الوقت- «ما به صلح امید داشتیم اما در قلمروی پاكستان بر خلاف ما جنگ اعلام میشود و این در حقیقت از یك ملت و كشور همسایه دشمنی واضح است». این جمله از اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان است كه با اشاره به امید قبلی خود برای رسیدن به صلح با طالبان، حالا از تردیدهایش میگوید و مستقیم رو به كشور همسایه جنوبی خود این پرسش را مطرح میكند: «من از ملت و دولت پاكستان میپرسم كه اگر گروهی چنین قتلعامی كه در شاهشهید كابل شد در اسلامآباد انجام میداد و این گروه در خاك افغانستان پناهگاه و در شهرهای بزرگ ما دفتر و مراكز آموزشی میداشت، آنگاه واكنش شما چه میبود، آیا ما را دوست خود میدیدید یا دشمن؟» اشرف غنی با این حرف و موضعگیری تند به حوادث خونینی واكنش نشان داده كه در روزهای اخیر اتفاق افتاده به خصوص انفجار مهیب در محله شاهشهید كابل كه ساعات اولیه روز جمعه هشتم اوت اتفاق افتاد و در ساعات بعد هم با یك رشته حملات بیشتر به آكادمی پلیس و فرودگاه كابل، شمار تلفات به 51 نفر كشته و صدها زخمی رسید. گفته میشود كه این حملات از زمان پایان مأموریت نظامی ناتو در دسامبر 2014، بزرگترین حملاتی بوده كه كابل را مورد هدف قرار داده است. بنابراین، لحن تند اشرف غنی تا اندازه زیادی موجه است اما او چرا به جای طالبان، انگشت اتهام را به سوی پاكستان گرفته و شریك سیاسیاش و اداره عمومی امنیت ملی افغانستان هم این اتهام را تأیید میكنند؟
خبر ناگهانی
انتشار خبری در اواخر ماه میلادی گذشته كل وضعیت در صحنه سیاسی افغانستان، فرایند صلح دولت با طالبان و نقش پاكستان را تحت تأثیر قرار داد. این خبر مربوط میشد به مرگ ملامحمد عمر، رهبر سابق طالبان، كه بعد از یك گروه انشعابی از طالبان به نام معاذ فدایی، دولت افغانستان هم آن را در روز چهارشنبه 29 ژوئیه و یك روز بعد هم طالبان با صدور بیانیهای آن را تأیید كرد. انتشار این خبر در آن مقطع از سه جهت اهمیت داشت؛ جهت اول مربوط میشد به زمان مرگ ملاعمر كه نه آن موقع بلكه دو سال و چهار ماه قبل اتفاق افتاده و بعد این تأخیر طولانی مدت اعلام میشد. معلوم است كه مرگ ملاعمر به عمد در طول این مدت مخفی شده بود و حتی وقتی كه اداره امنیت ملی افغانستان حدود یك سال پیش احتمال مرگ او را مطرح كرد، نه طالبان و نه دستگاه حكومتی دیگری از افغانستان و پاكستان حاضر به تأیید آن نشده بود. میتوان گفت كه خبر مرگ او به عمد در این مدت اعلام نشده بود تا آنكه بدنه طالبان دچار صدمه و فروپاشی نشود و حتی برای این كار، شماری از رهبران برجسته این گروه هم مطلع از آن نشده بودند اما چه فرد یا جریانی در این مدت خبر مرگ او را از دیگران مخفی كرده بودند؟ اولین مظنون ملااختر محمد منصور است كه به عنوان معاون ملامحمد عمر نزدیكترین فرد به او بوده و بعد از اعلام این خبر به سرعت جانشین او شد. میتوان گفت كه او در این مدت از زبان ملاعمر دستورات لازم را صادر میكرده اما باید گفت كه او به تنهایی نمیتوانسته این موضوع حساس و مهم را از دیگران مخفی كند و باید جریان قدرتمندی در این كار از او حمایت كرده باشد. محل مرگ ملاعمر دومین جهت قابل توجه است كه حسیب صدیقی، سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان، از بیمارستانی در شهر كراچی پاكستان گفت. این حرف او به معنای حضور ملاعمر تا زمان مرگ در پاكستان كه به نوعی كنایه به حمایت پاكستان از رهبر طالبان داشت، هر چند كه دولت پاكستان با قاطعیت این اتهام را رد كرد و البته بیانیه طالبان هم اصرار به مرگ رهبر خود در افغانستان داشت. هر دو جهت به نوعی پاكستان را در پشت صحنهای معرفی میكند كه از رهبر سابق طالبان تا زمان مرگ حمایت كرده و بعد خبر مرگ او را مخفی كرده تا از یك جریان این گروه حمایت كرده باشد اما انتشار این خبر درست دو روز قبل از برگزاری دور دوم مذاكرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان سؤالهای زیادی را مطرح كرد. این جهت سومی است كه پیامد طبیعی انتشار آن خبر بود و باعث شد تا این دور مذاكرات برای زمان نامعلومی به تعویق بیفتد.
فرایند دشوار صلح
طالبان از سال 2001 كه با حمله خارجی از قدرت سقوط كرد، همواره دولت افغانستان را به رسمیت نمیشناخت و حاضر به مذاكره با آن نشد و حتی وقتی كه دفتر سیاسی خود را در دوحه قطر افتتاح كرد هم تنها حاضر به گفتوگو با امریكا شده بود. این موضع طالبان در ماههای گذشته به نحو قابلتوجهی تغییر كرد. وقتی كه نمایندگانش در 16 ژوئن نخستین دیدار با هیئت دولت افغانستان در شهر اسلو، پایتخت نروژ، داشت، فرایند شروع شد كه امید مذاكرات بیشتر برای رسیدن به صلح در افغانستان را ایجاد میكرد. در واقع آن دیدار محصول برنامه كاری گسترده اشرف غنی بود كه از ابتدای رسیدن به ریاست جمهوری وعده شروع گفتوگو با طالبان و رسیدن به صلح را میداد و برای این كار چندین سفر به پاكستان، چین و عربستان سعودی را انجام داد تا دیدگاه پاكستان را تغییر داده و آن كشور را وادار كند تا با فشار آوردن به طالبان، این گروه را متقاعد به مذاكره كند. دیدار اسلو و تكرار آن در اسلامآباد گامهایی از موفقیت اشرف غنی برای عمل به وعدههایش بودند و امیدها را برای رسیدن به صلح تقویت میكردند به خصوص اینكه انتشار بیانیهای به امضای ملاعمر به مناسبت عید فطر، مذاكره برای رسیدن به صلح را تأیید میكرد. انتشار خبر مرگ ملاعمر نه تنها اصالت آن بیانیه را زیر سؤال برد بلكه اصل فرایند صلح را به خطر انداخت به نحوی كه زمان برگزاری دیدار دوم در روز جمعه 31 ژوئیه از قبل معلوم شده بود اما آن خبر انجام این دیدار را منتفی كرد. انتشار پیام ملامنصور به عنوان رهبر جدید طالبان مبنی بر مخالفت با صلح نشانهای دیگر از این موضوع بود و باعث شد تا دولت افغانستان و به طور مشخص اشرف غنی دچار تردیدهایی نسبت به سیاستی بشود كه حدود یك سال گذشته دنبال كرده است. در واقع، او طی این مدت آن اصل بدبینی حامد كرزای، رئیسجمهور سابق افغانستان، نسبت به سیاست عملی و میدانی پاكستان را به كنار گذاشته بود و سعی میكرد تا با خوشبینی و دادن فرصتی از مشاركت سیاسی به طرف پاكستانی، طالبان را پای میز مذاكره بكشاند تا در نهایت صلح با این گروه را به دست بیاورد، كاری كه رئیسجمهور سابق بارها وعدهاش را میداد اما كوچكترین موفقیتی نداشت.
حركت به جلو
زمانی كه خبر مرگ ملاعمر منتشر شد، تردیدها نسبت به فرایند صلح هم ایجاد شد اما به نظر میرسید كه اشرف غنی با نوعی سكوت معنادار، سعی دارد تا امیدش را به این فرایند حفظ كند اما وقتی كه خشونت طالبان شدت گرفت و آن رشته حملات روز جمعه را دید، سكوتش را شكست و برخلاف سیاست یك سال گذشته حرف زد. باید توجه داشت كه میزان اتهام اشرف غنی به پاكستان بیسابقه است و حتی كرزای در دو دوره ریاست جمهوری خود هم به این صورت طرف پاكستانی را متهم نكرده بود. اشرف غنی با این میزان از ادبیات هجومی به پاكستان نشان داد كه سیاست او یك روی دیگر سكه هم دارد، رویی كه دیگر خبر از مشاركت سیاسی نیست بلكه طرف پاكستانی را به عنوان دشمن دولت و مردم افغانستان معرفی میكند. این روی از سیاست اشرف غنی با همراهی دكتر عبدالله عبدالله و اداره امنیت ملی افغانستان تقویت شده و باید گفت كه اشرف غنی به این صورت سیاست تهاجمی رو به جلو را در دستور كار خود قرار داده است. برخی تصور كردهاند كه اشرف غنی با این سیاست به موضع كرزای برگشته كه نگاهی منفی به پاكستان داشت اما باید گفت كه هنوز برای چنین جمعبندیای زود است چراكه فرستادن هیئتی از سوی اشرف غنی به اسلامآباد در روز پنجشنبه 13 اوت نشان میدهد كه او هنوز فرصت پاكستان برای مشاركت سیاسی با كابل را تمام شده نمیداند. كابل این هیئت را با سرپرستی صلاحالدین ربانی، وزیر امور خارجه، به همراه رحمتالله نبیل، رئیس امنیت ملی و معصوم استانكزی، سرپرست وزارت دفاع، فرستاده كه معلوم میشود بالاترین مقامهای سیاسی- امنیتی خود را برای گفتوگو با مقامهای پاكستانی فرستاد و خود اشرف غنی هم دو روز قبل از اعزام این هیئت در ملاقات با سفیران كشورهای خارجی در كابل گفت كه پاكستان باید حساسیتها را درك كند. او به طور مشخص از پاكستان میخواهد برنامه عملی مبارزه با تروریسم را ارائه دهد تا با این هیئت بحث و بررسی شود و حتی تصمیم پاكستان در این مورد را برای نوع رابطهاش با افغانستان در دهههای آینده تعیینكننده دانسته است. او به این ترتیب سعی دارد آخرین امیدهای خود را برای فرایند صلح حفظ كند اما از موضعی متفاوت با گذشته، تا برخلاف لحن مسالمتجویانه یك سال اخیر، با لحن تند و خط و نشان كشیدنها پاكستان را مجبور كند تا با یك برنامه مشخص عملی متعهد به فرایند صلح شود و دیگر سیاست دوگانه از مبارزه با تروریسم در عین حمایت از طالبان را دنبال نكند. او با این حركت رو به جلو تا اندازهای به فرایند صلح دچار تردید شده اما میخواهد آخرین گامها را بردارد اما باید گفت كه معلوم نیست بعد از این و در صورت ادامه سیاست دوگانه گذشته از سوی پاكستان، او دیگر چه خواهد كرد و چه برنامهای را در نظر خواهد گرفت تا بتواند صلح را در افغانستان برقرار كند.
دكتر سیدنعمتالله عبدالرحیمزاده