الوقت- در اين گزارش سعي خواهد شد ضمن قياس گزاره هاي خبري و استخراج نقاط مرتبط به هم، به چشم اندازي نزديك به واقعيت در جبهه سوريه دست يابيم .
1. براساس آمار ثبت شده ، بين يكم تا سي ام جولاي 2015 ، نيروي هوايي سوريه 6673 سورتي پرواز در 13 استان كه در آن جنگ جريان دارد انجام داده است. از اين تعداد ، 3654 سورتي پرواز ، متعلق به بالگردهايي بوده كه به پرتاب بمب هاي بشكه اي بر فراز اهداف دشمن اختصاص دارند و 3019 سورتي پرواز نيز توسط جنگنده بمب افكن ها انجام شده كه محدوده آن، حومه دمشق، حلب، حمص، حما، حسكه، ديرالزور، قنيطره، سويدا، درعا، ادلب و لاذقيه بوده است.
2. خبرگزاری دولتی سوریه روز شنبه 25 جولاي 2015 گزارش داد که بشار اسد رئیس جمهور سوريه ، فرمان عفو عمومی فراریان از ارتش و خدمت نظام وظیفه را صادر کرده است؛ اما در این فرمان تصریح شده که فراریان برای برخورداری از این بخشودگی، باید خود را ظرف چند ماه معرفی کنند. بشار اسد، همچنين در یک سخنرانی که فرداي آن روز ، به صورت زنده از تلویزیون دولتی سوریه پخش شد در ارتباط با استعداد ارتش سوريه گفت: ارتش سوریه سرزمین هایی را در جریان جنگ با شورشیان از دست داده است. باید اهمیت مناطقی را که نیروهای مسلح آنها را حفظ کرده اند تا دیگر مناطق سقوط نکند، نشان دهیم. ما در حال سقوط نیستیم....شکست در لغتنامه ارتش عرب سوریه معنا ندارد. اما تعداد نظامیان ارتش به خاطر مرگ و میرها، پیوستن نیروها به مخالفان، و همچنین فرار از خدمت، رو به کاهش است. ارتش نمی تواند در هر بخشی از کشور حضور داشته باشد. ما مقاومت خواهیم کرد. نیروهای مسلح ما قادر هستند که از سرزمین مادری دفاع کنند».
دو گزاره فوق، به خوبي نمايانگر يك تعارض آشكار در استعداد دفاعي ارتش سوريه، پس از 5 سال جنگ داخلي است. چنانچه مي توان گفت ، بر اساس ارقام موجود، توان نيروي هوايي ارتش سوريه متحمل هيچ گونه تنزلي نبوده است. از ديگر سو، اعتراف رئيس جمهور سوريه به كمبود نيروي انساني و نيز شواهد عيني مبني بر سقوط استان هاي مختلف نظير ادلب و دير الزور ، به خوبي مويد عدم توازن بين نيروي زميني و هوايي ارتش سوريه است. بر همين اساس در ادامه بر اساس گزاره هاي ديگري كه ذكر خواهد شد ، سعي خواهيم كرد چشم انداز مناسبي از آينده آنچه سوريه در شرف وقوع است ترسيم كنيم.
1. روز دوم آگوست 2015 «آلیستر بسکی» سخنگوی شورای امنیت ملی دولت آمريكا گفت که ايالات متحده آمريكا به صراحت روشن کرده که «برای اطمینان از موفقیت نیروهاي معتدل سوري آموزش ديده توسط پنتاگون در انجام مأموریت، گامهای لازم را انجام خواهد داد. حمایت آمریکا از این نیروها، شامل آتش دفاعی برای دفاع از آنها در انجام ماموریتشان خواهد بود.» اين اظهارات با برداشت «موسع» رسانه اي بدين مفهوم تعبير شد كه آمريكا به هر مانعي در مقابل نيروهاي معتدل سوري حمله خواهد كرد كه البته بر اساس برداشت «موسع»، شامل حال نيروي هوايي سوريه نيز خواهد شد.
2. استراتژي جديد ايالات متحده مبني بر تعبيه آتش دفاعي در حمايت از نيروهاي معتدل كه فعلا ماموريت آنها نبر با داعش است مي تواند متبادر كننده اين معني باشد كه هدف اين نيروها بعد از داعش حركت به سمت دمشق خواهد بود. اما به موازات اين رخداد ها دال هاي ديگري در صحنه سياسي رخ داد كه عده اي آن را به نزديك شدن سوريه براي حل و فصل سياسي منازعه 5 ساله داخلي در اين كشور تعبير كردند. مثلا روز چهارم آگوست ، دوحه پايتخت قطر ، شاهد گردهمايي جان كري وزير امور خارجه آمريكا ، سرگي لاوروف ، وزير امور خارجه روسيه و وزراي خارجه شوراي همكاري خليج فارس بود. آنها در كنفرانس مطبوعاتي بعد از نشست خود براي چندمين بار بر فقدان مشروعيت حكومت سوريه تاكيد كردند اما در عين حال راه حل بحران را سياسي اعلام كردند نه نظامي. اين اظهارات در كنار اخبار غير رسمي نظير قصد امارات براي بازگشايي سفارت خود در دمشق، نشانه هايي مبني بر تسليم جبهه مقابل از براندازي سخت حكومت مركزي سوريه تعبير مي شود.
3. فارغ از سخنان دو پهلوي ايالات متحده آمريكا و اعضاء شوراي همكاري خليج فارس به نظر مي رسد آنچه در ميدان عمل مي گذرد دال هايي از تغيير موضع معارضه براي حل و و فصل سياسي بحران را نشان نمي دهد. چنانچه هم زمان با كنفرانس دوحه نبرد سختي در حومه شمال غربي حماه و حومه غذبي ادلب بين نيروهاي ارتش سوريه و حزب الله با أحرار الشام و شاخه هاي آن در جريان بود. اين مناطق ، نقاطي است كه ائتلافي از لواء الحق،أحرار الشام، جند الأقصى ، جبهة النصرة ، جيش السنّة ، جبهة ،أنصار الدين ، فيلق الشام، الفرقة 101 ، لواء صقور الجبل و گروه هاي كوچك ديگر بر عليه ارتش سوريه و نيروهاي حزب الله لبنان به شكل متحد مي جنگند. البته اين نبردها دنباله اي از عمليات آغاز شده از سوي «جيش الفتح» است كه از روز 28 جولاي 2015 در منطقه «سهل الغاب» با هدف قطع راه هاي ارتباطي ارتش سوريه به حما و لاذقيه آغاز شده است.
4. اما به غير از تداوم جريان جنگ ، نشانه خطرناك ديگري نيز در جبهه سوريه قابل لمس است كه مي توان از آن به عنوان ادله بطلان تمايل معارضه به حل سياسي از آن ياد كرد. براين اين اساس روز نهم آگوست 2015 ، «جبهه النصره» با صدور بيانيه اي ضمن انتقاد از ايجاد منطقه امن، آن را يك اهرم براي تامين منافع تركيه و ايالات متحده اعلام كرده بود و با اين ادله كه انگيزه ديني براي همكاري با تركيه و ايالات متحده در جنگ ضد داعش از منطقه امن ندارد عقب نشيني خود از مناطق شمالي حلب را اعلام كرد. درحالي جبهه النصره با موضع انفعالي منطقه امن را براي ورود نيروهاي آموزش ديده توسط پنتاگون تخليه كرد كه 11 روز پيش از آن ، يعني روز30 جولاي 2015 ، 54 نفر از نيروهاي «تيپ30» را در شمال حلب ربوده بود. بنابراين به نظر مي رسد جبهه النصره به هر دليل از موضع تقابلي پيشين خود در برابر ايالات متحده آمريكا ، كوتاه آمده و منطقه را به نفع معارضه معتدل ترك كر ده است.
5. در اين ميان ، يك نكته مهم در لابلاي آمار اعلامي روزانه پنتاگون از حملات نيروهاي ائتلاف در سوريه جلب توجه مي كند و آن حمله روز 29 جولاي 2015 به حومه ادلب است. بر اين اساس مي توان تسري حملات هوايي به ادلب را به آزمون و خطاي نيروهاي ائتلاف براي انجام عمليات در محدوده اي كه نيروهاي ارتش سوريه و حزب الله درگير هستند تعبير نمود.
6. روز دهم آگوست 2015 ، 6 فروند از 16 اف-16 مورد توافق بين آمريكا و تركيه در فرودگاه اينجرليك به زمين نشستند. همچنين300 پرسنل نظامي نيز به همراه آنان وارد اين پايگاه هوايي شدند. اين نيروها در حالي از پايگاه هوايي آويانو در ايتاليا به اينجرليك منتقل شدند كه براساس اعلام پنتاگون ، عمليات شناسايي اهداف مورد نظر براي حمله ، از يك هفته قبل از اين انتقال آغاز شده است.
تحليل
در حالی خطر تسري عمليات هاي هوايي نيروهاي ائتلاف به جبهه جنوب سوريه مبهم به نظر مي رسد که در اين ميان آنچه مسلم است چنين اتفاقي تا پيش از تعيين تكليف براي داعش در جبهه شمالي رخ نخواهد داد. بر اساس 2 بند ابتدايي اين گزارش چنين استدلال شد كه تناسب توان عمليات هوايي و زميني ارتش سوريه به شدت تغيير كرده و بخشي كه كماكان بدون تغيير ، مواضع معارضه را مورد هدف قرار مي دهد ، نيروي هوايي سوريه است. بنابراين به نظر مي رسد جبهه مقاومت بايد از اكنون خود را براي سناريوي احتمالي كه اجراي آن بعد از تعيين تكليف داعش آغاز خواهد شد آماده كند. اين سناريو حتي مي تواند شامل گشوده شدن يك منطقه پرواز ممنوع در جبهه جنوب باشد. نشانه هاي آزمون اجراي چنين سناريويي در ماه مي سال جاري از سوي گروه دلتا به نمايش گذاشته شده بود. به خاطر داريم كه روز 16 مي 2015 «اَش كارتر» وزير دفاع ايالات متحده آمريكا با صدور بيانيه اي اعلام كرد كه نيروهاي ويژه ارتش آمريكا روز قبل از آن ، با انجام عمليات در خاك سوريه يكي از رهبران ارشد داعش را به قتل رسانده اند. او گفت كه به عنوان فرمانده كل نيروهاي ويژه ، شب 16 مي ، دستور عمليات در پايگاه نفتي «العمر» واقع در20 كيلومتري مركز استان «دير الزور» سوريه با هدف دستگيري «ابوسياف» و همسرش «ام سياف» ، را صادر كرده كه مسئول نقل و انتقالات مالي و فروش نفت داعش بوده است. اما «ابوسياف» به دنبال درگيري و مقاومت در مقابل نيروهاي عمليات ويژه كشته شد و همسرش از سوي نيروهاي ويژه دستگير گرديد. اين دومين عمليات نيروهاي ويژه «دلتا» در خاك سوريه بعد از عمليات ناموفق 20 آگوست 2014 بود كه با مشاركت نيروي هوايي و زميني براي آزادي گروگانهاي آمريكايي اسير در دست داعش انجام شده بود. نكته مهم در اين رابطه اين است كه آمريكا براي اولين بار يك عمليات موفق زميني در خاك سوريه انجام داده بود كه به گفته «برنارت ميهان» سخنگوي شوراي امنيت ملي ايالات متحده ، در انجام آن با حكومت سوريه هماهنگي انجام نشده بود و نكته مهم ديگر اينكه بر اساس اطلاعات موجود رقمي در حدود 10 هزار نیرو در حال آموزش زير نظر نيروهاي «دلتا» براي انجام عمليات بر عليه داعش در اردوگاه های مرزی اردن و سوریه هستند. بنابراین به نظر می رسد باید این فرضیه که احتمال گشوده شدن یک منطقه امن دیگر در جبهه جنوب نیز در دستور کار نیروهای ائتلاف قرار وجود دارد مورد توجه قرار گیرد. این مسئله می تواند در کنار آغاز موج جدید حملات «معارضه معتدل» در جبهه جنوب که از روز 24 جولای 2015 با عنوان «طوفان جنوب» آغاز شده است ، حکایت از وقوع تحولاتی مشابه شمال در بخش جنوبی باشد که هدف از آن تکمیل محاصره دمشق خواهد بود.
اميرحامد آزاد