درخواست برای حضور عراق و لبنان می تواند عقب نشینیهای غیرقابل اجتناب آنکارا از مواضع اولیه خود در قبال سوریه را در آینده کمرنگ کند و به این عقب نشینیها رنگ همکاری منطقهای و التزام به منافع مشترک منطقهای و نه الزاماً شکست بدهد تا در عرصه داخلی به نقطه ضربه پذیر اردوغان در برابر مخالفان تبدیل نشود
الوقت- پس از شکلگیری بحران سوریه و منافع متعارض بازیگران منطقهای و بینالمللی در قبال این بحران، جهان شاهد ائتلافسازیهای مختلف و در نتیجه اجلاسهای ناهمسو با موضوع بررسی راههای پایان دادن به بحران در سوریه بود. در این زمینه می توان به کنفرانسهای موسوم دوستان سوریه در سال 2012، تشکیل سلسله نشست ژنو از ژوئن سال 2012 و سپس مذاکرات آستانه و سوچی از ژانویه 2017 اشاره کرد. اما با این حال با سپری شدن زمان ناکامی نشستهای ژنو و موفقیتهای آستانه مشخص شد. موضوعی که این روزها موجب شده است تا دولتهای دیگر منطقه همچون عراق و لبنان نیز برای حضور و مشاکت در مذاکرات آستانه اعلام کنند. این خبر را نخست رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه روز شنبه 27 بهمن اعلام کرد. وی گفت: «من در نشست سه جانبه اعلام کردم که ما میتوانیم عراق و لبنان را نیز وارد مذاکرات کنیم زیرا این دو کشور مرزهای مشترکی با سوریه داشته و روابطشان با سوریه در حوزههای مختلف وجود دارد». پس از آن نیز سرگئی ورشینین، معاون وزیر امور خارجه روسیه، اعلام علاقه مندی لبنان و عراق را برای مشارکت در روند آستانه تأیید کرد. وی گفت: «در نشست سوچی4 توافق شد تا وزرای خارجه درباره این مسئله تصمیم گیری کنند».
عراق و لبنان، بررسی چالشها با فاتحان جنگ
دیدگاه غالب جهانی در مورد روند جنگ سوریه در حال حاضر و پس از اعلام دولت آمریکا مبنی بر خروج نیروهای خود از سوریه، بر پیروزی دولت سوریه و متحدانش تأکید دارد و در این شرایط به نظر میرسد که دولتهای عراق و لبنان به عنوان همسایگان سوریه برای تأثیرگذاری بر روند معادلات به منظور پیشبرد منافع خود که طیف مختلفی از موضوعات را شامل می شود، برای ورود به مذاکرات صلح تلاش کنند.
در واقع درهمتندیگی و اشترک منافع و تهدیدات در محیط بینالمللی همواره یکی از اصلیترین دلایل تمایل دولتها به همکاری با یکدیگر میباشد. در این شرایط دغدغههای امنیتی یکی از مهمترین دلایل و زمینههای گرایش لبنان و عراق به مذاکرات آستانه می باشد. در سالهای گذشته گسترش بی ثباتی و گسترش تروریسم در سوریه عراق و لبنان را نیز متأثر کرد و داعش توانست از سوریه به داخل مرزهای عراق و لبنان نفوذ کند. بغداد بسیار نگران از اقدامات داعش برای بازسازی سازمانی مجدد خود است. دراین رابطه عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق 23 ابان 1397 گفت: صدها تن از اعضای گروه تروریستی داعش مستقر در دیرالزور درشرق سوریه تلاش می کنند از طریق مرزهای مشترک وارد خاک عراق شوند تا کنترل اراضی تحت اشغال سابق این گروه در خاک عراق را دوباره به دست بگیرند.
طبیعتاً بغداد برای جلوگیری از این موضوع علاوه بر اتکای به توان عملیاتی نیروهای نظامی این کشور میتواند از پتانسیل مذاکرات آستانه برای مقابله با این موضوع با هزینه کمتر استفاده کند. به صورتی که آذر 1396 «حیدر منصور هادی العذاری» سفیر عراق در روسیه از مسکو خواست که حضور نمایندگان عراق را در هشتمین دور مذاکرات صلح سوریه در آستانه بپذیرد. در عین حال در فروردین 1397 نشست چهار جانبه کمیته اطلاعاتی ایران، روسیه، سوریه و عراق در بغداد تشکیل شد که هدف از آن تبادل اطلاعاتی کشورهای عضو برای مقابله با تروریسم و هماهنگی عملیاتها در این راستا بود. کمیتهای که در مهرماه سال 1394 تأسیس شده بود.
موضوع مهم دیگری که بخصوص توجه لبنان را نسبت روند آستانه جلب کرده است مسئله پناهندگان است. حدود یک ملیون آواره سوری در لبنان حضور دارند که با در نظر گرفتن جمعیت 6 میلیونی این کشور می توان درک کرد که از حیث تأمین مخارج آنها در شرایط بحران شدید اقتصادی، مشکلات امنیتی و امکان ایجاد معضلات سیاسی بواسطه نقش طولانی مدت حضور پناهندگان سوری در تغییر بافت جمعیتی لبنان، حل سریع بحران سوریه و تسریع در بازگشت آوارگان برای لبنانیها از اهمیت برخوردار است.
ترکیه و مزیتهای نسبی انبساط آستانه
اما از بعدی دیگر آنچه بسیار مهم است به دلایل حمایت ترکیه از ورود عراق و لبنان به روند مذاکرات آستانه باز میگردد. در این زمینه میتوان دو خوانش از رفتار جدید آنکارا ارائه کرد.
در یک بعد میتوان از تلاش ترکیه برای وقت کشی و شامل مرور زمان کردن درخواستهای مکرر ایران و روسیه برای حل مسئله ادلب که اکنون بخش بیشتر آن در تصرف گروه تروریستی تحریر الشام است سخن گفت. ترکیه ادلب را آخرین برگ بازی خود در تحولات سوریه می نگرد و امیدوار است که با ورود لبنان و عراق به روند مذاکرات عملاً پیچیدگی های بیشتر گفتگوها امکان تصمیمگیری سریع درباره ادلب را منتفی سازد. طبیعتاً اردوغان به این امر آگاهی دارد که در صورت اغاز عملیات ادلبو تصرف این استان به دست ارتش سوریه، مسئله مهم بعدی موضوع حضور غیرمشروع نیروهای ارتش ترکیه در مناظق شمالی سوریه میباشد.
بنابراین باید گفت اگرچه روند همکاری های آستانه و سوچی برای ترکیه دستاوردهای مهمی داشته است اما به طور کلی دولتها از آن جا که در يک نظام غيرمتمرکز و خوديار قرار گرفتهاند، ماهيتي تدافعي دارند و حتي در شرايطي که همکاري متضمن سود مطلق نيز ميباشد، محتاطانه عمل مي کنند. دولت ها همواره از چگونگي توزيع عوايد ناشي از همکاري نگرانند و از آن مي ترسند که ديگران بيشتر از آن ها از همکاري سود ببرند. هيچ دولتي نميخواهد طرف مقابل از رابطه و همکاري موجود بيشتر از خود او سود ببرد، زيرا در اين صورت در بلندمدت موازنه ميان آن ها به هم مي خورد و قدرت يکي نسبت به ديگري فزون مي يابد.
اما از بعدی دیگر درخواست برای حضور عراق و لبنان می تواند عقب نشینیهای غیرقابل اجتناب آنکارا از مواضع اولیه خود در قبال سوریه را در آینده کمرنگ کند و به این عقب نشینیها رنگ همکاری منطقهای و التزام به منافع مشترک منطقهای و نه الزاماً شکست بدهد تا در عرصه داخلی به نقطه ضربه پذیر اردوغان در برابر مخالفان تبدیل نشود.