الوقت- در حالی که توجهات بین المللی به مسابقات فوتبال جام جهانی معطوف شده است، درگیریهای میان فلسطینیان و نظامیان رژیم صهیونیستی در کرانه باختری به شدت افزایش یافته و هر روز تعدادی از دو طرف کشته و زخمی میشوند. درحالی که رژیم صهیونیستی تا یک دهه پیش با ارتش تا بن دندان مسلح خود از هیچ جنایتی علیه فلسطینیها کوتاهی نمیکرد اکنون از همه سو توسط گروههای مقاومت مسلح محاصره شده است، تا جایی که مقامات این رژیم به بازیگران بینالمللی متوسل شدهاند تا شاید بتوانند از این گرداب امنیتی خلاص شوند. این در حالی است که چشم انداز واقعبینانه ای از پایان سریع درگیریها وجود ندارد.
مع الوصف برای اطلاع از جزئیات وضعیت امنیتی در سرزمینهای اشغالی «الوقت» با «سیدهادی افقهی»، کارشناس مسائل غرب آسیا گفتگو کرده است تا به سوالاتی در این زمینه پاسخ دهد.
وضعیت امنیتی در کرانه باختری به شدت متشنج است و برآوردها از احتمال شکلگیری انتفاضه جدید خبر میدهد. تا چه اندازه این احتمال وجود دارد؟
انتفاضه یک مفهوم عام دارد و به قیام مردمی گفته میشود ولی چیزی که در کرانه باختری جریان دارد نمیتوان آنرا انتفاضه نامید. الان یک حرکت مسلحانه و مقاومت اسلامی است که در واقع روز به روز گسترش مییابد و واکنشها و هم ابداعات و شیوههای نبرد با رژیم صهیونیستی و هم فرصتها و ظرفیتهایی که میتوانند ایجاد کنند به شدت دشمن را نگران کرد است. خود صهیونیستها میگویند که در جنگهای رسمی 22 روزه، سیفالقدس ما میدانستیم که دشمن چه اقتداری دارد و ما چه توانمندیهایی داریم و روشهای دشمن چگونه است و این مسئله را بارها اعتراف کردهاند. و بعد از مدتی گروههای مقاومت جهاد اسلامی و حماس، حتی جنبش فتح هم میدانستند که توان دشمن چقدر است و چه تعداد موشک و تسلیحات دارد. اما الآن جنگ چریکی که در کرانه باختری جریان دارد فقط بحث استفاده از سلاح گرم نیست، روشهای زیرگرفتن صهیونیستها، عملیات انفرادی هم وجود دارد و حتی با سنگ، چوب و چماق به جان شهرک نشینان میافتند و آنها را مورد هدف قرار میدهند.
سخنگوی ارتش صهیونیستی ابراز نگرانی کرده و گفته بود با این شیوههای جدیدی که فلسطینیها در کرانه باختری در پیش گرفتهاند، روند مقابله با آنها دشوارتر شده است و ما نمیتوانیم امنیت تمام شهرک نشینان را تضمین کنیم و این نشان میدهد که جبهه رویارویی چقدر گسترش یافته است. وضعیت کنونی شکل انتفاضه نیست ولی ممکن است در کنار جوانان مبارز فلسطینی که عملیات مسلحانه در اردوگاههای نابلس و جنین انجام میدهند و با دشمن صهیونیستی درگیر میشوند بر اثر استمرار رویایی مستقیم نیروهای فلسطینی و صهیونیستها مردم شهرهای مختلف از جمله در سرزمینهای 1948 با آنها همراه شده و فلسطینیها قیام کنند که در این صورت شکل انتفاضه به خود خواهد گرفت. الان یک جنگ تمام عیار بین گروههای مسلحانه فلسطین و رژیم صهیونیستی تا بن دندان مسلح در جریان است. هر چند در این تقابل مبارزان فلسطینی هم شهید میشوند اما در مقابل صهیونیستها هم تلفات زیادی متحمل میشوند.
ارتش صهیونیستی ادعا میکند با افزایش عملیات نظامی در کرانه باختری توانسته با زور سرنیزه گروههای فلسطینی بویژه گروه جدید بیشه شیرها را سرکوب کند، به نظرتان آیا صهیونیستها به این هدف ادعایی خودشان دست پیدا کردهاند؟
پس از به شهادت رساندن فرمانده گروه مقاومت «عرین الاسود» بیشه شیران، صهیونیستها تصور میکردند که این گروه عده معدودی از فلسطینیها بود که با کشته شدن فرمانده آن متلاشی خواهد شد در صورتی که فرماندهان نظامی مادام العمر که نیستند و خودشان میدانند که هر لحظه ممکن است هدف دشمن قرار بگیرند و این فرماندهیها، فرماندهی تاکتیکی است و شکل آتش به اختیار دارد. لذا رژیم صهیونیستی تصور میکرد که با شهادت این فرمانده کار تمام است درحالی است که فلسطینیها اعلام کردند که دشمن تصور نکند با شهادت این فرمانده مقاومت همه چیز پایان یافته است درحالی که رویارویی بعد از این قویتر و شدیدتر خواهد شد. این مسئله به لحاظ جنگ روانی و ساز و کار نظامی خیلی مهم است و قطعا با شهادت یک یا دو فرمانده تشکیلات خوشهای که طبیعت جنگ را ترسیم میکند از بین نخواهد رفت و در آینده شاهد رویایی جدیتری خواهیم بود.
در واقع اظهارات صهیونیستها تناقض گویی است. مقامات صهیونیستی که در حال حاضر در راس قدرت قرار دارند مجبورند وعدههای پوچ را به شهرک نشینان بدهند تا رأی مردمی بگیرند و دوم جلوی مهاجرت معکوس را بگیرند. پس از آنکه تنشها در سرزمینهای اشغالی تشدید شد یک مدتی صهیونیستها شروع به مهاجرت کردند و احساس میکردند حلقه محاصره بر علیه آنها تنگ شده و آتش عملیات دامن آنها را خواهد گرفت ولیکن کارشاسان نظامی و امنیتی سابق و حتی برخی نویسندگان و شخصیتهای معروف صهیونیست اعتراف میکنند که اسرائیل سختترین و بحرانیترین دوران خود را سپری میکند. این افراد پست سیاسی و نظامی ندارند و تاریخ مصرفشان تمام شده است ولی ناظر تحولات و صحنه درگیریها هستند و استعداد و شجاعت فلسطینیها و جبهه رویارویی را میبینند که تلفات و نحوه درگیری مسقیم بین نیروهای فلسطینی و صهیونیستی وجود دارد و تقابل آتش بین دو طرف مستقیم است. بنابراین، اینکه الان روحیه به شهرک نشنیان میدهند به خاطر این است که از بار روانی ماجرا بکاهند ولی بعید میدانم که بتوانند صهیونیستها را قانع کنند چون عملیات هر روز انجام میشود.
در گذشته شاید ماهها خبری از درگیریها در کرانه باختری نبود اما الان عملیات فسطینیها روزانه شده است و جوانان فسطینی با عملیاتهای استشهادی خود تعدادی از صهیونیستها را مورد هدف قرار میدهند و تلفات زیادی را به آنها وارد میکنند و این پدیده جدیدی است. این همان چیزی است که مقام معظم رهبری هم تاکید کردند که باید کرانه باختری هم مسلح شود و امروزه میبینیم عملیات مسلحانه آشکارا انجام میشود و درگیریها به طور جدی ادامه دارد.
از سوی دیگر، چند روز پیش هم گروههای مقاومت غزه چند موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردند و هشدار دادند که کرانه باختری تنها نیست و اجازه نمیدهند که صهیونیستها کرانه باختری را محاصره و خلع سلاح کرده و نیروهای فلسطینی را به شهادت برسانند و باید بدانند که غزه هم در کنار فلسطینیهای کرانه باختری قرار دارد. بنابراین، جبهه غزه هم در حال داغ شدن است و کرانه باختری که وضعیتش در نقطه جوش قرار دارد و مردم سرزمینهای 1948 هم تظاهراتی را در بیتالمقدس برگزار میکنند و عملیاتهایی در این منطقه انجام میشود. لذا صحنه عملیات روز به روز گسترش پیدا میکند و این باعث وحشت مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی شده است.
به نظر میرسد پس از جام جهانی فوتبال که افکار عمومی جهان اسلام خشم و انزجار خود را از روند عادی سازی با ژیم صهیونیستی نشان دادند، برخی رهبران سازشکار عرب هم تا حدی جانب احتیاط را در پیش گرفتهاند. واکنش جهان عرب به تحولات این روزهای کرانه باختری را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه رهبران جهان عرب به غیر از چند کشور معدود خائن هستند و لازم نیست کمکی به فلسطین بکنند حداقل خیانت نکنند. نظرسنجی و وزن کشی در جام جهانی نشان داد که افکار عمومی جهان اسلام تا چه حد به آرمان فلسطین علاقهمند و وفاداری است و این مختص مردم بود نه حکام عرب. مقام معظم رهبری هم درباره روند عادی سازی تاکید کردند که این مسئله نمایشی است که فقط بین حکام عرب با رژیم صهیونیستی انجام شده است. پس از حقارت صهیونیستها در جام جهانی سخنگوی ارتش اسرائیل به حکام عرب توهین کرد و گفت ما فکر میکردیم با روند عادی سازی مردم عرب از ما استقبال میکنند ولی اقدام تماشاگران در جام جهانی نشان داد که رهبران عرب به ما دروغ گفتند. خبرنگاران صهیونیستی فکر میکردند که اگر به قطر بروند و در آنجا بگویند ما اسرائیلی هستیم به آنها احترام میگذارند و از آنها استقبال گرمی خواهند داشت، درحالی که صهیونیستها اعتراف کردند که با آنها برخورد خیلی بدی داشتند و تحقیرشان میکردند و برای اینکه مضحکه مردم نشوند برخی از آنها از ترش میگفتند که خبرنگار آلمانی هستیم تا سوژه مخاطبان نشوند.
این عمق راهبردی مسئله فلسطین در بین مردم را نشان میدهد اما در بین حکام سازشکار از زمان امضای قرارداد کمپ دیوید توسط انور سادات، پس از آن ملک حسین و حکام بحرین و امارات فقط حکام این کشورها هستند که عادی سازی میکنند اما مردم با این مسئله مخالف هستند. در بحرین هر روز شاهد اعتراضاتی بر علیه عادی سازی این کشور با رژیم صهیونیستی هستیم و در سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی به منامه، مردم اعتراضات گستردهای در مخالفت با این سفر برگزار کردند و کاری کردند تا دولت بحرین مجبور شد چند برنامه کاری هرتزوگ را تغییر دهد تا به لحاظ امنیتی مشکلی پیش نیاید. بنابراین، دل مردم عرب با اسرائیل صاف نخواهد شد و بعد از جام جهانی مشخص شد که عادی سازی و تلاشها برای تقویت روابط هیچ فایدهای نداشته است.
همزمان با تشدید تنشها در فلسطین، در روزهای گذشته قطعنامههای غیرالزامآوری نیز در سازمان ملل علیه صهیونیستها به تصویب رسید. فضای بینالمللی در ارتباط با مناقشه فلسطین را چگونه ارزیابی میکنید؟
اقدامی که در سازمان ملل انجام شد قطعنامه نبود بلکه بیانیه بود و یک نوع نظرسنجی بر علیه خلع سلاح هستهای رژیم صهیونیستی بود و در نوع خود اقدام عالی بود که رژیم صهیونیستی از این مسئله ابراز نگرانی کرد. جامعه جهانی الان خواستار خلع سلاح این رژیم است و این پیروزی سیاسی در کنار همراهی مردم جهان اسلام با آرمان فلسطین دو پیروزی بزرگی بود که در هفتههای اخیر به دست آمد. ما دیدم که بازیکن کشور مراکش که رهبران آن با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک دارند بعد از پایان بازی تیم ملی پرچم مراکش و فلسطین را به دست گرفت و تکان داد و یا تماشاگر تونسی که وارد میدان مسابقه شد و پرچم فلسطین را در دست داشت و کل ورزشگاه هم هم شعار حمایت از فلسطین سر دادند. این نشان میدهد که عادی سازی نتوانسته نگاه مردم را تغییر دهد بلکه تضادها بین کشورهای مسلمان با رژیم صهیونستی، تضادهای فرهنگی، تاریخی، اعتقادی و دینی است و امکان ندارد که مردم از دین و فرهنگ خود دست بکشند. لذا، با وجود عادی سازی برخی کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی به فروپاشی خود نزدیک شده است و تنها مسئله زمان مشخص میکند که این رژیم چه زمانی فروخواهد پاشید.