الوقت- پس از وقوع کودتای نظامی در نیجر که توجه جهانیان را به خود جلب کرد، سناریوهای زیادی از سوی کشورهای آفریقایی و قدرتهای فرامنطقهای برای مداخله در این بحران مطرح شده که در این میان فرانسه و جامعه اقتصادی غرب آفریقا موسوم به (اکواس) برای دفاع از منافع خود حتی گزینه نظامی را نیز روی میز گذاشته اند. با این حال بادها آنطور که کشتیهای فرانسه و اکواس میخواهند نمیوزند و موانع جدی بر سر راه اجرای این طرح تنشزا وجود دارد و این بار اختلاف نه بین شرق و غرب بلکه بین دو آمریکا و فرانسه است که منافعشان در یک نقطه تلاقی پیدا نمیکند.
روزنامه ایندیپندنت در گزارشی به اختلاف بین فرانسه و آمریکا در تحولات نیجر اشاره کرده و نوشت، پاریس به دنبال مداخله نظامی در نیجر است تا جایی که در آستانه دومین نشست سران اکواس به حریم هوایی نیجر نفوذ کرد، درحالی که موضع آمریکا متفاوت بوده و اعتقاد دارد که در این مرحله باید به ابزارهای دیپلماتیک تکیه کرد.
فرانسه که به دلیل سابقه استعمارگری، خود را قدرت برتر در تحولات نیجر میبیند از اینکه ابتکارعمل سیاسی نیجر به دست آمریکاییها بیافتد نگران است و به همین دلیل همزمان با سفر ویکتوریا نولاند، قائممقام وزارت خارجه آمریکا به نیجر برای مذاکره با رهبران کودتا، سعی کرد تا جلوی این سفر را بگیرد.
یک منبع دیپلماتیک فرانسوی در رابطه با سفر نولاند به روزنامه لوفیگارو گفت:«ایالات متحده دقیقا برعکس آنچه ما فکر میکردیم انجام میدهد. با متحدانی مانند این، ما به دشمنی نیاز نداریم». این منبع فرانسوی گفت:«با فرستادن ویکتوریا نولاند به نیجر، ایالات متحده نشان داد که آماده است با رهبران کودتا صحبت کند. برای امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، اعتبار فرانسه بهویژه از منظر حمایت از دموکراسی به خطر افتاده است. [اما] برای آمریکاییها حتی اگر نگران بازگشت سریع به نظم قانون اساسی باشند، اولویت ثبات منطقه است». این دیپلمات گفت:«مهمترین چیزی که آمریکاییها میخواهند، صرفا این است که پایگاههای خودشان را در این منطقه حفظ کنند».
گفته میشود که در دیدار نولاند با رهبران نظامی نیجر، ظاهرا موضوعات متعددی مطرح شده و او از حاکمان نیجر خواسته تا برای دریافت کمک به سراغ گروه شبه نظامی «واگنر» وابسته به روسیه نروند.
فرانسه پس از تهدید به استفاده از زور علیه کودتاچیان، مدعی شد که در صورت حمله به شهروندان فرانسوی و یا به خطر افتادن منافعش در این کشور آفریقایی، مداخله نظامی خواهد کرد و از تصمیم اکواس هم دفاع کرد. اما برخلاف فرانسه، آمرکیا با وجود استقرار 1100 سرباز خود در نیجر، هر گونه دخالت نظامی در این کشور را رد کرده است.
آمریکا یک پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین در نیجر دارد و این کشور یک نقطه کانونی برای فرماندهی ارتش ایالات متحده در آفریقا (AFRICOM) به شمار میرود و به همین خاطر واشنگتن حاضر نیست تا منافع نظامی در نیجر را به خاطر جاهطلبیهای فرانسه از دست بدهد. سیاستی که در مواضع مقامات آمریکایی نمایان شد به صورتی که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفت که تنها راه حل بحران نیجر، دیپلماسی است و مایکل کارنی، سفیر سابق آمریکا در سودان نیز تأیید کرد که استفاده از نیروی نظامی در نیجر از لحاظ لجستیکی یک فرآیند پیچیده خواهد بود و توصیه کرد که فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر نیامی افزایش یابد.
اهداف متفاوت فرانسه و آمریکا در نیجر
فرانسه که نسبت به سایر اروپاییها، نفوذ بیشتری در آفریقا داشته از این نگران است که کودتای نیجر به سایر کشورهای آفریقایی هم سرایت کند و در نتیجه برای همیشه از این قاره بیرون رانده شود. تجربه کشورهای مالی، بورکینافاسو و نیجر و الجزایر در سالهای اخیر ضربه بزرگی به منافع پاریس در آفریقا زده است و تکرار چنین حوادثی به حیثیت و وجهه فرانسه خدشه جدی وارد خواهد کرد.
سناریوی احتمالی کودتا علیه فرانسه در گابن، کامرون، بنین و ساحل عاج به کابوسی برای دولتمردان فرانسه تبدیل شده است و نیجر به عنوان جواهر کشورهای ساحل آفریقا است که فرانسه اورانیوم مورد نیاز خود را از این کشور تامین میکند و از دست رفتن این ذخایر حیاتی، برای اقتصاد فرانسه خطرآفرین است. عبدالباری عطوان، تحلیلگر جهان عرب، «محمد بازوم» را زلنسکی فرانسه در نیجر توصیف کرده است که با کمک آن توانسته بود منافع زیادی را کسب کند و دلیل اصلی برای بازگردان او به قدرت حتی با توسل به قدرت نظامی، نشان از اهمیت نیجر برای فرانسه دارد.
در مقابل، برای آمریکا ماجرا به گونه دیگری است و مقامات واشنگتن بر این باورند که کودتای نیجر یک مسئله داخلی و به دور از مداخلات روسیه انجام شده است و مداخله غرب و آکواس فرصتی عالی برای نیروهای واگنر فراهم میکند تا حضور فعالی در این کشور داشته باشند، همانگونه که در کشورهای پیرامونی نیجر حضور گستردهای دارند. به اعتقاد برخی کارشناسان، حضور واگنر در نیجر ممکن است یک رویارویی نظامی با نیروهای آمریکایی و فرانسوی را کلید بزند که متعاقباً به معنای گسترش بحران اوکراین به آفریقا است و با تقابل روسیه و غرب در این قاره، فرضیه شروع جنگ جهانی سوم که روسها بارها نسبت به آن هشدار دادهاند، در بین افکارعمومی تقویت خواهد شد.
آمریکا با اینکه از وضعیت کنونی نیجر نگران است و آنرا برخلاف منافع خود در آفریقا میداند، اما در شرایط کنونی با هر گونه مداخله نظامی مخالف است. امانی الطویل، کارشناس ایندیپندنت عربی، در این باره مینویسد:«با اعلام مخالفت بورکینافاسو و مالی با مداخله نظامی در نیجر، احتمال دخالت آنها در این جنگ وجود دارد و این به نفع حاکمان این کشورها است تا از یکسو سطح محبوبیت داخلی خود را بالا ببرند و از سوی دیگر میتوانند هر گونه موعد مقرر در مورد برگزاری انتخابات برای پایان دادن به دوره انتقالی طبق تعهدات قبلی آنها در هر دو کشور را به تعویق بیندازند». از طرفی، با مداخله مالی و بورکینافاسو در حمایت از نیجر، یک جنگ منطقهای شکل خواهد گرفت و میتواند بحران جدیدی را برای جهان ایجاد کند.
آمریکا به این واقعیت پی برده که تحولات اخیر در نیجر صرف کودتای نظامی و تغییر دولت نیست بلکه اکثر مردم این کشور هم از رهبران نظامی حمایت میکنند و آتش زدن پرچم فرانسه و سر دادن شعار «استعمارگران فرانسوی را بیرون کنید» نشان از مشروعیت اقدام رهبران نظامی در بین مردم است و به راحتی نمیتوان حاکمان جدید را کنار زد.
از اینرو، واشنگتن میترسد که مداخله نظامی در نیجر به افزایش نفرت آفریقاییها از آمریکا و در نتیجه به از دست دادن حضور ژئوپلیتیک خود در این قاره منجر شود. واشنگتن همچنین نگران است که بیثباتی در نیجر، نفوذ روسیه در منطقه ساحل را تقویت کند و اهتزاز پرچم روسیه توسط مردم نیجر هم به خوبی این مسئله را تایید میکند. منطقه ساحل در سالهای گذشته شاهد یک سری کودتاهای نظامی بود که منجر به سرنگونی دولتهای غربگرا شد و حاکمان جدید به سمت مسکو متمایل شدند و نیجر هم میتواند همین مسیر را طی کند.
همچنانکه با پایان یافتن ضربالاجل اکواس، یکی از رهبران کودتای نیجر به مالی رفت و از واگنر کمک خواست، اقدامی که آمریکاییها بیش از پیش دچار هراس کرد و گفتگوهای نولاند با رهبران نیجر مبنی بر عدم همکاری با واگنر هم بر این اساس انجام شده است. از اینرو، آمریکا که در حال حاضر توان لازم برای مداخله در تحولات آفریقا را ندارد، سعی دارد با زد و بند سیاسی با حاکمان نظامی نیجر و جلوگیری از مداخله نظامی فرانسه و آفریقاییها، از حساسیت روسیه نسبت به تحولات نیجر بکاهد.
به دلیل ذخایر غنی اورانیوم، نفت و طلا؛ نیجر برای ایالات متحده، چین، اروپا و روسیه اهمیت استراتژیک دارد و قدرتگیری چینیها و روسها در نیجر، وزن رقبای آمریکا را در نظام بینالملل تقویت خواهد کرد و در نظم نوینی که در حال شکل گیری است، واشنگتن در حالت ضعف قرار خواهد گرفت.
گوشمالی دادن فرانسه
علاوه بر نگاه منطقهای و جهانی آمریکا به تحولات سیاسی نیجر، اما مهمترین مسئلهای که سبب شده تا واشنگتن و پاریس بر سر یک موضوع بینالمللی در جبهه مقابل هم قرار بگیرند، به خاطر تحرکاتی است که دولت فرانسه در سالهای اخیر در عرصه جهانی انجام داده است که به مذاق کاخ سفید خوش نیامده است. امانوئل مکرون که در سودای رهبری اروپاست، سعی دارد با طرحهای خود وابستگی نظامی و اقتصادی اروپاییها به آمریکا را کاهش دهد.
طرح تاسیس ناتوی اروپایی با همکاری آلمان که در نقطه مقابل ناتو است، واشنگتن را نگران کرده است، زیرا آمریکاییها از زمان جنگ جهانی دوم همواره سعی کردهاند تا اروپا را همچنان تحت سلطه خود داشته باشند و اجازه نمیدهند که فرانسه این موازنه چند دههای را برهم بزند. فرانسه در جنگ اوکراین هم با اینکه به همراه متحدانش میلیاردها دلار کمک تسلیحاتی و مالی به کییف ارسال کرده است اما با این حال طرحهایی را برای پایان جنگ ارائه داده است زیرا مقامات پاریس ادامه جنگ اوکراین در بلندمدت را خطری بزرگ برای امنیت اروپا میدانند ولی آمریکا که هزاران کیلومتر از اروپا فاصله دارد دچار خسران نخواهد شد و به همین دلیل در ماههای اخیر مکرون سعی کرده با گفتگو با چینیها و حتی آمادگی برای مذاکره با روسها به این بحران جهانی پایان دهد.
برخلاف فرانسه، آمریکا صلح در شرایط کنونی را به نفع روسیه میداند و کماکان به جنگ افروزی خود ادامه میدهد، زیرا با توقف درگیریها در اوکراین، اروپاییها به سمت تقویت بنیه نظامی و تقویت ائتلافهای درون قارهای خواهند رفت و این مسئله برای واشنگتن تهدید جدی به شمار میرود.
دولت فرانسه حتی این روزها مسیر همگرایی با چین را در پیش گرفته است و سفر مکرون به پکن در ماه آوریل هم موضوع گسترش همکاری پاریس و پکن در موضوعات بینالمللی مطرح شد. مکرون در آن زمان گفت:«اروپا باید در برابر فشارها برای تبدیل شدن به دنبالهرو آمریکا، مقاومت کند. اروپا باید وابستگی خود به برون مرزی بودن دلار آمریکا را کاهش دهد که یکی از اهداف کلیدی سیاست مسکو و پکن نیز هست».
اینگونه اظهارات از زبان مقام ارشد الیزه، چیزی نیست که واشنگتن به راحتی از کنار آن عبور کند و لذا دولتمردان کاخ سفید سعی دارند در میدان نیجر، فرانسویها را گوشمالی دهد. بریدن دست فرانسه از دسترسی به ذخایر معدنی نیجر به ویژه اورانیوم، اقتصاد این کشور را دچار آسیب جدی خواهد کرد و در نهایت سبب میشود تا پاریس فکر همکاری با چین و دلار زدایی را از سر خود بیرون کند.