیبانی شود. و در این صورت باید تمام تشکیلات سیاسی، دیپلماتیک، قانونی و مردمی مقاومت در یک جنبش آزادی خواهانه هدف واحدی را دنبال کنند. جنبشی که همه به آن اعتقاد دارند. بدون شک هرگونه مخالفت با مقاومت فلسطین دشمنی با حقوق ملت است. بنابراین فرماندهی سازمان آزادی بخش با تمام تشکیلات خود باید به این نتیجه رسیده باشد که تجربه گذشته خسارت های زیادی را به ما وارد کرد که به خاطرمذاکرات بی ثمر و اختلاف بین دولت و مقاومت فلسطین بود و نه مسلح بودن مقاومت.
حماس تنها جریانی نیست که در راستای اهداف مقاومت مسلح شده است. ارگان های نظامی دیگر نیز همگی از جهت تسلیحات تحت حمایت هستند. ما هیچگونه مخالفت با مسلح بودن مقاومت را قابل پذیرش نمی دانیم واز آن حمایت خواهیم کرد چرا که تنها راه راندن اسرائیل مقاومت می باشد. براین اساس ما نباید این موضوع را به اختلافات سیاسی داخلی ربط دهیم وکلیه ارگان های مقاومت (از جمله نظامی) باید حمایت و پشتیبانی شوند.
وی ادامه داد: برنامه های آشتی اخیر باید مبنای روابط و همکاری ها در آینده قرار گیرد لذا این توافق می تواند یک جریان جدید در روابط داخلی فلسطین باشد و مسیر را برای ایجاد یک اجماع ملی میان تمامی گروه ها و طیف ها هموارکند. ما به دنبال یک گفتمان ملی فراگیر بر اساس توافق و اراده مثبت وارزشمندی که دو جناح فتح وحماس به آن دست یافته اند هستیم. ما برضرورت تکرار تجربه موفق مقاومت درلبنان تاکید میکنیم. مقاومتی که در دولت لبنان ادغام شد و مثلث ارتش، ملت، و مقاومت را تشکیل داد.