الوقت- طی روزهای اخیر تهران مقصد سفر دو تن از مقامات سیاسی رده بالای کشورهای همسایه بود که در مناسبات منطقهای دارای روابط نزدیک همکاری با ایران هستند. ابتدا اواسط هفته گذشته عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق وارد تهران شد و به رایزنی با مقامات ایرانی پرداخت و سپس روز شنبه یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان برای گفتگو با دولتمردان جمهوری اسلامی سفر خود را به ایران آغاز کرد.
انجام این سفرها در شرایطی که تنشها در منطقه خلیج فارس، با وجود کاهش محسوس نسبت به ماه گذشته که پهباد جاسوسی آمریکا در آبهای سرزمینی ایران سرنگون شد، همچنان وجود دارد و همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که دو کشور عراق و عمان طی ماههای اخیر تمایل به نقش آفرینی برای میانجی گری به منظور کاهش تنش ها میان ایران و آمریکا را از خود نشان دادهاند، موجب شده تا بسیاری اهداف این سفرها را در راستای موضوع تبادل پیام میان تهران- واشنگتن ارزیابی کنند. موضوعی که البته از سوی وزیر خارجه عمان و همچنین سخنگوی وزارت خارجه ایران مورد تأیید قرار نگرفت. به همین منظور الوقت برای بررسی اهداف اصلی این سفرها به گفتگو با جعفر قنادباشی کارشناس مسائل خاورمیانه پرداخته است.
اهداف سفر بن علوی به تهران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر دو مسئله بسیار مهم در منطقه مورد توجه است و مجموع دیپلماسی منطقهای را به خود مشغول کرده است. یک موضوع بسیار مهم تنشی است در منطقه خلیج فارس بوجود آمده است و این تنش میتواند با نقشآفرینی و محوریت ایران از میان برداشته شود. در حال حاضر ایران ابتکار عمل را در منطقه خلیج فارس، به دلیل اینکه طولانی مرز ساحلی را با دریا داشته و همچنین مقتدرترین و قدرتمندترین کشور منطقه است، در اختیار دارد. لذا کشورهای منطقه احساس می کنند اگر تنش افزایش یابد ضرر و زیانهای آن شامل آنها نیز خواهد شد. بنابراین نه تنها عمان و عراق بلکه بسیاری از کشورهای دیگر منطقه و حتی دولتهای غربی که از تجارت دریایی و تداوم جریان امن صدور نفت از خلیج فارس سود می برند و دارای منافع اقتصادی هستند میکوشند به نوعی با ایران ارتباط برقرار کرده و با محوریت ایران نسب به کاهش تنشها نقش آفرینی کنند. در این میان عمان به دلیل داشتن روابط تاریخی خوب با ایران و همچنین به دلیل اینکه در مقایسه با دیگر کشورهای خلیج فارس خط افراط را در برخورد با مسائل منطقهای نداشته است جایگاه مناسبی در سیاست خارجی ایران دارد و بر همین اساس وزیر خارجه این کشور اقدام به انجام این سفر کرده تا به تبادل نظر با مقامات ایران بپردازد و علاقهمندی مسقط را به نقشآفرینی ایران اعلام کند.
اما هدف دیگر این سفر موضوع یمن می باشد و مشکلاتی و بحرانهایی که عربستان و امارات در بحث یمن گرفتار آن هستند و اکنون خبرها حاکی از آن است که در پی راهی برای نجات از این بحران و پایان دادن به آن می باشند. لذا شاید بتوان گفت عمان سفیر این کشورها است تا به صورت غیرمستقیم نظر ایران را راجع به یمن جویا شوند که چگونه این کشورها بتوانند بهطور آبرومندانهای از جنگ یمن کنار بروند.
این دو موضوع محورهای اصلی گفتگوها بوده اگرچه کشورهای غربی بویژه انگلیس علاقه مند بودند که عمان به مذاکره در مورد آزادسازی آبرومندانه کشتی های توقیفی خود نیز بپردازد ولی نشانه ای مبنی بر اینکه عمان در این موضوعی نقش آفرینی کند یافته نمی شود.
اگرچه همانطور که شما فرمودید موضوع مذاکره در مورد آزادسازی کشتی های انگلیسی در مذاکرات بن علوی با تهران نشانه ای یافت نمی شود اما این امر به عنوان بخشی از برنامه سفر هفته گذشته عادل عبدالمهدی رسانهای شد. لطفاً بفرمایید چرا با وجود اینکه انگلیس و ایران دارای روابط دیپلماتیک رسمی هستند دولت بریتانیا اقدام به فرستادن میانجی میکند و خود مستقیماً وارد مذاکره با تهران نمیشود؟
جایگاهی تاریخی که انگلیس در منطقه ما و همچنین در جهان به عنوان قدرت بزرگ استعماری داشته است الان مورد مناقشه بوده و می توان گفت بخشی از این پرستیژ با توقیف کشتی آنها در خلیج فارس از بین رفته است بنابراین لندن که نمی خواهد بیش از این به پرستیژ این کشور ضربه وارد شود احتمال می دهد که اگر فرستادهای مستقیم را راهی مذاکره با تهران کند و جواب منفی بگیرد ضربه دیگری به اعتبار بین المللی آنها خواهد بود. لندن این موضوع را با توجه به ضربه ای که رد درخواست میانجیگری ژاپن از سوی ایران به پرستیژ ترامپ در جهان وارد آورد و قدرت چانهزنی وی را در برابر ایران را از او گرفت، محتمل ارزیابی می کند بنابراین مقمات انگلیسی ابتدا درپی آن هستند که با ارسال پیام از طریق میانجی از عدم دریافت پاسخ منفی از سوی ایران اطمینان حاصل کنند. در واقع انگلیس از روبه رو شدن مستقیم با ایران واهمه دارد زیرا ایران مطالبات زیاد و برحقی در برابر لندن دارد و این امر می تواند انگلیس را در همان آغاز مذاکرات محکوم کند و در موقعیت ضعیفی قرار دهد.
با توجه به فضای تنش آمیز کنونی منطقه نتایج سفر مقامات عمانی و عراقی را چگونه ارزیابی می کنید؟
اکنون همه طرفهایی که در منطقه هستند حتی آمریکا و انگلیس به هیچ وجه علاقه مند به افزایش تنشها نیستند چرا که افزایش تنش یعنی افزایش خطر برای انواع منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی آنها. این تنش اگرچه توسط آمریکا و متحدان منطقه ای آن ایجاد شد اما به دلیل اینکه فکر نمیکردند که ممکن است در این موقعیت آسیبپذیر قرار گیرند و تنشها زیانهای فراوانی را بر آنها وارد کند بنابراین خواهان تشدید این وضعیت تنشآلود نیستند. مشاهده کردید که هفته گذشته اماراتی ها نماینده ای به ایران فرستاند زیرا از آنجا که تمام موجودیت آنها در ساحل قرار گرفته است تنها شلیک یک گلوله توپ می تواند موجب سقوط بورسها، کاهش شدید گردشگری و ورشکستگی اقتصادی این کشور شود. در مقابل ایران نیز که همواره نقش بسیار مثبتی در امنیت و ثبات درمنطقه داشته، هیچگاه خواستار تنش نیست. حتی در موضوع توقیف کشتی انگلیسی تخلف این کشتی در خاموش کردن سیستم راداری و ارتباطی که تکرار این اقدام از سوی دیگر کشتیها تردد امن در آبهای منطقه را به چالش می کشید عملی قانونی و برای حفظ ثبات بود.
با این حال برای به ثمر رسیدن تلاش های میانجیگرانه مسئله مهم آن است که این کشورها به جایگاه تعیین کننده ایران اعتراف کنند و دست از تنشآفرینی بردارند. در واقع تنها کافی است که ایران نقش خود در امنیت خلیج فارس را ایفا نکند تا راه برای حضور گروههای داعشی و القاعده در منطقه باز شود و تجارت و اقتصاد این کشورها در معرض خطر قرار گیرد.