الوقت- از زمانی که فرانکلین روزولت، رئیسجمهور ایالاتمتحده، برای نخستین بار در سال 1945 دیدار مخفیانهای با ملک عبدالعزیز بن [عبدالرحمن آل] سعود در ناوی آمریکایی در کانال سوئز داشت و پیوستن پادشاهی سعودی به گستره نفوذ آمریکا جوش خورد اتحاد تاریخی میان دو دولت شکل گرفت. اما دیدار رهبران آمریکا و عربستان در دوران جو بایدن دیگر اصلاً رنگ و بوی ملاقات رهبران دو متحد تاریخی را ندارد و شاید سادهترین نشانه آن برگزار نشدن مراسم رقص شمشیر معروف سعودیها در سه سال و نیم گذشته برای آمریکاییها باشد حال آنکه طی سالهای اخیر عربستانیها در میزبانی از رئیس جمهور چین سنگ تمام گذاشته اند و در استقبال از شین جین پینگ شمشیرها را به نشانه دوستی بالا میاندازند.
اما از دست دادن متحد متمول و نفتخیزی چون عربستان در هارتلد جهانی چیزی نیست که واشنگتن به راحتی از کنار آن بگذرد و تنها نظاره گر افتادن ریاض به دامن رقبای منطقه ای و بین المللی بزرگی چون ایران و چین و روسیه باشد که برای نابودی هژمونی غرب کمر اتحاد بستهاند.
در ماههای اخیر اگرچه سعودیها بارها با اقدامات خود همچون همکاری با روسیه در اوپک پلاس، تنشزدایی با ایران و بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب، به متحد بین المللی شان دهنکجی کردهاند اما مقامات واشنگتن همچنان میکوشند با سفرهای پرتعداد به ریاض مجدداً افسار این اسب رم کرده عربی را به دست گیرند و در این راه فعلاً رویکرد مماشات را در برابر سیاستهای اختلافبرانگیز محمد بن سلمان در پیش گرفتهاند.
در این راستا از روز گذشته آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا راهی عربستان شده است تا در مأموریتی دشوار در مذاکره با مقامات سعودی بار دیگر قطار روابط دو کشور را به مسیر همکاری بازگرداند. این در حالی است که چندی پیش نیز جک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید و ویلیام برنر رئیس سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) نیز با مأموریت مشابه به ریاض سفر کرده بودند.
چشم انداز روابط در کشاکش اختلافات و نیازهای متقابل
اگرچه در روابط آمریکا و عربستان این واقعیت که در دوران حضور دموکراتها در کاخ سفید رواط سردتری میان دو کشور حاکم میشود تا در دوران حکمرانی جمهوریخواهان، به قاعده ای جا افتاده تبدیل شده است اما در چشمانداز کلی به نظر میرسد که سیاستهای خاورمیانهای دولتهای مختلف آمریکا در دو دهه گذشته اعم از جمهوری خواه و دموکرات به مرور بند اتصال روابط استراتژیک ریاض- واشنگتن را ضعیف و ضعیفتر کرده است. از در پیش گرفتن سیاستهایی چون حمله به عراق و سرنگونی رژیم بعث در دولت جرج بوش که از دید سعودیها موجب روی کار آمدن شیعیان متحد ایران شد تا انجام توافق هسته ای با ایران در دوران باراک اوباما و حتی عدم حمایت مورد انتظار ریاض از واشنگتن در حادثه حمله انصارالله به آرامکو در دوره زمامداری ترامپ و اکنون نیز فشارهای حقوق بشری بایدن بویژه در ماههای نخست ریاست جمهوری.
در این میان فاکتور دیگر ظهور روزافزون قدرت اقتصادی چین و ائتلاف راهبردی شرق بوده است که در حال پایان دادن به نظم تک قطبی پس از دوران جنگ سرد است و عربستان هم، همانند بسیاری از کشورهای جهان، برای حفظ منافع اقتصادی در آینده به سمت همکاری بیشتر با بزرگترین مصرف کننده نفت طی سالهای قابل پیشبینی آینده سوق یافته است.
عربستان با رهبری محمد بن سلمان سیاستهای بلندپروازنه اقتصادی در پیش گرفته است که نیازمند همکاری با غولهای اقتصادی جهان، وارد کردن تکنولوژیهای برتر و البته مهمتر از همه سرمایهگذاری های هنگفت است که بخش اعظم آن باید از طریق فروش هرچه بیشتر و با قیمت بالاتر نفت به دست آید، که روابط نزدیک با چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت و موترو پیشرفت اقتصادی جهان در آینده و روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکننده غیراوپک را اجتناب ناپذیر میکند.
با این حال همچنان انتظار میرود عربستانیها روابط نزدیک خود را با آمریکا و مجموعه غرب دنبال کنند. عملیات مشترک نظامی و آموزشی میان دو کشور طبق روال درج شده در دستورکارهای اعلامی در حال انجام است، فروش تسلیحات آمریکایی به سعودیها حتی در حرف نیز متوقف نشده است، برنامههای همکاری فضایی دو کشور با ارسال دو فضانورد سعودی وارد مرحله جدیدی شده، سرمایه گذاریهای هنگفت عربستان در آمریکا ادامه دارد و در موضوعات منطقه ای و بین المللی سیاسی نیز همکاری میان ریاض و واشنگتن حفظ شده است چنانکه نمونه های اخیر آن پیرامون بحران سودان و دعوت از ویلادمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین به نشست سران اتحادیه عرب در عربستان مشاهده شد.
بایدن همچنان میکوشد عربستان را به عنوان متحد نزدیک خاورمیانه ای در کنار خود داشته باشد و برای پیشبرد پرونده عادی سازی اعراب و اسرائیل به عنوان دستاورد بزرگ سیاست خارجی پیش از ورود به انتخابات ریاست جمهوری و حفظ ثبات بازار انرژی به ریاض نیاز دارد و در طرف مقابل محمد بن سلمان نیز از تأثیرگذاری بازیهای کاخ سفید در عرصه حکومت و قدرت شبه جزیره به خوبی آگاه است و برای تثبیت تاج و تخت همچنان با حساسیت تحولات آمریکا را دنبال خواهد کرد. اما آنچه مسلم به نظر میرسد این است که نه خیمه پادشاهی سعودی دیگر آن گرمی و راحتی سابق را برای کاخسفیدنشینیان دارد و نه حاکمان سعودیها میخواهند دیگر آن گاو شیرده گذشته برای حاکمان ینگه دنیا باقی بمانند.