الوقت- پس از 3 روز درگیری خونین میان گردانهای قدس شاخه جهاد اسلامی با رژیم صهیونیستی با پذیرش دو طرف آتش بس برقرار شده است. این جنگ اگرچه با آتش بسی سریع متوقف شد اما تأثیرات و نتایج آن برای دو طرف بسیار حائز اهمیت میباشد به صورتی که دستاوردهای آن برای مقاومت فلسطین و خساراتی که برای ماجراجویی جدید صهیونیستها در نوار غزه به همراه داشت قابل توجه است.
نمایش قدرت مقاومت فلسطینی و تحلیل توان اسرائیل
از زمان قدرت گیری گروههای مقاومت در غزه، سالیانی سال است که تجاوزگریها و حملات رژیم صهیونیستی به این منطقه با مقابلهجویی نظامی رزمندگان فلسطینی مواجه شده است و دیگر خبری از پیروزیهای سریع و قاطع ارتش صهیونیستی که روزگاری در جهان عرب به شکستناپذیری شهره بود، نیست. گروههای مقاومت به خوبی راه و رسم رویارویی نظامی با صهونیستها و تحمیل شکست به آن را فراگرفته اند و این امر موجب شده تا در سالهای اخیر ارتش صهیونیستی در هیچ جنگی با غزه موفق از میدان بیرون نیاید. این موضوع به نوبه خود فضای قدرتنمایی گروههای مقاومت و برملا کردن روند اضمحلال نظامی ارتش صهیونیستی را پس از هر درگیری بوجود آورده است.
اما نکته بسیار حائز اهمیت آن است که شکست رژیم در برابر تنها یک گروه از بال نظامی قدرتمند محور مقاومت در فلسطین این گمانهزنی را به راه انداخته است که اگر اسرائیل با ارتش متحدی از گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و سوریه در دورتادور مرزهای فلسطین اشغالی مواجه شود چه سرنوشت شومی در انتظار ساکنان اراضی اشغالی و حاکمیت جعلی رژیم خواهد بود.
آزمایش تسلیحاتی مقاومت با تکرار آبروریزی برای گنبد آهنین
گروههای مقاومت در دوران جنگهای پیشین با ارتش صهیونیستی، هر بار با رو کردن دستاوردهای جدید نظامی دشمن صهیونیستی را غافلگیر و هراسان میکنند. بخش اعظم قدرت نظامی جهاد اسلامی، همچون جنبش اسلامی حماس در نوار غزه، که امنیت صهیونیستها را به چالش کشیده است عمدتاً تونلها، قدرت موشکی و بکارگیری استراتژی جنگهای نامنظم و نامتقارن است.
صهیونیستها همواره در پیشبینی زرادخانه موشکی مقاومت در نوار غزه دچار اشتباههای شدید محاسباتی و ناتوانی در کسب اطلاعات صحیح بوده اند. در این دور از حملات، منابع صهیونیستی اعتراف کرده اند که تنها به فاصله سه روز بیش از 1100 موشک به طرف اراضی اشغالی شلیک شدهاند و این امر علاوه بر نشان دادن افزایش قابل توجه ظرفیت زیرساختهای نظامی برای این حجم از نواخت موشکی و پوشش سکوهای پرتابی برای در امان ماندن از حملات دشمن، دامنه و عمق دسترسی موشکهای مقاومت جهاد اسلامی به بخش وسیعی از شهرهای صهیونیستنشین بر همگان عیان شد.
این در حالی است که سامانه پرزرق و برق اما ناکارامد گنبد آهنین، علی رغم تبلیغات زیاد و هزینههای میلیاردی به گفته منابع صهیونیستی در این سه روز تنها توانسته است کمتر از یک سوم موشکهای جهاد اسلامی را رهگیری کند. موضوعی که اعتماد عمومی نسبت به این سامانه پرهزینه را به شدت کاهش داده است و رسانه های صهیونیستی به طور علنی از ناکارآمدی راهبردهای دفاعی کابینههای مختلف صهیونیستی برای حفظ امنیت شهرکنشینان سخن میگویند. از این رو باید گفت جنگ سه روزه نه تنها بحرانهای داخلی و نگرانیهای امنیتی در رژیم را کاهش نخواهد داد بلکه موجب تقویت شکاف داخلی و آسیب پذیر نشان دادن لایههای دفاعی و امنیتی میشود.
اسرائیل، متحدی ترسو برای شیخنشینان عرب
ائتلافسازی منطقهای میان رژیم صهیونیستی و بخشی از کشورهای عربی حاضر در غرب آسیا بویژه حوزه خلیج فارس طی چند سال اخیر در سطوح نظامی، امنیتی و سیاسی با پشتیبانی دولت آمریکا کلید خورده است و هدف اساسی آن خارج کردن اسرائیل از انزوای منطقهای و ارتقا امنیت آن از طریق همپوشانی نظامی و امنیتی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به دلیل نزدیکی به مرزهای جمهوری اسلامی ایران میباشد.
در این میان یکی از ترفندها و ایجاد جذابیتهای کاذب برای تطمیع شیخ نشینان عربی به منظور پذیرش عادیسازی با رژیم صهیونیستی، غلو کردن در مورد توانمندیهای دفاعی و تسلیحاتی- تکنولوژیکی و اطلاعاتی تل آویو بوده است. در واقع طرح واشنگتن برای اعراب بر مبنای متقاعد کردن حکام کشورهای عربی حاشیه خلیح فارس به امکان بهرهمندی از چتر حمایتی نظامی- امنیتی رژیم صهیونیستی پس از کاهش تدریجی بار تعهدات آمریکا در منطقه میباشد. دفاع سایبری، سپر موشکی و توان هوایی را میتوان عمدهترین حوزههای مورد توجه اعراب برای ائتلافسازی یا همکاری نظامی با رژیم صهیونیستی دانست.
با این حال همانگونه که ناکارآمدی سپر پدافندی پرمدعای گنبد آهنین در برابر موشکهای مقاومت طی سه روز گذشته، به طور کلی اعتبار روایتهای پیشرفت قوی تکنولوژیکی اسرائیل را خدشه دار کرده است شکست در برابر یک بخش کوچک اما نیرومند از جریان بزرگ مقاومت منطقه، ناکارآمدی ضمانتهای امنیتی رژیم را به طور مستقیم در برابر دیدگان اعراب قرار داده است تا بفهمند که گذاشتن تخم مرغ در سبد وعدۀ حمایتی رژیم، در واقع همانند افتادن در چاه با طناب پوسیده اسرائیل است.
پنبه شدن کاشتههای عادیسازی
ایجاد تدریجی تغییر در دیدگاه عمدتاً منفی جوامع عربی و اسلامی به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را باید یکی از زوایای پنهان پیشبرد این طرح دانست. با این حال جنگ میان غزه و رژیم صهیونیستی با به جوش درآوردن خون افکار عمومی مسلمانان از جنایات صهیونیستها در حق فلسطینیان و قبله اول مسلمین، تمامی بافتههای چندین ساله حامیان عادی سازی را یک شبه بر باد میدهد. این موضوع در جنگ 11 روزه سیف القدس به خوبی اثبات شد به صورتی که ورق معادلات را کاملاً به زیان صهیونیستهایی که سرخوش از نتایج امضا توافق عادی سازی با بحرین و امارات بودند، برگرداند. اکنون نیز با منتشر شدن تصاویر کوکان و زنان شهید شده در حملات وحشیانه صهیونیستها در رسانهها، تل آویو نگران از گسترش موج نفرت عمومی مسلمانان با دستپاچگی و به کار گرفتن همه توان تبلیغاتی به دنبال رفع اتهام از خود و نسبت دادن کشتار غیرنظامیان به حملات موشکی جهاد اسلامی است.