الوقت- این امر کاملاً مشهور است که تاریخ امارات متحده عربی با مجموعه ای از کودتاها و قتل ها به عنوان روشی برای ترتیب دادن به شرایط سیاسی پر شده است. در همین زمینه،دکتر یوسف در سلسله توئیتهایی در توئیتر،ضمن اشاره به این امر با استناد به گذشته دردناک گفت: ابوظبی امروز در همان سناریو زندگی می کند و یک خلاء سیاسی وجود دارد که در آن امارت و دولت با حضور یک باند که قدرت را به دست گرفته و انتقال وراثتی قدرت را نادیده گرفتند،اداره می شود.
وی معتقد است امروزه امارات ابوظبی یک خلاء سیاسی دارد که دلیل آن حضور یک باند می باشد که قدرت را به دست گرفته و توالی موروثی قدرت را نادیده گرفته است، منطقه را فاسد کرده، به مردم ابوظبی توهین می کند ، انقلاب های مردمی را هدر می دهد و درگیری هایی را در منطقه به وجود می آورد و آنها امیر امارات و دولت را نادیده گرفته و این امر باعث می شود که افراد خردمند در ابوظبی برای ایجاد دوره جدیدی که خلأ را پر می کند متحد شوند. این شخصیت دانشگاهی اماراتی در پایان توئیت خود توضیح می دهد که وی از سختی این مرحله آگاه است و خواهان تمری است که کار آسانی نیست اما معتقد است که هر تاخیر به نفع ابوظبی و مردم آن در آینده نخواهد بود.
وی می نویسد: من مسئولیت خودم در قبال اماراتی ها را انجام می دهم و امیدوارم که آنها در آینده این توییت ها را به خاطر بیاورند ، چه این مرد را حذف کنند یا نه ، اما من تا زمانی که او(محمد بن زاید) و باندش از بین نروند ادامه خواهم داد.
یوسف در بخشی از توئیت هایش می نویسد: سلطان بن زاید، پدربزرگ محمد بن زاید،برادرش حمدان بن زاید که پدربزرگ محمد بن راشد می باشد رابه قتل رساند،تا ریاست و قدرت به یکی از سه پسرش؛هزاع،شخبوط و زاید برسد. پس از این امر شیوخ بنی یاس و ال مناصیر و بقیه سران با حضور نماینده انگلیس جمع شده و شخبوط را به عنوان حاکم انتخاب می کنند و اینگونه خلاء سیاسی در امارات پایان یافت.ال یوسف توضیح داد که هدف او از بیان لزوم یک جلسه، انتخاب یک ولیعهد عقلانی و بالغ از خانواده حاکم برای انجام وظایف حاکم به دلیل بیماری و شروع به ترمیم روابط خود با مردم امارات، و سپس برقراری روابط خود با کشورهای خلیج فارس و عربی و متوقف کردن فروپاشی ناشی از اعمال این شیخ بی پروا(محمد بن زاید) و اقداماتش علیه اسلام و مردم است.
شایان ذکر است که در سال 1761 ، حکومت ابوظبی در اختیار دیاب بن عیسی بن نهیان که فرزند بنیانگذار امارت محسوب می شد ،قرار داشت، اما وی با توجه به چندین روایت تاریخی، در شرایطی اسرارآمیز ترور شد. پس از وی پسرش شخبوط که بین سالهای 1793-1816 امارت را اداره می کرد حاکم شد و پس از آن حکومت به دیگر فرزندش،محمد؛ که تنها دو سال حکومت کرد و بعداً بدون دلیلی مرگش به طور ناگهانی اعلام شد.منتقل شد.
در سال 1818 طحنون بن ذیاب به حکومت رسید و تا سال 1833 حکومت کرد. اما او نیز به طور طبیعی کنار نرفت تا آنکه توسط یك مرد ناشناس ترور شد.برادرش خلیفه تا سال 1845 جانشین وی شد كه وی نیز به یك روش كاملاً ناشناخته ترور شد. پس از آن حکومت به خانواده طحنون بازگشت و پسرش سعید10 سال حکومت کرد تا زمانی که در سال 1855 بر اساس آنچه اراده مردم نامیده شد،قدرت را به پسر عمویش زاید بن خلیفه واگذار کرد،وی تا سال 1909 که درگذشت به مدت بیش از 54 سال حکومت کرد.
پس از او پسرش طحنون بن زاید به مدت دوسال حکومت کرد و به مرگ طبیعی درگذشت،سپس حکومت تا سال 1922 در دست برادرش حمدان بن زاید قرار گرفت تا اینکه به دست برادرش سلطان بن زاید در جریان یک کودتای خونین به قتل رسید و این امر موجب شد که تا سال 1926،حکومت در اختیار سلطان بن زاید قرار یگیرد. سلطان بن زاید در نهایت توسط برادرش صقر بن زاید کشته شد و صقر نیز پس از سه سال حکومت توسط برادر زاده اش،شخبوط بن سلطان ترور شد و شخبوط تا سال 1966 حاکم ابوظبی ماند.
در سال 1966 این مناطق تحت سلطه و اشغال انگلیس بودند ، اما شاهزادگان به واسطه شناخت مردمی، بر مناطق خود اقتدار قانونی داشتند. انگلیس از شخبوط بن سلطان پس از کشف نفت در مقادیری تجاری که از طریق شرکتهای انگلیسی و در طی سالها جستجو صورت گرفته بود، امتیازات گسترده نفتی درخواست کرد، اما شخبوط از این امر امتناع ورزید، زیرا او معتقد بود که این امر نفعی برای بادیه نشینان امارات ندارد و آنها را به واسطه بسیاری از قدرتهای دیگر مورد طمع قرار می دهد و این همان چیزی است که کشور را به خارج از کنترل وی سوق می دهد.به همین دلیل انگلیس در میان خاندان آل نهیان به دنبال متحد دیگری بود تا بتواند از شر حاکم ابوظبی، شخبوط خلاص شود،آنها برادرتنی اش زاید بن سلطان را به عنوان متحد خود برگزیدند.
در 6 آگوست 1966 ، یک فروند هواپیمای نیروی هوایی انگلیس در فرودگاه ابوظبی به زمین نشست و بین نیروهای انگلیسی مستقر در آنجا وضعیت اضطراری اعلام شد و سپس تصمیم به کنار زدن شخبوط و نصب زاید به جای او گرفته شد.
سپس شخبوط به فرودگاه منتقل می شود و از آنجا به بحرین، بیروت و سپس لندن منتقل شده و وی در آنجا در کاخی که متعلق به خودش بود، تحت سکونت و نظارت قرار می گیرد.وزارت خارجه بریتانیا در بیانیه ای اعلام می کند آنچه در ابوظبی اتفاق افتاده مساله ای داخلی است و بریتانیا صرفا مسئول امور خارجی می باشد.
پس از استحکام پایه های حکومت زاید بن سلطان به شخبوط اجازه داده شد تا برای گذراندن الباقی عمر خود به شهر العین بیاید،وی در آنجا تا سال 1989 که درگذشت،در بازداشت خانگی قرار داشت.زاید بن سلطان از آن زمان تا سال 2004 که درگذشت،بر امارت ابوظبی و امارات به عنوان اولین رئیس امارات متحده عربی حکومت کرد.
شاید دولتی که توسط زاید بن سلطان آل نهیان تأسیس شده است، با کودتای سایر امارات علیه پایتخت آن ابوظبی؛که بیشترین تولید نفت را کنترل می کند، تهدید نشود اما مانع از حاکمیت یک طرف دیگر از داخل امارت(ابوظبی) نیست.
همسر دوم قدرتمند زاید، فاطمه بنت مبارک الکتبی، توانست عشق به قدرت را در پسرش محمد بن زایدپرورش دهد،از زمان درگذشت پدرش و آغاز حکومت برادر ناتنی اش خلیفه بن زاید،آرزوی قدرت در او به وجود آمد. خلیفه بن زاید مجبور شد ولیعهد خود را محمد بن زاید قرار دهد، حتی اگر این تصمیم بر خلاف هنجارهای ولیعهدی در امارات متحده عربی باشد.
فاطمه بنت مبارک و پسرش محمد، چندین روز اعلام خبر درگذشت زاید را به تعویق انداختند و این امر به سب فراهم کردن شرایط برای فرزندانش بود تا دیگر فرزندان زاید بن سلطان که از دیگر همسران وی بودند،کنار زده شوند،من جمله شیخ خلیفه بن زاید که به حاکمی بدون اختیار تبدیل شده است.
معارضین اماراتی پیشتر اعلام کرده بودند که هواپیمای شخصی احمد بن زاید،برادر ناتنی محمد بن زاید، در سال 2010،در مغرب به خودی خود سقوط نکرد بلکه اختلالی عمدی در آن ایجاد شده بود که منجر به سقوط و کشته شدن وی شد و این امر از سوی محمد بن زاید در راستای بی رقیب شدن برای حکومت بر امارات صورت گرفته است.
محمد بن زاید هم اکنون بیشتر سمت های دولتی مهم را در اختیار دارد که در این خصوص می توان به معاون فرمانده کل نیروهای مسلح و ریاست مجلس اجرایی ابوظبی اشاره کرد و او در همه تصمیمات تاثیرگذار بوده و حضور دارد و این امر بالاخص در حوزه سیاست خارجه امارات متحده عربی کاملا مشهود است.
وی نه تنها اغلب برادران خود را کنترل و خنثی کرده است بلکه برادران تنی خودش را در مناصب مختلفی به کار گرفته و فرزندان خودش را نیز در شورای اجرایی ابوظبی گمارده تا نفوذش را در این امارت حفظ کند.برای جلوگیری از هرگونه کودتا علیه محمد بن زاید،در یک کشور امنیتی،نظامیان در لباس سفید مردم امارات حکومت می کنند.