با وجود رغبت دولت جدید آمریکا به رهبری بایدن برای نزدیکی بیشتر به دیگر اعضای ناتو، این سازمان در اهداف خود با استراتژی جدید نظامی و سیاسی واشنگتن در نظام بینالملل که با محوریت تقابل و مهار چین طرح ریزی شده همخوانی و هماهنگی نداردناتو در مضاف
الوقت - نشست سران ناتو که روز دوشنبه در بروکسل برگزار شد با دیدارهای دو جانبه میان سران این پیمان نظامی و صدور یک بیانیه پایانی به کار خود پایان داد. این نشست به دلیل همزمان شدن آن با دوران پایان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و روی کار امدن جو بایدن که رویکردی فراآتلانتیکگرایانه دارد، از سوی ناظران سیاسی و رسانههای مورد توجه جدی قرار گرفته بود. اینکه در نشست سران ناتو با حضور جو بایدن چه گذشته و چه نتایجی از گفتگوی سران حاصل شده، از اهمیتی قابل توجه برخوردار است. با این اوصاف، به نظر میرسد با وجود رغبت دولت جدید آمریکا به رهبری بایدن برای بازگرداندن انسجام به ناتو، این سازمان در اهداف خود با استراتژی جدید نظامی و سیاسی واشنگتن در نظام بینالملل که با محوریت تقابل و مهار چین طرح ریزی شده همخوانی و هماهنگی ندارد.
اصلاحات 2030 کانون نشست ناتو
در نشست اخیر سران ناتو بنا بر ادعای سران این سازمان و رسانهها «طرح اصلاحات ۲۰۳۰» کانون اصلی مذاکرات میان اعضا بوده است. ظاهرا این طرح چند محور اساسی دارد که عبارتند از:
1- در پیش گرفتن را یک برنامه جاه طلبانه در زمینه امنیت و دفاع جمعی و حرکت در مسیر تقویت زیرساختها و زنجیرههای تامین امنیت.
2- در پیش گرفتن برنامهای جامع و راهبردی در زمیه اتخاذ یک سیاست دفاع سایبری جدید که تمامی رهبران ناتو بر تلاش برای توسعه این زمنه تاکید دارند.
3- ارائه طرحهای ابتکاری بلندپروازانه امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ برتری تکنولوژیک ناتو بر قبا به ویژه روسیه و چین.
4- یکی دیگر از مفاد اصلاحات 2030 را میتوان آماده کردن «مفهوم جدید راهبردی» تا برگزاری نشست سال 2022 در کشور اسپانیا ارزیابی کرد.
5- تعیین هشت حوزه برای اعمال مدرنیزه سازی از سوی ناتو در کوتاه مدت، از تغییرات آب و هوایی گرفته تا تامین بودجه پایدار عملیاتهای نظامی.
6- تهیه سند رسمی اصلی استراتژی ناتوکه مقابله و آمادگی اعضا برای مقابله با قابلیتهای نظامی فزاینده چین را و رقابت استراتژیک با روسیه را در نظر بگیرد.
از دیدگاه ناظران سیاسی، هدف این طرحهای پیشنهادی اصلاحات که در نشست رهبران ناتو در بروکسل مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، قانع ساختن جو بایدن، برای حمایت قدرتمند از ناتو و تسکین همپیمانان ناراضی از به گفته خودشان کوتاهی ائتلاف در هماهنگی در سطح سیاسی است.
روسیه همچنان دشمن شماره یک
بدون تردید همانند تمامی نشستهای ناتو طی یک دهه گذشته مجددا، کشور روسیه به عنوان کانون اصلی تهدید مورد توجه سران ناتو قرار گرفته است. در همین راستا شاهد هستیم، در بیانیه پایانی این اجلاس، رهبران پیمان آتلانتیک شمالی با محکوم کردن تقویت توان نظامی روسیه، ضمن درخواست از مسکو برای احترام به مقررات حقوق بینالملل هشدار دادند: «تا زمانی که روسیه به مقررات بینالمللی احترام نگذارد و به تعهداتش وفادار نباشد، خبری از بازگشت به شرایط عادی نخواهد بود.»
در سطحی دیگر، علاوه بر روسیه، در نشست اخیر ناتو تقابل با کشور چین نیز مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، رهبران ناتو رویکردهای بلندپروازانه چین و افزایش قدرت هستهای نظامی این کشور را عامل چالشهای ساختاری توصیف کردند. در بیانیه پایانی نیز شاهد هستیم که تاکید شده، «بلندپروازیهای اعلام شده چین و رویکرد این کشور تهدیدهای ساختاری را برای نظم جهانی به وجود میآورد.»
اما علاوه بر موضوع چین، موضوعاتی همانند ایران، افغانستان، ترکیه و اوکراین نیز در نشست جدید سران ناتو مورد توجه قرار گرفته بود. در همین راستا، در بیانیه پایانی رهبران ناتو با تاکید بر «موفقیت» ۲۰ سال حضور نظامی در افغانستان و خروج از این کشور، تاکید کردند که ادامه کار فرودگاه بینالمللی حامد کرزای کابل را با یک برنامه «انتقالی مالی» تضمین میکنند تا ارتباط افغانستان با جهان حفظ شود. یانس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، در کنفرانس خبری پایانی این اجلاس بر ادامه همکاری ناتو با افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی از این کشور تاکید کرد اما، توضیحی درباره چند وچون آن نداد.
در بیانیه آمده است: ما تصمیمی که در اجلاس بخارست ۲۰۰۸ گرفته شد مبنی بر اینکه اوکراین به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از روند عضویت در ائتلاف، با برنامه اقدام، به عضویت در خواهد آمد، مجدداً تأیید میکنیم؛ ما تمام قسمتهای این تصمیم و همچنین تصمیمات بعدی، از جمله این واقعیت که هر یک از شرکا بر اساس شایستگیهای خود ارزیابی خواهند شد را پشتیبانی میکنیم. ما به شدت از حق اوکراین در تعیین آینده و سیاست خارجی خود بدون دخالت خارجی حمایت میکنیم.
آمریکا در فکر تقابل با پکن و اروپا در اندیشه یافتن متحد برای مقابله با مسکو
یکی از موضوعات مهم در نشست جدید ناتو را میتوان تلاش دولت آمریکا برای همراه کردن اعضای ناتو با خود در بحث تقابل با چین ارزیابی کرد که البته از سوی اروپاییهای با استقبال بسیار سرد مواجه شد. در همین راستا جو بایدن در بروکسل از اعضای ناتو درخواست کرد، با قدرت بیشتری تحرکات چین را زیر نظر داشته باشند. اما بر خلاف دیدگاه و میل آمریکا در بیانیه پایانی و متن نشست سران ناتو در مقایسه با روسیه، که به طور مفصل در متن ۴۰ صفحهای سران کشورها به آن پرداخته شده، در مورد چین تنها دو بند اختصاص یافته است.
در دوبند مرتبط با چین آمده است که پکن زرادخانه اتمی خود را به سرعت تمام گسترش میدهد و «در حوزه نظامی با روسیه، از جمله مشارکت در رزمایشهای روسیه در محدوده یورو-آتلانتیک» همکاری دارد. این امر به وضوح نشانگر آن است که بر خلاف خواست واشنگتن، کشورهای اروپایی تمایلی به ورود به ضدیت و تقابل حداکثری با چین ندارند. در همین زمینه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در رابطه با مصوبات ناتو در مورد چین گفت: «ما باید به یک توازن برسیم... زیرا چین در بسیاری مسائل یک رقیب است، اما چین همزمان در بسیاری مسائل یک شریک است (...) از این رو امروز نباید بیش از اندازه به آن اهمیت داد.»
حتی، سخنان بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس نشان می دهد اروپایی ها، حتی انگلیس که نزدیک ترین رابطه فرهنگی و تاریخی را با آمریکا دارد، اشتهایی برای وارد شدن به یک بحران جدید با محوریت چین ندارند. نخست وزیر انگلیس به خبرنگاران گفت «چین یک ملاحظه امنیتی برای ناتو است» و بلافاصله تاکید کرد «فکر نمیکنم کسی (در ناتو) خواهان یک جنگ سرد با چین باشد.» وی گفت البته کشورها چین را به عنوان یک چالش می بینند. با این همه یادآور شد در کنار این چالشها فرصتهایی نیز وجود دارد. در واقع منافع تجاری و اقتصادی همکاری با چین می تواند در دراز مدت از منافع همکاری با آمریکا هم بیشتر باشد.
همچنین، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز خواستار آن شد که نباید هدفها را اشتباهی بگیریم. ناتو یک سازمان نظامی است. محتوای مناسبات ما با چین اما تنها نظامی نیست و این که ناتو به طور عمده بر روی شمال آتلانتیک تمرکز دارد. چین با شمال آتلانتیک کمتر سروکار دارد.
در مجموع میتوان اظهار داشت که در شرایط قعلی آمریکا در ناتو به دنبال متحدانی در برابر چین می گردد و اروپا در آمریکا به دنبال متحدی در برابر روسیه. اعضای اروپایی ناتو خیلی علاقه ای ندارند که پای چین را به وسط بکشند.
تداوم حرکت بر مدار بحران و شکاف
با وجود تلاش اعضای ناتو برای انجام اصلاحات 2030 موضوع اساسی در ارتباط با ناتو را میتوان تضعیف پایههای این سازمان با وجود روی کارآمدن جو بایدن مورد ارزیابی قرار داد. 4 سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ هر چند شکافهای میان اعضای ناتو را به اوج رساند اما در حقیقت، اختلافات میان سران ناتو در این دوران تنها نمود واقعی شکافهای انباشته شده در ناتو بودند. همانگونه که امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه اواخر سال ۲۰۱۹ بعد از حمله ترکیه به عنوان یک عضو ائتلاف ناتو به شورشیان مورد حمایت آمریکا در سوریه گفته بود، که «مرگ مغزی را تجربه میکند.» حتی در دو سال گذشته بحث طرح امنیتی اروپا، نیز از سوی سران کشورهای المان و فرانسه مورد توجه قرار گرفته بود.
در حقیقت، سیاستهای تکروانه ترامپ نه تنها در افغانستان، بلکه پیش از این در سوریه و عراق نیز به همپیمانان اروپایی ناتو نشان داد که دیگر نمیتوانند به قدرت محافظتی بزرگ آمریکا اتکا کنند. اما حتی با پایان یافتن ریاست ترامپ بر آمریکا، برای اروپا روشن است که در آینده باید بیش از حالا روی پای خود بایستد و آنطور که امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه تاکید میکند، خود از امنیت خود دفاع کند. مکرون در این رابطه از "خودمختاری استراتژیک" اروپا سخن گفته است.
جو بایدن این مساله را مطرح کرده است که رویکرد آتلانتیکگرایی میتواند پیمان ناتو را از وضعیت بحران خارج کند. اما واقعیت امر این است که خوشبینی و اظهارات بایدن نیز نمیتواند بر شکاف و بحرانهای انباشته شده میان اعضای این پیمان نظامی- سیاسی و امنیتی سرپوش بگذارد. لذا علی رغم پیامهای گرم رئیس جدید کاخ سفید اما روابط آسیبدیده اعضای ناتو به آسانی قابل ترمیم نیست.