الوقت - طی چند سال اخیر یکی از پروژهایی که از اهمیت ژئواکونومیک و ژئوپلتیک بسیاری در شرق آسیا برخوردار بوده است پروژه موسوم به «سی پیک» میباشد. در واقع پروژه کریدور اقتصادی چین- پاکستان با عنوان اختصاری سی پیک محور برنامه های گسترده کشور چین در پاکستان محسوب می شود. هدف اصلی چین از اجرایی نمودن این کریدور تسهیل دسترسی خود به بنادر جنوبی پاکستان است که می تواند مسیری جایگزین برای عبور محصولات وارداتی و صادراتی چین باشد. این کریدور یکی از مهمترین پروژههای طرح «یک کمربند - یک جاده» چین بوده و از زمانی که به طور رسمی در آوریل 2015 معرفی شد، به عنوان یک عامل مهم در ژئوپلیتیک منطقه در نظر گرفته شده است. این جاده به مسیرهای زمینی و دریایی در سراسر سرزمین بزرگ اورآسیا خواهد افزود که بیش از 60 کشور را درگیر میکند.
بررسی ابعاد پروژه سی پیک
برای چین، این پروژه مشکل اتصال متقابل با منطقه خلیج فارس، آفریقا و آسیای مرکزی را کاهش میدهد. این کریدور مسیر چین به اقیانوس هند را باز و منطقهی زینجیانگ در غرب چین را به بندر گوادر در پاکستان متصل میکند و شامل مسیرهای ریلی، اتوبان، نیروگاههای برق و مناطق ویژه اقتصادی میشود. انتظار میرود که سی پیک بتواند شاخص تولید ناخالص داخلی پاکستان را به بیش از 7 درصد افزایش دهد و دو میلیون شغل در این کشور ایجاد کند. طرح اولیه این کریدور اقتصادی با ۴۶ میلیارد دلار سرمایه گذاری کلید زده شد اما گفته می شود که ارزش آن بیش از ۵۷ میلیارد دلار خواهد بود. چین ازمدت ها پیش تلاش برای احداث خطوط حمل و نقل جاده ای و ریلی در این مسیر را آغازکرد و متعاقب آن، احداث شبکه گسترده ای از لوله های انتقال انرژی را نیز در دستورکار خود قرار داد. بدون شک بارزترین تاثیر این کریدور اتصال چین به بندر گوادر در پاکستان و تسهیل ترانزیت انرژی به چین است. تا قبل از احداث این بندر، کراچی مهمترین بندر پاکستان بود که اکنون معادلات در حال تغییر است. این کریدور تنها به موضوع واردات نفت توسط چین محدود نمی شود زیرا ضمن کوتاه کردن مسیر واردات نفت به چین، دسترسی آسان و نزدیک نهادهای بزرگ صنعتی، تجاری و تولیدی چین به بازارهای مصرفگرا و پر رونق حوزه خلیج فارس، خاورمیانه، آسیای مرکزی، اروپا، آفریقا را فراهم می کند.
همچنین این پروژه سرمایه گذاری های جدید را با خود به همراه آورده است. در همین راستا دولت پاکستان به تازگی مجوز ورود یک بانک دیگر چینی با نام بانک چین به این کشور را برای تأمین مالی سی پیک صادر کرد. بانک مذکور که یکی از ۴ بانک بزرگ چین محسوب می شود، برای ارائه تسهیلات و عملیات تخصصی مورد نیاز این پروژه از طرف دولت چین مأموریت پیدا کرده است. در حال حاضر پروژه سی پیک از ابعاد ژئوپلتیک بسیاری برای کشورهای منطقه برخوردار است و از سوی دیگر روابط میان قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
تاثیرات ژئوپلتیکی سی پیک
شکل گیری کریدور اقتصادی یک رویداد مهم در عرصه ژئوپلیتیکی است و می تواند توازن قدرت را ازجهان غرب به سمت آسیا و شرق سوق دهد. این کریدور بخشی از پروژه بزرگ «یک کمربند یک جاده» و یا همان راه جدید ابریشم است موجب جلب توجه اساسی کشورهای آسیای میانه نیز شده است که آمریکا نسبت به گسترش نفوذ چین به این منطقه حساس است. طرح راه ابریشم جدید یا طرح یک کمربند و یک جاده، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان وتوسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که توسط چین در سال ۲۰۱۳ ارائه شده است. پشتوانه این طرح قدرت صنعتی اقتصاد چین و توان سرمایهگذاری آن است. کمربند اقتصادی راه ابریشم» در مسیر باستانی راه ابریشم چین را از طریق آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه به اروپا متصل میکند. «راه ابریشم دریایی»، چین را از طریق دریا به جنوب شرق آسیا و آفریقا مرتبط میکند. این طرح توسط، شی جینگ پینگ، رئیس جمهور چین، در سال ۲۰۱۳ ارائه شد. علت ارائه طرح آن بود که دو موتور مولد اقتصاد چین شامل توسعه زیرساختهای اقتصادی داخلی و صادرات کالا به کشورهای در حال توسعه دیگر کارایی گذشته را نداشت. همچنین اقتصادهای غربی دچار رکود شده بود و بازگشت سرمایهگذاری داخلی به سرعت در حال زوال بود، زیرا کشور دچار مازاد تولید کالا از مسکن گرفته تا محصولات صنعتی شده بود؛ بنابراین، هدف اصلی طرح تقویت رشد اقتصاد چین بوده است و از طریق اجرای این طرح شرکتهای چینی بدل به شرکتهای جهانی میشود. بدین ترتیب، این شرکتها در همه کشورها و حتی قطب شمال، تحت برند «یک کمربند و یک جاده»، به فعالیت در توسعه زیرساختها میپردازند. چین به طور خاص ۶۵ کشور را به عنوان هدف سرمایهگذاری زیرساختی تعیین کرده است. یک بخش هستهای پروژه، دالان اقتصادی پاکستان–چین از سین کیانگ تا گوادر به ارزش ۵۴ میلیارد دلار است. همچنین، یک راه آهن سریعالسیر ۳۰۰۰ کیلومتری، جنوب چین را به سنگاپور متصل میکند. چین برای توسعه حمل و نقل کالا و انرژی در آزادراه مسکو به قازان در روسیه، راه آهن قزاقستان از قورغاس به بندر آقتاو در ساحل دریای خزر، چند خط لوله گاز از ترکمنستان به چین، خط آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان، خط آهن ترانس آسیا از چین به اروپا از طریق قزاقستان و روسیه، راه آهن جاده ابریشم که از چین به ایران از طریق قزاقستان، آزادراه چین به پاکستان سرمایهگذاری میکند. چین، همچنین، برای دستیابی به اقیانوس هند از طریق تنگه مالاکا ممکن است دچار چالش با هند شود؛ لذا، در طرح راه ابریشم جدید تلاش شده است که از طریق دالان اقتصادی پاکستان–چین، راه دیگری به اقیانوس هند باز شود.
در واقع، پروژه سیپیک را میتوان بسیار مشابه به جاده ابریشم قدیم دانست که به مدت 17 قرن خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد، اما در سالهای پس از 1500 میلادی جاده ابریشم که در با هدف بازرگانی در آسیا بود و بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا بود، از عرصه معادلات خارج شد.
در حقیقت، کریدور اقتصادی چین-پاکستان یک فرصت استراتژیک برای ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان به منظور انتقال کالاهای خود به بازارهای منطقهای و جهانی را فراهم می کند. در این راستا چندین کشور آسیای مرکزی از اجرای کریدور اقتصادی چین-پاکستان استقبال کردند. ترکمنستان در ابتدای سال 2016 مجاز به استفاده از بندر گوادر در پاکستان و در نتیجه به اقیانوس هند شد. تاجیکستان نیز چشم به دسترسی به گوادر دارد که در واقع میتواند اتصال آسیای مرکزی با سایر نقاط جهان باشد. همچنین مشارکت ازبکستان مملو از انرژی در پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان میتواند ظرفیت تأمین انرژی پاکستان را برای 6 سال آینده 2 برابر کند و به این ترتیب انرژی دائمی را برای استانهای کوچک آن فراهم نماید. علاوه بر این کارشناسان معتقدند در صورت اتصال بند چابهار به بندر گوادر، ظرفیت های فوق العاده منطقه ای و بین المللی در اختیار ایران قرار خواهد گرفت. از طرفی بهره برداری نظامی یکی از اهداف مهم و در عین حال ناگفته چینی ها از مشارکت در بندر آزاد گوادر و احتمالاً فراهم کردن زمینه های حضور نظامی خود در دهانه منطقه حساس واستراتژیک خلیج فارس و دریای عمان است که آمریکا به آن بی تفاوت نخواهد بود.
تاثیر سی پیک بر روابط منطقه ای و فرامنطقه ای
شاید یکی از دلایل افزایش پروژه هایی همچون سی پیک وجود رقیب مشترکی همچون هند برای دو طرف باشد. پاکستان و چین هردو بر سر مسائل مرزی و تروریسم با هند مشکل دارند. چین با پاکستان، یک اتحاد سیاسی را ایجاد کرده و با اجرای این کریدور زمینه برای گسترش روابط اقتصادی چین با دیگر کشور های جنوب آسیا مانند سریلانکا، مالدیو و نپال فراهم خواهد شد و با این کار بلوک پاکستان در برابر هند را نیز تقویت کرده است. چین در بیش از ۲۰۰ طرح در پاکستان سرمایه گذاری کرده و ارزش این سرمایه گذاری بالغ بر شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار است که ساخت نیروگاه برق هسته ای خوالونگ در اطراف کراچی از جمله آنهاست. در مقابل دولت پاکستان تحت تأثیر عوامل مختلف داخلی و منطقه ای و بین المللی، ایجاد و توسعه گوادر را در دستور کار خود قرار داده است از جمله آنها عقب ماندگی شرق پاکستان وایالت بلوچستان ونقش ناچیز آن در اقتصاد ملی، وضعیت رو به ثبات افغانستان و رقابت سیاسی ونظامی پاکستان با هند است.
همانطور که پیش بینی می شد، یکی از کشور هایی که به توسعه این کریدور واکنش نشان داده است، آمریکاست. طی چند روز اخیر جیمز ماتیس وزیر دفاع این کشور اعلام کرده است که این کریدور ناقض تمامیت ارضی برخی کشورها از جمله مناطق مورد منازعه کشمیر است. این درحالی است که وزیر خارجه پاکستان صراحتا اعلام کرد به دلیل تایید نهادهای بین المللی هیچ کشوری حق اعتراض به این طرح را ندارد. به عبارت روشن تر مسیر این کریدور از ایالت گلگت و بلتستان می گذرد که بنا بر ادعای آمریکا مورد مناقشه هند و پاکستان است. در واقع آمریکا نگران افزایش ارتباطات میان پاکستان و چین و توسعه روابط دو کشور است. از یک سو آمریکا رقابت اقتصادی شدیدی با چین دارد و از سوی دیگر چین از مسیری که آمریکا نظارتی بر آن ندارد می تواند به ترانزیت کالا و انرژی بپردازد. اگر چین نتواند به اهداف راهبردی اقتصادی و انرژی خود از طریق این کریدور دست یابد در آن صورت ناگزیر به حمل انرژی وعبور کشتی های خود از آبراه نه چندان امن مالاکا واقع درحد فاصل مالزی واندونزی میباشد که آمریکا بر آن نظارت دارد. چین به خوبی میداند که از جانب آمریکا تهدید میشود بنابراین همیشه با تقویت نظامی پاکستان از این کشور به عنوان سدی در برابر آمریکا و هند استفاده می کند. در نتیجه، به نظر می رسد آمریکا اگر بخواهد طرحهای چین را در منطقه متوقف کند، طرح آسیای مرکزی بزرگ را تقویت کرده و از استقلال بلوچستان پاکستان و افغانستان حمایت نماید .استقلال بلوچستان، نقطه عطفی برای ایجاد آسیای مرکزی بزرگ میباشد. به این ترتیب، سرزمین محصور در خشکی آسیای مرکزی راه خود را به دریای آزاد پیدا میکند. این امر فرصتی را برای واشنگتن فراهم میکند تا ناوهای جنگی خود را برای اطمینان از سهولت رفت و آمد کشتیها به منطقه بفرستد.