الوقت- در میانه تغییرات ملموس در سیاست خارجی عربستان برای خروج از بن بست مشکلات در فضای منطقهای و بینالمللی، سفر امروز امیر قطر به ریاض که با دعوت رسمی شاه سعودی صورت گرفته است را میتوان گام مهم دیگر دولت سعودی در این مسیر برآورد کرد. از این رو باید گفت که حتی بیش از موضوع توسعه همکاریها و بازسازی روابط از همگسیخته دو کشور طی سالیان گذشته، اکنون نیازمندیهای عربستان به ایفای نقش بازیگران واسطهای است که بر سر اهداف سفر امیر قطر به عربستان سایه انداخته است.
نیاز به قطر؛ از تسهیل شرایط تا بازسازی نقش رهبری
این گمانه که موضوع گفتگوی با ایران از موضوعات مذاکره میان رهبران قطر و عربستان باشد بسیار زیاد است. بر اساس اخبار تأیید شده از سوی دولت عراق و همچنین مقامات ایرانی و عربستان، نمایندگان تهران و ریاض در هفتههای گذشته حداقل در یک نوبت به مذاکره در خاک کشور ثالث (عراق) پرداخته اند و سپس محمد بن سلمان ولیعهد و حاکم دوفاکتوی عربستان در یک مصاحبه تلویزیونی تغییر لحنی آشکار و ملموس نسبت به ایران داشت که نشان از شروع روند آب شدن یخ روابط دو کشور پس از چندین سال قطع مناسبات دیپلماتیک میباشد.
در این میان قطر نیز مانند عراق و پاکستان از جمله طرفهای منطقهای بوده است که پس از مصالحه در شورای همکاری در پی نشست ماه ژانویه رهبران کشورهای عضو این شورا برای انجام میانجیگری میان ایران و عربستان اعلام آمادگی کرد. در همین راستا 17 اردیبهشت شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر اعلام کرد که: «کشورهای حاشیه خلیج (فارس) تمایل به انجام گفتوگوی مستقیم با ایران برای حل مشکلات موجود بین دو طرف دارند». وی تأکید کرد که «قطر از هرگونه گفتوگوی سازنده برای برقراری روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی استقبال و از آن حمایت میکند». بر همین اساس به نظر میرسد که عربستان برای تسهیل شرایط رایزنی با ایران به نقشآفرینی قطر چشم دوخته است.
اما از جنبهای دیگر وارد کردن قطر به عنوان بازیگر میانجی و تسهیلگر در تلاشهای دیپلماتیک اخیر ریاض برای ایجاد فضای جدید تنفسی در سیاست خارجی، بویژه درموضوع گفتگو با ایران، با هدف دیگری نیز صورت میگیرد که آن را باید کوشش در مسیر انسجامبخشی به جبهه از هم پاشیده شورای همکاری در نحوه تعامل با محور مقاومت و از این طریق بازآفرینی نقش برادر بزرگی در شورای همکاری به منظور کانالیزه کردن مسیر مذاکرات با تهران به سمت مذاکرات چندجانبه است. عربستان به خوبی از این واقعیت آگاه است که در شرایط کنونی برای مذاکره با ایران در موضع ضعف قرار دارد و از این رو با وجود اعلام آمادگی مکرر جمهوری اسلامی برای گفتگو با ریاض اما دولت سعودی تمایلی به وارد شدن به گفتگوی جدی با تهران را از خود بروز نداده است. در این شرایط طبیعتاً ریاض گفتگو از موضع رهبری شورای همکاری را موقعیت بهتری قلمداد میکند.
اما تدارک چنین امری به آسانی میسر نیست و بروز بحران در شورای همکاری و محاصره قطر در سال 2017 نشان از عمق اخلافات میان کشورهای عضو این شورا در سیاست خارجی بود که حتی با وجود مصالحه در شورای همکاری و پایان ظاهری بحران اما اختلافات در زیر پوست روابط کشورهای عضو شورای همکاری حل نشده باقی مانده و به شدت ادامه دارد. از طرف دیگر نباید از یاد برد که مصالحه در شرایط ناکامی مواضع کشورهای تحریم کننده برای تسلیم و عقب نشینی قطر از سیاستهای منطقهای و بین المللی صورت گرفت و در مورد روابط با ایران، آنچه با کاربرد زور برای عربستانیها حاصل نشد با مذاکره نیز امکان پذیر نخواهد بود. لذا گرفتن ژست رهبری شورای همکاری در مذاکره با ایران قابل تحقق نیست و به نظر میرسد که موضوع آینده یمن و مذاکرات هستهای در اولویت نزدیک کردن مواضع کشورهای عضو شورای همکاری بویژه قطر قرار دارد.
در آخرین موضع رسمی قطر که از سوی محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجه این کشور عیان شد وی هفته گذشته به خبرگزاری رویترز گفت که کشورهای حوزه خلیج فارس باید با ایران بر سر یک ساختار جهت رسیدگی به نگرانی ها و کاهش تنش های منطقهای به توافق برسند. اما در حالی که قطر از احیای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی اعلام حمایت کرده است عربستان سعودی به شدت از این موضوع نگرانیهایی دارد. در تحولات لبنان که یکی دیگر از پروندههای مهم اختلافی ایران و عربستان میباشد نیز تفاوت دیدگاههای ریاض و دوحه مشهود است. در حالی که عربستان با تمام قدرت در مسیر حل بحرانهای سیاسی و اقتصادی در لبنان سنگاندازی میکند قطر به دعوت از گروههای مختلف لبنانی برای انجام گفتگوهای جامع و همچنین آمادگی برای کمک به حل بحران اقتصادی این کشور روی آورده است. رویکردی که در سالهای اخیر به تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی قطر انجامیده است.
بر این اساس به عنوان جمع بندی میتوان گفت که سفر امیر قطر به عربستان با موضوع اصلی تسهیل روند گفتگوهای منطقهای، عمدتاً بیش از آنکه حامل پیام همراهی قطر با مواضع طرف سعودی در بحرانهای منطقهای باشد بر ناچار شدن ریاض به تأیید مواضع و رویکردهای قطر دلالت دارد.