به نظر میرسد الکاظمی نیز به این نکته پی برده که باقی ماندن او در کرسی نخستوزیر نیازمند ایجاد یک پشتوانه حزبی برای خود است. در صورتی که حزب جدید التاسیس به رهبری او بتواند بیشترین آراء را در میان دیگر احزاب کسب کند، به نوعی میتوان تداوم یا نخستوزیر مجدد الکاظمی را تضمین شده دانست
الوقت - از آوریل 2020 (فروردین 1399) بدون تردید در صدر اشخاص و رهبران سیاسی عراقی نام مصطفی الکاظمی به چشم میخورد. شاید زمانی که مصطفی الکاظمی، روزنامهنگار و وزیر اطلاعات و امنیت عراق در 9 آوریل 2020 (21 فروردین 1399) به صورت رسمی از سوی برهم صالح، رئیس جمهوری عراق مامور تشکیل کابینه جدید دولت فدرال شد، باور این موضوع سخت بود که مورد استقبال کم سابقه جناحهای سیاسی عراقی قرار بگیرد. با این اوصاف او در میان ناباوری ناظران در 6 می2020 (17 اردیبهشت 1398) موفق شد از پارلمان عراق رای اعتماد بگیرد و در ادامه تمامی اعضای کابینه او نیز رای اعتماد نمایندگی مجلس را کسب کنند.
مصطفی الکاظمی در مقام سیاستمداری کلاسیک تا حدود زیادی روند امور سیاسی را مدیریت و در ایجاد توازن میان مطالبات عمومی و جریانهای سیاسی تا حدودی موفق عمل کرد. در این میان، او در 31 جولای 2020 (10 مرداد 1399) در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد که انتخابات زودهنگام پارلمان در ششم ژوئن ۲۰۲۱ (نیمه خرداد ۱۴۰۰) برگزار می شود اما اکنون از پارلمان عراق خبر میرسد که بزخی از نمایندگان فراکسیونهای مختلف عراقی در پی راائه ابتکار عملی برای ایجاد یک حزب سیاسی به رهبری الکاظمی هستند. البته به نظر میرسد الکاظمی نیز نسبت به این امر تا حدود زیادی رضایت دارد اما اکنون پرسش کلیدی این است که او از ایجاد یک حزب سیاسی جدید در عراق چه اهداف و انگیزههایی را دنبال میکند؟ در پاسخ به این پرسش کلیدی میتوان دو محور اساسی را مورد ارائه قرار داد.
الکاظمی و فهم ضرورت تحزب در عراق جدید
مصطفی الکاظمی با توجه به نحوه رسیدن به پست نخست وزیری و همچنی عملکرد چندین ماه اش عمدتاً در جامعه عراق به عنوان یک رهبر سیاسی فراحزبی شناخته میشود. بدین معنا که در جریان انتخاب او به عنوان نخستوزیر، تنها یک ضرورت سیاسی او را در کرسی ریاست منطقه الخضراء قرار داده است و نه حمایت یک جریان سیاسی خاص. بر اساس قواعد استاندارد جهانی در نظامهای پارلمانی نیز انتخاب شخصی از درون اعضای حزب پیروز امری حتمی و مسلم است اما مقتضیات سیاسی خاصِ کشور عراق موجب شد که احزاب ناچار شوند یک چهره مستقل را برای کرسی ریات دولت معرفی کنند. بر همین مبنا میتوان پایههای به قدرت رسیدن الکاظمی را لرزان و شکننده مورد ارزیابی قرار داد که هر لحظه میتواند دگرگون شود.
با حداقل شناخت سیاسی از حکمرانی در کشور عراق میتوان به این قاعده کلیدی پی برد که احزاب و جریانهای سیاسی نقشی بی بدیل را در روند تحولات سیاسی ایفا میکنند. اکنون به نظر میرسد الکاظمی نیز به این نکته پی برده که باقی ماندن او در کرسی نخستوزیر نیازمند ایجاد یک پشتوانه حزبی برای خود است. در صورتی که حزب جدید التاسیس به رهبری او بتواند بیشترین آراء را در میان دیگر احزاب کسب کند، به نوعی میتوان تداوم یا نخستوزیر مجدد الکاظمی را تضمین شده دانست. در صورتی که حزب الکاظمی همانند تجریهای که در مقطعی برای حیدرالعبادی اتفاق افتاد، نتواند بیشترین آراء را در میان احزاب مشارکت کننده کسب کند، مسیری دشوار را برای ریاست بر کابینه جدید پیش رو خواهد داشت.
فهم گفتمان نوخواهی در عراق
یکی دیگر از انگیزههای مصطفی الکاظمی در ایجاد حزب سیاسی جدید در کشور عراق را میتوان در ارتباط با فهم او از تحولات جدید زمانه در بستر سیاسی جامعه مورد ارزیابی قرار داد. طی تمامی دهههای گذشته مناسبات سنتی و عشیرهای بودهاند که نظام اجتماعی عراق را رو به جلو بردهاند. در واقع، سیاستمداران و احزاب و جریانهای سیاسی عراقی همواره بر مبنای تعلقات قومی، مذهبی و عشیرهای شکل گرفته اند اما این روند در وضعیت جدید جامعه عراق به شدت در مسیر دگرگون شدن قرار گرفته است.
در ساختار جدید جامعه عراق شاهد ظهور نسلی جدید هستیم که تحصیلات آکادمیک را پشت سر گذرانده و با خروج از ساختار سنتی جامعه، با وضعیت جوامع جدید و مدرن آشنایی نسبی دارند. این افراد که غالبا جز نسل جوان هستند که پیگیری دست یافتن به اشتغال و یافتن منبع درآمد میباشند، هوای تازهای برای استنشاق میخواهند؛ بدین معنی که جریان سیاسی جدیدی بتواند خواستهها و مطالبات نسل نو را نمایندگی کند. بر اساس همین قاعده به نظر میرسد الکاظمی با آگاهی از مطالبات موجود در میان شهروندان جوان عراقی در پی آن است که حزب جدید خود را در مقام یک جریان سیاسی پیشرو که اصولی همانند استقلال ملی، مبارزه با فساد، اشتغال جوانان، شایسته سالاری، بازگشت ثبات سیاسی و بهبود وضعیت اقتصادی را مطرح میکند، ایجاد کند.
هر چند در گذشته بسیاری دیگر از جریانهای سیاسی عراقی چنین مطالباتی را مطرح کرده اند اما الکاظمی در چند ماه باقیمانده تا انتخابات این فرصت را دارد که بتواند عملگرایی خود را برای شهروندان عراقی به نمایش بگذارد. اما نکته قابل توجه در این میان این است که الکاظمی در تاسیس حزب احتمالی به رهبری خود، قصد دارد از مرزهای قومی و مذهبی گذار کند. بدین معنی که حزب او دارای پایگاه قومی و مذهبی مشخص نباشد و سنیها، کردها و ترکمنها هم در ساختار رهبری و عضویت ان حضور فعال داشته باشند. نماد بارز این انگیزه را میتوان در جریان سفر اخیر او به اقلیم کردستان مشاهده کرد که الکاظمی در اقدامی نمادین در جمع شهروندان سه استان دهوک، اربیل و سلیمانیه حاضر شد که در همان زمان بسیاری از ناظران این اقدام را درقالب یک تبلیغات و مانور انتخاباتی مورد ارزیابی قرار دادند.