به گزارش الوقت، «استفان ام. والت»، نظریهپرداز برجسته عرصه بینالملل و ستوننویس نشریه فارنپالسی و «رابرت و رنه بلفر»، استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در این مقاله، با اشاره به تخریب اسکله موقتی که ایالات متحده برای رساندن کمکهای امدادی به غزه در سواحل مدیترانه ای این باریکه ساخته بود، آن را استعاره مناسبی از ضعف مدیریتی دولت بایدن در طول جنگ غزه عنوان کردند.
نویسندگان این مقاله با اشاره به عدم تمایل مقامات آمریکایی به وادار کردن رژیم صهیونیستی به باز کردن گذرگاههای مرزی و صدور مجوز برای ورود کمکهای امدادی برای غیرنظامیان فلسطینی باریکه غزه، ساخت این اسکله را «یک شیرینکاری پرهزینه» توصیف کردند که سؤالات زیادی در مورد جاهطلبیها و ادعاهای آمریکا ایجاد میکند.
در بخشی از این مقاله آمده است: کارشناسان سیاست خارجی ایالات متحده در مورد حفظ "اعتبار و تایید" برای توجیه منابع گسترده درگیریها و تعهدات بیاهمیت استراتژیک این کشور اهمیت زیادی قائل هستند. آنها معتقدند که اگر ایالات متحده به اندازه کافی تلاش کند، میتواند به هر هدفی که تعیین کرده دست یابد. این در حالی است که پافشاری بر روی اعتبار و نفوذ موجب نادیده گرفته شدن «شایستگی» به عنوان یک عنصر کلیدی در این موضوع شده است. چنانچه نهادهای اصلی مسئول انجام روابط خارجی آمریکا - شامل شورای امنیت ملی؛ وزارتخانه های امور خارجه، دفاع، خزانه داری و بازرگانی؛ سرویس های اطلاعاتی؛ و کمیته های مختلف کنگره - صلاحیت و شایستگی انجام کاری را نداشته باشند، اراده قوی و بالا برای حل مسائل، دیگر کشورها را برای پیروی از آمریکا متقاعد نخواهد کرد.
نویسندگان این مقاله با زیر سوال بردن صلاحیت و شایستگی نهادهای سیاست خارجی آمریکا در کمک به نقش ادعایی رهبران ایالات متحده برای مدیریت جهان، بخشی از فهرست طولانی عملکردهای ناامیدکننده و ناموفق آمریکا را این گونه شرح دادند: مدیریت «فرایند صلح» خاورمیانه ای است که گفته شد راهحل دو دولت را به همراه خواهد داشت، اما «واقعیت یک دولت» امروزی را ایجاد کرده است؛ جنگی قابل اجتناب و ناشیانه بر سر کوزوو در سال ۱۹۹۹، خطاهای سیاسی و شکست اطلاعاتی که منجر به حملات ۱۱ سپتامبر(حمله به برج های دو قلو در نیویورک) شد؛ تصمیم فاجعه بار حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۱)، بحران مالی ۲۰۰۸ (۱۳۸۶)؛ ناتوانی در پیش بینی اینکه گسترش ناتو در نهایت به کجا می انجامد؛ امید بیهوده به تاثیر تحریم روسیه در شکست اقتصادی این کشور.
این مقاله بخشی از این مشکل را ترکیب غیرمعمول قدرت و معافیت آمریکا از مجازات توصیف کرده و می نویسد: از آنجا که آمریکا قدرتمند و بهطور غیرعادی امن است، رهبران آن این امکان را دارند تا انواع کارهای احمقانه را انجام داده و موجب تحمیل عواقب کارهای خود به کشورهای دیگر شوند. همچنین این تصور پوچ وجود دارد که اگر ایالات متحده در تلاش برای مدیریت مشکلات جهان نباشد، کل جهان از هم خواهد پاشید. در حالی که اگر ایالات متحده مجموعهای از اهداف متوسط در سیاست خارجی داشت، ممکن بود چنین مشکلاتی ایجاد نشود.
این مقاله با اشاره به لزوم اصلاح دستگاه پر خطای سیاست خارجی آمریکا افزود: زمان زیادی طول خواهد کشید تا سیاست خارجی ایالات متحده محدود شود. اگر آمریکا در امور کمتری از جهان دخالت می کرد، ممکن بود دستگاه سیاست خارجی آن از عهده وظایف خود بر آید. در این صورت تعداد شکست های آن در حوزه سیاست خارجی کمتر بود و منابع بیشتری برای اختصاص به مشکلات داخلی داشت.