با گذشت حدود سه سال از آغاز قيام مردمي در بحرين، آل خليفه همچنان با
امنيتي ساختن فضاي اين كشور و رويكرد مقابله جويانه به مواجهه با اين حركت پرداخته
است كه حاكي از تداوم فضاي امنيتي در اين كشور مي باشد، همچنانکه بازداشت اخیر شیخ
علی سلمان دبیرکل حزب الوفاق توسط نیروهای امنیتی بحرین را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. به لحاظ
تئوریکی امنيتي ساختن به معناي خارج كردن يك پديده از حوزه عمومي و وارد كردن آن
به حوزهاي ويژه است. حوزه عمومي جايي است كه قواعد و رويه هاي عادي بر پديده حاكم
بوده ؛ اما در حوزه ويژه، قواعد و رويه هاي عادي كنار گذاشته شده و قواعد و رويه
هاي ويژه اي براي مواجهه با پديده، مورد استفاده قرار مي گيرد. بنابراین برخلاف
ديگر انقلابهاي منطقه به نظر ميرسد آل خليفه در روشي غير معمول امنيتي كردن فضاي
بحرين را در پيش گرفته است. اين در حالي است كه در همه کشورها تلاش ميشود مسائل
امنيتي را به مسائل سياسي تبديل كرده و از امنيتي کردن پرهيز نمایند. برهمین اساس هنر
دولت بايد اين باشد که تنشهاي امنيتي را به تنش سياسي و سپس تنش سياسي را به اختلافات سياسي و اختلافات
سياسي را به برخي چالشها تبديل کند. اما حکومت بحرين در جهت عکس عمل ميکند و
محيط سياسي را خودش امنيتي کرده و دائماً اين فضا را تشديد ميکند. به نظر مي رسد
كه اين مسأله تا حدي متأثر از ژئوپولتيک خاص بحرين باشد زيرا از نظر رژيم، امنيتي
کردن فضا چيزي بر موقعيت شيعيان اضافه نميکند ولي امنيتي کردن اين امكان را براي
رژيم ايجاد ميکند تا بتواند معترضين را سرکوب نمايد. از نظر آل خليفه امنيتي كردن
مترادف فرسايشي کردن است، يعني با امنيتي كردن، زمينه براي فرسايشي کردن درگيري و
به زانو درآوردن مخالفان فراهم ميشود. ضمن اينكه با امنيتي كردن فضا و ايجاد
نگراني در ميان امريکاييها و ديگران،
همکاريهاي خارجي را جلب مينمايند. در نتيجه نگراني از سطح ملي بحرين ابتدا به
سطح منطقهاي و سپس به سطح بينالمللي انتقال يافته و در نتيجه محيط منطقهاي و
بينالمللي با اقدامات آل خليفه همگراتر ميشود.
نکته ديگر آن است که با امنيتي کردن محيط و فضا، شيعيان دچار مشکل و
بحران ميشوند. وقتي پديدهاي امنيتي ميشود دست حکومت در مواجهه بازتر و قانونيتر
ميشود. به همين دليل است كه برخي حکومتها سالها حالت فوقالعاده را حفظ ميکنند
تا بتوانند اقدامات خود را در سايه محيط امنيتي توجيه کنند. آلخليفه نيز ميتواند
در همين فضا مخالفان را در دادگاه امنيتي و نظامي محاکمه کرده و مجازاتها حداکثري
شده و پروندهها با نگاه امنيتي بررسي شوند. ضمن آنکه رژيم ميتواند مخالفين را از
برخي حقوق (مانند کانديداتوري و ...) محروم کند يا مجروحين آنها از معالجه در
بيمارستانها محروم ميشوند. وقتي فرد هزينههايي اينچنين را براي خود تصور ميکند
که مثلاً ميداند هزينه حضور او در خيابان از دست دادن شغل است و در صورت بيماري،
نميتواند از خدمات درماني استفاده کند يا از تحصيل در دانشگاه محروم است و يا از
کشور نميتواند خارج شود و ... به طور طبيعي فرد درباره حضور خود در صحنه تجديد
نظر ميکند و اين به نفع نظام حاکم است.
بنابراين آل خليفه به عنوان بازيگرامنيتي ساز با اقدامات مختلف سعی می
نماید تا فضاي بحرين را امنيتي جلوه دهد و بدين ترتيب براي اقدامات مختلف خود در قبال
مخالفين مشروعيت كسب كند. چراكه شرايط امنيتي، اقدامات امنيتي را جهت مقابله و بقاي
حكومت مي طلبد.
با این حال آنچه نبایستی فراموش شود این است که برخلاف تلاش آل خلیفه
برای فرقهای جلوه دادن تحرکات بحرین، این تحرکات در واقع خیزش مردمی در راستای
اصلاح نظام سیاسی کشور و تحقق حقوق مشروع شهروندان است. اعتراضات مردم محدود به يك
طايفه یا مذهب خاص نيست، بلكه يك خيزش مردمي با خواسته هایی مشروع چون انتخاب دولت
با رأی مردم و تشکیل مجلس نمايندگانی است که مبتنی بر عدالت و در خدمت مردم باشد و
از همین رو نیز آل خليفه به عنوان بازيگر امنيتي ساز بحرين، نتوانسته است پديده
امنيتي را حتي با به شهادت رساندن بيش از 100 بحريني در طي سال های اخير به مخاطبين
خود يعني مردم و معترضين القا نمايد. به عبارت ديگر با عدم پذيرش مخاطبين مواجه
شده ؛ از اينرو در تكميل امنيتي ساختن فضاي اين كشور موفق نبوده است. تنها توانسته
از اين طريق حمايت برخي از بايگران خارجي را به دست آورد.