الوقت- بروز تغییر و تحولات گسترده امنیتی و ژئوپلتیکی در هندسه روابط قدرت در منطقه غرب آسیا طی یک دهه گذشته، موجب شده تا ایالات متحده آمریکا که تا گذشته نه چندان دور خود را نیروی هژمونیک در خلیج فارس به شمار میآورد مجبور شود تا به مرور دست به تغییرات گسترده در راهبرد منطقهای خود بزند. یکی از پراهمیت ترین و حساسیت برانگیزترین حوزههای تغییر استراتژی ایالات متحده در غرب آسیا مربوط به آرایش نیروها و پایگاههای نظامی این کشور بوده است.
آمریکا در هفت دهه گذشته در کشورهای عربی پایگاههای متعددی را احداث کرده اما مهمترین این پایگاهها به طور حتم پایگاه «العدید» در قطر به عنوان مرکز نیروهای هوایی «سنتکام» و همچنین ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده در بحرین بوده اند. اما اکنون این پرسش مطرح است که با توجه به تغییرات شکل گرفته در راهبرد منطقه ای آمریکا آیا این پایگاهها همچنان کانون فعالیتهای نظامی سنتکام را به خود اختصاص خواهند داد و یا خیر؟ موضوعی که شواهد و قرائن نشانگر امکان تغییرات کلان در چینش پایگاههای سنتکام میباشد.
در این رابطه، سفر غیرمنتظره مارک میلی، رئیس ستاد مشترک آمریکا به اردن (اول شهریور) و دیدار با عبدالله دوم، پادشاه این کشور از تحرکات امنیتی جدید واشنگتن در منطقه حکایت دارد. دفتر پادشاهی اردن خبر داد که دو طرف در خصوص راههای همکاری و شراکت میان اردن و آمریکا در حوزه نظامی و تلاشها در حوزه مبارزه با تروریسم رایزنی کردند. رسانههای صهیونیستی هم هدف از این سفر را هماهنگی برای دفاع در برابر تهدیدات ایران و دیگر مسائل راهبردی مشترک اعلام کردند.
مقدمات حضور نظامیان آمریکا در اردن از مدتها قبل کلید خورده است. اولین بار در آگوست 2021 کاخ سفید از انتقال نیروها و تجهیزات آمریکایی به اردن خبر داد. کاخ سفید در آن زمان تاکید کرد که توزیع و استقرار نظامیان آمریکایی در منطقه تغییر یافته و ارتش آمریکا پایگاه نظامی السیلیه، مرکز تامین مهمات به نام فالکون در قطر را تعطیل کرده و همچنین انتقال نیروها و تجهیزات نظامیان آمریکایی مستقر در عربستان سعودی، کویت و امارات هم به اردن منتقل شدهاند.
در ژانویه 2021 اردن و آمریکا توافقنامه همکاری دفاعی را امضا کردند که طی آن اردن به نیروهای آمریکایی اجازه داد در خاک این کشور سلاح حمل کنند و نظامیان آمریکایی هم بدون اخذ ویزا در خاک اردن تردد نمایند.
طبق این توافقنامه، نیروهای آمریکایی به مدت ۱۵ سال، ۱۲ پایگاه هوایی و دریایی در اختیار خواهند داشت که ۴ پایگاه جهت آموزش نظامیان اردنی و اقدامات گوناگون به طور مشترک مورد استفاده قرار خواهد گرفت. همچنین، پایگاه هوایی «موفق السلطی» به پایگاه اصلی و مقر فرماندهی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در غرب آسیا تبدیل خواهد شد.
یکی از دلایل اصلی انتقال نیرو و تجهیزات به اردن که توسط تحلیلگران آمریکایی عنوان شده، کاهش تهدیدات موشکی در منطقه خلیج فارس از جانب ایران و نیروهای تحت حمایت آن میباشد. این درحالی است که قدرت نظامی جمهوری اسلامی در تصمیم جدید کاخ سفید تاثیر گذار بوده است. سرنگونی پهپاد پیشرفته «گلوبال هاوک» آمریکا توسط پدافند ایرانی و حمله به پایگاه عینالاسد در عراق، مقامات واشنگتتن را به این ارزیابی رسانده که تداوم حضور در خلیج فارس برای آمریکاییها هزینه گزافی خواهد داشت. از طرف دیگر مقامات سنتکام سال گذشته اعتراف کردند که قدرت پهبادی ایران برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم برتری کامل هوایی آمریکا در منطقه را به چالش کشیده است.
چرا اردن انتخاب شده است؟
بدون تردید انتخاب اردن به دلایل متعدد و مهمی صورت گرفته است. اولاً اردن به دلیل همجواری با سوریه برای پیشبرد اهداف و برنامههای شوم آمریکا از جایگاه استراتژیکی برخوردار است. در دو سال گذشته تنشها بین آمریکا با گروههای شبه نظامی متحد دولت سوریه و نیروی هوایی روسیه تشدید شده و مقامات کاح سفید سعی دارند با همه توان در اطراف سوریه حضور داشته باشند و بتوانند در سریعترین زمان در برابر تهدیدات واکنش نشان دهند و پشتیبانی هوایی از عملیاتهای زمینی را به طور مداوم فراهم کنند.
از اینرو، به گفته کارشناسان، حرکت آمریکا در شرق سوریه در وهله اول با هدف بازدارندگی در برابر ایران و روسیه انجام میشود تا این پیام را به آنها ارسال کند که نیروهای آمریکایی همچنان در مناطق اشغالی باقی خواهند ماند.
اصرار واشنگتن به ماندن در سوریه درحالی است که نظامیان آمریکایی به صورت گسترده در حال غارت نفت و گاز سوریه هستند و حاضر نیستند به راحتی آنرا از دست بدهند و تقویت گروههای تروریستی داعش و تحریرالشام در ماههای اخیر هم برای جلوگیری از اقدامات روسیه و نیروهای مقاومت انجام میگیرد تا همچنان این کشور را ناامن نگه داشته و برنامههای خود را اجرایی کند.
مزیت استقرار نیرو و تجهیزات نظامی در اردن، از این جهت است که در صوت درگیری احتمالی بین آمریکا و نیروهای مقاومت، در کمترین زمان میتوانند وارد عمل شوند ولی این اینگونه اقدامات تاکتیکی از پایگاههای قطر و بحرین به سختی انجام میشد. همانگونه که در عملیات پهپادهای ناشناس چند ماه پیش به پایگاه آمریکا در دیرالزور که به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی و زخمی شدن چند نفر دیگر منجر شد، جنگندههای آمریکا چند ساعت پس از آن وارد عمل شده و در پاسخ، حملاتی را به مواضع گروههای مقاومت انجام دادند. همچنین هزینه هر سورت پروازی از خلیج فارس تا غرب سوریه بیشتر از هزینه پروازی اردن است.
آمریکا در سالهای حضور اشغالگرانه در شمال سوریه در سودای ایجاد پایگاه در مناطق شمالی این کشور بوده است، همانند آنچه در عراق در دو دهه گذشته بر پا کردهاند، اما نه تنها ساخت پایگاه مطمئن در سوریه تاکنون امکان نیافته بلکه حتی پایگاههای شمال عراق نیز در حال ناامن شدن هستند. هشدارهای مکرر گروههای مقاومت عراق با حملات گاه و بیگاه موشکی، حاوی این پیام است که عراقیها برای اخراج آمریکاییها مصمم هستند و شاید سناریوی افغانستان در عراق هم تکرار شود.
ناگفته نماند که رویای ماندن در سوریه برای حفاظت از پایگاهها و گروههای کُرد سوری هم دشوار است. فارغ از ائتلافی که شبه نظامیان «یگانهای مدافع خلق» یا همان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (قسد) با نظامیان آمریکایی ایجاد کرده اند اما انتقادات و مخالفتها با حضور اشغالگران آمریکایی در میان ساکنان محلی رو به افزایش است و کردهای سوریه در مورد اتحاد با آمریکا یکدست نیستند.
در نتیجه واشنگتن قصد دارد با حضور در اردن که به مرزهای عراق و سوریه، مشرف است، کنترل مرز کشورهای عضو مقاومت را در دست بگیرد تا هم در روند همکاریهای اقتصادی این کشورها اخلال ایجاد کند و هم طرح تداوم بیثبات سازی عراق و سوریه از طریق عناصر باقی مانده داعش در صحراهای مرزی دو کشور ادامه یابد.
حمایت بیشتر از امنیت رژیم صهیونیستی
هر چند بهترین مکان برای استقرار نیروهای سنتکام، حضور در سرزمینهای اشغالی است تا به تعهدات خود در دفاع از امنیت رژیم صهیونیستی عمل کنند اما این منطقه به دلیل مناقشه طولانی مدت بین اشغالگران و فلسطینیها، حساسیت برانگیز است. زیرا، آمریکا مجبور خواهد بود در دفاع از صهیونیستها با گروههای فلسطینی درگیر شود که این مسئله مخالفتهای جهانی را افزایش خواهد داد و راه رسیدن به سازش را که واشنگتن پرچم دروغین آنرا به دست گرفته، مختل خواهد کرد. لذا، اردن به دلیل نزدیکی به سرزمینهای اشغالی میتواند گزینه خوبی برای آمریکاییها باشد تا به طور غیرمستقیم از تلآویو حمایت اطلاعاتی و لجستیکی انجام دهند.
با توجه به شکستهای مکرر ارتش اسرائیل در لبنان و فلسطین اشغالی در دو دهه گذشته و تشدید بحران امنیتی در سرزمینهای اشغالی در ماههای اخیر که احتمال درگیری تمام عیار بین این رژیم با مقاومت لبنان و فلسطین را بالا برده است، حضور نظامی آمریکا در اردن، پشتگرمی برای صهیونیستها میتواند باشد.
یکی از دلایلی که آمریکا را به بازنگری در راهبرد امنیتی واداشته است، شروع جنگ اوکراین بود که به دلیل تقابل با روسیه نیاز دارد تا بخشی از تجهیزات نظامی خود را از خلیج فارس خارج کرده و در پیرامون مرزهای اروپا و مدیترانه مستقر کند. باتوجه به هزینههای گزاف جنگ اوکراین و کاهش تسلیحات زرادخانههای غرب، آمریکا درصدد است تجهیزات خود را از خلیج فارس به اردن انتقال داده و در صورت لزوم بتواند در کمترین زمان ممکن از اوکراین در برابر روسها دفاع کند. شاید بخشی از جنگندههای اف-16 که قرار است به تحویل اوکراین داده شود، از جنگندههای مستقر در قطر تامین شود.
از طرف دیگر، تحولات شمال آفریقا هم این روزها برای واشنگتن اهمیت ویژهای پیدا کرده است. اجرای کودتاها در کشورهای سودان، نیجر، مالی، بورکینافاسو و اخیرا گابن، که با هدف برچیدن دست استعمارگران از جمله فرانسه رخ داد، برای غربیها نگران کننده است. زیرا دولتهای کودتایی بیشتر به سمت روسیه متمایل شدهاند و نفوذ گسترده مسکو در شمال آفریقا، برای منافع غرب تهدید بزرگی به شمار میرود.
در کل میتوان گفت خروج بخشی نیروهای آمریکایی از خلیج فارس و رفتن به سمت اردن و همچنین شرق آسیا، نشان میدهد که با قدرت گیری ایران و و نفوذ گسترده چین در کشورهای عربی، فضای تنفس آمریکا در منطقه تنگ شده است و سعی دارد مخفیگاه جدیدی را برای خود به دست آورده و هژمونی رو به افول خود را با این جابجاییها لاپوشانی کند.