سایت تحلیلی خبری الوقت | Alwaght Website

انتخاب سردبیر

خبر

بیشترین بازدید

روز هفته ماه

پرونده ها

اختلافات ترکیه و آمریکا

اختلافات ترکیه و آمریکا

undefined
معامله قرن

معامله قرن

undefined
سازمان القاعده

سازمان القاعده

سازمان القاعده القاعده پس از 2001 دچار دگرگوني‌هاي چشم¬گيري شد. ساختار هرمي آن جاي خود را به ساختاري داد كه زيرمجموعه‌ها در آن با استقلال عمل فعاليت مي‌كردند. اين تحول اگرچه تسلط مركز بر پيرامون را تقليل داد اما بر گستره و توالي عمليات القاعده در كشورهاي مختلف خاورميانه افزود. با اين حال توان عملياتي كلان القاعده در اثر اين دگرگوني تا حدود زيادي تحليل رفت. القاعده پس از بمب‌گذاري‌هاي لندن در 2005، تاكنون نتوانسته است عمليات موفقيت آميزي در كشورهاي غربي انجام دهد. افزون بر اين، گسترش دامنۀ منطقه اي فعاليت هاي القاعده به كشته و دستگير شدن بسياري از رهبران و كادرهاي اصلي آن انجاميد. با اين حال تمامي اين چالش‌ها مانع تداوم فعاليت القاعده نشد. زيرمجموعه هاي آن در عراق، يمن، افغانستان، پاكستان، سومالي و ديگر كشورها و مناطق فعال باقي ماندند. تشكيلات القاعده تشكيلات القاعده در سال 1988 توسط اسامه بن لادن جهت مبارزه با "اتحاد جماهير شوروي" در افغانستان تأسيس شد. القاعده از سازمان "مكتب الخدمة" كه هدف آن مسلح‌ كردن و آموزش مجاهدين اسلامي براي جنگ با شوروي بود گسترش و پيشرفت يافت. اين سازمان از حمايت و پشتيباني دولت‌هاي اسلامي به ‌ويژه عربستان سعودي و پاكستان و همچنين ايالات متحده آمريكا برخوردار بود. در سال 2000 ايمن ظواهري سازمان "جهاد اسلامي مصر" را با سازمان القاعده ادغام كرد و به شخص دوم اين تشكيلات تبديل شد. خاستگاه اصلي القاعده را بايد "وهابيت" برشمرد كه خود ريشه در جنبش سلفي، مذهب حنبلي و پيروان اهل حديث دارد. رهبران، نظريه پردازان و بسياري از اعضاي القاعده يا وهابي‌اند يا از پيروان مذاهب حنبلي و حنفي كه به وهابيت تمايل زيادي دارند. القاعده را جنبشي سلفي نيز دانسته‌اند، زيرا پيشوايان آن، يعني "احمد بن حنبل" و "ابن تيميه" از نخستين مدعيان سلفي‌گري بوده‌اند. اين تفكر با دريافت خاص خود از توحيد و تكيه بر استدلال‌هاي ظاهرگرايانه بسياري از مسلمانان را كافر مي‌داند و نوك اين ويژگي تكفيري خود را به طور خاص متوجه شيعيان كرده است. ايدئولوژي القاعده بر چهار ركن سلفي‌گري، راديكاليسم، شيعه ستيزي و غرب ستيزي استوار است. از آنجا كه دو ركن آخر بر آمده از ويژگي سلفي‌گري است، به اختصار مي‌توان آن را ايدئولوژي "سلفي راديكال" ناميد. از نگاه آنان، دين يك نظام ساده حقوقي است كه از جانب خداوند براي رهايي بشر از عذاب دنيوي و اخروي نازل شده و تكاليفي را بر او واجب كرده است. به همين دليل بشر براي سعادت دنيا و آخرت بايد به عبادت و اطاعت خدا بپردازد. به رغم تداوم فعاليت، القاعده از نيمۀ دهۀ گذشته دچار چالش‌هاي بزرگي شد كه آيندۀ آن را در هاله‌اي از ابهام فرو برد. چهار چالش عمدۀ القاعده در اين سال ها به ترتيب اهميت عبارتند از: - تنزل جايگاه در جهان اسلام: در نظرسنجي هاي پس از يازده سپتامبر، القاعده از مقبوليت و محبوبيت قابل توجهي در كشورهاي اسلامي برخوردار بود. اين جنبش در ذهن بسياري از مسلمانان متشكل از جهادگراني بود كه پس از آزادسازيِ افغانستان از اشغال ملحدان، مبارزه با ظلم و ستم در ابعاد داخلي (در برابر رژيم‌هاي فاسد منطقه) و خارجي (در برابر امريكا و غرب) و دفاع از منافع جهان اسلام را سرلوحۀ فعاليت هاي خود قرار داده‌اند. اين نوع نگاه در ابتدا با توجه به گفتمان ظلم‌ستيز و جهادگرايانۀ القاعده چندان غيرمنتظره نمي‌نمود. اما با روشن شدن پيامدهاي عملكرد القاعده بر جهان اسلام، به ويژه اشغال افغانستان و عراق و نيز گسترش فعاليت‌هايي كه بيش از هر چيز جان و مال مسلمانان و بي‌گناهان را هدف مي‌گرفت، طرفداري از گفتمان القاعده به تدريج رو به كاهش نهاد. به طور مشخص از سال‌هاي 2005 و 2006 محبوبيت القاعده و پشتيباني از آن در ميان مسلمانان رو به تنزل نهاد، به نحوي كه در 2010 طرفداري از القاعده نسبت به 2001 به نيم كاهش يافت. تنزل هواداري از القاعده به معناي كاهش حمايت پرسنلي و مالي به ويژه از زيرمجموعه‌هاي اين سازمان مي‌باشد. پيامدهاي اين واقعيت را در عراق، يمن و مغرب شاهد بوديم؛ - بهار عربي: دومين چالش، خيزش‌هاي فراگير و مردميِ 2011 در خاورميانه مي‌باشد. اين تحركات در سه جهت براي القاعده پيامدهاي منفي در بر داشت: نخست آنكه تبليغات عليه رژيم‌هاي حاكم كه پيشتر يكي از ابزارهاي اساسي القاعده براي جلب حمايت و توجيه عملكردش نزد مسلمانان بود، با توجه به حضور گستردۀ مردم در اعتراضات ضدرژيم، كارآيي خود را در جذب نيروهاي جوان و پشتيباني مالي از القاعده در ميان شهروندان عرب از دست داد. دوم آنكه تقريباً تمامي نيروهاي فعال در زندگي سياسيِ منطقه – به جز القاعده – در اين تحولات حضور داشتند. تصويري كه دوري القاعده از جوامع عربي را به خوبي به نمايش گذاشت. سوم آنكه، مردمي بودن تحولات و حاشيه‌اي بودن نقش آمريكا و در واقع غافلگيريِ اين كشور از سرعت و گسترۀ تحولات و نيز تضاد آمريكا با برخي از رژيم‌هاي عرب، امكان بهره‌گيري تبليغاتي القاعده از حضور امريكا را از بين برد؛ - حذف رهبر كاريزماتيك: مرگ بن لادن بزرگترين چالش القاعده در طول سال‌هاي فعاليت آن بود. جنبش‌هاي اسلام‌گرا اغلب بر محور شخصيتي كاريزماتيك و نيرومند به فعاليت مي‌پردازند. نگاهي به جنبش‌هاي اسلام‌گراي قرن بيستم در خاورميانۀ عربي نشان مي‌دهد كه حذف رهبريِ كاريزماتيك از صحنه، اغلب به معناي زمين‌گير شدن و آغاز زوال چنين جنبش‌هايي بوده است. افزون بر اين، شخصيت جذاب و محبوبيت بن لادن در ميان اعضاي القاعده و توان سخنوريِ وي نقشي اساسي در تحكيم وحدت سازمانيِ القاعده داشته است. مرگ بن لادن علاوه بر حذف چهرۀ كاريزماتيك و وحدت‌بخشِ القاعده، اين جنبش را با چالش جانشيني روبه رو كرد؛ - بحران جانشيني: هشت هفته پس از مرگ بن لادن اعلام شد كه أيمن الظواهري به جانشيني وي انتخاب شده است. اين فاصلۀ زماني به خوبي گوياي اختلافات دروني القاعده بر سر انتخاب جانشين است. حتي اگر اين تأخير را، بنا بر تحليلي، ناشي از دشواري برگزاري سريع نشست اعضاي عالي‌رتبۀ القاعده براي انتخاب رهبر بدانيم، عدم بيعت زودهنگام زيرمجموعه هاي القاعده اين تحليل را زير سوال برد. تأخير در بيعت ساير زيرمجموعه هاي القاعده، نشان از تأثير چالش جانشيني بن لادن بر وحدت سازماني القاعده مي باشد. افزون بر فقدان اجماع بر سر الظواهري، وي چهره‌اي كاريزماتيك به حساب نمي‌آيد و از شخصيت و قدرت سخنوري بن لادن و اثرگذاري وي در رهبران و كادرهاي القاعده برخوردار نيست. از ديد برخي وي بيشتر براي مديريت يك اداره يا شركت مناسب است تا رهبري يك جنبش جهاني. مجموعۀ چهار چالش فوق، القاعده را در بستر اصلي و در حال دگرگوني فعاليتش، خاورميانه، به حاشيه رانده است. مرگ بن لادن بزرگترين ضربه‌اي بود كه به القاعده وارد شد. اگرچه الظواهري به عنوان ايدئولوگ القاعده معروف است اما وي به وضوح از صفات لازم براي رهبري جنبشي گسترده همچون القاعده برخوردار نيست. وضعيت فعلي القاعده در حالي كه كمتر از سه سال از كشته شدن اسامه بن لادن، بنيان گذار القاعده نگذشته است كه طيف هاي جوان‌تر و نوظهور القاعده پاگرفته و اقدامات انتحاري را در برخي از كشورهاي منطقه انجام مي دهند. اين در حالي مي باشد كه در سال هاي گذشته، القاعده به لحاظ سازماني و ايدئولوژي در مسير تنزل و عقب نشيني بود. روند ظهور مجدد اين سازمان تروريستي در برخي از كشورهاي منطقه را مي توان به شرايط بحراني و بعضاً هرج و مرج داخلي اين كشورها بي ارتباط ندانست. چرا كه خلأ ايدئولوژي در جهان عرب به واسطه شكست حكومت‌هاي اصلاح طلب، بازار سازمان القاعده و ايدئولوژي القاعده گرايي را در جهان عرب رونق بخشيده است. به بيان ديگر، بسياري از مخالفان انقلاب هاي عربي، كه خواهان حفظ ديكتاتورهاي سابق در قدرت بودند و يا خواهان قدرت‌يابي ديكتاتورهاي ديگر و بعضاً بازگشت آن‌ها بودند، نسل جديدي از القاعده نوين را پايه گذاري كرده‌اند. سازماني كه بسياري از اعضاي قديمي و كليدي آن در سال‌هاي گذشته كشته شدند، با گفتمان جديد و با هدف تغيير در جهان اسلام، تنها از طريق جهاد خشونت‌آميز و تروريسم، سعي در پياده نمودن پارادايم خود دارند. در اين بين جماعت اخوان المسلمين به عنوان دشمن محوري القاعده، كه چند سالي در مسير تسلط بر سياست‌هاي جهان عرب، تغييراتي را به وجود آورد، نقش مهمي در تقويت اين گروه نوين بازي كرد. هر چند كه اخوان در ادامه حركت خود، دچار چالش هاي جدي شده است، اما توانست اثبات كند كه تغيير واقعي در جهان عرب بدون تروريسم و اقدامات خشن هم امكان دارد. بر همين اساس، بسياري از تحليلگران، ظهور نسل جديد از گروه القاعده را پيش بيني كردند. نكته قابل تأمل اينكه، نوظهوران و وابستگان به القاعده نوين خيز بلندي از دمشق تا بغداد و بيروت برداشته اند و در سال گذشته خشونت و افراطي‌گرايي هاي فراواني را انجام داده اند. القاعده اي كه در عراق صحبت از شكست و محو جدي آن بود، مجدداً احيا شده و اقداماتي مرگبارتر از گذشته انجام مي‌دهد. امروز گروه دولت اسلامي عراق و شام، داعش بار ديگر براي به دست گرفتن مناطق غربي عراق در حال جنگيدن است. حتي اين گروه با ائتلاف با جبهه النصره در سوريه شكوفاتر شده است و به همراه يكديگر براي نابودي منطقه تلاش مي كنند. بر همين اساس، خشونت فرقه اي بين شيعه و سني چندين برابر شده است. بسياري از جهادي‌هايي كه از اروپا روانه سوريه شده‌اند در آتش القاعده نوين در حال سوختن مي باشند. تلاش گردان‌هاي تروريستي چون (گردان‌هاي عبدا… عزام) براي كشاندن جنگ فرقه‌اي از سوريه به لبنان و عراق است. حتي حمله به سفارت ايران در بيروت و ساير اقدامات انتحاري چون بمب گذاري را در مناطق شيعه نشين در دستوركار خود دارند
گروه داعش

گروه داعش

دولت اسلامي عراق و شام يا داعش به عنوان گروهي منشعب از القاعده محسوب مي شود كه از منظر گرايشات عقيدتي و فكري و همچنين جنبه رفتاري رويكرد يكساني با القاعده دارد. با اين حال رفتارهاي اين گروه تروريستي در طول يك دهه گذشته و به خصوص چند سال اخير نشانگر راديكال تر و خشن تر بودن اين گروه در مقايسه با القاعده است و داعش با توجه به جدايي از القاعده و پيدايش اختلافاتي بين آن دو به عنوان مخوف‌ترين و قدرتمندترين گروه تروريستي در عرصه خاورميانه ظهور كرده است. هر چند كه داعش در شكل كنوني آن محصول بحران سوريه و گسترش اختلافات و منازعات منطقه اي بعد از 2011 است، اما ريشه ها و روند قدرت گرفتن آن به دوره پس از صدام در عراق يعني از سال 2003 به بعد مربوط است. حمله آمريكا به عراق در سال 2003 فرصت و فضاي مناسبي را براي حضور و نقش آفريني گروههاي مسلح و تروريستي مختلف از جمله گروههاي مرتبط با القاعده در اين كشور بوجود آورد. بر اين اساس گروههاي مسلح مختلفي به خصوص در سالهاي پس از 2004 در عراق ظهور كرد كه با جذب نيرو و منابع مالي در تلاش بودند كه با نيروهاي نظامي آمريكايي و همچنين نيروهاي عراقي مقابله كنند. يكي از مهمترين اين گروهها جماعه التوحيد و الجهاد بود كه به رهبري ابومصعب زرقاوي در سال 2004 تشكيل شد. پس از آنكه زرقاوي بيعت خود با اسامه بن لادن رهبر القاعده را اعلام كرد به تنظيم القاعده في بلاد الرافدين تبديل شد و همچنين به اين گروه القاعده عراق نيز اطلاق مي شد. زرقاوي بعد از آزادي از زندان در اردن در سال 1999 رهبري بخشي از داوطلبان جهادي در افغانستان را برعهده داشت، اما در سال 2001 از اين كشور به شمال عراق فرار كرد و در آنجا به گروه انصارالاسلام پيوست و سپس با ايجاد القاعده عراق، وفاداري خود به رهبري شبكه جهاني القاعده را بيان داشت. القاعده عراق به تدريج به اصلي ترين گروه تروريستي در عراق تبديل شد و بيشترين انفجارها و اقدامات تروريستي از سوي اين گروه صورت گرفت. از جمله مهمترين اقدامات القاعده عراق كه در پي ايجاد فتنه مذهبي و جنگ داخلي در عراق بود، انفجار حرم شريف امامين عسگرين در سامرا در سال 2006 بود. اين تشكل عمليات تروريستي خود را به اندازه اي افزايش داد كه به يكي از قوي ترين گروههاي مسلح در صحنه عراق تبديل شد و شروع به گسترش نفوذ خود در مناطق گسترده اي از عراق كرد تا اينكه در سال 2006،‌ زرقاوي علنا در يك نوار ويدئويي تشكيل آنچه را " شوراي مجاهدين" خواند به سركردگي عبدالله رشيد البغدادي اعلام كرد. پس از كشته شدن زرقاوي توسط نيروهاي آمريكايي در سال 2006، ابوحمزه المهاجر به سركردگي اين گروه تعيين شد و در پايان همان سال دولت اسلامي عراق به سركردگي ابوعمر البغدادي تشكيل شد. دولت اسلامي عراق به عنوان گروهي تروريستي و شاخه القاعده در عراق در شكل جديد خود تحت رهبري ابوعمر البغدادي تلاشهاي خود براي ايجاد ناامني در عراق را ادامه داد، با اين حال اين گروه از سال 2008 با افول و كاهش قدرت و تاثيرگذاري در عراق مواجه شد. شكل گيري نيروهاي الصحوه يا بيداري از ميان عشاير سني عراق براي مقابله با القاعده عراق و اقدامات نظامي و امنيتي در مقابل آن باعث تضعيف جدي اين گروه شد. در 19 آوريل 2010، نظاميان آمريكايي و عراقي طي يك عمليات نظامي در منطقه الثرثار، منزلي را هدف قرار دادند كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند و پس از درگيريهاي شديد ميان دو طرف، اين منزل هدف حملات هوايي قرار گرفت و در نتيجه آن دو سركرده تروريستها به هلاكت رسيدند. يك هفته بعد، اين گروه تروريستي در بيانيه اي هلاكت البغدادي و المهاجر را رسما اعلام كرد و پس از حدود ده روز، مجلس شوراي دولت اسلامي عراق تشكيل جلسه داد و ابوبكر البغدادي را به عنوان جانشين ابوعمر البغدادي انتخاب كرد. هر چند در اين دوره دولت اسلامي عراق در مرحله ضعف بود، اما بحران سوريه فرصتهاي نويني را براي اين گروه ايجاد كرد و البغدادي با بهره گيري از آن توانست به جايگاه و نقش آفريني عمده اي در معادلات عراق و سوريه بپردازد. بحران سوريه از چند منظر باعث ايجاد فرصت براي گروه تروريستي دولت اسلامي عراق شد. اول اينكه سوريه با توجه به مجاورت جغرافيايي و پيوستگي سرزميني با عراق فضاي عملياتي مناسبي را براي افزايش قدرت و نقش آفريني اين گروه بوجود آورد. دوم اينكه گسترش بحران و رقابتهاي منطقه اي و افزايش تنشهاي مذهبي و فضاي افراط گرايانه در منطقه منابع انساني و مالي گسترده اي را براي گروه دولت اسلامي عراق فراهم ساخت. با توجه به شرايط جديد سوريه ابوبكر بغدادي يكي از معاونان خود به نام ابومحمد الجولاني را به سوريه فرستاد كه منجر به شكل گيري گروه جبهه النصره در سوريه در 2011 شد. جبهه النصره تا سال 2013 به عنوان گروهي وابسته به القاعده در سوريه معروف بود و توانست با جذب نيرو و منابع مالي به يكي از بازيگران مهم معارض در اين كشور تبديل شود. در حالي كه گزارشهاي اطلاعاتي از رابطه فكري و تشكيلاتي اين گروه با شاخه دولت عراق اسلامي پرده برداشت، در نهم آوريل 2013، ابوبكر البغدادي در يك پيام صوتي اعلام كرد كه جبهه النصره امتداد دولت اسلامي عراق است و تشكيل آنچه دولت اسلامي عراق و شام خواند با ادغام جبهه النصره و دولت اسلامي عراق اعلام كرد. اما طولي نكشيد كه يك نوار صوتي منتسب به ابومحمد الجولاني پخش شد كه در اين نوار از رابطه خود با دولت اسلامي عراق سخن گفت، اما وي ايده ادغام با اين گروه را نپذيرفت و بيعت خود را با شبكه القاعده تحت رهبري ايمن الظواهري اعلام كرد. بر اين اساس به رغم تاكيد ايمن الظواهري بر انحلال داعش و فعاليت جداگانه دولت اسلامي در عراق و جبهه النصره در سوريه، البغدادي بر ادامه حيات داعش تاكيد كرد. بر اين اساس بود كه اختلافات مهمي بين البغدادي و ايمن الظواهري و درگيريهاي بين جبهه النصره و داعش رخ داد. با اين حال داعش توانست به نقش آفريني گسترده تري در سوريه بپردازد و جايگاه خود را در اين كشور با تصرف برخي مناطق تثبيت كند. داعش پس از تقويت خود در سوريه بتدريج حضور و نقش آفريني خود در عراق را نيز گسترش داد. داعشي‌ها كه در طول سال 2013 حضور پراكنده اي در عراق داشتند، از ابتداي 2014 نقش خود در اين كشور را بسيار توسعه دادند. بر اين اساس بود كه آنها توانستند بر مناطق گسترده اي از عراق در استان الانبار مسلط شوند و شهرهاي مهم رمادي و فلوجه را به تصرف خود درآورند. هر چند نيروهاي عراقي توانستند مناطق مهمي از جمله رمادي را از كنترل داعش خارج سازند، اما شهرهايي مانند فلوجه همچنان در دست داعش باقي ماند. در حالي كه ارتش عراق در حال تشديد اقدامات اطلاعاتي و نظامي خود براي خارج ساختن داعش از فلوجه بود، مرحله جديدي از عمليات نظامي و پيشرويهاي اين گروه در استانهاي صلاح الدين، نينوا، ديالي و كركوك آغاز شد. داعش بعد از ناكامي در تصرف سامرا به موصل حمله كرد و توانست بر اين شهر مسلط شود. سپس پيشرويهاي داعش به سوي ساير مناطق عراق ادامه يافت و از جمله باعث تسلط بر تكريت شد. در حال حاضر داعش بر مناطق قابل توجهي از سوريه به خصوص قسمتهاي شرقي مانند الرقه و همچنين بخش‌هاي مهمي از مركز و غرب عراق مسلط است. در چنين شرايطي كه با گسترش توان مالي و انساني داعش و همكاري برخي گروههاي محلي با آن همراه است، تهديدات مختلف ناشي از آن در منطقه در حال گسترش است.
جنبش گولن

جنبش گولن

جنبش گولن طی سال‌های اخیر، جریانی در ترکیه رشد کرده که اگر چه خود را وامدار اندیشه‌های سعید نورسی عالم برجسته ترک می‌داند، اما از جهات گوناگون به ارائه الگویی نوین پرداخته است. این جریان که عموماً با نام رهبر آن فتح‌الله گولن آمیخته است، تحت عناوینی هم‌چون جماعت خدمت، جریان نورچی و جماعت گولن نیز شناخته می‌شود. این جریان نه تنها در ترکیه نوین به عنوان یکی از جریان های مهم شناخته شده، بلکه در سطح منطقه نیز جریانی تاثیرگذار محسوب می شود و طی سال های گذشته، رشدی فزاینده در مناطقی همچون بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز، افریقا و حتی امریکا داشته است. شخصیت ودیدگاه های گولن درباره گولن و شخصیت او دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی از شاگردان گولن به او لقب خواجه افندی داده اند؛ زیرا وی هم تحصیلات سنتی دینی داشته و هم به فلسفه غرب و به ویژه فلسفه کانت تعلقی ویژه دارد. برخی دیگر از افراد جماعت، او را به چشم حضرت مهدی (عج) نگاه می کنند. برخی دیگر او را یک واعظ ساده مذهبی می دانند که بواسطه نوع سخنرانی هایش در میان مردم مشهور شده است. برخی نیز او را یک مصلح بزرگ دینی و پیام آور صلح و آشتی اسلام با دموکراسی تلقی می کنند. مخالفان وی نیز او را فردی دروغگو و فریبکار توصیف می کنند که حتی جرات بازگشت به ترکیه را نیز ندارد. عده ای نیز اعتقاد دارند گولن با شخصیت بت گونه ای که به هوادارانش داده، تصویری نژادپرست، ناسیونالیست و بیگانه از دیگران، از جماعت خود ترسیم کرده است. تکبر و خوار شمردن کسانی که خارج از جماعت هستند، به رویه ای معمولی تبدیل شده است. به نحوی که نزد پیروان این جماعت، غیر از گولن، سایر علمای جهان اسلام بی اطلاع هستند و درک درستی از مسایل ندارند. (DAĞ, 2014) به هر حال فارغ از آنکه قضاوتی درباره تعارف فوق از گولن و شخصیت وی داشته باشیم، واقعیت آن است که امروز نام فتح الله گولن با اصطلاح اسلام روشنگر یا معتدل ترک که بسیاری از پژوهندگان از آموزه هاو جهان بینی آن با عنوان «پارادایم اسلام اجتماعی» یاد می کنند، گره خورده است.( فلاح، 207:1389-205) در حقیقت فتح الله گولن در ترکیه به عنوان پدر اسلام اجتماعی معروف است و وی را بنیانگذار و رهبر جنبش گولن می‌خوانند. همچنین برخی از کتاب های گولن از پرفروش ترین کتاب ها در ترکیه و حتی سایر کشورهای اسلامی بوده اند. مدارس او در بیش از 160 کشور جهان فعالیت می کنند و آراء و افکار وی را به شاگران خود منتقل می کنند. جماعت خدمت(جریان گولن) آنچه امروز به نام جریان گولن یا جماعت خدمت معروف است، حاصل اندیشه ها و تلاش های محمد فتح الله گولن است. وی به عنوان یکی از شاگردان مکتب نورسی، تلاش زیادی جهت مدرن کردن جنبش نور انجام داد. وی که مشهورترین واعظ، نویسنده و تدریس کننده علوم اخلاقی و الهیات ترکیه محسوب می شود، در صدر جریانی قرار گرفته که طی سال های گذشته از تاثیر به سزایی در فضای سیاسی ـ اجتماعی ترکیه و برخی دیگر از کشورهای اسلامی برخوردار بوده است. اگر چه گولن صراحتا نورجی بودن خود را به زبان نیاورده و در سخنرانی ها کمتر از سعید نورسی یاد می کند، باید این حال جریان وی عمدتا جریانی منشعب از جماعت نور تلقی می شود. گولن که هم اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند، خطیبی توانا است که از سن 14 سالگی خطابه می کرده است. وی بیشتر آموزش های دینی خود را نزد پدر و در تکیه محله خود نزد علما و متصوفه فرا گرفته است. پدرش علاوه بر زبان عربی و ترکی، زبان فارسی را هم به او آموخت. وی که هیچگاه ازدواج نکرده و مجرد زندگی می کند، بحث های دینی خود را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه می کند و عیبی نمی بیند که هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. او از طریق فن خطابت و همچنین با شیوه های خاص خود مانند گریه کردن در حال سخنرانی، توجه مخاطبان را به خود معطوف کرده و نورجی ها و دیگر افراد گروه های دینی را تحت تأثیر قرار داده است. از جلسات وعظ او فیلمبرداری می‌شود و این فیلم ها میان هوادارانش دست به دست می چرخد و تکثیر می شود. همچنین مجموعه سخنرانی های فتح الله گولن در قالب کاست و سی دی در مناطق مختلف توزیع می شود. این اقدام که هم پول و هم طرفداران او را افزایش داده است، با مخالفت سایر زعمای حرکت نورجی مواجه شده و اعتراض آنها را برانگیخته است. با این حال فتح الله گولن همچنان به این شیوه تشکیلاتی خود ادامه می دهد و موفق به ایجاد شبکه ای گسترده شده است. ماهیت جریان گولن درباره این جریان، دیدگاه‌های کلان مختلفی وجود دارد. به نحوی که برخی جریان گولن را جریان بومی می دانند که از بطن جامعه و اعتقادات مذهبی مردم ترکیه برخاسته است و برخی دیگر نیز آن را جریانی وارداتی تلقی می‌کنند که توسط امریکا و سایر کشورهای غربی مورد حمایت قرار گرفته است. باید توجه داشت که فتح الله گولن در ترکیه به شخصیت افسانه ای تبدیل شده که حضور، نفوذ و سایه وی و جماعتش در محیط و فضای کلیه اماکن سیاسی، نظامی و امنیتی ترکیه سایه افکنده و وابستگی این جماعت و التزام آن به احکام اسلامی و سیاست های آن بطور واضح و شفاف مشخص نیست. در واقع این جریان به رغم تعدد و تنوع حوزه های فعالیتش، همچنان ناشناخته و مبهم به نظر می رسد و بسیاری از صاحب نظران چه در داخل و چه خارج از ترکیه، نسبت به مقاصد و نیات دراز مدت این جریان اظهار بی اطلاعی می کنند. به نحوی که هیچ کس از میزان قدرت مالی و تعداد طرفداران این جریان اطلاع درستی ندارد و معلوم نیست نفوذ گولن در دستگاه های کلیدی دولتی تا چه حد است و در صورت احراز قدرت بیشتر، چه خط مشی را پیش خواهد گرفت.
جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان المسلمين

جماعت اخوان¬المسلمين را مي¬توان مهم¬ترين جنبش اسلامي در جهان عرب طي قرن گذشته محسوب كرد. جنبشي كه حسن البنا در 1928 مصر پديد آورد، ايدئولوژي آن اسلام و در اصول سياسي و اجتماعي خواهان بازگشت به حكومت اسلامي در قرن هاي اوليه است. اين جماعت در زمان تأسيس و شكل‌گيري به عنوان جنبشي اسلام‌گرا در مقابل جريان‌هاي سكولار جهان عرب ظهور كرد. اساس و مبناي شكل‌گيري آن مبارزه با الغاي خلافت و جلوگيري از گسترش الگوي لائيك در جهان اسلام بود. در واقع، در شرايطي كه خلافت اسلامي در قالب امپراتوري عثماني در مركزيت جهان اسلام مضمحل شده بود و جريان‌هاي سكولار و ملي‌گراي عربي و تركي در حال رشد و عرض اندام بودند، حسن البنا با طرح دعوت اسلامي، جنبش جديدي را پايه‌گذاري كرد كه احياي مجدد خلافت در رأس امور و برنامه‌هاي سياسي آن قرار داشت و به همين دليل به كانوني براي جلب مسلمانان در داخل و خارج مصر تبديل شد. در حقيقت جنبش اخوان المسلمين را اصولاً بايد زائيده اوضاع سياسي و اجتماعي تاريخ معاصر مصر در پي رواج تفكر جدايي دين از سياست (سكولاريسم) در ميان روشنفكران و آهنگ احساسات ملي گرايانه براي اصلاح اين كشور در دوران اختناق بعد از انقلاب 1919 مصر بر ضد انگليس دانست. اهداف بنيان گذاران اين جنبش- به ويژه حسن البناء- از يك سو بر ايجاد تحول در اعتقادات اسلامي مسلمانان و بالاخص مصريان از حالتي ايستا و بي تحرك به سمت پويايي و حاكميت تعاليم شريعت بر زندگي اجتماعي و سياسي مصر و از سوي ديگر بر يگانگي مسلمانان در برابر استعمارگران غرب كه كشورهاي اسلامي را مورد تجاوز قرار داده بودند، دور مي زد. حسن البناء رهبر جنبش تلاش‌هاي خود را در سه مرحله «تبليغ»، «جذب و سازماندهي» و «مرحله عملي» آغاز نمود. اصولي كه حسن البناء بر آن اعتقاد داشت عبارت بودند از:1 ـ «اجتناب از جدال‌هاي مذهبي و فرقه‌اي» (از زماني كه جماعت تقريب بين مذاهب اسلامي تأسيس شد حسن البناء و ايت‌الله قمي در تأسيس آن سهيم بودند همكاري ميان اخوان‌المسلمين و شيعيان برقرار شد كه در نهايت به ديدار نوّاب صفوي در سال 1954م. از مصر منجر گرديد. حسن البناء در مراسم حج 1948 با ايت‌الله كاشاني ديدار كرد و ميان آنها تفاهم برقرار گرديد و برخي از دانشجويان شيعه كه در مصر تحصيل مي‌كردند به جنبش اخوان‌المسلمين پيوستند)؛ 2 ـ «سياست گام به گام»: در نگاه وي جنبش قبل از آن‌كه به هدف غايي خويش برسد، بايد اين مراحل را (تبليغ، بيان و تفسير؛ عمل و نتيجه‌گيري) را گام به گام طي نمايد؛ 3 ـ «استفاده از نيروهاي مختلف براي تحقق اهداف»؛ 4 ـ «برپايي حكومت اسلامي»: اخوان‌المسلمين حكومت را براي خود نمي‌خواهد، بلكه حامي كساني مي‌باشد كه بتوانند مسؤوليت حكومت را بر عهده بگيرند و قوانين قرآن را اجرا نمايند و اگر چنين فردي پيدا نشد، تشكيل حكومت يكي از برنامه‌هاي اخوان‌المسلمين خواهد بود؛ 5 ـ «مقاومت در برابر تجاوزگران». جنگ جهاني دوم و پيامدهاي مصر، روند تصاعدي نفوذ اخوان المسلمين را در مصر گسترش داد، تشكيلات اخوان المسلمين سازمان يافته‌تر و مواضع سياسي و ايدئولوژيك آنها منسجم‌تر گرديد. بعد از جنگ سازمان از وضع آشفتة حزب وفد استفاده نمود و خود را به عنوان سازمان انقلابي و مخالف نظام موجود معرفي كرد و پايگاه‌هاي توده‌اي حزب وفد را به سرعت تصرف كرد. بر اثر دسيسه‌ها و برخي اقدامات خودسرانه كه بعضي از افراد در سازمان عليه دولت انجام مي‌دادند، دولت در سال 1948م با سيزده مورد اتهام به سازمان در مورد فعاليت‌هاي تروريستي، توطئه عليه سرنگوني نظام سلطنتي مصر، جمع‌آوري مهمّات و... سازمان را منحل اعلام نمود و حسن البناء در توطئه‌اي سازمان يافته در فوريه 1949م ترور گرديد. اخوان‌المسلمين با توجه به رسالت فراكشوري خود كه به ويژه در مقابله با جهت گيري رو به گسترش ملي‌گرايي سكولار خلاصه مي شد؛ در مصر محدود نماند و به كشورهاي مختلف جهان عرب سرايت كرد و به تدريج در ساير كشورهاي عربي شكل گرفته و گسترش پيدا كرد. در اين زمينه دو مرحله را مي‌توان مشخص كرد. مرحله اول، رشد فزاينده توجه و تمايل به دنياي اسلام و به ويژه معضلات سياسي آن و درگيري مستمر با اين مشكلات؛ مرحله‌اي كه قبل از سال 1937 آغاز شده بود. مرحله دوم تاسيس شعب گوناگون اخوان‌المسلمين در خارج از مصر بود، به نحوي كه اين جنبش در حال حاضر در بسياري از كشورها بويژه در خاورميانه و شمال آفريقا، شاخه هاي اين جنبش فعال مي باشد.
گروه طالبان

گروه طالبان

طالبان به عنوان يكي از پديده‌هاي تاريخ معاصر افغانستان، در پي رقابت قدرت‌هاي بزرگ و پس از اشغال افغانستان توسط شوروي، در سال 1373 حكومت را در افغانستان به دست گرفت و با آموزش و حمايت‌هاي بي‌دريغ كشورهاي منطقه نظير پاكستان و عربستان سعودي تا سال 1380 در قدرت باقي ماندند. پس از اشغال افغانستان توسط شوروي در 7 دي 1357، مبارزان افغان به مبارزه عليه اشغالگران شوروي پرداختند و سرانجام نيروهاي ارتش سرخ در بهمن 1367 خاك افغانستان را ترك كردند. با خروج ارتش سرخ از افغانستان، ايالات متحده به قرارداد ژنو وفادار نماند و از مجاهدان افغاني به دليل رقابت و خصومت با شوروي حمايت كرد. بدين ترتيب افغانستان به ميدان رقابت قدرت‌هاي بزرگ در جنگ سرد تبديل شد. با پايان جنگ سرد و خروج شوروي از افغانستان و در پي تغييرات داخلي در پاكستان، اين كشور اقدام به تأسيس هزاران مدرسه ديني با گرايش سلفي ديوبندي كرد كه با حمايت كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان همراه بود. نقش پاكستان در ايجاد، پرورش و حمايت از گروه افراطي طالبان كاملاً آشكار است. منافع ملي پاكستان در افغانستان نيز توسط گروه‌هاي دست‌نشانده پشتون كه در مناطق شمال غربي پاكستان و در مرز با افغانستان زندگي مي‌كنند، تأمين مي‌شود. زماني كه احزابي مثل حزب اسلامي حكمتيار ديگر نتوانستند خواسته‌ها و منافع پاكستان را تأمين كنند، گروه‌هايي از جنگجويان مناطق قبايلي پاكستان به رهبري بيت‌الله محسود در وزيرستان جنوبي متحد شدند و جنبش طالبان پاكستان را در دسامبر 2006 پايه‌گذاري كردند . به نظر مي‌رسد در تحليل شكل‌گيري طالبان بايد مؤلفه‌هايي مانند شكنندگي اجتماعي، سنت‌هاي پايدار و انعطاف‌ناپذير مذهبي، فقر فرهنگي و اقتصادي، تعصب قبيله‌اي و سلحشوري عشيره‌اي، سخت‌گيري اخلاقي، ساخت كشمكش‌پرور قومي، ملي و مذهبي و نيز دخالت بازيگران خارجي كه مقاصد، منافع‌، ديدگاه‌ها، اولويت‌ها و نگراني‌هاي نامتقارن، متفاوت و متعارض دارند، مورد توجه قرار گيرد. ايدئولوژي طالبان عقايد افراطي مذهبي دارند و به ديوبنديه كه به آموزه‌هاي وهابي نزديك مي‌باشد، وابسته‌اند. اين جنبش افراطي تاكنون توضيحات مشخص و واضحي درباره آرمان‌هاي خود نداده است؛ هر چند كه اعتقاد خود در تشكيل امارت اسلامي را به صورت آشكار اعلام مي كند. احمد رشيد در اين باره مي‌گويد: «شناخت پديده طالبان به دليل تعدد گروه‌هاي وابسته به آنها در مناطق قبايلي و آزاد پاكستان، ساختار سياسي، رهبري‌ و فرايند تصميم‌گيري، دشوار به نظر مي‌رسد. با اينكه در دين اسلام آيات و احاديث محكمي وجود دارد كه كشتن انساني بي‌گناه را به مثابه قتل همۀ انسان‌ها دانسته‌اند، اما حاميان و رهبران طالبانيسم ادعا مي‌كنند در راستاي اجراي دقيق قوانين و سنت اسلام و تشكيل خلافت و حكومت اسلامي به اين اقدامات دست مي‌زنند و پيروان خود را مقيد و ملزم به اطاعت از دستورهاي دين اسلام مي‌كنند». بنابراين مهم‌ترين اصل در انديشه سياسي گروه‌هاي بنيادگراي افراطي از جمله طالبان، احياي امارت اسلامي است. در حال حاضر، طالبان پاكستان كه به نوعي از اعقاب فكري جمعيت علماي هند به شمار مي‌رود، طرح احياي امارت اسلامي را در پاكستان دنبال مي‌كند. در تئوري خلافت و امارتِ مطلوب طالبان، مردم و احزاب جايگاهي ندارند. تعدادي از سران قبايل و نخبگان ديني با عنوان اهل حل و عقد گرد هم مي‌آيند و فردي را براي اين پست نامزد مي‌كنند؛ آن‌گاه تمام اختيارات كشور به شخص خليفه يا اميرالمؤمنين منتقل مي‌شود. مخالفت با مفاسد فرهنگ و تمدن غربي يكي از شعارهاي اساسي تمام گروه‌هاي اسلامي است؛ اما آنچه بنيادگرايي افراطي از نوع طالبان را از ساير گروه‌هاي اسلامي جدا مي‌سازد، نفي مطلق مدنيت غربي است. گروه‌هاي اسلامي ديگر نظير اخواني‌ها نقادانه به تمدن غربي مي‌نگرند و ضمن رد جنبه‌هاي منفي، از جنبه‌هاي مثبت آن استقبال مي‌كنند؛ اما طالبان و مكتب‌هاي ديوبندي و وهابي با هر نوع دستاورد تمدن غربي مخالفت مي‌كنند. برخورد غيرنقادانه در پذيرش يا نفي ‌فرهنگ غربي، مشكلات بي‌شماري به همراه دارد. مخالفت تعصب‌آميز طالبان با تلويزيون، وسايل تصويربرداري، لباس فرنگي، سينما و امثال آن نشانۀ آشكار روحيه ستيزه‌جويي آنان با مظاهر تمدن غربي است. طالبان تلويزيون و سينما را ابزاري شيطاني مي‌داند. مولانا فضل‌الله، رهبر طالبان پاكستان، نيز تلويزيون را ابزار لهو و لعب كه مشروعيتي در دين ندارد، دانسته است. گروه اجراي مقررات اسلامي يا تنفيذ الشريعه كه بر دره سوات مسلط شده‌اند، تحصيل را براي دختران در اين منطقه ممنوع كرده‌اند. به دستور مولانا فضل‌الله، بيش از 170 مدرسه و ساختمان دولتي در اين منطقه تخريب شده‌اند. در اعلاميه‌اي كه در 2 بهمن 1387 در روزنامه محلي دي نيوز پاكستان منتشر شد، طالبان پاكستان به طور كامل حضور دختران را در مدارس منطقه دره سوات ممنوع اعلام كرد. به اين ترتيب، بيش از 400 مدرسه خصوصي دخترانه بسته شد. دست‌كم 10 مدرسه دخترانه كه پس از 26 دي 1387 هم‌زمان با اتمام ضرب‌العجل اعلام‌شدۀ طالبان فعال بودند، در شهر مينگورا منفجر شدند و بيش از 170 مدرسه و ساختمان‌ دولتي مورد حمله قرار گرفتند. از پيچيدگي‌هاي اساسي بينش طالبان، روح تعبدگرايي و قداست‌بخشي به دستاوردهاي كلامي و فقهي پيشينيان است. بنيادگرايي افراطي دوران صدر و ميانه اسلام را دوره طلايي و مصون از هر نوع خطا تلقي و درباره تفاسير و تأويل‌هاي ديني اين دوره اعتقادي جزم‌گرايانه دارد. اجتهاد و انبساط تازه در اين مكتب جايگاهي ندارد و مردم عموماً موظف به پيروي مقلدانه از كلمات و گفتار علماي سلف هستند. برداشت صرفاً تقليدگرايانه آنها از دين سبب بدبيني و حتي دشمني آنان با الگوهاي زندگي رايج در دنياي معاصر جهان اسلام شده است. تنها الگوي مطلوب نزد بنيادگرايان افراطي، الگوي زندگي جوامع روستايي قرون اوليه اسلامي است. رفتار خشك و متحجرانه آنان با زنان و نوع نگرش‌شان به نقش اجتماعي و تربيتي زن در جامعه، ريشه در همين روح سلفي‌گري آنها دارد كه با ضروريات زندگي كنوني كاملاً بيگانه است. هم‌چنين تفسير آنان از مفاهيمي مانند توحيد و شرك، كه اساس انديشه كلامي بنيادگرايي افراطي را تشكيل مي‌دهد، در مغايرت آشكار با تفاسير رايج آن مفاهيم نزد ساير مكاتب اسلامي است.
رژيم صهيونيستي

رژيم صهيونيستي

شاباك يا به صورت مخفف شين بت يا شين بث، سرويس ضد اطلاعات و امنيت داخلي اسراييل است. شين بت خلاصه كلمه ‹‹خدمت به امنيت›› است. ايسر هرئيل از زمان شكل‌گيري اين سازمان تا سال 1952م. رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد. اين سازمان مسئول جمع آوري اطلاعات درباره سازمانهاي اطلاعاتي خارجي مربوط به دول دوست و دشمن و فعاليتهاي آنها و تأمين امنيت مقامات و تأسيسات اسراييلي، تحقيق درباره خرابكاري عليه دشمنان داخلي و خارجي، از جمله خرابكاري و تروريسم در اسراييل و خارج است.
وهابیت

وهابیت

وهابیت مسلکی است که در سال ۱۱۴۳ هجری قمری در شبه جزیره ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
اكراد

اكراد

قوم كرد نژادي با سابقه اند ، اما خاستگاه اين قوم دقيقا روشن نيست و صاحبنظران در باره ي منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدي دارند . در مورد نژاد آنان نيز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده اي نژاد آنان را توراني و سامي مي خوانند ، گروهي آنان را از نژاد آريايي و ايراني اصيل مي دانند . شماري از عوامل سياسي و تاريخي اين قوم را متفرقه و پراكنده ساخته كه هم اكنون در چند كشور كه مهمترين آن ايران ، تركيه و عراق است زندگي مي كنند .
شیعیان علوی

شیعیان علوی

علویان از اقلیت های مهم و موثر در جامعه ترکیه محسوب می شوند که حدود 20 درصد از جمعیت 78 میلیونی ترکیه را تشکیل می دهند. آنها در دوره امپراتوری عثمانی مورد سوظن شدید بودند و امنیت هویتشان به خطر افتاد و آسیب جدی دیدند اما دوره جمهوریت و آتاتورک را که حاکمیت بر مبنای سکولاریسم شکل گرفت؛ فرصتی برای بازنمایی هویتی یافته و با همراهی با حاکمیت از فضای تنش خارج شدند. هر چند که این اقلیت هیچ وقت نتوانست با هویت مکتبی خویش سهم سیاسی و فرهنگی در ترکیه کسب نماید. هویت سیاسی آنها بر مبنای مقتضات زمان، مکان و عوامل موثر بر آن، جلوه های متفاوتی داشته و از ملی گرایی تا چپگرایی سیالیت یافته است تا اینکه در یک دهه اخیر به شدت در تکاپوی هویت طلبی سیاسی خود هستند
New node

New node

انقلاب بحرین

انقلاب بحرین

تاریخ بحرین در چند دهه گذشته همواره مواجه با اعتراضات مداوم مردم علیه رفتار تبعیض آمیز و تمامیت خواه رژیم سلطنتی آل خلیفه بوده است؛ به نحوی که این کشور کمتر روی آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. انقلاب 14 فوریه 2011 میلادی مردم بحرین هر چند سه روز پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و همراه با موج خیزش‌های مسلمانان علیه رژیم‌های دیکتاتوری آغاز شد اما با نگاهی دقیق‌تر ریشه های این انقلاب مردمی را حداقل باید از دهه 1970 میلادی و نوع رفتار خاندان حاکم بر این کشور با مردم مورد مطالعه قرار داد.
New node

New node

روز جهانی قدس

روز جهانی قدس

undefined
تحولات ترکیه

تحولات ترکیه

undefined
آزادسازی موصل

آزادسازی موصل

آزادسازی موصل یا نبرد بازپس گیری موصل از اشغال گروه تروریستی داعش، عملیات نظامی منظم و کلاسیکی است که از روز دوشنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۶ به فرمان حیدر العبادی نخست وزیر عراق برای پس گرفتن موصل از سیطره داعش آغاز شد. موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر بزرگ عراق در تابستان ۲۰۱۴ به اشغال گروه داعش درآمد و از آن زمان ابوبکر بغدادی، خلافت خودخوانده خود را در این هشر استقرار نمود. عملیات آزادسازی موصل از نوع جنگ‌های شهری منظم به شمار می‌رود.
آزادسازی حلب

آزادسازی حلب

پس از آن که دیدبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن؛ اوایل هفته جاری اعلام کرد که 60 درصد از مناطق شرقی حلب توسط ارتش سوریه از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد شده است، حال منابع خبری امروز اعلام کرده‌اند؛ با پیشروی سریع و برق‌ آسای ارتش سوریه طی چند روز گذشته، مناطق تحت کنترل دولت سوریه در شرق حلب، به میزان 80 درصد رسیده است.
New node

New node

نقض حقوق بشر در یمن

نقض حقوق بشر در یمن

پرونده ای در مورد نقض حقوق بشر در یمن
alwaght.net
گزارش

برگزاری میزگرد تخصصی و کارشناسی «سالروز مقاومت» در موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور

سه شنبه 21 مرداد 1399
برگزاری میزگرد تخصصی و کارشناسی «سالروز مقاومت» در موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور
به گفته کاظمی قمی، امروزه اگر ونزوئلا دست دوستی به سمت ایران دراز می کند، چون می داند ایران حامی واقعی ملت‌های مستقل است و آینده نظام بین الملل بر ارکان مختلفی است که از جمله یکی از ارکان آن نظام مقاومت است که جمهوری اسلامی ایران باید در این ارتباط برنامه ریزی و نگاه بلندمدتی داشته باشد.

پایگاه تحلیلی الوقت - میزگرد کارشناسی و تخصصی موسسه اندیشه سازان نور به مناسب «سالروز مقامت اسلامی» برگزار شد.

این نشست با حضور کارشناسان منطقه‌ای و غرب آسیا به بررسی ابعاد مختلف «گروه‌های مقاومت» در منطقه پرداخت.

 

بخش اول نشست: تبیین مفهوم مقاومت

در ابتدای این نشست «سعدالله زارعی»، مدیر موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور با خوش آمد گویی به کارشناسان و شرکت کنندگان، ابعاد مختلف مقاومت در منطقه را مورد بررسی قرار داد.

دکتر زارعی در این نشست با تعریف مقاومت، معنای آن را بسیار وسیع دانست.

به گفته زارعی، مقامت امروزه دارای نشانه ها، شناسنامه، مدنیت و مبتنی بر رشد و حرمت انسانی است.

مدیر موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور در این ارتباط گفت: مقاومت امروزه در حال توسعه برای ایفای نقش فراتر از منطقه است و جممهوری اسلامی ایران عضوی از مقاومت است و از سوی دیگر  مقاومت نشات گرفته از جمهوری اسلامی به شمار می رود و رهبری مقاومت نیز به نوعی در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. مقاومت امروزه به مرز کشورهای مخالف، از جمله آمریکا به عنوان دشمن اصلی نزدیک شده است و این موضوع بسیار قابل توجه است.

در ادامه این نشست، آقای «حسن کاظمی قمی»، کارشناس مسائل منطقه و سفیر سابق ایران در عراق در ارتباط با مقاومت اظهار داشت:

امروز خاورمیانه مرکز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیک است که تاثیر خود را بر آینده نظام بین الملل می گذارد و با توجه به اهمیت غرب آسیا، مسائل این منطقه می تواند در شکل دهی به نظام جدید بین الملل دارای تاثیرات عمیق باشد. از سوی دیگر امروزه محدوده جغرافیای مقاومت تنها محدود به جمهوری اسلامی ایران نیست و از شمال آفریقا تا یمن تا... ادامه دارد.

به گفته کاظمی قمی، امروزه تحولات بین المللی شامل تقابل جبهه مقاومت و مخالفان مقاومت است و این موضوع بسیار حائز اهمیت است و همه فشارهای استکباری علیه ایران با توجه به همین مخالفت‌ها علیه مقاومت صورت می گیرد.

سفیر سابق ایران در عراق در ادامه افزود: تحریم‌ها و فشارها علیه ایران ناشی از برملا کردن طرح دشمن است، اگرچه مسیر جمهوری اسلامی ایران هر روز بالنده تر می شود و اقتدار منطقه‌ای ایران به روشنی خود را در سطح بین الملل نشان داده و کشورهای بزرگ اقتصادی دنیا امروزه آمادگی دارند علی رغم تحریم‌های آمریکا اما با ایران وارد تعامل شوند و این نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران عنصری سازنده و تعیین کننده است که این شرایط ناشی از وجود مقاومت در ایران است.

کارشناس مسائل منطقه همچنین اظهار داشت: رهبری نیز بر  مقاومت تاکید دارد و مقاومت را الگو می دانند و همین مسیر مقاومت را بعد از ایران در عراق، یمن، فلسطین و سوریه نیز می بینیم. فلسطین پیروزی‌های خود را پس از پیگیری راه مقاومت بدست آورد. فلسطین درمراحل پیشین سازش همه دستاوردهای خود را از دست داد، اما وقتی مقاومت را دنبال کرد توانست غزه را بگیرد.

سفیر سابق ایران در عراق ابعاد مختلف مقاومت در کشورهای منطقه را تبیین کرد و در این ارتباط گفت: در مورد عراق هم مقاومت در برابر اشغالگر توانست عراق را از این تنگاناها عبور دهد و در سوریه از سال 2011 تا امروز، همه جبهه استکبار از جریان تروریسم حمایت می کرد و همه مرزها برای حمایت از تروریسم از سوریه باز شدند، اما در نهایت مقاومت توانست در سوریه پیروزی بدست آورد و این مسیری است که ابتدا از ایران شروع شد.

به گفته کارشناس مسائل منطقه، در لبنان نیز مقاومت بسیار بالنده بوده و در جریان تجاوز علیه لبنان در جنگ 33 روزه 2006، مقاومت 33 روزه لبنانی ها توانست دکترین امنیتی رژیم اشغالگر صهیونیستی را بهم بزند. در یمن نیز عربستان نتوانست به اهداف خود دست یابد، چون مقاومت در دست نیروهای یمنی بود و امروزه انصارالله به عنوان بازیگری مشروع در صحنه منطقه و بین الملل ایفای نقش می کند و دولت نجات ملی را تشکیل داد و رئیس جمهور فراری آن امکان بازگشت ندارد و امروز چسبندگی روابط ایران و یمن علی رغم مخالفت و ممانعت آمریکا دیده می شود.

کاظمی قمی در ادامه در ارتباط با مقاومت در عراق نیز به خروج نیروهای آمریکایی  از عراق اشاره کرد و گفت: خروج آمریکا از عراق با توجه به مصوبهپارلمان قطعی است.

کارشناس مسائل منطقه در عین حال افزود: مقاومت به معنی هرج و مرج نیست، بلکه مقاومت برآمده از نظم و قدرت مردم و حشدالشعبی برآمده از قدرت مردم است و وقتی این قدرت در عرصه میدانی بروز پیدا می کند، تروریست و اشغالگر مجال حضور ندارد و به همین خاطر مقاومت طرح نامشروع آمریکا در منطقه را به هم ریخت. اگر در عراق و سوریه جنگ گروه‌های تکفیری برای تفکیک و ایجاد انشقاق بود، اما با مقاومت این طرح‌ها شکست خورد و دولت‌های مقاومت مانند دولت سوریه برجای ماندند. امروز جبهه مقاومت در لبنان قابل مقایسه با قبل از سال 2006 نیست و امروزه سید مقاومت خیلی صریح به دشمن نسبت به هرگونه تجاوزگری هشدار می دهد.

به گفته کاظمی قمی، امروزه الگوی مقاومت که فرمانده شهید آن، سردار سلیمانی بود، در هرجا که  وارد شد، پیروزی بدست آورد و حفظ آن بسیار مهم است.

در ادامه این نشست، «حسین اکبری»، کارشناس مسائل منطقه و سفیر سابق ایران در لیبی در ارتباط با مقاومت عنوان داشت:

پس از رحلت امام  ما شاهد حادثه بوسنی و هرزگوین بودیم  و اگرچه تلاش هایی علیه مقاومت و مسلمانان شد، اما مسلمانان در آن جغرافیا ماندند و به قول کارشناسان اگر حضور ایران نبود، سرنوشت تحولات نامعلوم بود.

اکبری در ارتباط با ابعاد تبیینی مقاومت گفت: امروزه گفتمان مقاومت پس از فروپاشی شوروی در مقابل دشمنان ایستادگی کرده و گفتمان لیبرال دموکراسی دچار  شکست در برابر مقاومت شده است. در حالی که جریان سلطه گر به دنبال سلطه بر ملت ها هستند، اما ملت ها بدنبال استقلال و مقابله با  اشغالگری هستند از جمله در طول تاریخ کشورهای مختلفی حتی در غرب استقلال خود را جشن می گیرند و لذا استقلال امری فطری و طبیعی است که انسان‌ها به دنبال آزادی و مبارزه با سلطه گری و اشغالگری است و مقامت مبتنی بر این ارزش‌های فطری است.

به گفته اکبری، امروزه مقاومت به عنوان جریانی چالش گر در حوزه قدرت نرم توانسته ایفای نقش کند و در حوزه قدرت سخت نیز در حوزه‌های مختلف جغرافیایی دستاوردهای مقاومت بسیار قابل توجه در مقایسه با نظام سلطه بوده است، اگرچه نظام سلطه ابزارهای مختلفی از جمله سازمان های بین المللی را در اختیار  دارد، اما دستاوردهای مقاومت بسیار قابل توجه بوده است و جبهه استکبار دستاوردی نداشته است.

به گفته اکبری، مقاومت توانسته این امید را در دل ملت‌ها زنده کند تا بتوانند در مقابل سلطه گری ایستادگی کند.

سفیر سابق ایران در لیبی همچنین در تعریف مقاومت اظهار داشت:هر کشوری که امروزه در دنیا فارغ از هر دین و مکتبی، اگر به دنبال استقلال سیاسی و فرهنگی باشد، بخشی از جبهه مقاومت است.

 

بخش دوم نشست: دستاوردهای مقاومت

کاظمی قمی، کارشناس مسائل منطقه در بخش دیگری از این نشست به دستاوردهای مقاومت اشاره کرد و در این ارتباط گفت:

باید توجه داشت که آمریکا حاضر به مذاکره برد-برد نیست و این بر همه ناظران بی طرف ثابت شده است. از سوی دیگر، اگر آمریکا به هر بهانه ای با ایران بدنبال مذاکره باشد، این نشان دهنده این است که جمهوری اسلامی ایران، دولتی قدرتمند بوده است که آمریکا حاضر به مذاکره با آن شده است، لذا وقتی آمریکا خواستار مذاکره می شود، یعنی ایران دارای اقتدار و نفوذ است، چون اگر اقتدار ایران نبود، آمریکا خواستار مذاکره نمیشد.

کاظمی قمی در ادامه گفت: از سوی دیگر، آمریکا هیچگاه به تعهداتش پای بند نبوده است و نه فقط در برجام بلکه این عدم پای بندی در دیگر توافقات بین المللی هم دیده شده است و توافقات با آمریکا همیشه بر علیه  ملت‌ها بوده است. با این حال نمی توان گفت هزینه مقاومت بیشتر از هزینه سازش است و این مقایسه صحیح نیست، چون سازش همه دارایی و سرمایه ملت ها را می گیرد، اما در مقاومت با وجود برخی هزینه‌ها، اما این هزینه‌ها سرمایه گذاری برای ملت‌هاست و مسیری که شهدا و رهبری نظام در راستای مقامت ایجاد کردند، مسیری است که امروزه در سراسر جهان دیده می شود و مقاومت محدود به جمهوری اسلامی نیست و می توان در آمریکایی لاتین، آفریقا و دیگر مناطق مقاومت را دید که همگی بر حمایت از مستضعفان تاکید دارد و این همان مسیری است که بنیادش را امام راحل (ره) پایه گذاری  کرد.

به گفته کاظمی قمی، امروزه اگر ونزوئلا دست دوستی به سمت ایران دراز می کند، چون می داند ایران حامی واقعی ملت‌های مستقل است و آینده نظام بین الملل بر ارکان مختلفی است که از جمله یکی از ارکان آن نظام مقاومت است که جمهوری اسلامی ایران باید در این ارتباط برنامه ریزی و نگاه بلندمدتی داشته باشد.

در ادامه نشست، حسین اکبری، در ارتباط با دستاوردهای مقاومت گفت:

در دنیا اشکال مختلفی  به تحولات نگاه می شود، از جمله نگاه لیبرال دموکراسی که برای حل مشکلات انسان ها ادعاهایی دارد و برخی نظریات سازش که در موضوع فلسطین، مبارزه را رد می کرد، اما نظریه  امام مبتنی بر قرآن بود و به این معناست که هرجا مستضعفی بود باید از آن دفاع کرد و هرجا مستکبری  بود باید با آن مقابله کرد و شعار اصلی مقاومت هم همین شعار امام است.

امروزه ما روابط بین الملل داریم که در این روابط بین الملل، کشورها اگر از قدرت برخوردار داشته باشند از حقوق بین الملل برخوردار خواهند بود و اگر قدرت نداشته باشند از حقوق بین الملل برخوردار نمی شوند.

جهان اسلام نیز به دلیل شرایط پس از جنگ جهانی دوم مناطقی از آن اشغال شد و نتیجه این اشغال در حال حاضر در برخی مناطق خاورمیانه دیده می شود، از جمله جنایاتی که علیه ملت فلسطین می شود، اما متاسفانه در روابط بین الملل حقوقی برای فلسطین قائل نمی شوند، چون قدرت ندارد.

همچنین سوالی این است که آمریکا تا کجا به تجاوزگری خود ادامه خواهد داد و نقطه توقف آمریکا کجاست؟ این در حالی است که هرچه بیشتر در برابر آمریکا سازش شود، تجاوزگری آمریکا نیز بیشتر خواهد شد.

سفیر سابق ایران در لیبی در ارتباط با رفتار کشورها در نظام بین الملل همچنین گفت:

در حال حاضر دنیا به  چهار گروه تقسیم می شود:

کشورهای سلطه گر مانند آمریکا، کشورهای سلطه  پذیرمانند کشورهای عربی خلیج فارس و کشورهای سلطه ستیز مانند کشورها و گروه های مقاومت و در نهایت کشورهای خنثی که بخش قابل توجهی از کشورهای دنیا در این گروه قرار دارند.

به گفته اکبری، کشورهای سلطه پذیر، مانند عربستان سعودی، بیش از یک هزار میلیارد دلار و یا بیشتر پول و خدمات در اختیار غرب قرار داده تا امنیت سعودی ها تامین شود، اما این کشور در مقابل ضعیف ترین کشور مانند یمن نتوانست امنیت خود را تامین کند. لذا سلطه گرها به سلطه پذیرهایی مانند عربستان نگاه ابزاری دارد و کسانی که سازش در برابر سلطه گرها را پذیرفته اند، در واقع استقلال و امنیت خود را داده‌اند و در واقع همه چیز خود را واگذار کرده‌اند و سازش همان سلطه پذیری است که از سوی سلطه گران طراحی شده است، اما مقاومت آن قدر توسعه یافته که مستقیم در برابر سلطه گرها مقابله می کند.

کارشناس مسائل منطقه همچنین افزود: شهید سلیمانی به عنوان نمادی از مقاومت به شمار می رود، بن سلمان و عربستان نماد سلطه پذیری است و آمریکا نماد سلطه گری فعلی در روابط بین الملل است.

 

بخش سوم نشست: تحولات لبنان و جبهه مقاومت

بخش سوم این نشست در ارتباط با تحولات اخیر در لبنان با توجه به انفجار بزرگ بیروت و همچنین استعفای اخیر دولت این کشور بود.

در این ارتباط، حسن کاظمی قمی، سفیر سابق ایران در عراق گفت:

در روان شناسی تحولات لبنان پس از انفجار بزرگ بندر بیروت، لازم است تا نگاهی به تحولات و مواضع داشته باشیم، تا بتوانیم به برخی ابهامات پاسخ داد.

به گفته کاظمی قمی، پس  از انفجار یکی از مسائلی که در لبنان مطرح شد، تغییر نظام سیاسی در لبنان بود. رئیس جمهور یک کشور غربی به لبنان آمد و در شرایطی که مردم در وضعیت سختی هستند و نیاز به امدادرسانی دارند، رئیس جمهور فرانسه مدعی تغییرات سیاسی  می شود و تهدید کرد که اگر لبنانی ها این کار را انجام ندهند، خودش این کار را انجام خواهد داد که خود این موضع گیری نوعی مداخله جویی بود.

سفیر سابق ایران در عراق افزود: مسئله دوم حمله به فشار و فشار بر دولت برای استعفا بود و مسئله دیگر نیز فضاسازی رسانه‌ای علیه جبهه مقاومت با هدف فشار بر جبهه مقاومت بود. لذا اتفاق دیگری که پس از این انفجار صورت گرفت، متهم کردن جبهه مقاومت بود. مجموع این تحولات نشان دهنده فشار بر روی حزب الله لبنان است و موضع گیری  ها این موضوع را نشان می دهد. لذا پس از انفجار بیروت جهت گیری ها علیه جبهه مقاومت در لبنان صورت گرفت و این همان چیزی است که صهیونیست‌ها می خواستند.

کارشناس مسائل منطقه همچنین افزود: دبیرکل حزب الله لبنان خواستار تحقیقات مستقل از سوی موسسات داخلی لبنان و اولویت امدادرسانی به مردم و عدم سیاسی کردن موضوع است و این موضع گیری دبیرکل حزب الله در مقابل مواضعی است که خواستار تحقیقات بین  المللی می باشد.  لذا امروزه باید در لبنان تلاش کرد تا همسو با راهبرد سیدحسن نصرالله پیش رفت و موضع جمهور اسلامی ایران نیز در همین مسیر است و در جریان این حوادث نباید جبهه مقاومت تضعیف شود و سید حسن نصرالله نیز در سخنان خود تاکید کرد که جبهه مقاومت نگران نباشد، بلکه آمادگی خود را حفظ کند.

در ادامه نشست نیز، حسین اکبری، سفیر سابق ایران در لیبی اظهار داشت:

جمعیت لبنان با  آوارگان فلسطینی ساکن در این کشور حدود 5 میلیون نفر است، اما جمعیت لبنانی های خارج از این کشور 12 میلیون نفر است و این لبنانی ها سرمایه زیادی را به لبنان باز می  گردانند. از سوی دیگر لبنان دارای موقعیت استراتژیک است و از همیشه طی دهه های گذشته دولت های لبنان، دولتی آمریکایی بوده‌اند و دولت «حسان دیاب» تنها دولت مستقل در این کشور بود.

به گفته اکبری، همچنین دستاورد دولت حامی آمریکا 140 میلیارد بدهی است، اما دولت دیاب تلاش داشت تا مستقل عمل کند ولی تحت فشار قرار گیرد. در ارتباط با بندر بیروت نیز تا 12 مایل آن در کنترل و گشت زنی آمریکا و فرانسه بوده و بعد از آن هم صهیونیست‌ها حضور داشتند، اگرچه تلاش برای اتهام زنی به حزب الله است.

سفیر سابق ایران در لیبی در ارتباط تحولات اخیر لبنان گفت: آمریکا تحریم‌ها  و فشارها علیه لبنان را آغاز کرده است، اگرچه به مانند سوریه و عراق، در لبنان نیز  آمریکا به نتیجه نخواهد نرسید و شرایط فعلی ادامه روند فشاری  است که از سوی غربی ها علیه حزب الله آغاز شده است. درباره استعفای نخست وزیر هم باید توجه داشت که با وجود استعفای نخست وزیر، اما قدرت حزب الله به  میزانی است که می تواند از هر تهدیدی جلوگیری کند و لذا لبنان به سمت جنگ داخلی نخواهد رفت.

به گفته اکبری، ادامه اغتشاشات در لبنان با وجود روی کارآمدن دولت نزدیک به غرب محل  تردید است و احتمالا غرب پس از  اغتشاشات راه های دیگری برای فشار به حزب الله  دنبال خواهد کرد. امروزه حزب الله در لبنان بیشترین حامی و طرفدار را دارد و در صورت نظرسنجی بدون شک، حزب الله بیشترین آرا را به دست خواهد آورد. همچنین اقتدار حزب الله در برابر صهیونیست‌ها، نوعی غرورآفرینی را برای لبنانی‌ها ایجاد می کند.

در ارتباط با چشم انداز آتی لبنان نیز، اکبری گفت: چشم انداز آتی لبنان به سمتی می رود که مخالفان به دنبال شرایطی برای فشار بر حزب الله خواهند بود، چون تا کنون توطئه ها علیه حزب الله کارساز نبوده است ودر عین حال حزب الله لبنان هر روز قدرت بیشتری به دست آورده و با توجه به قدرت حزب الله، دیگر بازیگران لبنان مجبورند جایگاه حزب الله در لبنان در نظر داشته باشند، همان گونه که رئیس جمهور فرانسه که به لبنان سفر کرد، هیچ گونه موضع گیری علیه حزب  الله دنبال نکرد.

در پایان نشست نیز سعدالله زارعی در ارتباط چشم انداز آتی لبنان گفت:

غربی ها در حال حاضر با خلا قدرت در لبنان روبرو شده‌اند و سیستم سیاسی قدیم با حضور سعدحریری و جعجع مشروعیت خود را از دست داده و آن ها متهم اول فساد در لبنان هستند. از سوی دیگر جریان فعلی معترض در لبنان از آن جا که وابسته به همان جریان مخالف از جمله جعجع هستند، جایگاهی  ندارد و فرانسه روی این جریان نیز نمی تواند روی این جریان حساب باز کند.

به گفته مدیر موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور، دیاب با استعفای خود، فرصتی را ایجاد کرد، چون از یک طرف با اعلام استعفا از تیررس معترضان خیابانی خود را خارج کرد، اما همزمان دولت به صورت دولت موقت قدرت را در اختیار دارد و می تواند اوضاع را مدیریت کند.

به گفته کارشناس مسائل منطقه، در حال حاضر حزب الله لبنان سه سناریوی پیش رو دارد:

نخست انتخابات زودهنگام : در حالی که قدرت در لبنان تقسیم شده است، انتخابات چاره کار به  نظر نمی رسد، اما حزب الله با انتخابات و قدرت مردم مشکلی ندارد.

گسترش قدرت ارتش: حزب الله بر گسترش قدرت ارتش تاکید دارد و حزب الله تلاش دارد تا روی صلاحیت ارتش تاکید کند و ارتش می تواند پرونده انفجار را مدیریت کند.

موضوع فساد: در این موضوع نیز از آن جا که انفجار بزرگ بیروت به دلیل فساد بود، حزب الله بر مبارزه با فساد تاکید دارد.

به گفته زارعی، در عین حال می توان انتظار خشونت بیشتر در اعتراضات آتی در لبنان را داشت و ممکن است که عملیات‌های ترور نیز جریان داشته باشد که عمده این عملیات‌های در مناطق خاصی از بیروت خواهد بود که این جریان ترور به ضرر اعتراضات خواهد بود و جمعیت معترضان را تقلیل خواهد داد و ممکن است مسیر آتی در لبنان فرسایشی  شود، اگرچه انتخابات پارلمانی می تواند فضایی جدید را در لبنان ایجاد کند.

کارشناس مسائل منطقه همچنین در پایان افزود: در شرایط فعلی می توان انتظار داشت مقاومت لبنان متحمل هزینه‌هایی شود، چون کسانی به دروغ پردازی تبلیغاتی علیه حزب الله لبنان خواهند داشت، اما از آن جا که ما شاهد جریانات باثبات پایدار در لبنان هستیم، این جریان ها صلاحیت های خود را نشان خواهند داد و با مدیریت منسجم تحولات فعلی، دچار بحران نخواهند شد و اطمینان خاطر سید حسن نصرالله از این که حزب الله دچار آسیب نخواهد شد، برپایه همین موقعیت مقاومت است. باید توجه داشت که با یک رویداد و حادثه همه چیز از میان نمی رود و نسبت به برخی حوادث نباید خیلی زود نگران شد. مقاومت در عین حال خواستار آرامش در لبنان است و به دنبال پرهیز از سیاسی  کاری در تحقیقات انفجار بیروت است و در مقابل مخالفان و غربگرایان متمایل به هرج و مرج و تداوم اعتراضات حتی به صورت خشونت آمیز هستند.

تگ ها :

میزگرد تخصصی کارشناسی مقاومت موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور

نظرات
نام :
پست الکترونیک :
* متن :
ارسال

گالری

تصویر

فیلم

تظاهرات علیه نتانیاهو در چهارصدمین روز جنگ غزه

تظاهرات علیه نتانیاهو در چهارصدمین روز جنگ غزه