انتشار فایلی از سخنان جنجالی مشاور اردوغان در یک جلسه عمومی به جنجال رسانهای علیه مواضع وی منجر شده است.
به گزارش الوقت به نقل از پایگاه اینترنتی «مدراتور»، در فیلمی که از سخنرانی «ییقیت بولوت» عضو هیئت مدیره شورای عالی «بنیاد وارلیق» ترکیه که در سال 2013 ایراد شده و اخیراً فاش و در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر شده، این مشاور ارشد رجب طیب اردوغان میگوید: «ترکیه گسترش خواهد یافت. در یک یا دو سال آینده، عراق شمالی با برگزاری همهپرسی، تصمیم به الحاق به ترکیه خواهد گرفت. همگرایی آذربایجان به ترکیه کامل خواهد شد. چهار سال قبل در همایشی بین المللی شرکت کرده بودم که برگزار کنندگان آن، ترکیهای را ترسیم کرده بودند که هر چهار طرف آن را دریا فراگرفته است. من گفتم ترکیه در سه طرف دریا دارد. یکی از شرکت کنندگان گفت: خزر نیز مرز ترکیه خواهد بود.»
ییقیت بولوت که عضو هیئت مدیره شورای عالی «بنیاد وارلیق» ترکیه نیز به شمار میرود در این فایل منتشر شده با فریاد تأکید میکند: «مرز ترکیه به خزر خواهد رسید، به خزر.»
اگرچه اظهارات مشاور اردوغان درباره الحاق ترکیه به دریای خزر و در واقع اشغال مناطقی از خاک همسایگان فعلی ترکیه عجیب به نظر میرسد، ولی این اظهارات چندان بی سابقه نیست.
اظهارات افشا شده مشاور اردوغان درباره الحاق مناطقی از همسایگان ترکیه به خاک این کشور در آینده نزدیک و رسیدن مرزهای ترکیه به سواحل دریای خزر در راستای اندیشههای بلند پروازانه و در واقع توسعه طلبانه زمینی اردوغان، رئیس جمهور فعلی و رئیس حزب حاکم آ.ک.پ است. نمیتوان اندیشههای توسعه طلبانه رهبر فعلی ترکیه را با عنوان نوعثمانی اردوغانی هم راستا و در انطباق کامل با اهداف و سیاستهای حزب عدالت و توسعه ارزیابی کرد، چون در میان رهبران عدالت و توسعه نیز رهبرانی از جمله عبدالله گل حداقل با کنارهگیری از اعلام مواضع رسمی به نفع اردوغان نشان دادهاند چندان همسو و همراه با سیاستهای رهبر فعلی حزب در راستای اهداف نئوعثمانی گری ترکیه نیستند.
در واقع اندیشه نئوعثمانی فعلی ترکیه را شاید بتوان محدود به شخص اردوغان دانست. اهدافی که بیشتر به فیلمهای تخیلی و تاریخی برای بازگشت ترکیه به مرزهای تاریخی عثمانی میماند، اما اردوغان و اطرافیانش به شدت از آن حمایت میکنند. آخرین مورد آن نیز همین سخنان مشاور اردوغان است که با صراحت کامل از رسیدن مرزهای ترکیه به دریای خزر سخن میگوید و از آن دفاع میکند.
این نوع سنت فکری اردوغان و حامیانش از طرف دیگر، سنتی به نسبت جدید و بیسابقه در فضای فکری و اجتماعی ترکیه به شمار میرود. روش فکری که هم خود را اسلامگرا میخواند، هم به بازگشت به مرزهای عثمانی نظر دارد و هم بر سلطه فرهنگی و ملیگرایی ترکیه در خارج از مرزهای فعلی تاکید دارد. جمع اسلامگرایی و ملیگرایی ترکی امروز تنها در مکتب فعلی و سیاسی اردوغان است که قابل ردیابی است. دو موضوعی که پیش از این هرکدام با مرزبندی متعلق به یک جریان سیاسی ترکیه بود، امروز در اردوغان جمع است و وقتی که با عثمانیگرایی تاریخی همراه میشود ترکیب به غایت توسعه طلبانه را نشان میدهد. گرایش ترکیه به سلطه فرهنگی ترکیه بر قفقاز و آسیای مرکزی بواسطه جریان اسلامگرایی نمونه بارز دنبال کردن این سنت فکری دست نیافتنی در رهبران ترکیه امروز است. با این حال آیا سلطهگرایی فرهنگی ترکیه بر قفقاز مورد پذیرش و اجماع همه گروههای مردمی و قومی در این منطقه است. در واقع آیا جامعه عمومی قفقاز مغلوب فرهنگ ترکیه است؟
وقتی گفته میشود جامعه قفقاز مغلوب فرهنگ مسلط ترکی است، بدون شک منظور از جوامع قفقازی متاثر از ترکیه، جامعه ارمنی و بطور خاص کشور ارمنستان نیست. در واقع در این تعریف تنها جوامع ترک زبان فعلی قفقاز و بطور خاص مردم جمهوری آذربایجان مورد نظر است. براین اساس آیا مردم جمهوری آذربایجان به نوعی مغلوب فرهنگ ملی ترکیه و منکوب آن میباشند. آن چه در نگاه نخست به نظر میرسد، غلبه ملیگرایی ترکیه بر جمهوری آذربایجان است، اما با بررسی بیشتر مشخص میشود که گروههای مخالف ضد ترکیه در جمهوری آذربایجان چندان هم خاموش نیستند. در واقع نمیتوان جامعه مدنی و کلیت اجتماعی جمهوری آذربایجان را منکوب و مغلوب ترکی آناتولی دانست و مخالفتها علیه استبداد فرهنگی ترکیه در قفقاز قابل توجه است.
از جمله همزمان با انتشار فابل صوتی مشاور اردوغان؛ ما شاهد سخنان یکی از نمایندگان پارلمان جمهوری آذربایجان علیه سلطه فرهنگی انکارا در باکو میباشیم. در همین ارتباط عارف رحیم زاده، رییس «کمیسیون امور مناطق» مجلس جمهوری آذربایجان گفته است که اطلاق نام «ترک» به آذری ها نادرست است.
عارف رحیم زاده در گفتگو با پایگاه اینترنتی«کی.ام ( km.ru ) روسیه گفته است: این کاملا اشتباه است که آذربایجانی ها (آذری ها) و ترک ها را یکسان تلقی می کنند. درست است که ما ریشه های مشترکی داریم. اما، این دو خلق کاملا از همدیگر جدا هستند.
عارف رحیم زاده با اشاره به اینکه در گذشته ، روس ها پس از تصرف مناطق شمال ارس و الحاق این اراضی به روسیه تزاری براساس قرارداد ترکمانچای، به اهالی این منطقه «تاتار» می گفتند، افزود : « در هر حال، ما ترک نیستیم. ترک ها ملتی کاملا مجزا از ما هستند. اما، حکومت روسیه تزاری ، برای مقابله با تاثیرات ترک های عثمانی در منطقه قفقاز، ارامنه را به این منطقه کوچاند و بدبختی ما نیز ناشی از این است که روسیه تزاری ما را «ترک» تصور می کرد.»
این اظهارات ضد ترکیهای نماینده پارلمان جمهوری آذربایجان با تحولات تاریخی منطقه نیز قابل انطباق است. در واقع از زمان روی کارآمدن حیدرعلیاف و پس از او پسرش طی دو دهه گذشته این جمله علیافها که ترکیه و جمهوری آذربایجان را «یک ملت با دو دولت» توصیف میکنند؛ همواره در گفتمان سیاسی و اجتماعی جمهوری آذربایجان جای گرفته است، اما ادعای آن لزوما دلیلی بر صحت و اعتبار آن نیست. نویسندگان و تاریخنگاران بسیاری نیز از جمله احمد کسروی در پژوهشهای خود قوم آذری را متفاوت و جدا از قوم ترکی در آناتولی معرفی کرده و زبان ترکی موجود در جمهوری آذربایجان را زبانی تحمیلی بر قومیت آذری ارزیابی میکند.
علاوه براین، در فضای سیاسی جمهوری آذربایجان نیز ترکیه نتوانسته چندان اهداف مطلوب مورد نظر خود را در این جمهوری قفقازی دنبال کند. وجود لابی ضدترکیه در دولت آذربایجان تا کنون باعث شده تا قرارداد لغو روادید میان آذربایجان و ترکیه به نتیجه نرسد. این در حالی است که چند سالی است ترکیه بصورت یکطرفه برای اتباع آذری روادید ورود به این کشوررا لغو نموده اما آذربایجان تا کنون اقدام متقابلی انجام نداده است.این موضوع همچنین درشرایطی محقق شده است که طرف ترک دراین خصوص اصرار ورزیده و در سفر هایی که ظرف چند سال گذشته مقامات دوکشور به کشورهای یکدیگر داشتهاند، لغو روادید همواره یکی از مسائل مطروحه از سوی ترکیه بوده است. همچنین در مسئله قبرس شمالی، علی رغم درخواست اردوغان از دولت علیاف؛ اما همچنان دولت آذربایجان قبرس ترک نشین را مورد شناسایی قرار نداده است. در کنار همه این شرایط، ترکیه برای گسترش جایگاه خود در آذربایجان با رقیب قدرتمندی بنام روسیه مواجه است که بعید به نظر میرسد به آسانی تحرکات و طمع آنکارا به باکو را نادیده انگارد.
با این وضعیت نمیتوان جمهوری آذربایجان را جامعهای مغلوب در برابر ترکیه تصور کرد. بلکه وجود محدودیتهایی که هم از نظر اجتماعی و هم سیاسی علیه عرض اندام آنکار در قفقاز وجود دارد، باعث خواهد شد تا آذریها به آسانی منکوب آنکارا نباشند. در این حالت است که حتی تصور رسیدن مرزهای ترکیه به خزر غیرممکن میشود.