الوقت- از سال 2003 تا کنون عراق چندین نوع از اشکال خاصه جنگ و ناامنی را به خود دیده است: تهاجمی، پیش دستانه، مدنی؛ و ناامنی هایی که پنج میلیون عراقی محکوم به زندگی در شرایط پناهندگان و آوارگان برای این کشور به جای گذاشته است. این ناامنی به صورت حملات هوایی، پرتاب خمپاره ها، اعدام ها، حملات انتحاری، انفجار بمب های دست سازو انفجار اتومبیل ها بوده است. برخی از این ها توسط گروه ها ی عراقی ، برخی توسط اشغالگران، برخی هم توسط تروریستها صورت گرفته است. شاید بیش از 40 گروه مختلف وجود دارد اما اصلی ترین آنها، بعثی ها، عراقی های ملی گرا، اسلام گرایان سنی مذهب افراطی، سلفی/وهابی ها ومبارزان جهادگرای خارجی هستند. جدای از اینها نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریکا و نیروهای دولتی عراق نیز در کارزار عراق حضور دارند.
در واقع حمله آمریکا به عراق به صورت کلاسیک تنها سه هفته به طول انجامید اما طی 13 سال گذشته تنش های سختی از نبرد بمب ها تا سلاح های انفرادی و سرد وجود داشته به نحوی که ناامنی به روایت روزانه مردم عراق تبدیل شده است؛ ماشین های سوخته شده، آپارتمان های نیم سوخته، خیابان های رنگ آمیزی شده با خون، خرابه های بازار، و نمای شهری پر از ترکش گلوله.
اما جدای از این ناامنی مادی، تنش دیگری در قالب جنگ کلمات، ایده ها و گفتمان ها وجود دارد. کشاکشی که از دشمنان، تهدیدات، هژمونی، تقابل با هژمونی، آزادی و بردگی سخن می گوید. یعنی جنگی که کمتر قابل رویت است و نمی توان آن را به تصویر کشید. در واقع نبردی که خودی و غیرخودی، مشروع و نامشروع و محق و باطل را برای طرفین می سازد. هرجنگ سخت مادی یقینا تقابل های فکری را با خود دارد، اما جنگ های گفتمانی بدون شلیک یک گلوله و یا پرتاب بمب ها صورت می گیرد. تاثیر این جنگ ها طولانی تر است حتی بعد از آنکه این جنگ تمام شود.
داعش؛اصلی ترین بحران امنیتی
در حال حاضر در برابر داعش، باز گرفتن و حفظ اراضی مهم است. در واقع داعش توانایی ایجاد دولت و ایجاد سازمان نظامی را نشان داده است هرچند که ناکارآمد باشد. اما تصرف شهر ها و مناطق در واقع ظرفیت های داعش را تحلیل می برد. در این حالت مبارزه علیه داعش شبیه به یک جنگ متعارف است که طرف عراقی و متحدان آن در حال پیروزی است.
با این حال داعش یک پیشینه دارد که فراتر از دولت مرگبار و تاسیسی و کنترل جغرافیایی بر اراضی است. هزاران مبارز آن هرگز فرار نخواهند کرد و یا تسلیم نخواهند شد بلکه به شکل شورشیان زیر زمینی قبل باز می گردند یعنی آنچه که قبل از سال 2014 بودند. اگر داعش به اندازه القاعده باهوش باشد، قدرت خود را به سمت و سوی نرم تر خواهد برد و از هیاهوی بی رحمانه خود از 2014 تا 2016 درس خواهد گرفت و در این صورت است که شکست کامل آن دشوار خواهد بود.
البته احتمال دارد داعش به تاکتیک های چریکی قدیمی خود بازگردد و بمب گذاری اتومبیل ها برای کشتار کور شهروندان را ادامه دهد چراکه داعش اعلام کرده است که شیعیان باید منتظر جنگ بدتری باشند.
تغییر تاکتیکی آمریکا
سیزده سال پیش که آمریکا با دکترین محور شرارت جرج بوش جنگ علیه عراق را آغاز می کرد، شاید تصور نمی شد که این کشور به باتلاقی ده ساله برای مهاجمان تبدیل شود و علاوه برمیلیاردها دلار خسارت، با تسهیل ظهورگروه های افراطی، ناامنی بلندمدت را برای عراق به ارمغان آورد. اما به احتمال زیاد در ژانویه 2017 که باراک اوباما کاخ سفید را ترک خواهد کرد چالش جدی عراق یعنی داعش تا حد زیادی به عقب رانده شده است و نیروهای آن محدوده های کوچکی همچون حوالی موصل را در اختیار خواهد داشت و البته دولت او می تواند بر این نکته اتکا داشته باشد که اقدامات آن موجب چنین دستاوردی شده است. بعد از تجربه وحشتناک 2003 تا 2011 کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا می دانند که مبارزه با تروریسم در دولت های ضعیف عربی چیزی بیش از لشکرکشی زمینی است. دولت آتی آمریکا احتمالا کمتر به فکر ابعاد نظامی شکست داعش خواهد بود و بیشتر به فکر هدایت حکمرانی در مناطق بازپس گرفته شده هستند، آن هم به جهت ریشه کن کردن نارضایتی ها و شکایاتی که ممکن است شرایط را وخیم تر سازد. این دغدغه ها به اندازه عملیات های نظامی بارز نیست، اما حیاتی هستند.
آشتی ملی؛ مسیری دور و دراز برای تامین امنیت
یقینا پاسخ نهایی برای شکست دادن داعش آشتی ملی است، آنچه که دولت در ماه های اخیر در آن بسیار ضعیف عمل کرده و حتی سخن از استقلال کردستان عراق مطرح شده است. اگر عراق نتواند زندگی مدنی را در مناطق بازپس گرفته شده احیا کند، آشتی ملی متزلزل خواهد شد و حتی شاید شکست بخورد. همانطور که قبلا شاهد بودیم که داعش چگونه به راحتی توانست حفره های محلی حاصل مدیریت غلط و فساد حکومت محلی و همینطور نیروهای امنیتی ناسازگار را پر کند.
در واقع آشتی ملی راهی طولانی در پیش دارد. العبادی که تا قبل از سقوط حکومت صدام در بریتانیا بود، فاقد پایگاه مردمی بسیار است. هنگامی که فشارها برای دولت او پیش می آید او خود را ناکام می یابد. در واقع میل او به عنوان یک نخست وزیر برای اداره تنها با یک تیم کوچک و حداقل مشاوره، چالش های او را تشدید کرده است. معترضان منطقه خضرا و پارلمان عراق آخرین نمونه از ضعف عبادی بود. از طرفی برخلاف رابطه نورالمالکی، رابطه العبادی با منطقه کردستان تا حدی اصلاح شده است، هرچند گرم نیست. دولت عبادی بر صادرات نفت از منطقه کردستان که نقض توافق 2015 است، نتاخت. اگرچه او پرداخت های انتقالی به منطقه کردستان را در واکنش به دریافت کمتر درآمدهای صادراتی از منطقه کردستان، کاهش داد، اما بغداد همچنان به سایر پرداخت ها همچون حقوق کارمندان ادامه داد.
با کاهش قیمت جهانی نفت، بغداد در به دست آوردن وفاداری کردستان ناتوان تر خواهد بود. کردهای عراق همواره و حتی در زمان فشار داعش میل به استقلال را رها نکرده اند و نخست وزیر هم تمایل کمی برای واکنش به این درخواست ها نشان داده است. احتمالا در پنج سال آینده و با اطمینان از واکنش های ترکیه، کردها گام های اساسی تری برخواهند داشت و اینکه این پروسه تا چه حد آرام خواهد بود به توافقی بستگی دارد که در مورد مرزهای آن بسته خواهد شد. برخلاف کردها، سنی های عراق به دنبال دولت خودمختار خود نیستند و به احتمال زیاد به روابط خود با بغداد خواهند چسبید. اگر چه سنی ها می تواند به صورت یک واحد مجزا درآیند اما سرزمین های آنها اغلب خشک است و مناطق معدود دارای منابع هیدروکربن توسعه یافته اند که پشتوانه یک موجودیت سنی باشد. وابستگی آنها به بغداد و بودجه آن تنها کشمکش برای قدرت را سخت تر کرده است. آشتی میان اعراب شیعه و سنی به درجه بالاتری از ترتیبات امنیتی محلی برای هر دو جامعه نیاز دارد که تحت حمایت مالی بغداد باشد. بسیاری از آنان که فدرالیسم بغداد را تقبیح می کردند، به ویژه سران عشیره ها، اکنون خواستار آن هستند. در واقع برای اختلافات میان جوامع سنی ابتدا باید به صورت محلی ثبات ایجاد شود، چراکه اعراب سنی ممکن است در عشیره و طایفه دیگر پذیرفته نشوند. در واقع کمبود اعتماد به دولت مرکزی ، تسلط بر مناطق سنی نشین و آشتی ملی را با دشواری مواجه ساخته است.دولت مرکزی در نیمه دوم 2016 با این مشکلات مستقیم تر مواجه خواهد شد چراکه انسجام آن تحت فشار بی سابقه خواهد رفت.
الزامات آینده
آنچه که دولت مرکزی باید در ارتباط با تامین امنیت بعد از پاکسازی داعش در نظر داشته باشد این موارد هستند:
*ایجاد یک پلیس توانمند برای به دست گرفتن خیابان های پاکسازی شده از نیروها و تله های داعش، مقامات قضایی آماده برای پردازش به پرونده های امنیتی و سایر اختلافات در میان ساکنان آواره شده مناطق، تیم ها و مواد آماده برای تعمیر تاسیسات آب و خطوط لوله، نیروگاه ها، بیمارستان ها و مدارس و همینطور کارکنان قادر به ارائه خدمات در کوتاه ترین زمان ممکن برای افراد محلی
*مدیران آموزش دیده و مقامات رسمی_ حتی اعضای شورای ولایتی اگر لازم باشد_ که قادر به تعامل با مردم و پاسخ به شکایات باشند
*تیم هایی از دولت ملی عراق برای کمک رسانی سریع به مقامات محلی با منابع اضافی از نیروی نظامی گرفته تا دارو
رویکرد صرفاٌ نظامی به داعش و بحران امنیتی کنونی عراق، به طور کامل آن را از میان نخواهد برد. در واقع باید راه حل متنوع تری برای تضمین امنیت آینده عراق مورد بررسی قرار گیرد که در آن نارضایتی هایی موررد توجه قرار گیرد که موجب بروز تکثیر و تقویت داعش خواهد شد. بدون آشتی ملی نیز دولت عراق هرگز به ثبات نخواهد رسید و بذرهای افراطی گری همچون داعش همچنان باقی خواهد ماند.
فاطمه جلیلیان