آنها غالبا مهر تأیید به تصمیمات رسمی زده و برای اعتبار بخشیدن به مواضع سیاسی رژیم، احکام دینی صادر مینمایند. بنابراین نفوذ وهابیت بسیار فراتر از نقش رســمی نهاد دینی در عربستان سعودی است. در عرصه سیاســت خارجی نیز در سال های اخیر ایدئولوژی وهابیت بیش از متغیر عربگرایی، به عنوان یك عنصر قدرتمند هویتبخش، نقش برجســتهای بــر رویکردها و ادراکات نخبگان سیاســی این کشور نسبت به محیط خارجی داشته است.
این امر سبب شده تا سعودیها با راهاندازی مراکز آموزشی و دینی، افکار و شریعت اسلامی را مطابق با تفسیر مورد نظر خود (وهابیت) در ممالک اسلامی، ترویج کنند. این راهبرد ایدئولوژیک آل سعود را قادر میسازد از نقش دیگر کشورهای اسلامی به عنوان محور تجمع امت اسلامی جلوگیری کرده و همزمان زمینههای شکلگیری جبهه مقاومت دینی را برابر کشورهای غربی (به خصوص آمریکا) به عنوان متحدان سنتی خود تضعیف کنند. از اینرو سیاست خارجی آل سعود که وهابیت یکی از زیرساختهای اصلی آن را تشکیل میدهد، اصول و اهداف خاصی را مد نظر دارد که مهم ترین آنها عبارتاند از: رهبری سیاسی جهان اسلام به ویژه کشورهاي عربی؛ وحدت جهان عرب و جلب حمایت هاي آنان در جهت منافع خود؛ تبلیغ مذهب وهابی و دعوت به آن و جلوگیري از انتشار و گسترش انقلاب اسلامی و حفظ وضع موجود در منطقه. حال سوال این است که وهابیت چه دستاوردهایی برای عربستان سعودی در پی داشته است؟ در پاسخ به این پرسش به چند دستاورد مهم وهابیت برای سیاست خارجی اشاره میشود.
1. بهرهبرداری از جریانهای تکفیری وهابی در دنیای اسلام
بیشتر کارشناسان مسائل غرب آسیا تردید ندارند که عربستان سعودی با حمایت مالی و معنوی از گروههای تکفیری و وهابی تروریستی در صدد تأمین منافع و اهداف سیاسی خود میباشد. به عنوان نمونه در مورد حمایت عربستان از طالبان در پاکستان باید نوشت: در دوره حکومت ضیاءالحق فعالیت¬های تبلیغی- مذهبی عربستان سعودی به بالاترین حد خود رسیده بود که همین فعالیتها بعدها باعث شکل گیری بسیاری از گروه های تندرو در پاکستان شد. عربستان سعودی با کمک¬های مستقیم و غیرمستقیم به گروه های شبه نظامی پاکستان اهداف خویش را در منطقه به پیش میبرد. همچنین در جریان عملیات رزمندگان عراقی در پاکسازی برخی از شهرهای این کشور (در جریان جنگ با داعش) خودروهایی کشف میشوند که دارای پلاک عربستان سعودی هستند و عناصر داعش از آنها برای اقدامات تروریستی خود استفاده میکنند. البته کشف اینگونه اسناد در مواضع تروریستها در عراق و سوریه به موضوعی معمول تبدیل گشته است و تا کنون مواد غذایی، تسلیحات، ابزارآلات جنگی، خودرو و... که آثاری از رژیم آل سعود بر آن نقش بسته باشد، توسط نظامیان ارتش و رزمندگان کمیتههای مردمی کشف و ضبط شده است.
2. شیعه ستیزی و مهار رهبران شیعیان
وهابیت و سلفیهای تکفیری مورد حمایت عربستان، با کافر دانستن شیعیان مهم¬ترین عامل بالقوه تهدیدکننده شیعیان در جهان اسلام محسوب میشوند. وهابیان شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی نمی¬پذیرند و از نظر آنها، مفهوم تشیع گاه با مفاهیم کفر و شکر برابر است. این مسأله سبب شده است تا وهابیت به یکی از بزرگ ترین چالشهای شیعیان تبدیل شود. «شیخ بن باز» مفتی اعظم پیشین عربستان سعودی درباره تشیع چنین اعتقادی داشت: تشیع، دینی متفاوت و مجزا از اسلام است و همانگونه که مصالحه اهل تسنن با یهودیان، مسیحیان و بت¬پرستان امکان¬پذیر نیست، سازش شیعیان یا رافضیان با اهل تسنن نیز غیرممکن است.»
از دیدگاه بسیاری از علمای وهابی، اعمال شیوه های خشونت آمیز ضدّشیعیان، مثل اجبار به ترک عقیده، سرکوب، تبعید و قتل، امری جایز است. پشتیبانی از مهار و به شهادت رساندن رهبران مذهبی شیعی به ارکان اصلی مبارزه با فرقه ضاله وهابیت نیز در همین راستا قابل بررسی است. به عنوان نمونه، «نمر باقر النمر» یک فقیه شیعه عربستانی بود که در پی اعتراضات شیعیان این کشور در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد و در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴ دادگاه جنایی به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی محکوم و در دوم ژانویه ۲۰۱۶ اعدام شد.
مجله اکونومیست در گزارشی به بررسی زوایای دستگیری «شیخ نمر باقر النمر» میپردازد و مینویسد که این شیخ عربستانی برای دفاع از حقوق شیعیان و اعتراض به سرکوب اهل تسنن در انتظار حکم اعدام است. شیخ حتی اهل تسنن را نیز مخاطب سخنان خود قرار میداد و اصرار داشت که این اکثریت مذهبی هم حتی، قربانیان سرکوب آل سعود هستند. شیخ بسیار تأکید مینمود که طرفدارانش به هیچ وجه به خشونت متوسل نشوند و اعتراضات تنها از مسیر صلحآمیز پیش برود. مشابه چنین رفتارهایی را (آزار رهبران شیعی) با شیخ عیسی قاسم در بحرین و ابراهیم زکزاکی روحانی رهبر جنبش اسلامی شیعیان در نیجریه شاهد هستیم. بسیاری از تحلیگران پدیده مبارزه، آزار و به شهادت رساندن رهبران شیعی را در اثر حمایتهای مستقیم آل سعود و راهبرهای سیاست خارجی این کشور ارزیابی میکنند.
3. جلب رضایت آمریکا به واسطه تلاش در حفظ وضع موجود
رژیم سیاسی عربستان با تکیه بر اصول وهابیت از حیث نظری و عملی حفظ ثبات منطقهای را در راستای حفظ ثبات داخلی میداند. لذا تا زمانی که سیاستخارجی عربستان مبتنی بر آموزهها و انگارههای وهابی شکل گرفته باشد، باید شاهد پیگیری سیاست دینی از سوی ریاض در سطح منطقه باشیم. این موضوع سبب گردیده است تا سیاست خارجی این کشور بر نوعی محافظهکاری استوار گردد. به همین جهت تصویری که میتوان از سیاستخارجی عربستان مبتنی بر هویت وهابی ارائه داد، تداوم سیاستهای متکی به اصول حفظ وضع موجود و تقابلگرایانه با محور مقاومت اسلامی که حفظ وضع موجود (ادامه حضور و تأثیرگذاری کشورهای غربی بر مسائل سیاسی و اجتماعی امت اسلامی) را بر نمیتابند، میباشد.
این راهبرد در سیاست خارجی کاملاً با راهبرد ایالات متحده در ممالک اسلامی مطابقت دارد. لذا امریکا، تا جایی که امکان دارد میتواند رفتارهای فرقهگرایانه عربستان را تشدید یا تضعیف کند. از این رو ایدئولوژی وهابیت به مثابه عاملی که ضدسیاستها و رفتارهای تجدیدنظرطلبانه موضع میگیرد، ضمن مبارزه با کشورهای مستقل، رضایت خاطر آمریکا را نیز جلب مینماید.