الوقت - حملات متجاوزانه رژیم صهیونیستی به مواضع نیروهای حشد الشعبی در خاک عراق، در چند روز گذشته به کانون اصلی مباحث سیاسی این کشور تبدیل شده است. این حملات که با چراغ سبز آمریکا انجام شد بیشتر از همه با این هدف بود که حشد را نیرویی بحران افرین برای ثبات عراق جلوه داده و از این طریق جایگاه این نیروها را به عنوان بخشی از ساختار نیروهای مسلح عراق در نزد افکار عمومی و همچنین دولت عادل عبدالمهدی تضعیف کند. با این وجود، اکنون این پرسش مطرح میشود که حملات هوایی و تجاوزات رژیم صهیونیستی به پایگاهها و محل استقرار نیروهای حشدالشعبی تا چه اندازه به نتایج و تحقق اهداف موردنظر این رژیم و ایالات متحده آمریکا منتهی شده است؟ استدلال اصلی نوشتار حاضر این است که این حملات نه تنها به نتایج موردنظر این بازیگران منجر نشده، بلکه در عمل نتایج معکوسی داشته است.
افزایش محبوبیت حشد الشعبی در سطح داخلی عراق
اولین سطح از نتایج خلاف انتظارات آمریکا و رژیم صهیونیستی از حمله به حشد الشعبی را میتوان در جریان دیدار سران سه قوه عراق با بخشی از رهبران نیروهای بسیج مردمی ارزیابی کرد. برهم صالح، رئیس جمهوری، عادل عبدالمهدی، نخست وزیر و محمد حلبوسی، رئیس مجلس نمایندگان عراق در 27 آگوست 2019 (5 شهریور 1398) در شهر بغداد، پایتخت این کشور با شماری از مسئولان بلندپایه سازمان حشد الشعبی تشکیل جلسه دادند. در این جلسه آنها با محکوم کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی آن را به منزله تجاوز به حاکمیت عراق ارزیابی کردند.
در واقع جامعه سیاسی (سیاستمداران) و شهروندان عراقی پس از نابودی داعش که هدف اصلی شکلگیری حشد بر اساس فتوای آیت الله سیستانی بود آنچنان که باید نمیتوانستند ضرورت تداوم وجود نیروهای بسیج مردمی برای حفاظت از حاکمیت و امنیت ملی را درک کنند و اصولاً تهدیدات اسرائیل برای جامعه عراق به خوبی ملموس نبود اما اکنون بهنظر میرسد پس از پایان کار داعش، حملات رژیم صهیونیستی به نیروهای حشد نشان داد که این نیرو عامل ثبات و امنیت در عراق است و این واشنگتن و تلآویو هستند که زمینهساز بیثباتی در این کشور شدهاند. در حقیقت، مساله این است که رژیم صهیونیستی بازیگری بیتفاوت یا بهعبارتی بیکار نسبت به تحولات و مسائل داخلی کشور عراق نیست. لذا میتوان دیدار سران سه قوه با فرماندهان حشد العشبی را نوعی اعتباربخشی به این نیرو که یکی از عوامل قدرت عراق و تولید اصل بازدارندگی می باشد، دانست.
فروپاشی بازنمایی آمریکا به عنوان حامی امنیت ملی عراق
درسطحی دیگر، تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی به حریم هوایی عراق مجدداً مسأله پرمناقشه حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق به بهانه تأمین امنیت این کشور را به میدان مناظره های سیاسی و افکار عمومی کشانده است. بر اساس توافقنامه امنیتی امضا شده میان بغداد و واشنگتن در سال 2009 آمریکا متعهد به تأمین امنیت عراق و همچنین به مقابله با تهدیدات موجود در محیط امنیتی این کشور می باشد. با این وجود، مستندات موجود پیرامون حملات هوایی رژیم صهیوینستی به نیروهای حشد، نشان میدهد آمریکا نه تنها از حریم هوایی و حاکمیت ملی عراق دفاع نکرده، بلکه خود بخشی از ماجرا بوده است.
آمریکا در وضعیت جدید نزد سیاستمداران عراقی نه تنها نقش حافظ امنیت را ندارد، بلکه خود بخشی از بحران و تهدید امنیتی علیه این کشورتعریف و شناسایی می شود. علاوه بر این، اکنون مشخص شده که واشنگتن نقشی غیرقابل انکار در تجهیز و ساماندهی مجدد نیروهای داعش دارد. از این اقدام دولت ترامپ دو هدف اساسی را دنبال میکند. یکی اینکه با تهدید نیروهای نزدیک به محور مقاومت در عراق از نقش و نفوذ ایران در این کشور بکاهد و دیگری اینکه با ایجاد ناامنی و بحران در عراق زمینه تداوم حضور نیروهای آمریکایی در این کشور را فراهم کند. استراتژیستهای دولت آمریکا قصد دارند از هر طریق ممکن زمینه تداوم حضور خود در بغداد و اربیل را به عنوان یکی از مهمترین کانونهای غرب آسیا از نظر ژئواستراتژیک حفظ کند. بر خلاف این برنامه واشنگتن، اکنون روند تحولات تماما بر خلاف اراده ترامپ و مشاوراناش رقم خورده است و اکثریت قاطع جریانهای سیاسی عراقی خواهان اخراج و بیرون رفتن سربازان آمریکایی از کشور خود هستند.
ناامیدی عراقیها از حمایتهای نظامی و تسلیحاتی آمریکا
دیگر سطح شکست راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشور عراق را میتوان در فراگیر شدن بیاعتمادی به آمریکا در زمینه کمک لجستیکی و نظامی به عراقیها دانست. در چند سال گذشته عراق کانون اصلی بحران در منطقه غرب آسیا بوده و بیشترین نیاز را به تجهیز نظامی و حمایتهای لجستیکی برای مقابله با بزرگترین و مخوفترین گروه تروریستی تاریخ یعنی داعش داشته است. اما بر خلاف تصورات دولتمردان عراقی اراده واشنگتن در وضعیت پساداعش در مسیر ضدیت با حمایت نظامی از ارتش عراق در زمینه آموزش، ارسال تسلیحات و حتی فروش ادوات نظامی مدرن و سنگین قرار داشته است.
در سوی مقابل، دولت ترامپ به کشورهای حاضر در قطب مخالف محور مقاومت همانند عربستان، امارات و بحرین با گشاده دستی انواع تجهیزات و تسلیحات نظامی را صادر کرده است. برای نمونه در سالهای بعد از 2017 تا کنون دولت عربستان بیش از 200 میلیارد دلار قرارداد خرید تسلیحات به امضا رسانده است. با این اوصاف، اکنون دولتمردان عراقی اعتماد خود را نسبت به حمایتهای آمریکا از دست دادهاند و دیگر حاضر نخواهند شد همانند گذشته تمامی تخم مرغ های خود برای تأمین نیازهای دفاعی را در سبد آمریکا قرار دهند. روسیه یکی از کشورهای قدرمند در حوزه فروش تسلیحات پیشرفته نظامی است که عراق می تواند برای مقابله با حملات مشابه رژیم صهیونیستی در آینده از این کشور سامانه پدافندی اس 400 را که بسیار کارآمدتر از سامانههای مشابه غربی عنوان میشود خریداری کند.