با برقراری آتش بس چند ماهه آرامش نسبی در یمن، انصارالله سعی دارند تا از فرصت به وجود آمده برای ارتقای جایگاه بینالمللی خود نیز استفاده کنند و هیئتی از این جنبش به دعوت روسیه به مسکو سفر کرده است تا درباره تحولات منطقه و یمن با مقامات روسی گفتگو کنند. مسکو نیز از نزدیک شدن به انصارالله در پی افزایش نفوذ خود در منطقه و هماهنک کردن سیاستهای خود با تهران است تا طرحهای ضد روسی آمریکا و متحدانش را خنثی کند.
الوقت- مدتهاست پوتین رویای بازگرداندن عظمت و قدرت دوران اتحاد جماهیر شوروی را در سر میپرواند؛ دورانی که روسیه در بخش وسیعی از جهان نفوذ و نقشآفرینی داشت و رد پای آن در هر واقعه مهم بینالمللی دیده میشد. بخشی از این نفوذ از دست رفته مسکو متعلق به خاورمیانه و جهان عرب میباشد که اکنون پوتین آرام آرام و محتاطانه برای احیای آن گام میبردارد.
یمن که در گذشته یکی از حوزه های ژئوپلتیکی رقابت میان بلوک غرب و شرق در تحولات خاورمیانه محسوب میشد، از جمله مناطقی است که در ماههای خیر مسکو برای افزایش نقشآفرینی در تحولات این کشور جنگ زده تمایل نشان میدهد. در همین راستا، در روزهای اخیر دولت روسیه از مقامات جنبش انصارالله برای سفر به این کشور دعوت کرده بود و هیئتی از یمن به ریاست محمد عبدالسلام هفته گذشته با میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر خارجه روسیه دیدار و گفتگو کرد.
مقامات یمنی در مورد محتوای مذاکرات هیئت نمایندگی این کشور با روسها گفتهاند که یمن و روسیه نقطه مشترکی به نام مقابله با پروژه آمریکا دارند که بسیاری از کشورهای جهان از این پروژه متضرر شدهاند. یمنیها دعوت روسیه را نشانه تغییر موضع در سیاستهای این کشور عنوان کرده و گفتهاند که برای مقابله با طرحهای واشنگتن، قصد دارند با روسیه و چین متحد شوند. این درحالی است که تنشها بین آمریکا با روسیه و چین بر سر بحران اوکراین و تایوان در ماههای اخیر به شدت افزایش یافته است و همین رقابت قدرتها فرصتی برای یمنیها فراهم کرده تا با نزدیک شدن به بلوک شرق، توطئههای آمریکا و عمال منطقهای آنرا خنثی کنند. حمایت قدرتهایی مانند روسیه و چین که از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برخوردارند میتواند از بعد سیاسی وزن سیاسی انصارالله را در برابر ائتلاف متجاوزان تقویت کند.
اهداف روسیه در یمن
هر چند دولت نجات ملی یمن تلاش میکند از تحولات بین المللی، به نفع خود بهرهبرداری کرده و با برخی قدرتهای بزرگ مراودات خود را افزایش دهد اما روسیه نیز از همکاری با انصارالله، برای خود اهداف کلانی را در بعد منطقهای و جهانی در نظر دارد. روسیه با دعوت از انصارالله به مسکو، میخواهد مشروعیت بینالمللی به دولت نجات ملی یمن بدهد و این مسئله میتواند موضع انصارالله در برابر عربستان را تقویت کند.
باتوجه به اینکه روسیه از زمان شروع جنگ اوکراین و تنش با غرب در پی احیای جایگاه جهانی خود است، لذا حضور در مناطق مهم و پرمناقشه با غرب را در دستور کار قرار داده است و یمن نیز یکی از کشورهایی است که برای روسها اهمیت خاصی پیدا کرده است. در زمانی که یمن به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم شده بود، بخش جنوبی آن که در اختیار سوسیالیستها بود تحت حمایت شوروی سابق قرار داشت ولی با اتحاد یمن شمالی و جنوبی و متعاقب آن فروپاشی شوروی، روسیه برای سه دهه عملا از نقش آفرینی در یمن دور مانده بود ولی اکنون شرایط جهانی تغییر پیدا کرده و مسکو سعی دارد بار دیگر قدرت سابق خود را در مناطقی که شوروی در آنها نفوذ گستردهای داشت دوباره احیا کند.
گسترش تعاملات با جهان عرب که پس از بحران اوکراین، به شدت از سوی روسها دنبال میشود و سفرهای مکرر مقامات کرملین به کشورهای عربی هم حاکی از این است، تلاش برای احیای روابط تضعیف شده در دهههای قبل است و یمن هم به دلیل اینکه چند سالی است به مناقشهای در جهان عرب تبدیل شده است، روسها را به بازنگری در سیاستهای خود واداشته تا با حل بحران این کشور بتوانند نظر مساعد کشورهای عربی را جلب کنند. دوری روسیه از جهان عرب، سبب شد تا این کشورها به سمت روابط گستردهتر با غرب به پیش بروند و اکنون بسیاری از شیخنشینهای خلیج فارس به عنوان پیاده نظام آمریکا در منطقه عمل میکنند و به همین دلیل روسها تلاش میکنند تا اعراب را به اردوگاه خود وارد کنند و در رقابت جهانی با غرب از حضور این کشورها استفاده کنند.
از سوی دیگر، یمن به دلیل داشتن منابع غنی انرژی و قرار گرفتن در منطقه ژئوپلتیکی، اهمیت به سزایی برای روسیه دارد. روسیه درصدد است تا در دریای سرخ و خلیج فارس که رقابت بین عربستان سعودی، آمریکا، رژیم صهیونیستی و امارات از یک طرف و ایران از طرف دیگر وجود دارد، نفوذ داشته باشد و بتواند در این رقابت سهمی برای خود دست و پا کند. برخی کارشناسان بر این باورند که روسیه امیدوار است با ثبات نسبی در یمن بتواند یک پایگاه نظامی دریایی در سوحل این کشور تأسیس کند تا از این طریق به دریای سرخ و تنگه بابالمندب دسترسی پیدا کند. اهمیت داشتن پایگاه در این منطقه برای منافع ژئوپلیتیک روسیه در حال افزایش است زیرا مسکو جنوب یمن را دروازهای برای نفوذ گسترده در شاخ آفریقا میداند و این مسئله در زمانی که مرزهای اروپا به سمت روسیه جهت انتقال کالاها بسته شده است، اهمیت دریای سرخ دو چندان میشود. از طرفی، کاهش نفوذ آمریکا در یمن و افزایش اختلافات امارات و عربستان در این کشور، زمینه را برای بازگشت قدرتمندانه روسیه به منطقه را فراهم کرده است و روسها قدر این فرصت را به خوبی درک کردهاند. روسیه از دیرباز در آرزوی رسیدن به خلیج فارس و آبهای آزاد بوده است و اکنون این شرایط فراهم شده تا روسها بتوانند به رویای دیرینه خود جامه عمل بپوشانند.
نکته مهم دیگر این است که روسیه در ماههای اخیر روابط خود با ایران را توسعه داده و تا مرز اتحاد استراتژیک پیش رفته است و به همین منظور مسکو سعی دارد تا در خلیج فارس نیز سیاستهای خود را با تهران هماهنگ کند. مسکو و تهران در بحران سوریه نشان دادند که با اتحاد استراتژیک میتوانند اجرای طرحهای غرب و عمال آنرا به شکست بکشانند و در یمن نیز اگر دو طرف با هم در یک جبهه قرار بگیرند، میتوانند زمینه ساز پایان یکی دیگر عمیقترین و طولانی ترین بحران های جهان در قرن حاضر شوند.
تلنگری به ریاض
یکی از دلایل اصلی روسیه برای حضور و نقش فعالانه در یمن در ماههای اخیر به سیاستهای جهانی این کشور پس از بحران اوکراین ارتباط پیدا میکند. باتوجه به اینکه مقامات کاخ سفید تلاش میکنند تا برای رفع بحران انرژی در جهان که ناشی از جنگ اوکراین است، عربستان سعودی را به افزایش تولیدات نفی خود وادار کنند، بنابراین، این برخلاف خواست روسها است. روسیه از نزدیکی بیش از حد عربستان به آمریکا به ویژه در همکاری درعرصه انرژی نگران است و به همین منظور سعی دارد با تاثیرگذاری در تحولات یمن و حمایت از انصارالله، این هشدار را به سعودیها بدهد که در صورت خوشرقصی بیش از اندازه برای غربیها. موضع سکو نیز در مورد تحولات یمن میتواند به زیان ریاض دستخوش تغییر شود. زیرا روسیه تلاش دارد از بحران انرژی برای تنبیه غربیها استفاده کند و اگر عربستان بخواهد در این زمینه خللی ایجاد کند، بدون شک با واکنش روسیه مواجه خواهد شد.
سیاست روسیه به توقف جنگ در یمن و برقراری ثبات و امنیت در این کشور استوار است تا بتواند با توسعه روابط خود با همه جناحهای سیاسی در این کشور، جای پای خود در دریای سرخ و بابالمندب را تحکیم بخشیده و با کاهش نفوذ آمریکا، زمینه توسعه نفوذ و نقش آفرینی خود در منطقه را فراهم کند.